تهران- ایرنا- ژوئن ۲۰۲۴ هفتاد و چهارمین سالگرد جنگ کره است که در آن شمال با پشتوانه اتحاد جماهیر شوروی و جنوب با حمایت آمریکا یک درگیری خونین سه ساله را آغاز کردند. همچنین این هفته سالگرد به قدرت رسیدن جیانگ زمین یکی از رهبران تاثیرگذار چین است که نقش بسزایی در پیشرفت اقتصادی پکن داشت.

به گزارش ایرنا، تاریخ همواره سرنخ‌هایی را برای شناخت و درک بهتر آنچه امروز اتفاق می‌افتد در اختیارمان قرار می‌دهد. پیچ و خم‌های مسیر تاریخ با اتفاق‌های ریز و درشت در گذر زمان تغییر یافته و هر رخداد به نوعی در رقم زدن وضعیت ژئوپلیتیک حال حاضر تاثیرگذار بوده است. آسیا و اقیانوسیه که سهم قابل توجهی از وسعت این کره خاکی را به خود اختصاص داده، همانند دیگر نقاط دنیا تحولات مهم و تاثیرگذاری را از سر گذرانده است.

در این گزارش سعی داریم تا با شرحی از چندین رویداد تاریخی در بازه زمانی ۲۲ تا ۲۸ ژوئن/ ۲ تا ۸ تیر (هفته جاری)، سرنخ‌هایی را از چگونگی شکل‌گیری سیاست‌ها و جغرافیای امروز منطقه آسیا و اقیانوسیه در اختیار مخاطب قرار دهیم.

سالگرد جنگ کره

در پایان جنگ جهانی دوم، کره که قبلاً توسط ژاپنی‌ها اشغال شده بود، توسط مدار ۳۸ درجه به دو بخش تقسیم شد. این مرز داخلی بین شمال و جنوب بر اساس یک خط فرضی جغرافیایی شکل گرفت. کره شمالی پس از پایان دوران اشغال توسط ژاپن خیلی زود تحت نفوذ اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفت، در حالی که جنوب به حمایت آمریکایی‌ها متکی بود. ارتش خلق کره (KPA) در فوریه ۱۹۴۸ (بهمن- اسفند ۱۳۲۶) در کره شمالی توسط چریک‌های کمونیست کره‌ای که قبلاً در ارتش آزادیبخش خلق چین خدمت کرده بودند، تأسیس شد. تا اواسط سال ۱۹۵۰ ارتش خلق کره از ۱۰ لشکر پیاده نظام به اضافه واحدهای دیگر و در مجموع حدود ۲۲۳ هزار نفر تشکیل می‌شد.

کره شمالی با حمایت اتحاد جماهیر شوروی در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ (۴ تیر ۱۳۲۹) به جنوب که مورد حمایت ایالات متحده قرار گرفت، حمله و به سرعت به سمت جنوب پیشروی کرد و نیروهای کره جنوبی و آمریکایی را در یک محیط کوچک در اطراف بندر بوسان به دام انداخت. سازمان ملل متحد به سرعت واکنش نشان داد و بلافاصله اعضای خود را به حمایت از کره جنوبی تشویق کرد. بسیاری از کشورها از جمله آمریکا، انگلیس، استرالیا، کانادا، هند، نیوزیلند و آفریقای جنوبی، نیروهای خود را برای حمایت از کره جنوبی اعزام کردند.

سرانجام، در ۲۷ ژوئیه ۱۹۵۳ (۵ مرداد ۱۳۳۲)، یک آتش‌بس امضا و توافق شد که کره یک کشور تقسیم شده باقی بماند. جنگ سه ساله خونین به کشته شدن ۳ میلیون نفر و ده‌ها هزار مجروح منجر شد. امروز نیز وضعیت به همان صورت باقی مانده و تنش‌های بین کره شمالی متحد روسیه و کره جنوبی هم پیمان با آمریکا ادامه دارد. سالگرد جنگ کره درحالی فرا رسیده است که هفته گذشته ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه با سفر به پیونگ یانگ یک توافقنامه مشارکت راهبردی جامع را با کره شمالی به امضا رساند؛ این توافق دو کشور را متعهد می‌کند که در صورت وقوع جنگ علیه یک طرف، دیگری به کمک بیاید. به دنبال این اتفاق ناو هواپیمابر روزولت برای انجام رزمایش از پیش برنامه‌ریزی شده وارد بندر بوسان کره جنوبی شده است.

به قدرت رسیدن جیانگ زمین از رهبران تاثیرگذار در اقتصاد چین

جیانگ زمین پس از اعتراض‌های میدان تیان‌آن‌من در چهارمین جلسه عمومی سیزدهمین کمیته مرکزی حزب کمونیست در ۲۴ ژوئن ۱۹۸۹ (۳ تیر ۱۳۶۸) به عنوان دبیرکل منصوب شد و قدرت را از دنگ شیائوپینگ تحویل گرفت. شبکه خبری بی‌بی‌سی در مورد او می‌نویسد که در مدت بیش از یک دهه رهبری او در چین، این کشور با رشد چشمگیر اقتصادی و افزایش نفوذ در صحنه جهانی مواجه شد. او بر رویدادهای مهمی مانند ورود چین به سازمان تجارت جهانی و بازپس گرفتن هنگ کنگ از انگلیس نظارت داشت.

تحت سرپرستی او، اقتصاد نیرومندی شکل گرفت، کمونیست‌ها قدرت خود را محکم‌تر کردند و چین در میان کشورهای قدرتمند جهان جای گرفت. سیستم اقتصاد سوسیالیستی سنتی که در بسیاری از مناطق جهان مورد استفاده نبود و به طور متمرکز کنترل می‌شد، از بین رفت. تعهد جدید به سرمایه داری به وجود آمد، اما این سبک از اقتصاد بازار همچنان به طور کامل تحت کنترل دولت بود. او معتقد بود که یک اقتصاد باثبات تنها با کنترل متمرکز دولت می‌تواند به دست آید.

در چند سال اول، جیانگ برای باقی ماندن در قدرت به حمایت دنگ شیائوپینگ وابسته بود، که جیانگ را مجبور به اتخاذ یک «موضع فراملی گرایانه» در قبال تایوان و ایالات متحده کرد. تحت رهبری جیانگ، چین به سبک دیپلماسی توسعه‌ای خود که در دوره دنگ شیائوپینگ اتخاذ شده بود، ادامه داد. رفتار بین المللی چین به طور کلی هم عمل‌گرایانه و هم قابل پیش‌بینی بود. در دوران ریاست جمهوری جیانگ، تنش بین چین و ایالات متحده به شدت زیاد شده بود. با این وجود، سیاست خارجی جیانگ در بیشتر موارد منفعلانه و غیر تقابلی بود.

جیانگ پس از بازنشستگی به مشارکت در سیاست ادامه داد و اغلب سعی می‌کرد بر رویدادهای کلیدی از جمله انتخاب رهبر فعلی تاثیر بگذارد. با وجود اتفاق‌های ناظر به اعتراض‌های میدان تیان آن‌من، جیانگ در آخرین سال‌های زندگی خود به یک قهرمان غیرمنتظره برای بسیاری از جوانان چینی تبدیل شد. امروزه چین سیاست‌های دروازه‌های باز اقتصادی را دنبال می‌کند و دومین اقتصاد بزرگ جهان پس از ایالات متحده است. پکن به علت رشد اقتصادی قوی یک چالش بزرگ برای واشنگتن محسوب می‌شود و همین امر آمریکا را بر آن داشته تا به روش‌های مختلف این قدرت آسیایی را مهار کند.

بازگرداندن جزایر تحت اشغال ایوو جیما و بونین به ژاپن

حمله آمریکا به جزایر ایوو جیما و بونین ذیل ابتکار اصلی کارزار نظامی «اقیانوس آرام» در جنگ جهانی دوم در فوریه ۱۹۴۵ (اسفند ۱۳۲۳) آغاز شد و تا ۲۶ مارس ۱۹۴۵ (۶ فروردین ۱۳۲۴) ادامه یافت. در یک نبرد ۳۶ روزه که به عنوان یکی از خونین‌ترین جنگ‌های اقیانوس آرام شناخته شد، ۶ هزار و ۸۲۱ آمریکایی و تقریبا تمام ۲۲ هزار نیروی ژاپنی در آنجا کشته شدند. تفنگداران دریایی در میانه تجاوز نظامی خود، در کوه سوریباچی، پرچم آمریکا را به اهتزاز درآوردند که تصویر آن توسط یک عکاس ثبت شده است.

پس از تسلیم ژاپن، این جزایر برای ۲۳ سال تحت کنترل نیروی دریایی ایالات متحده بود که غربی‌ها از آن به عنوان «زمان نیروی دریایی» از آن یاد می‌کردند. گفته می‌شود که بین سال‌های ۱۹۵۶ و ۱۹۵۹ نیروهای نظامی آمریکا دست کم یک سلاح هسته‌ای را در ایوو جیما نگهداری می‌کردند که برخی از اجزای هسته‌ای آن تا سال ۱۹۶۶ در جزیره باقی بود. این امر ایوو جیما را به یکی از چندین جزیره‌ای تبدیل کرد که در طول اشغال ژاپن توسط واشنگتن، میزبان تسلیحات هسته‌ای بودند.

ایوو جیما و بونین تا ۲۶ ژوئن ۱۹۶۸ (۵ تیر ۱۳۴۷) تحت اشغال ارتش ایالات متحده بود و سپس به ژاپن بازگردانده شد. چند سال بعد از آن آمریکا در ۱۷ ژوئن ۱۹۷۱ (۲۷ خرداد ۱۳۵۰)، اوکیناوا را بر اساس توافقی که بین واشنگتن و توکیو به دست آمده بود به ژاپن بازگرداند. آمریکا به نفع ژاپن از همه حقوق و منافع طبق ماده سوم معاهده سانفرانسیسکو که در نتیجه جنگ اقیانوس آرام به دست آمده بود چشم پوشی کرد. این سند به طور همزمان در واشنگتن دی سی و توکیو توسط ویلیام پی راجرز به نمایندگی از ریچارد نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا و کیچی آیچی به نمایندگی از ایساکو ساتو نخست وزیر وقت ژاپن امضا شد.

شروع ریاست جمهوری برهان‌الدین ربانی در افغانستان

برهان الدین ربانی پس از پیروزی مجاهدین و شکست دولت نجیب الله احمدزی در ۱ تیر ۱۳۷۱، طبق توافق‌نامه گروه‌های مجاهد افغانستان در کنفرانس اسلام‌آباد، به عنوان دومین رئیس‌جمهور موقت افغانستان بعد از دوره دو ماهه صبغت‌الله مجددی برگزیده شده بود تا در دوره چهارماهه ریاست خود زمینه انتخابات را فراهم کند. اما بر اثر جنگ‌های شدید، و نقض توافقات از طرف جناح‌های مختلف، زمینه انتخابات فراهم نشد و ربانی برای تعیین رئیس‌جمهور بعد از خود شورای اهل حل و عقد را در شهر هرات افغانستان و با حضور شخصیت‌های مختلف از اقوام و نواحی مختلف افغانستان برگزار کرد.

شورای حل و عقد نیز در ۹ دی ۱۳۷۱ برهان‌الدین ربانی را به عنوان نخستین رئیس‌جمهور رسمی حکومت مجاهدین در افغانستان و نهمین رئیس جمهوری کشور از زمان تغییر حکومت توسط ژنرال داوود برگزید.

حکومت مجاهدین در ۵ مهر ۱۳۷۵ کابل را که زیر حملات شدید قرار داشت ترک کرد و این شهر به دست طالبان افتاد. اما ربانی که مقر حکومت را به شهر مزار شریف انتقال داده بود هنوز به عنوان رئیس‌جمهور رسمی افغانستان شناخته می‌شد؛ هرچند به مرور زمان قلمرواش کوچک‌تر می‌شد تا این‌که در اواخر حکومت طالبان، فقط بر سی درصد خاک کشور تسلط داشت و بقیهٔ نقاط به دست طالبان افتاده بود. با حمله آمریکا به افغانستان و شکست طالبان، حامد کرزی در اجلاس بن، رئیس‌جمهور دولت موقت افغانستان شد. برهان‌الدین ربانی در ۱ دی ۱۳۸۰ طی مراسمی رسمی حکومت را به ادارهٔ موقت افغانستان تحویل داد.

برهان‌الدین ربانی درحالیکه ریاست شورای عالی صلح افغانستان را بر عهده داشت، در ۲۹ شهریور سال ۱۳۹۰ از سوی یک عضو گروه طالبان که خود را عضو هیات گفت و گو کننده صلح این گروه معرفی کرده بود، در خانه‌اش ترور شد.

برچسب‌ها