تهران- سوم خرداد، سالگرد آزادسازی خرمشهر روزی تاریخی در جنگ تحمیلی است. روزی که رزمندگان ایرانی با سختی و با نقشه کشی دقیق فرماندهان، موفق به فتح خرمشهر شدند. گزارشی که در پی می‌آید روایتی است از این نبرد دشوار با دشمن بعثی.

ارتش بعثی در تهاجم قوای ایران به خرمشهر غافلگیر نشد و برای از دست ندادن خرمشهر تمام توان و تدابیر خود را به کار گرفت. ارتش عراق مطمئن بود که هدف نهایی عملیات بیت المقدس بازپس گیری خرمشهر است و فرصت لازم برای مستحکم سازی جبهه خرمشهر را در اختیار داشت.

دلیل اهمیت خرمشهر برای صدام

عراق علاوه بر اقدامات نظامی دست به تلاش های زیادی برای بالا بردن روحیه نظامیان خود و نیز افزایش انگیزه آنها برای ماندن در خرمشهر زد.

صدام حسین حساسیت زیادی روی از دست ندادن خرمشهر داشت

ارتش عراق روز دوم خرداد ۱۳۶۱ یعنی یک روز پیش از آغاز حمله نهایی رزمندگان ایرانی به بعثی‌های مستقر در خرمشهر، اطلاعیه ای را در بین همه نظامیان عراقی که در این شهر و اطراف آن مستقر بودند توزیع کرد و در آن دفاع از خرمشهر و حومه آن را مانند دفاع از بغداد و حومه آن و دفاع از همه شهرهای عراق دانست.

در این اطلاعیه نوشته شده بود که خرمشهر حکم بالشی را دارد که بصره بر آن آرمیده است و در آن تاکید شده بود که اگر خرمشهر به دست نیروهای ایرانی بیفتد دروازه های نکبت به روی عراق باز خواهد شد.

ارتش عراق پل متحرکی را بین جزایر بوارین و ام الرصاص و از آنجا به ساحل جنوبی اروند رود احداث کرده بود که توسط جنگنده‌های ارتش جمهوری اسلامی منهدم شد و امکان استفاده از آن برای نیروهای عراقی فراهم نشد

صدام حسین هم طی نامه ای به فرمانده سپاه سوم نوشته بود: امنیت و ثبات بصره بدون خرمشهر در تهدید است.

حمله جنگنده‌های ارتش به پل متحرک عراق

علاوه بر اقدام فوق، ارتش عراق پل متحرکی را بین جزایر بوارین و ام الرصاص و از آنجا به ساحل جنوبی اروند رود احداث کرده بود که توسط جنگنده‌های ارتش جمهوری اسلامی منهدم شد و امکان استفاده از آن برای نیروهای عراقی فراهم نشد.

بنابراین اصرار دشمن بر حفظ خرمشهر و تقویت نیروهای خود در خرمشهر از یک سو و از طرف دیگر کمبود نیرو در بین رزمندگان اسلام برای بازپس گیری این شهر از دست دشمن، شرایط ویژه‌ای را برای فرماندهان عملیات بیت المقدس پدید آورده بود.

خستگی نیروهای ایرانی

هر چه از آغاز عملیات بیت المقدس می گذشت نیروهای ایرانی درگیر با قوای دشمن خسته تر می شدند و گزارش‌ها حاکی از آن بود که دیگر توان و رمقی برای واحدهای رزمی باقی نمانده است. در چنین شرایطی نیاز به توقف عملیات برای بازسازی و ترمیم یگان‌ها و فراخوان داوطلبین جدید مردمی بود. برخی فرماندهان نظامی معتقد بودند حتی تفنگ‌های ژ۳ آنها نیاز به تمیز شدن دارد تا بتوان با آن تیراندازی کرد.

فشردگی نبرد در روزهای طولانی اجازه تعمیر و نظافت سلاح ها و جنگ افزارها را برای استفاده مجدد از آنها نمی‌داد. خستگی و تلفات نیز مزید علت شده بود. اما از سوی دیکر گذشت زمان به نفع دشمن بود. فرماندهان ایرانی معتقد بودند که گرچه شراط سخت است ولی خداوند در سوره انشراح می‌فرماید «همانا با هر سختی، آسانی است.»

در روزهای آخر عملیات تعداد نیروهای رزمنده هر لحظه کمتر می شد. به دلیل طولانی شدن نبرد، سازماندهی یگان‌ها از هم پاشیده بود و بسیاری از رزمندگان آنها نیز شهید و مجروح شده بودند. در چنین شرایطی سازماندهی واحدهای جدید برای حمله به خرمشهر کار ساده‌ای نبود

اقدامات جدید ایران

برای برون رفت از بن بست پدید آمده در چنین وضعیتی از شرایط عملیات، قرارگاه مرکزی کربلا، پاسگاه تاکتیکی خود را به محلی در اطراف خرمشهر منتقل کرد تا بتواند به سرعت جلساتی را با فرماندهان یگان‌های درگیر در خط مقدم برگزار کند.

برای رفع کمبود نیرو برای ادامه عملیات، از قبل تصمیم گرفته شده بود تا قرارگاه فجر به همراه یگان‌های تابعه یعنی تیپ‌های امام سجاد(ع) و ۳۳ المهدی(ع) و یک تیپ از لشکر ۷۷ خراسان، از منطقه عملیاتی فتح المبین در حوالی مرز فکه به منطقه فراخوانده شوند.

از آنجا که قبلا از دژ مرزی به سمت شلمچه، عملیات صورت گرفته و ناموفق مانده بود، این بار تصمیم گرفته شد تا رزمندگان از منطقه بین جاده اهواز- خرمشهر و شلمچه، حمله خود را آغاز کنند تا خرمشهر را به محاصره خود درآورند.

کمبود نیرو در جبهه ایران

در روزهای آخر عملیات تعداد نیروهای رزمنده هر لحظه کمتر می شد. به دلیل طولانی شدن نبرد، سازماندهی یگان‌ها از هم پاشیده بود و بسیاری از رزمندگان آنها نیز شهید و مجروح شده بودند. در چنین شرایطی سازماندهی واحدهای جدید برای حمله به خرمشهر کار ساده‌ای نبود.

خوشحالی رزمندگان پس از فتح خرمشهر

برای فائق آمدن بر وضعیت بحرانی فوق، جلسه ای بین فرمانده سپاه و فرمانده نیروی زمینی ارتش برقرار و قرار شد تا از هر یگان حدود دو گردان برای حرکت به سمت خرمشهر سازماندهی شوند و بالاخره ۱۲ گردان پیاده آماده شدند.

کاهش امید برای آزادسازی خرمشهر

از آنجایی که کمبود نیرو امید به آزادی خرمشهر را تا حدی زیادی کاهش داده بود، تصمیم به این گرفته شد تا حداقل با انجام عملیات جدیدی، خرمشهر را محاصره کرده و عقبه دشمن در نهر خیّن بسته شود تا در فرصتی دیگر و با اقدام بعدی این شهر آزاد شود.

بحث در مورد این طرح که بهترین طرح برای آزادسازی خرمشهر تلقی می‌شد بیش از ۵ دقیقه طول نکشید و فرمانده سپاه و نیروی زمینی ارتش فورا در مورد آن با هم هماهنگ شدند ولی سوال این بود که چگونه این طرح به فرماندهان یگان های عمل کننده ابلاغ شود.

مخالفت برخی فرماندهان سپاه و ارتش با طرح ذکر شده

بعضی از برادران ارتش با این طرح مخالفت می کردند، بعضی از فرماندهان سپاه نظر دیگری داشتند زیرا انتظار داشتند تا در اجرای طرح‌ها مورد مشورت قرار گیرند. سرانجام قرار شد سرهنگ صیاد شیرازی در جلسه ای با حضور فرماندهان لشکرها و تیپ‌های سپاه و ارتش ، این طرح را ابلاغ کند.

او با قرائت دعای فرج سخن خود را آغاز و طرح را ابلاغ کرد. برخی از فرماندهان سپاه مانند احمد متوسلیان فرمانده تیپ ۲۷ محمد رسوال الله(ص) و حسین خرازی فرمانده تیپ ۱۴ امام حسین(ع) به این طرح اعتراض کردند و آن را متفاوت با بحث‌های صورت گرفته قبلی ارزیابی کردند. اما بالاخره و در نهایت حسین خرازی و احمد متوسلیان با توجه به اهمیت تداوم عملیات و لزوم آزادسازی خرمشهر، انجام عملیات را پذیرفتند و گفتند ما تابع دستور و تکلیف هستیم و عملیات را در همان شب آغاز کردند

طرح جدید در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ از سوی قرارگاه مرکزی کربلا ابلاغ و قرار شد تا قرارگاه فتح در سمت چپ و قرارگاه فجر در وسط و قرارگاه نصر در سمت راست حمله و نیروهای دشمن را در منطقه منهدم و خرمشهر را محاصره و سپس آن را تامین کنند. به دلیل کمبود نیرو در طول حدود ۱۵ کیلومتر خط لجمن به هر یگان بیش از ۲ کیلومتر خط داده نشد. از خط لجمن تا خرمشهر و جاده شلمچه هم بین ۳ تا ۴ کیلومتر فاصله بود.

آفند جدید ایران

در ساعت ۲۲:۳۰ روز اول خرداد سال ۱۳۶۱ تلاش جدید برای محاصره خرمشهر با رمز بسم الله القاصم الجبارین، یا محمد بن عبدالله(ص) آغاز شد.

جنگ رزمندگان ایرانی با دشمن در خرمشهر

البته محاصره کامل این شهر امکان نداشت زیرا از سمت جنوب، خرمشهر در کنار اروند رود قرار داشت که دشمن در آن طرف رودخانه، حضور داشته و همه آتش‌های خود از خمپاره گرفته تا توپخانه را برای پشتیبانی از قوای ارتش بعثی در داخل خرمشهر سازماندهی کرده بود. از سوی دیگر حضور نیروهای دشمن درجزایر ام الرصاص و سهیل، امکان پشتیبانی از اشغالگران خرمشهر را فراهم می‌آورد.

به هر حال سه محور عملیاتی برای محاصره خرمشهر برنامه ریزی شد.

تهدید به اعدام صدام

بالاخره در اواخر روز دوم خرداد و بامداد روز سوم خرداد با آرایش و سازماندهی لازم و با حدود ۱۲ گردان رزمی پیاده، عملیات آزادسازی خرمشهر آغاز شد.

سرعت پیشروی رزمندگان ایرانی به گونه ای بود که بالگرد جنگی دشمن در پرواز صبح زود خود در سوم خرداد، بر فراز این منطقه تصور می‌کرد که هنوز نیروهای ارتش عراق در آن مستقر هستند و در نتیجه با پرواز در ارتفاع پایین درخرمشهر، مورد اصابت راکت آرپی چی ۷ رزمندگان ایران قرار گرفت و سرنگون شد

در ساعت ۴:۳۰ بامداد نیروهای خودی با در هم کوبیدن مقاومت های دشمن، خود را به حوالی نهر خین رساندند و ارتباط نیروهای دشمن مستقر در خرمشهر، تقریبا با غرب آن یعنی محور شلمچه قطع شد. جاده شلمچه که قطع شد عقبه نیروهای عراقی بسته شد و ارتش عراق به فکر عقب نشینی افتاد.

در این وضعیت، عبور نیروهای دشمن از طریق جاده خاکی صورت می‌گرفت. هنگامی که خبر محاصره خرمشهر به صدام رسید، وی به فرمانده لشکر ۷ پیاده دستور داد تا محاصره خرمشهر را در هم بشکند و نیروهای خود را در خرمشهر مستقر کند وگرنه او و اعضای ستاد لشکر، همگی اعدام خواهند شد. مشخص بود که با توجه به موازنه قوای موجود و وضعیت روحی نیروها، این خواسته غیرممکن است. لشکر ۷ در دستیبابی به هرگونه پیشروی ناکام ماند و برای اولین بار صدام در اجرای حکم اعدام در صحنه جنگ به خود تردید راه داد.

سرنوشت بالگردی که متوجه فتح خرمشهر نشده بود

از ساعت ۷ صبح روز سوم خرداد، قرارگاه فتح با کمک تیپ ۸ نجف و تیپ ۱۴ امام حسین(ع) با هفتصد رزمنده، حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز و دور جدیدی از تلاش برای آزادسازی خرمشهر را شروع کرد. همزمان پانزده هزار نظامی عراق هنوز در خرمشهر حضور داشتند. با این اقدام دو محور عملیاتی دیگر ایران هم توانستند بر دشمن غلبه یافته و در مسیر رسیدن به خرمشهر بر فعالیت های خود افزودند.

سرعت پیشروی رزمندگان ایرانی به گونه ای بود که بالگرد جنگی دشمن در پرواز صبح زود خود در سوم خرداد، بر فراز این منطقه تصور می‌کرد که هنوز نیروهای ارتش عراق در آن مستقر هستند و در نتیجه با پرواز در ارتفاع پایین درخرمشهر، مورد اصابت راکت آرپی چی ۷ رزمندگان ایران قرار گرفت و سرنگون شد.

روی مین رفتن فرمانده ارشد نیروهای عراق

در حالی که در خرمشهر، استعداد نیروهای دشمن بیش از یک لشکر یعنی در حدود ۱۵ هزار نفر بود و برای حدود ۲ هفته، مهمات و تجهیزات و مواد غذایی لازم را در اختیار داشتند ولیکن با رعبی که در دل آنها ایجاد شده بود، نظامیانی که در خط مقدم حضور داشتند شروع به تسلیم خود کرده و افرادی که دورتر و در سمت اروند رود بودند خود را به آب زده و فرار را بر قرار ترجیح دادند.

به علت انهدام پل شناور عراق توسط جنگنده‌های اف ۴ نیروی هوایی نیز، امکان عقب نشینی عراقی ها از این مسیر وجود نداشت. سرهنگ زیدان فرمانده نیروهای عراقی مستقر در خرمشهر نیز با جیپ فرماندهی خود روی مین‌های کاشته شده توسط ارتش عراق رفت و کشته شد.

دشمن که مسیر جاده شلمچه را مسدود شده می دید دچار آشفتگی روحی شد و نیروهایش پس از یک ساعت درگیری در صبح روز سوم خرداد دست‌هایشان را بالا برده و آماده اسارت شدند.

چه کسی گفت خرمشهر را خدا آزاد کرد؟

بدین ترتیب ساعت ۱۰ صبح روز دوشنبه سوم خرداد، رزمندگان تیپ ۸ نجف از طریق شمال غرب وارد خرمشهر شدند. اولین کسی که خبر آزاد سازی خرمشهر را به قرارگاه اعلام کرد، احمدکاظمی فرمانده تیپ نجف بود که اعلام کرد: خرمشهر را خدا آزاد کرد.

شهید احمد کاظمی و شهید قاسم سلیمانی

رزمندگان ایرانی تا غروب روز سوم خرداد حدود ۱۲ هزار و ۵۰۰ نفر از نظامیان عراقی را در داخل خرمشهر به اسارت خود در آوردند.

امام را هیچ وقت خوشحالتر از آن لحظه ندیده بودم

پیروزی بزرگ آزاد سازی خرمشهر در اخبار سراسری ساعت ۲ رادیو به اطلاع مردم رسید و فضایی از خوشحالی و شعف را برای مردم ایران به ارمغان آورد. از حاج احمد آقای خمینی نقل شده است که هیچ گاه امام را در طول عمرشان تا این اندازه بشاش و خوشحال ندیده بودند.

گرچه خرمشهر با همت بی نظیر و اراده مصمم رزمندگان اسلام از چنگال ارتش بعثی عراق رهایی یافت ولی به گونه ای دهشت بار منهم شده و زیر ساخت‌های آن از بین رفته بود.

منبع: تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، جلد اول، حسن علایی، نشر مرز و بوم

برچسب‌ها