به گزارش روز یکشنبه ایرنا، این رسانه روسی در واکنش به مقاله روزنامه فایننشال تایمز در مورد بریکس و طرح این ادعا که این گروه تحت نفوذ چین است، در گزارشی هدف اصلی بلوک اقتصادی را یافتن راههایی برای پیشرفت بدون سلطه ابرقدرتها توصیف میکند؛ خواه این ابر قدرت آمریکا باشد و خواه چین به عنوان یکی از اعضای بریکس.
بر اساس گزارش راشاتودی، کارشناسان غربی باور دارند که کشورهای بریکس با خطر تبدیل شدن به دست نشانده چین روبرو هستند و ادعا میکنند که سایر کشورهای عضو گروه یعنی روسیه، برزیل، هند و آفریقای جنوبی به لحاظ نفوذ اقتصادی تحت تسلط پکن قرار دارند.
طبق گزارش اخیر روزنامه فایننشال تایمز، این امر بریکس را به یک گروه نیابتی برای رقیبش آمریکا تبدیل کرده است و این غول آسیایی شرکای خود را به این تقابل کشانده است. نویسنده این مقاله در ادامه این گروه را با عبارات بسیار تحسین آمیز توصیف کرد و نوشت که این گروه علیه دنیای ثروتمند ساخته شده است.
اظهار نظری مانند این نمیتواند بریکس و اهداف آن را درک کند. متهم کردن چین به تلاش برای همسویی با کشورهایی که هنوز روابط مطلوب یا خنثی با غرب را میخواهند، اصل مطلب را نادیده میگیرد. بریکس در حال تکامل برای تبدیل شدن به یک انجمن برای علایق توسعهای کشورها در جهان جنوب است. این گروه هیچ ارتباطی با همگرایی نظامی یا ایدئولوژیکی ندارد بلکه فضای سیاسی برای پیشرفت بیشتر این کشورها را از طریق ایجاد یک محیط چندقطبی تضمین میکند و محدودیتهای مدل غربی که بر اساس مجموعه گستردهای از شرایط راهبردی و ایدئولوژیک مانع رشد کشورها میشود، را دور میزند.
برای درک این مطلب، نیاز است تا متوجه شویم که پیشرفت یک کشور ساده نیست. میتوان به عقیده جناح راست سیاسی استناد کرد که «سوسیالیسم یک شکست است» و اینکه برخی از کشورها در جنوب جهان، مسئول فقر یا بینظمی خودشان هستند. برای اینکه هر کسب و کاری موفق شود، نیاز به سرمایه و بازار است و قطعا میتوان به سرمایه و بازارها درجاییکه وجود دارند، دست پیدا کرد. در ۴۰۰ سال گذشته بازارها و سرمایه جهانی در تسلط انحصاری مجموعه کشورهای غربی بوده که موقعیت خود را از طریق خشونت و استعمار به دست آوردند و متعاقبا برای دسترسی به ثروت خود در شرایط مطلوب به خود مجوز میدهند.
این بدین معنی است که کشورهای جنوب جهان قادر به توسعه نیستند مگر خودشان را تابع قوانین و نظم سیاسی تعیین شده توسط غرب کنند. اکنون کشورهایی مانند کره جنوبی وجود دارند که در تبدیل از کشور فقیر به ثروتمند موفق شدند، آنها تنها با تابعیت از آمریکا توانسته اند و در نتیجه خودمختاری راهبردی و حاکمیت ملی خود را قربانی کردند. از طرف دیگر، کشورهایی مانند ایران که انتخاب میکنند مخالف نظم غرب باشند مسیری برای پیشرفت خود پیدا میکنند درحالیکه از بازارهای صادراتی و سرمایهای در اختیار غرب، محروم هستند.
بنابراین، گزینههای پیشرفت کشورهای جهان جنوب به صورت سنتی بخاطر تسلط غرب بر نظام مالی جهانی سد شده است. هر چند جهان در حال تغییر است. آمریکا اشتباه راهبردی در مورد ادغام چین در اقتصاد جهانی انجام داده طبق این باور که اقتصاد بازار آزاد دگرگونی ایدئولوژیک در پکن برای برآورده کردن شرایط و ضوابط آمریکا ایجاد میکند. اکنون چین در حال پیشرفت است و یک فضای سیاسی برای کشورهای جنوب جهان به وجود آورده تا پیشرفت اقتصادی خود را در خارج از حباب نفوذ غرب ایجاد کنند. این محرک اصلی چیزهایی مانند ابتکار کمربند و جاده (BRI) بوده است. البته آمریکا به این تغییر در جریانهای جهانی با سرکوب کردن خیزش چین پاسخ داده است و نشان میدهد که اگر کشوری با شرایط خودش برای پیشرفت تلاش کند، چه چیزی پیش روی خود خواهد داشت.
در این فضای جدید ژئوپلیتیک، اهمیت راهبردی بریکس افزایش یافته است زیرا این گروه یک باشگاه برای کشورهای جنوب جهان است تا برای ایجاد یک اقتصاد آیندهنگر خارج از نفوذ غرب همکاری کنند. اما فایینشال تایمز به صورت غلط این گروه را یک بلوک تحت رهبری چین نشان میدهد به این دلیل که مبتنی بر سنت عدم تعهد است. در نتیجه، این روزنامه با اشاره به اینکه برزیل به دنبال روابط تجاری بیشتر است دچار یک تضاد میشود یا اشاره به منازعههای هند با چین، گمراه کننده است. بریکس درباره انتخاب «یا این یا آن» نیست، بلکه درباره کار برای ایجاد یک فضای چندقطبی است تا با تسلط غرب برای اعمال فشار مقابله کند. از این رو، خود چین حتی واقعا مخالف روابط با غرب نیست، بلکه به طور خاص با تلاش ایالات متحده برای تضعیف آنها مخالف است. در حالی که سازمان هایی مانند سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) ائتلاف هایی هستند که با حاصل جمع صفر برای تکمیل اهداف استراتژیک ایالات متحده و در نتیجه پیشبرد یک مأموریت ایدئولوژیک طراحی شده اند، بریکس عملیتر و کاربردیتر است. از این رو، بسیاری از کشورها برای پیوستن به آن درخواست دادهاند، زیرا جایگزینی برای این نهادهای تحت سلطه غرب است.