تهران-ایرنا-منازعه کشورهای اسلامی، محور مقاومت و در راس آن ایران با رژیم صهیونیستی، در طی یک سال اخیر به اوج خود رسیده است، در حالی که صهیونیست‌ها به دنبال بازی جرات (Chicken game) با محور مقاومت هستند، نگاهی به چند دهه منازعه میان محور مقاومت و رژیم صهیونیستی نشان‌دهنده این است که این بازی با پیروزی مقاومت همراه بوده است.

به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، جان فون نویمان ریاضی‌دان آمریکایی‌ـ‌مجار در سال ۱۹۲۸ با انتشار مقاله‌ای به نام «نظریه بازی‌های استراتژی» تحولی جدید را در تحلیل رفتار بازیگران در مسائل اقتصادی بنا نهاد؛ تحلیلی که بعدتر به اولین پایه‌های مدل‌سازی در رفتار بازیگران که با عنوان نظریه بازی‌ها در علوم مختلف از جمله علوم اجتماعی و روابط بین‌الملل مشهور شد.

نظریه بازی‌ها بعدتر توسط جان نش ریاضی‌دان بسط بیشتری پیدا کرد و در سال ۱۹۹۴، وی به همراه جان هارسانی و راینهارد سیلتن به دلیل پژوهش خود در حوزه نظریه بازی‌ها، برنده جایزه نوبل اقتصاد شدند، نش همچنین با نگارش مفهوم تعادل نش (در تحلیل رفتار بازیگران)، نقش مهمی را در شناساندن نظریه بازی‌ها و کاربست آن در علوم مختلف ایفا کرد.

مدلسازی رفتار به خصوص در روابط بین الملل در دوران جنگ سرد و پسا جنگ سرد نقش مهمی را ایفا کرده و یاری‌گر تحلیل گران سیاست خارجی به خصوص حوزه منازعات و بحران است.

در همین راستا، بازی جرات (Chicken game) به عنوان یکی از معروف ترین بازی‌ها و مدلسازی ها در تحلیل منازعات، میتواند چارچوب خوبی را در تحلیل منازعه میان محور مقاومت و رژیم صهیونیستی ترسیم کند.

بازی جرئت که با نام‌های دیگر همچون بزدل و جوجه هم شناخته می‌شود، بر این اساس طراحی شده است که در یک جاده، دو خودرو با سرعت هرچه تمام‌تر به سمت یکدیگر حرکت می کنند و برنده بازی کسی است که از برخورد نهراسد و از مسیر منحرف نشود.

مبتنی بر این، رژیم صهیونیستی به خصوص پس از زخمی کاری که در یک سال قبل در عملیات طوفان الاقصی متحمل شد و پس از شکست های متوالی در افکار عمومی جهان، سعی در باز طراحی بازی جرات با محور مقاومت و در راس آن ایران دارد.

رژیم صهیونیستی به خصوص پس از زخمی کاری که در یک سال قبل در عملیات طوفان الاقصی متحمل شد و پس از شکست های متوالی در افکار عمومی جهان، سعی در باز طراحی بازی جرئت با محور مقاومت و در راس آن ایران دارد.

بر همین اساس نتانیاهو با گستاخی و عبور از تمام خط قرمزهای نانوشته در منازعه چند دهه ای محور مقاومت با این رژیم، سعی در این دارد که دشمنان خود و در راس آن ایران، عراق، سوریه، لبنان و یمن را نسبت به ادامه این بازی هراسانده و مجبور به کنار رفتن از این بازی جرئت کند.

جنگ گسترده برای کدام طرف نابودگر است؟

حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شامگاه سه شنبه ۱۰ مهر، نشان داد که در دوئل و بازی جرات میان ایران و محور مقاومت با رژیم صهیونیستی، ایران برای هر سناریویی آماده است. نتانیاهو با عملیات وعده صادق ۲ در می یابد که سامانه های گنبدآهنین، فلاخن داوود، ختس و ارو ۲ و۳ که مجموعه دفاع موشکی مشهور رژیم صهیونیستی را تشکیل داده و نقطه اتکای اسرائیل برای بالابردن آستانه تحمل این رژیم در برابر هر حمله‌ای را شامل می‌شود در برابر موشک‌های بالستیک ایرانی و به خصوص موشک هایپرسونیک فتاح کاملا ناکارآمد عمل کرد.

صهیونیست‌ها تاکنون به پشتوانه حمایت غرب و به خصوص آمریکا و همچنین با غرور به صنایع نظامی خود، راهبرد مرد دیوانه را در بازی جرئت (Chicken (game با ایران برگزیده بودند ولی وعده صادق ۲ این واقعیت را به شکل روشن و واضحی در دل تاریکی شب به اسرائیل نشان داد که در مسیر رویارویی، ایران عزم و شدت عمل بیشتری خواهد داشت.

اسرائیل و حامیان غربی آن، به خوبی این حقیقت را درک کرده اند که تاب آوری ایران و محور مقاومت بسیار بیشتر از رژیم کوچکی همچون اسرائیل و آسیب پذیری این رژیم با توجه به ویژگی‌های جغرافیایی اراضی تحت اشغال از سرزمین فلسطین، ملت‌سازی مصنوعی و مشکلات عدیده اجتماعی بیشتر از ملت‌ها و تمدن‌های باستانی و اسلامی غرب آسیا در کشورهای حوزه محور مقاومت است.

هر جنگ گسترده‌ای بیش از هر بازیگری، صهیونیست ها را در معرض نابودی قرار خواهد داد.

اسرائیل درد موشک‌های ایرانی را زمانی به خوبی خواهد فهمید که یهودیان صهیونیست مهاجر به این رژیم، به موطن‌های اصلی خود بازگردند. روزی که اسلحه‌های میلیون دلاری و کمک‌های مالی میلیارد دلاری غربی ها و سرمایه داران یهود، در روز ترس کمکی به اسرائیل نخواهد کرد.

دوئلی که هر بار به شکست صهیونیست‌ها ختم شد

نگاهی کوتاه به منازعه طولانی میان کشورهای اسلامی و به طور خاص محور مقاومت و به شکل ویژه ایران با موجودیت نامشروع رژیم صهیونیستی نشانگر این است که بازی جرات نه مختص یک سال اخیر که در بیش از ۴ دهه اخیر نیز برقرار بوده و مقایسه شرایط امروز با وضعیت منطقه در دهه ۱۹۷۰ میلادی نشانگر این است که اسرائیل بسیار ضعیف‌تر و بیشتر از همه در این بازی بازنده بود.

هر جنگ گسترده‌ای بیش از هر بازیگری، صهیونیست ها را در معرض نابودی قرار خواهد داد.

رژیم صهیونیستی که در دهه ۱۹۷۰ و پس از پیروزی بر کشورهای عربی در جنگ های ۱۹۴۸، ۱۹۶۷و جنگ یوم کیپور (۱۹۷۳)، دشمن و رقیب مهمی را در منطقه غرب آسیا در برابر خود نمیدید، با تبختر تمام حتی اعتنایی به قطعنامه ۳۵۰ شورای امنیت(که با رای تمامی اعضا از جمله آمریکا اشغال خاک سوریه در بلندی های جولان توسط اسرائیل را به رسمیت نشناخت) نکرد.

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و بارقه‌هایی از شکل‌گیری نسل جدید مقاومت در دل ملت‌های اسلامی شکل گرفت. نسل جدید نهضت های ضد صهیونیستی، این بار برخلاف نهضت های قبلی که مبتنی بر تفکر پان عربیسم به هیچ پیروزی درخشانی دست نیافته بودند، شکل گرفت که در تمام درگیری‌ها و منازعات میان مقاومت و صهیونیسم در نهایت برنده بودند.

اسرائیل ۲۰۲۴، در حالی پس از یک سال هنوز موفق به نابودی گردان‌های نظامی و شخصیت‌های سیاسی حماس نشده است که در جنگ‌های شش روزه ۱۹۶۷ و جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳، ارتش های چندین کشور عربی را در کمترین زمان با شکست های سهمگین روبرو ساخته است.

گرچه شاید نتانیاهو با ترور شهید نصر الله سعی در نشان دادن عزم و جرئت خود در برابر محور مقاومت دارد ولی این ترورها، بیش از هرچیز ترس صهیونیست ها را از آغاز جنگی دیگر و تکرار شکست مفتضحانه جنگ ۳۳ روزه نشان می دهد.

اسرائیل بارها دوئل جرئت را با ایران و مقاومت تکرار کرده و هربار از آن کنار کشیده است، ادامه این بازی حتی به قیمت درگیری گسترده، قطعا به نفع بازیگر ذاتا ضعیفی همچون اسرائیل نیست.

سیاستگذاران نظامی و امنیتی اسرائیل با تحلیل اشتباه از جنگ ۳۳ روزه راز موفقیت حزب الله را تنها در عنصر فرماندهی دانسته و به عوامل دیگر همچون استحکام حزب الله لبنان، قدرت آرمان این جنبش و ورزیدگی نیروهای حزب الله در نبرد توجهی ندارد و به همین واسطه با ترور های اخیر و به خصوص ترور شهید نصر الله، سعی بر این دارند که علاوه بر نشان دادن جنون خود در راه هر جنایتی، با از بین بردن عنصر فرماندهی مبتنی بر تحلیل خود، حزب الله و محور مقاومت را فلج و آبروی از دست رفته دستگاه های اطلاعاتی و نظامی خود در یک سال گذشته را بازیابند.

در برابر این روند محور مقاومت امروز پویاتر از هر زمان دیگر و متکثر تر از چند دهه گذشته، عزم و شدت عمل خود را بیش از پیش نشان داده است، شاید اسرائیل هیچگاه این گمان را نداشت که موشک هایی از دو هزار کیلومتر دورتر از سرزمین های اشغالی از ایران و یمن به سمت اراضی اشغالی روانه شود و بر طبق تجربه خود در جنگ شش روزه و یوم کیپور، گمان بر این دارد که محور مقاومت و در راس آن جمهوری اسلامی ایران از این بازی جرئت پا پس خواهد کشید.

اسرائیل بارها این بازی را با ایران و مقاومت تکرار کرده و هربار از آن کنار کشیده است، ادامه این بازی حتی به قیمت درگیری، قطعا به نفع بازیگر ذاتا ضعیفی همچون اسرائیل نیست.