آثار هنرمند جانباز ، حسین نوری در پاریس به نمایش درآمد
..................................................
تهران ، خبرگزاری جمهوری اسلامی 89/04/27
فرهنگی.هنری.حسین نوری.نقاشی
پاریس - حسین نوری هنرمند جانباز ، این روزها برای دومین بار در پاریس
میهمان دوستداران هنر و اهل دل در پاریس است.
همزمان با این حضور، رایزنی فرهنگی ایران نیز یک نمایشگاه دو نفره از
آثار نقاشی او و همسرش نادیا مفتونی ترتیب داده است.
نمایشگاهی که نه در شکل ظاهر که در پیامی که با خود دارد، بدون اغراق با
ده ها بلکه صدها نمایشگاه و گالری نقاشی که هر ماه و در تمامی سال در این
پایتخت هنری اروپا برگزار می شود متفاوت است.
نمایشی از معنا ، مهر ، عروج ، نور ، افق ، راه ، مقصد و مقصود و رستگاری
.مفاهیمی که مغرب زمین دانسته یا نادانسته تشنه آن است ولی معمولا در
فضاهای هنری لوکس، مشهور و مادی اش، اثری از آن نیست.
در ایران حسین نوری شناخته شده است. هنرمندی از نسل مبارزان پیش از
انقلاب که به گناه نوشتن، کارگردانی کردن و بازی در نمایش طنز در اعتراض
به فساد پهلوی، به شکنجه گاه ساواک کشانده شد.
او که زمانی در دوو میدانی و ژیمناستیک استعداد خود را نشان داده بود زیر
شکنجه وحشیانه ساواک با ضربات کابل دچار ضایعه نخاعی شد و قدرت حنجره و
دستان و پاهای خود را از دست داد.
شکنجه گران ساواک گویا می خواستند به همه حواسی که او از آنها بر ضد
طاغوت استفاده کرده بود آسیب بزنند تا دیگر ننویسد، نقش آفرینی نکند و
سخن هم نگوید اما اندیشه و باورهای معنوی او به راه خود ادامه داد و از
آن پس، حسین نوری سالها است که سوار بر ویلچر، قلم مویی بر لب می گیرد و
حس و اندیشه خود را عاشقانه بر بوم نقش می زند.
او، این راه را بویژه پس از انقلاب اسلامی با عشقی مضاعف پی گرفت. عشقی که
با ایثار همسری صبور، فرهیخته ، دانش آموخته فیزیک کاربردی، فلسفه و کلام
در حوزه و دانشگاه و مدرس این هر دو، و البته هنر آشنا همراه شد و در
سالهای بعد با فرزندانی هنرمند به تکامل رسید.
محمود، فرزند کوچکتر حسین دانشجوی سینما است و پدر و مادر را در این سفر
هنری و فرهنگی همراهی می کند.
او هنرمندانه با ساختن کلیپهایی کوتاه و رسا، توان و دستاوردهای پدر را
به تصویر کشیده و در نظر دارد با ساختن فیلمی مستند، هنر خود را برای
معرفی بیش از پیش او به خدمت بگیرد.
هنر، بازتاب ظاهر و باطن است ظاهر و باطن، بازتاب اول و آخر هستند.
وجود، هیچ نیست مگر اول و آخر و ظاهر و باطن و کارهای من بازتابی از هستی
، هستند. اینها جملاتی هستند که حسین نوری، این جانباز صبور، متواضع و
عاشق برای چاپ بر بالای برگه معرفی نمایشگاهها و آثار خود، برگزیده و در
آن پیام خود را به زبان فرانسه به هنر دوستان این خطه داده است.
جملاتی که با تکیه بر چهار نام از اسماء الله ، باور درونی او به هدفمندی
خلقت و ارزش و رسالت هنر در راستای این هدفمندی را حکایت می کنند و از
همین رو است که وی نام سبک نقاشی خود را بازتاب نهاده است. بازتابی از
نگاه معنایی و باور به خالق ازلی و ابدی و سر انجام امید و استقامت در
برابر دشواری ها.
تابلوی های هیروشیما و ناکازاکی که بصورت نمادین، نخستین انفجار نابود
کننده هسته ای جهان و جنایت آمریکا، به عنوان بزرگترین کشور متمدن غربی
را به رخ می کشد از جمله تابلوهایی است که در نمایشگاه امسال توجه یک
موسیقی دان آمریکایی را که در کلیسایی در پاریس موسیقی می نوازد به خود
جلب کرده است.
این آمریکایی که برای دیدن تابلوهای نوری تا مرکز فرهنگی ایران در پاریس
آمده بود اذعان می کرد که از زمانی که از آمریکا خارج شده دریافته که
کشوری که در آن زندگی می کرده تا چه اندازه تک بعدی بوده است.
این تجربه ای است که بارها از هنرمندان مختلفی که در خارج از کشور به
صحنه امده اند شنیده شده است. هرجا هنرمند ایرانی با آثار پر رمز و راز،
متفاوت و آکنده از حس خود حضور می یابد تشنگانی را به خود می خواند.
نوری این حضور را برای معرفی ایران و ایرانی موثر می داند و تاکید دارد
که در هر عرصه ممکن باید برای معرفی ایران و ایرانی حضور یافت.
این نمایشگاه ششمین نمایشگاه حسین نوری از سال 2004 است. در آن سال
نخستین نمایشگاه او در پاریس و پس از آن در سالهای 2005 و 2007 و 2008 به
ترتیب در چین، آلمان و الجزایر برگزار شد.
آخرین نمایشگاه نیز که در چهار بخش ترتیب یافته بود از بیستم اسفند سال
گذشته تا بیستم فروردین امسال در بیروت با استقبال روبرو شد.
آثار او در خارج از ایران کنجکاوان را به خود می خواند. وجه مشخصه اغلب
آنها نور است و افق، مقصدی است در روشنایی و راهی در پیش.
تصویر حسین نوری سوار بر ویلچر ، قلم مو بر لب و نشسته بر ویلچر، خود
تابلویی به یاد ماندنی است که به تنهایی پیامی پرمعنا از انقلاب اسلامی قرن
را به همراه دارد.
حسین نوری که در سال 1333 در مشهد متولد شد معتقد است: عشق، حرکت آفرین
است. عشق تمام توجه عاشق را به طرف معشوق متمرکز می کند و عاشق بدون توجه
به غیر معشوق، به سمت او حرکتی مجنون وار می کند.
نوری می گوید: من عشق را به سه دسته طبقه بندی می کنم. عشق عارفانه، عشق
فیلسوفانه یا حکیمانه و عشق جاهلانه. عشق فیلسوفانه، آن نوعیست که با حساب
و منطق پیش می رود. عشق جاهلانه، عشق مادون فیلسوفانه است. اما عشق
عارفانه فراتر از عقل است. در عین این که ناشی از حسابگری است، از احساس
هم نشات می گیرد. عشق و عقل با هم درمی آمیزند
وی اضافه می کند: درخانه ما که بیشتر به مرکز فرهنگی شباهت دارد، تابلوها
را از در و دیوار آویخته ایم. باهم تحقیق می کنیم، می نویسیم و کار
انجام می دهیم و هنوز برای هم تازگی داریم و ساعتها گفت وگو می کنیم.
توجه داشته باشید که دنیا محل بستن و دل کندن است.
نوری قرار است بعد از فرانسه در برخی دیگر از کشورهای اروپایی حضور یابد
و آثار خود را به نمایش در آورد.
اروپام.270**
شماره 151 ساعت 23:34 تمام