نوروز با "حاجی فیروز" سیه رو، اما سپیددل
#
تهران، خبرگزاری جمهوری اسلامی 14/12/85
داخلی.اجتماعی.عید.نوروز.
بوی بهار می آید، نوروز در راه است، طبیعت از دل خاک سر برمی آورد و
زمستان با تمام سختی ها و نعمت ها با ما وداع می کند تا زمستانی دیگر.
اما پیشگام نوروز در فرهنک کهن ما ایرانیان، "عمو نوروز" یا " حاجی
فیروز" است که وجه تسمیه آن، اعلام خبر خوش فرا رسیدن عید است.
برپایه نقل های اساطیری ، الهه همسر دوموزی یا تموز (نماد شاه ) اراده
می کند درسفر به زیر زمین، از دنیای مردگان آگاه شود، امااین سفر بی بازگشت
است و دوموز می خواهد در پی همسر خود راهی دنیای زیرزمین شود.
بزرگان تصمیم می گیرند برای انصراف شاه از این سفر بی بازگشت، نماینده ای
را به زیر زمین بفرستند و بدین ترتیب شخصی را با لباس قرمز و دایره و
دنبک به جست وجوی الهه گم شده به زیر زمین می فرستند.
عمو نوروز و حاجی فیروز اصلا فرعی نیستند ، خیلی هم اصلی اند. داستان
عمونوروز، داستانی عاشقانه است. عمو نوروز منتظر زنی است. آنها می خواهند
با هم ازدواج کنند. این داستان می تواند به آن ازدواج مقدس الهه و شاه
مربوط باشد. در واقع آن زن بی نام (سال ) عاشق عمو نوروز است و آن الهه هم
عاشق شاه است.
در گفته های دیگر، عمو نوروز نماد فردی است که مژده برکت می دهد، مرحوم
"مهرداد بهار" بر این باور است که سیاهی صورت حاجی فیروز باید مربوط به
بازگشت او از دنیای مردگان باشد.
ظاهرا داستان از این قرار است که "ایشتر" که همان الهه تموز است شاه
-دوموزی- را برمی گزیند. یک روز الهه به زیرزمین می رود و با ورود الهه به
زیرزمین، باروری روی زمین متوقف می شود. نه دیگر درختی سبز می شود و نه
دیگر گیاهی هست.
خدایان که از ایستایی جهان ناراحت بودند، مقرر می کنند نیمی از سال را
دوموزی به زیر زمین برود و نیم دیگر سال را خواهر دوموزی که "گشتی ننه"
نام دارد، به جای برادر به زیرزمین برود.
وقتی دوموزی به روی زمین می آید، بهار پا می گشاید و تمام مراسم نوروز
هم ظاهرا و احتمالا به دلیل آمدن اوست. دوموزی پیش از سفر به زیرزمین، لباس
قرمز بر تنش می کند ، دایره، دنبک ، ساز و نی لبک می گیرد و این، یعنی خود
حاجی فیروز.
صورت سیاه هم مربوط به بازگشت از دنیای مردگان است و سپس شادمانی ها
برای بازگشت دوموزی از زیرزمین.
عید نوروز از زمان حکومت کوروش بر ایران باستان ، جشن گرفته شده است.
نوروزکه یک سنت 3500 ساله ایرانی است، درواقع پایکوبی برای بیداری طبیعت
از خواب طولانی زمستانی است.
تمام ملت ها دارای منشا ایرانی که مبانی زبان و تاریخ آنها از اشتراک
برخوردار است ، نوروز را جشن می گیرند که عبارتند از ایرانی ها، تاجیک ها،
آذربایجانی ها، کردها، افغان ها،بلوچها وبخشی ازهندی های دارای ریشه ایرانی.
"نو" در زبان پارسی به معنای جدید و روز به معنای آغاز روشنایی پس از
شب است. بنابراین، نوروز در کلام به معنای "روز جدید" است که در نخستین
روز بهار که طول روز و شب مساوی است، رخ می دهد.
روح بقا و عصاره نوروز ، نو شدن طبیعت است. ایرانیان از دیرباز آغاز
بهار را جشن گرفته اند و این بخشی از سنت های برجای مانده از ایران باستان
است.
آیین زرتشت که در ایران پیش از اسلام رواج داشت ، نخستین آیین تاریخ
جهان است که مفاهیمی چون خدای واحد، جهنم، بهشت، و شعار کردار نیک، پندار
نیک و گفتار نیکو را ترویج کرد که این مفاهیم در دین اسلام نیز جایگاه
بسیار والایی دارد.
زرتشتیان دوره های طبیعت، مانند تغییر فصل ها را در جشن های باشکوه ارج
می نهادند.
جمشید پادشاه اسطوره ای ایران، جشن آغاز بهار را نوروز نام نهاد و رسما
جشن ملی اعلام کرد. کهن ترین یافته های باستان شناسی درباره نوروز به دوران
هخامنشیان در 2500 سال پیش برمی گردد. در دیوارهای تخت جمشید نیز تصاویر
بسیاری از آیین های مختلف در جشن نوروز نقش بسته است.
نوروز همچنین، انگیزه ای برای متحدشدن تمام ایرانیان در برابر بیگانگان
و هجوم ها بوده تا از خاک و فرهنک خود پاسداری کنند.
اسکندر مقدونی و پس از او نیز تلاش شد تا نوروز را از تاریخ و ذهن
ایرانیان برگیرند ، اما این جشن که ریشه عمیقی در فرهنک غنی ایران دارد،
تاکنون زنده مانده زیرا نوروز ارج نهادن به "زندگی" است.
درایران باستان تعطیلات 31 روزه نوروز فرصتی بود تا تمام اعضای خانواده
دور هم جمع شوند، اما اکنون این ایام 13 روزه شده و آیین ها نیز در گردش
تاریخ اندکی تفاوت کرده است.
اما هفت سین، در شب سال نو. خانواده های ایرانی سفره هفت سین می چینند
که مجموعه ای از نمادهای استقبال از بهار است . برصدر این سفره، قرآن مجید
به عنوان تبرک و سایه سار سعادت و سلامت قرار می گیرد.
سبزه نشانه حیات نو و سبز بودن است. سرکه قرمز نشانه سن و عقل. سنجد
نمادی از عشق. سکه زرد علامت ثروت. سیر یادآور دارو و درمان. سمنو نمادی
از فراوانی و وفور و سنبل نشان دهنده زیبایی است .
همچنین برسر سفره هفت سین شمع هایی روشن در برابر آینه به عنوان نماد
خلقت قرار می دهند که نشانه آینده ای روشن است و تخم مرغ رنک شده نیز نشانه
باروری و ماهی قرمز نشانه زندگی است.
اما با این باورها و سنت های شیرین کهن و پس از گذر سده ها از تکاپوی
چند روزه حاجی نوروزها برای شادمانی مردم، از چند سال پیش نوروز به فرصتی
برای دگرگونه جلوه دادن این رسم و تکدی گری به شیوه ای دیگر تبدیل شده است.
کودکان خردسال، نوجوانان، جوانان و سالمندانی که قرمز پوشیده اند و
روی خود را سیاه کرده اند، بین ازدحام خودروها و در بیشتر نقاط شهرها، با
سرو صدا و شکلک های عجیب غریب ، تمنای ریال می کنند و هر روز که فاصله با
نوروز کوتاه تر می شود، جمع حاجی فیروزها بیشتر می شود.
با نوروز و حاجی فیروزهای جدید، عید کمتر جای شادمانی است.
اجتمام/1516/1545/1611