از جمهوری دوم فیلیپین تا آتش‌بس نیروهای هلند و جمهوریخواهان اندونزی

تهران- ایرنا- فردا سالگرد تشکیل جمهوری دوم فیلیپین به عنوان یک دولت دست نشانده است که به علت تسلیم ژاپن در جنگ جهانی دوم، عمر با دوامی نداشت. همچنین فردا مصادف با سالگرد توافق آتش‌بس بین نیروهای امپراطوری هلند و جمهوریخواهان اندونزی در سال ۱۹۴۶ است که زمینه‌های استقلال جاکارتا را فراهم آورد.

به گزارش روز یکشنبه ایرنا، تاریخ همواره سرنخ‌هایی را برای شناخت و درک بهتر آنچه امروز اتفاق می‌افتد در اختیارمان قرار می‌دهد. پیچ و خم‌های مسیر تاریخ با اتفاق‌های ریز و درشت در گذر زمان تغییر یافته و هر رخداد به نوعی در رقم زدن وضعیت ژئوپلیتیک حال حاضر تاثیرگذار بوده است. آسیا و اقیانوسیه که سهم قابل توجهی از وسعت این کره خاکی را به خود اختصاص داده، همانند دیگر نقاط دنیا تحولات مهم و تاثیرگذاری را از سر گذرانده است.

در این گزارش سعی داریم تا با شرحی از چندین رویداد تاریخی در بازه زمانی ۱۲ تا ۱۸ اکتبر/ ۲۱ تا ۲۷ مهر (هفته جاری)، سرنخ‌هایی را از چگونگی شکل‌گیری سیاست‌ها و جغرافیای امروز منطقه آسیا و اقیانوسیه در اختیار مخاطب قرار دهیم.

تاسیس جمهوری دوم فیلیپین تحت سلطه ژاپن

لشکرکشی ژاپن به فیلیپین در ۸ دسامبر ۱۹۴۱ (۱۷ آذر ۱۳۲۰)، ۱۰ ساعت پس از حمله به پرل هاربر آغاز شد. همان‌طور که در پرل هاربر، هواپیمای آمریکایی در حمله اولیه ژاپن به شدت آسیب دید. ناوگان آسیایی آمریکا در فیلیپین که فاقد پوشش هوایی بود، در ۱۲ دسامبر (۲۱ آذر) به جاوه (اندونزی امروز) عقب‌نشینی کرد. ژاپنی‌ها در ۲ ژانویه ۱۹۴۲ (۱۲ دی ۱۳۲۰) وارد شهر مانیل شدند و آن را پایتخت تعیین کردند. درحالیکه پس از تهاجم ژاپنی‌ها به فیلیپین، مانوئل ال. کوئزون رئیس جمهوری این کشور، مانیل را «شهر بی دفاع» اعلام کرده بود.

از جمهوری دوم فیلیپین تا آتش‌بس نیروهای هلند و جمهوریخواهان اندونزی

حدود ۲ ماه بعد در شب ۱۱ مارس ۱۹۴۲ (۲۰ اسفند ۱۳۲۰) ژنرال داگلاس مک‌آرتور فرمانده ارتش آمریکا در اقیانوس آرام از جزیره کورگیدور در غرب مانیل خارج شد و به استرالیا که چهار هزار کیلومتر دورتر بود، فرار کرد. پس از نبرد کورگیدور، در ۶ مه ۱۹۴۲ (۱۶ اردیبهشت ۱۳۲۱) ژاپنی تقریبا تمام فیلیپین را تصرف کردند.

جمهوری دوم فیلیپین یک دولت دست‌نشانده بود که در ۱۴ اکتبر ۱۹۴۳ (۲۱ مهر ۱۳۲۲)، در زمان تصرف فیلیپین توسط ژاپن ایجاد و خوزه پی. لورل به عنوان رئیس جمهوری آن انتخاب شد.

در ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۴ (۳۰ شهریور ۱۳۲۳)، لورل، جمهوری را در شرایط حکومت نظامی قرار داد و ۲ روز بعد به طور رسمی علیه ایالات متحده و بریتانیا اعلام جنگ کرد. پس از بازگشت نیروهای متفقین به رهبری آمریکا، دولت جمهوری دوم مانیل را به مقصد باگویو ترک نمود و ۲ روز پس از تسلیم ژاپن، جمهوری دوم فیلیپین با یک عمر کوتاه مدت به طور رسمی توسط لورل در توکیو در ۱۷ اوت ۱۹۴۵ (۲۶ مرداد ۱۳۲۴) منحل شد.

آتش‌بس میان نیروهای هلند و جمهوریخواهان اندونزی

در ۱۷ اوت ۱۹۴۵ (۲۶ مرداد ۱۳۲۴)، ۲ روز پس از تسلیم ژاپن که در سال ۱۹۴۲ مستعمره هند شرقی هلند را اشغال کرده بود، احمد سوکارنو رهبر ملی گرای اندونزی استقلال این کشور را اعلام کرد. هلندی‌ها رهبر اندونزی را همکار ژاپنی‌ها می‌دانستند و مصمم بودند که کنترل خود را با اعمال دوباره زور در دوره پسا اشغال ژاپن بر اندونزی اعمال کنند.

از این رو درگیری آغاز شد که به یک جنگ تمام عیار استقلال بین نیروهای هلندی و جمهوری خواهان اندونزی تبدیل شد. در اواسط سال ۱۹۴۶، هر دو طرف برای مذاکره تحت فشار بودند. در ژوئیه ۱۹۴۶ (تیر ۱۳۲۵)، هوبرتوس ون موک، «فرماندار هند شرقی هلند»، کنفرانسی را در مالینو (واقع در جنوب استان سولاوسی جنوبی اندونزی) ترتیب داد که در آن نمایندگان جزیره بورنئو و شرق اندونزی از پیشنهاد تشکیل ایالات متحده فدرال اندونزی با یک پیوند با هلند حمایت کردند.

از جمهوری دوم فیلیپین تا آتش‌بس نیروهای هلند و جمهوریخواهان اندونزی

در ۳ ژوئیه ۱۹۴۶ (۱۲ تیر ۱۳۲۵)، یک دولت جدید هلند (کابینه اول بیل) تشکیل شد و یک کمیسیون عمومی برای ایجاد یک ساختار سیاسی جدید برای هند شرقی ایجاد کرد. این کمیسیون چهار نفره به ریاست ویلم اسخرمرهورن که در همان اثنا سمت نخست وزیری هلند را تحویل داده بود، برای مذاکره با هیات جمهوریخواه به جاکارتا سفر کرد و ۱۴ سپتامبر وارد اندونزی شد. این مذاکرات با مقام‌های اندونزی در ۷ اکتبر ۱۹۴۶ (۱۵ مهر ۱۳۲۵) آغاز شد و یک هفته بعد در ۱۴ اکتبر (۲۲ مهر) آتش بس در جاوه و سوماترا مورد توافق قرار گرفت و امضا شد. هلند پس از جنگ جهانی دوم، با درک موقعیت تضعیف شده خود، آمادگی بیشتری برای مذاکره با جمهوری اندونزی داشت.

در ماه نوامبر، مذاکرات به منطقه سیریبون واقع در ۲۰۰ کیلومتری شرق جاکارتا منتقل شد چرا که از آنجا ارتباط با سوکارنو و محمد حتا از دیگر رهبران استقلال اندونزی آسان‌تر بود. در نهایت ۱۵ نوامبر ۱۹۴۶ (۲۴ آبان ۱۳۲۵) توافقنامه لینگارجاتی بین دولت هلند و جمهوری اندونزی در روستای لینگاجاتی (تلفظ امروزی آن) در جنوب سیریبون منعقد شد که در آن هلندی‌ها جمهوری را به عنوان قدرت واقعی در جاوه، مادورا و سوماترا به رسمیت شناختند. با اینحال جمهوریخواهان اندونزی برای بیرون کردن نیروهای امپراطوری هلند از تمام سرزمین خود دست از مبارزه بر نداشتند و چند سال بعد در پایان ۱۹۴۹ (دی ۱۳۲۸) هلند حاکمیت بر هند شرقی را به جمهوری ایالات متحده اندونزی واگذار کرد.

سلسله تحولات تغییر قدرت در رهبری پاکستان

روز ۱۶ اکتبر ۱۹۵۱ (۲۳ مهر ۱۳۳۰)، لیاقت علی خان اولین نخست وزیر پاکستان پس از استقلال این کشور در سال ۱۹۴۷، هنگام سخنرانی در یک گردهمایی ۱۰۰ هزار نفری در راولپندی، از ناحیه سینه مورد اصابت ۲ گلوله سعید اکبر ببرک قرار گرفت. پلیس بی‌درنگ فرد مهاجم که گفته می‌شد افغان است را از پای درآورد و انگیزه وی برای ترور اولین نخست وزیر پاکستان مشخص نشد. گمانه زنی‌های زیادی پیرامون انگیزه وی وجود دارد و یک روزنامه اردو که در بوپال، هند منتشر می‌شود، مدعی شد که آمریکایی‌ها پشت این اقدام بودند. برخی معتقد بودند که لیاقت علی خان، همانطور که سه روز پس از استقلال پاکستان اعلام شد، می‌خواست پاکستان در جنگ سرد بین آمریکا و شوروی بی طرف بماند.

این رویداد نشان داد که از همان ابتدا رهبری در پاکستان با چالش‌های بسیاری روبرو است چرا که در سال‌های پس از آن و حتی تا به امروز تغییر قدرت به اشکال مختلف به ویژه کودتا در این کشور شکل گرفت. در سال‌های پس از ترور لیاقت علی خان که به او لقب «شهید ملت» داده بودند، ثبات نسبی وجود داشت اما در ۱۷ اکتبر ۱۹۵۷ (۲۵ مهر ۱۳۳۶) ابراهیم اسماعیل چندریگر به عنوان ششمین نخست وزیر پاکستان روی کار آمد که به علت کسب نکردن رای اعتماد، ۵۵ روز بیشتر در قدرت نماند. این آغاز تحولاتی بود که یک سال بعد با کودتای اکتبر ۱۹۵۸ (مهر- آبان ۱۳۳۷) همراه شد و در ۲۷ اکتبر (۵ آبان)، اسکندر میرزا (دفن شده در تهران) از ریاست جمهوری استعفا داد و قدرت را به محمد ایوب خان منتقل کرد.

از جمهوری دوم فیلیپین تا آتش‌بس نیروهای هلند و جمهوریخواهان اندونزی
محمد ایوب خان در سمت راست تصویر

کمتر از ۲ دهه بعد، ژنرال محمد ضیاء الحق یک سال پس از گماشته شدن به عنوان فرمانده وقت ارتش پاکستان در ۵ ژوئیه سال ۱۹۷۷ (۱۴ تیر ۱۳۵۶)، با استفاده از قدرت نظامی‌اش، ذوالفقار علی بوتو نخست وزیر وقت این کشور را برکنار کرد و شخصا به مدت ۱۱ سال و تا زمان روی کار آمدن بی نظیر بوتو در سال ۱۹۸۸، حکومت را به دست گرفت. اما این پایان بحران کودتاها در پاکستان نبود و در سال ۱۹۹۹ در اقدامی بدون خون‌ریزی بار دیگر تغییر قدرت در این کشور شکل گرفت. کارکنان نیروی زمینی پاکستان در مقر ستاد مشترک ارتش و تحت فرماندهی ژنرال پرویز مشرف کودتایی را انجام دادند و در ۱۲ اکتبر ۱۹۹۹ (۲۰ مهر ۱۳۷۸) کنترل حکومت غیرنظامی، نخست‌وزیر منتخب پاکستان، نواز شریف را منحل کردند و تصدی همزمان فرماندهی ارتش و ریاست ستاد مشترک ارتش پاکستان را به ژنرال مشرف محول کردند.

هشت سال بعد در ۱۸ اکتبر ۲۰۰۷ (۲۶ مهر ۱۳۸۶) بی نظیر بوتو از تبعید خودخواسته در انگلیس و دوبی به پاکستان بازگشت. اما این بار تحولات عجیب، به شکلی رقم خورد که جلوی تغییر قدرت در پاکستان را گرفت. بی نظیر بوتو که برای گرفتن سمت نخست وزیری در دوره سوم خود به کشور بازگشته بود هدف یک حمله تروریستی قرار گرفت. در این حمله که در جریان حرکت وی به سمت خانه‌اش انجام شد، به این زن سیاستمدار آسیبی نرسید ولی این حمله دست کم ۱۳۵ کشته و ۳۲۰ زخمی بر جای گذاشت. بی نظیر بوتو پس از اینکه از چندین اقدام به ترور جان سالم به در برد، در نهایت ۲۷ دسامبر (۶ دی) همان سال و در شهر راولپندی به وسیله یک مرد تیرانداز و در یک عملیات انتحاری، ترور و کشته شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha