اعتیاد چیست و علل گسترش آن کدامند
#
تهران ، خبرگزاری جمهوری اسلامی 88/08/20
اجتماعی.اعتیاد.مواد مخدر
اعتیاد یک بیماری روانی، اجتماعی و اقتصادی است که از مصرف غیرطبیعی و
غیرمجاز برخی مواد مانند الکل، تریاک، حشیش و... ناشی می گردد و باعث
وابستگی روانی یا فیزیولوژیک فرد مبتلا به این مواد می شود .
واژه اعتیاد از نظر لغوی، اسم مصدر عربی از ریشه عاد است که در فرهنک
معین، به مفهوم عادت کردن و خوگرفتن می باشد. به گفته متخصصان ، اعتیاد
در عملکرد جسمی، روانی و اجتماعی فرد مبتلا ( معتاد ) آثار نامطلوبی بر
جای می گذارد. به همین سبب بررسی پدیده اعتیاد بیشتر در قالب علوم پزشکی،
روانشناسی و جامعه شناسی صورت می گیرد.
** مواد اعتیاد آور کدامند:
سازمان بهداشت جهانی مواد اعتیادآور را از جهت تاثیر آنها بر انسان به
هشت دسته کلی تقسیم می کند که عبارتند از:
- مواد توهم زا
- کانابیس یا شیره گیاه شاهدانه
- مواد مخدر
- مواد سستی زا (مسکن ها - خواب آورها)
- مواد آرام بخش
- چسب و مواد فرار (مواد استنشاقی )
- محرک ها
- الکل- توتون و...
** مراحل اعتیاد :
مرحله آشنایی: فرد از راه های مختلف برای مثال از طریق دوستان خود با
مواد مخدر و نحوه استعمال آنها آشنا می شود.
مرحله شک و تردید: فرد سعی می کند با میل خود به استفاده از مواد مخدر
مبارزه کند.
مرحله اعتیاد واقعی: فرد دچار اعتیاد می شود و برای رسیدن به حالت نشئگی،
هر بار بر میزان مصرف خود می افزاید.
اعتیاد به مواد مخدر افزون بر زیان هایی که به طور مستقیم برای مصرف
کننده ؟ آن دارد و مشکلاتی که برای افراد مرتبط با معتاد یه وجود می آورد،
هیچ فایده و سودی نیز در بر نخواهد داشت.
اعتیاد از جمله عوامل اصلی گسترش بیماری هایی چون ایدز و هپاتیت بین
مصرف کنندگان مواد مخدر می باشد . همچنین زیان های اجتماعی و اقتصادی
سنگینی به جامعه تحمیل می کند که از آن میان می توان به از بین بردن بخشی
از نیروی فعال و متفکر جامعه ، اشاره کرد.
** شروع اعتیاد:
اعتیاد با وابستگی جسمانی و روانی همراه است. حتی بعضی از داروها نیز
ممکن است با ایجاد وابستگی روانی در بیمار موجب افزایش مصرف شوند و
اعتیاد بدهند. فرد معتاد با دریافت مواد اعتیادآور سرخوش و راضی می شود و
با توقف مصرف دارو دچار خماری، گیجی و اختلال شدید جسمانی می گردد.
مواد اعتیادآور سبب پیدایش پدیده تحمل در مقابل مواد نیز می شوند. به
موجب این پدیده فرد معتاد برای دسترسی به اثر اولیه این مواد که در ابتدا
با مقدار کم حاصل می شود ، اجبارا مصرف خود را افزایش می دهد. شدت و نوع
وابستگی به مواد اعتیادآور برحسب نوع و اثر آنها متفاوت است. مصرف برخی
از این مواد مانند تریاک و مشتقات آن وابستگی شدید ایجاد می کنند اما
برخی دیگر با وجود تاثیری که بر روان و ذهن فرد می گذارند، اعتیاددهنده
بشمار نمی آیند.
** علل گسترش اعتیاد در جوامع :
کارشناسان و صاحبنظران اجتماعی عقیده دارند که اعتیاد علل مختلفی دارد
که از آن جمله می توان به ارضای هوس ها ، زیاده طلبی ، گرفتن انگیزه های
احساسی ، احساس یکنواختی ، بیکارگی و وقت گذرانی ، فقر ، ثروت بی حساب ،
عدم آگاهی علمی - اجتماعی و... اشاره کرد.
** ویژگی های افراد معتاد :
فرد معتاد کسی است که اساسا از خود و یا از محیط خود و یا هر دو احساس
ناخشنودی ، نارضایتی و ناراحتی دارد و در چنین حالت نامطلوبی ناگزیر از
مصاحبت و دوستی با افرادی می شود که برخلاف او دنیا را محل مناسبی برای
زیستن یافته اند و علی رغم مسائل و مشکلات آن به گونه ای خود را با شرایط
زندگی وفق داده اند.
افراد معتاد در توهمات خود یک دنیای مصنوعی و به طور نسبی رضایتبخش برای
خویش متصور هستند که نه تنها بر هیچ گونه تغییری در خود و یا در محیط
مبتنی نیست ، بلکه دنیای خیالی آنان تنها بر اساس حضور مواد در بدنشان و
نیاز به آن و رفع این نیاز ، استوار است و اکثر آنان به نوعی از احساس
ناامنی ، بی کفایتی ،تنهایی ، نفرت ، نوسان های افسردگی ، اضطراب شدید و
به ویژه کشش ها و تعارض های درون فردی و... رنج می برند.
به هر حال اعتیاد یک پدیده مخرب اجتماعی است ، زیرا آثار نامطلوب و
عواقب وخیم آن تنها دامنگیر شخص معتاد نمی شود ، بلکه تمام افرادی را که
به گونه ای با وی وابستگی و ارتباط نزدیک دارند، فرا می گیرد.
** ریشه های روانی اعتیاد :
از نقطه نظر روانشناسی عقیده بر این است که اعتیاد به مواد مخدر به گونه
ای غیر مستقیم واکنش و پاسخی است مخرب در مقابل کنش های غیر قابل تحمل
بیرونی و درونی که با نوسل به آن، فرد سعی می کند دردها و مشکلات درونی
خود مانند اضطراب، افسردگی و محرومیت ها را کاهش داده و یا تسکین بخشد و
در واقع انتخاب شیوه ای است ناسالم به منظور فرار از واقعیت های موجود.
در واقع معتاد همانند دیگر افراد ، انسانی است که نیاز دارد عشق بورزد و
مورد عشق قرار گیرد (عشق سازنده و حقیقی ) ،او می خواهد به دیگران محبت
کند و مورد مهر و محبت واقع شود ،وجودش برای دیگران موثر و باارزش تلقی
گردد و به طور متقابل وجود دیگران برای وی مفید و با اهمیت باشد. سرانجام
ندای درونش از او می خواهد که تغییری در وضعیت موجود ایجاد کند. تغییری
که او را از تمامی این مصائب و مشکلات برهاند و بتواند در قبال خود و
جامعه اش قبول مسوولیت نماید. اما متاسفانه بر اثر برخی نارسایی ها و
انحرافات خانوادگی و اجتماعی و همچنین فقدان یک نظام تربیتی صحیح ، فرد
به تدریج از مسیر صحیح دور شده و با انتخاب شیوه و معیارهای مخرب از خود
و جامعه اش بیگانه می گردد و این گریز از خویشتن خویش و بیگانگی، وی را
به انزوا و فرار هرچه بیشتر از واقعیت ها می کشاند.
** آسیب پذیری جوانان در دوران بلوغ :
دوران بلوغ نزد افراد، دوره ای است سرشار از تضادها و کشمکش های متعدد
درونی و بیرونی. در این زمان فرد به خوبی احساس می کند که می باید به
مرحله ای جدید از زندگی وارد شود و مسوولیتی در قبال خود و جامعه اش
تقبل نماید. مرحله ای که او را با نگرانی ، اضطراب و مشکل تصمیم گیری رو
به رو می سازد و او تلاش می کند به گونه ای بر مشکلات این دوره فائق آید.
عدم توجه اعضای خانواده ،توقع های بی جا و بی مورد اطرافیان بدون درنظر
گرفتن حساسیت های دوران بلوغ ، انتظارات و ارزش های متضاد اجتماعی و
اختلالات تطابقی در خانواده و زمینه های نامطلوب شخصیتی فرد، به آسانی فرد
را در این دوره در مقابل انحرافات مختلف از جمله اعتیاد آسیب پذیر می
سازد.
** پیشگیری به عنوان بهترین شیوه مقابله با اعتیاد :
اساس پیشگیری از اعتیاد به طور کلی تعلیم و تربیت ،راهنمایی ، مشورت و
ارشاد خانواده ها است . این آموزش باید در یک طیف گسترده اعم از رسمی و
غیر رسمی صورت پذیرد . همچنین می بایست از رسانه های گروهی در جهت
آموزش و پیشگیری از اعتیاد کمک گرفت و با تحلیل کلیه عوامل احتمالی اعم
از فرهنگی ،اجتماعی ،خانوادگی ، تحصیلی و غیره که افراد سالم را به سوی
این انحراف دهشتناک مذهبی ، اخلاقی ، اجتماعی و خانوادگی سوق می دهد، کمال
استفاده را به عمل آورد.
برای پیشگیری از اعتیاد در هر جامعه می بایست مسوولان تعلیم و تربیت ،
علما و روحانیون ، روانشناسان و صاحب نظران هر یک در سطح تخصص و مسوولیت
خویش شیوه های مقابله را در چارچوب نظام حکومتی و متناسب با ارزش های
حاکم بر جامعه ، ارائه دهند.
غلامحسین مشیری/1338