امریكا و هم پیمانانش در حالی كه با ركود اقتصادی دست و پنجه نرم می كنند با یك عملیات رسانه ای چند لایه ، 'ایران هراسی' را نه تنها برای انحراف افكار عمومی اعراب از رژیم صهیونیستی در دستور كار قرارداده اند، بلكه با بدل كردن آن به تجارت اسلحه طی سال های اخیر حداقل تاكنون بیش از 257 میلیارد دلار تسلیحات به كشورهای خاورمیانه و به خصوص خلیج فارس فروخته اند .
سال هاست كه تور بزرگ بازگشت هزینه هایی كه صرف خرید نفت می شود ،به اشكال مختلف از سوی امریكا و غرب پهن می شود و در گوشه و كنار آن، طعمه هایی گذاشته می شود تا اعراب حاشیه خلیج فارس به دام افتند . این طعمه ها از ایجاد جذابیت برای خرید باشگا ه های بزرگ مانند 'منچستر یونایتد' انگلیس و برج سازی در قلب لندن تا خرید سهام شركت های بزرگ و تسلیحاتی است كه منطقه خاورمیانه و در راس آنها عربستان را به انبار تجهیزات نظامی غربی و به خصوص امریكایی بدل كرده است .
حركت های موازی دیپلماتیك و سیاست های چند لایه در عرصه بین المللی با هدف پیشبرد اهداف اقتصادی كه مهمترین وجه آن تئوری 'تفرقه بینداز و حكومت كن' است، حاصل نظام سرمایه داری و نگاه كسب سود و انتفاع به هر روش ممكن و در خوش بینانه ترین حالت، ایجاد رفاه برای مردم كشورهای خود به قیمت جنگ افروزی در سایر نقاط جهان است .
كسب سود به هر بهایی، موجب شده تا با نوع جدیدی از شیطت های نئو استثماری به جای آرامش، اغتشاش و ناامنی و به جای رفاه، تحمیل فقر به كشورها در دستور كار قرار گیرد .به دست اوردن منابع هیدرو كربونی ، مواد اولیه معدنی وطبیعی ارزان و مطمئن و تقویت تجارت به بهانه هایی همچون بی ثباتی ، جنگ ،تشكیل كارتل های اقتصادی چند ملیتی و انحصار گر، تشكیل نهادهای بین المللی تحت سلطه و... استراتژی مانا و سنتی امریكا و انگلیس برای خاورمیانه است؛ راهبردی كه در یك عبارت می توان آن را در زمان حاضر برای خاورمیانه و كشورهای حاشیه خلیج فارس با درآمدهای بالای نفتی به 'تجارت ایران هراسی' تعبیر كرد .
این استراتژی دو هدف مهم را دنبال می كند . هدف اول آن را در فیلم جنجالی خوردن قلب یك علوی به دست تروریست مخالف نظام سوریه می توان دید كه در آنجا، فرد خونخوار، علوی ها را بدتر از یهودی ها می داند . به این ترتیب رژیم صهیونیستی غاصب در حال به حاشیه رانده شدن از افكار عمومی اعراب است و در مقابل شیعیان و ایران كه به دنبال انرژی هسته ای هستند، به عنوان دشمن اصلی معرفی می شوند . در هدف بعدی خاورمیانه ای مملو از تسلیحات است كه امریكا و اروپاییان بحران زده با سیاست نفت در برابر اسلحه از آن همچون بند نافی تغذیه می كنند و از سوی دیگر با ادامه مسابقه تسلیحاتی در منطقه، آستانه تحمل، سطح گفتمان و حركت های دیپلماتیك با تصور قدرت در عرصه های نظامی تنزل پیدا كرده و هر آن ممكن است انبارهای اسلحه با كوچكترین تحركی منفجر شده و یا به سوی كشور های همسایه گسیل شود .
حسین اعلایی در این باره و در یادداشتی نوشته است : « پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره تضعیف قدرت ایران از برنامه های مهم ایالات متحده بوده است. با این سیاست بود كه جنگ صدام حسین با ایران به نمایندگی از كشورهای عربی ، با استقبال آمریكا مواجه شد. در این مدت آمریكا در تلاش بوده است تا جمهوری اسلامی ایران را به عنوان تهدید اعراب به ویژه كشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس جلوه دهد. بنابراین تل آویو مطمئن است كه هیچ گاه این تسلیحات در مقابله با رژیم صهیونیستی بكار نخواهند رفت و تهدیدی را متوجه اسراییل نخواهند كرد».
ضمن این كه باید توجه داشت كه واگذاری انواع هواپیماهای نظامی به كشورهای عربی موجب وابسته تر شدن آنها به سیاست های آمریكا خواهد شد و آنها را در همكاری با اسراییل تشویق خواهد كرد.
در واقع این كشورها تا حد زیادی توانایی اداره سیستم های تسلیحاتی خریداری شده را ندارند، در نتیجه خارجی ها هم در درون تشكیلات نظامی این كشور ها و هم به شكل مستشار خارجی ها حضور دارند و گردانندگان اصلی سیستم های پیچیده نظامی این كشور ها هستند، كما اینكه زمانی كه عربستان آواكس را از امریكا خریداری كرد اكثر اپراتورهای این اواكس ها امریكایی بودند لذا خیلی بعید است تسلیحات این كشور ها برای حمله به اسراییل مورد استفاده قرار گیرد .مگر اینكه تنش بین این كشور ها با غرب به حالتی برسد كه مستشار ها اخراج شوند و اعراب هم توان استفاده از این سیستم ها را داشته باشند كه همه ی اینها تقریبا بعید به نظر می رسد.
* دیپلماسی فروش اسلحه ؛از ژاندارمی تا انبارداری !
----------------------------------------------
فروش اسلحه به عنوان یكی از سود آور ترین تجارت های جهان كه حتی از صنایع 'های- تك' و الكترونیكی، مشروبات الكلی و مواد مخدر نیز سود بیشتری دارد ، غالبا با سخنان كلیشه ای در دیپلماسی همراه است، به گونه ای كه با سخنان تكراری تشكر آمیز و توجه به عنصر صفت تفضیلی «ترین » برای توصیف كشورهای طرف قرارداد همراه است. ژست های بشر دوستانه و حمایت در مقابل دشمن های فرضی كه رسانه های غربی برای كشور ها می سازند نیز چاشنی همیشگی انهاست. فروشندگان سلاح ابایی از گفتن نقش این دیپلماسی در ایجاد اشتغال و رفاه عمومی كشورشان ندارند . نگاهی تاریخی به سابقه پیش از انقلاب اسلامی و نحوه مراوده انگلیس و امریكا با كشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس موید این ادعا است .
تا پیش از انقلاب اسلامی،ایران به عنوان ژاندارم منطقه، بارانداز تسلیحات خاص امریكایی بود .( مانند:هواپیماهای اف – 14 كه فقط امریكا و اسراییل در اختیار داشتند)
'جیمی كارتر' براساس دیپلماسی فروش اسلحه در همان ایام در تهران، گفته بود: «هیچ كشور دیگری در جهان برای برنامهریزی امنیت مشترك از ایران به ما نزدیكتر نیست. هیچ كشور دیگری برای بررسی مشكلات منطقهای كه مورد علاقه هر دو طرف ما نیز هست، ارتباط نزدیكتری از ایران با ما ندارد و هیچ رهبر دیگری نزد من احترامی عمیقتر و رابطهای دوستانهتر ندارد.»
كارتر افزوده بود :« به دلیل رهبری بزرگ شاه ، ایران تبدیل به جزیره ثبات در یكی از آشوب زده ترین نقاط جهان شده است».
'تاچر' نیز در ملاقاتی راجع به فروش جنگ افزارهای انگلیسی به ایران و در هنگام مذاكره با شاه گفته بود: خریدهای دفاعی ایران باعث به وجود آمدن هزاران شغل در صنایع انگلستان شده و به مبارزه با بیكاری در این كشور كمك شایانی كرده است.
روزنامه انگلیسی 'گاردین' نیز چهار ماه پیشتر و در هنگام قرار داد 2.5 میلیارد پوندی شركت تسلیحاتی 'BAE Systems' انگلیس با سلطنت عمان همین ادبیات را تكرار كرد و نوشت : این قرار داد مانع از بین رفتن 6 هزار شغل در این كشور می شود.
دیوید كامرون در دیدار چند ماه پیش خود از عمان با استقبال از این قرار داد گفته بود: این قرارداد میتواند به حفظ 6 هزار شغل در سایتهای شركت 'BAE Systems' در لانكاشایر و یوركشایر بیانجامد.
وی افزوده بود: هر كشوری در جهان حق دفاع از خود را دارد و من مصمم هستم تا صنایع دفاعی سطح اول انگلیس را در جبهه این بازار قرار دهم تا از 300 هزار شغل در سراسر كشور پشتیبانی كنم.
همین گردش دیپلماسی برای منافع از سوی امریكا نیز كاملا مشهود است . به نحوی كه مركز مطالعات توسعه و بینالملل دانشگاه ژنو در گزارشی كه درروزنامه 'هافینگتون پست' منتشر شد، كشور آمریكا را به عنوان نخستین كشور جهان در قاچاق تسلیحات معرفی كرد.
این گزارش بر خلاف ژست های گفتمانی اوباما برای صلح تاكید كرده است : طی دو سال گذشته كه 'باراك اوباما ' رییس جمهور آمریكا شده است، ده ها میلیارد دلار قراردادهای جدید تسلیحاتی با حمایت و پشتیبانی دولت آمریكا به امضا رسیده است.
'جف آبرامسون ' از انجمن كنترل تسلیحات این قراردادهای میلیاردی در زمینه قاچاق تسلیحات در آمریكا را 'بازار تسلیحاتی اوباما' نامیده بود.
سخنان 'اندرو شاپیرو'، دستیار معاون وزیر خارجه آمریكا در امور سیاسی- نظامی نیز به خوبی دیپلماسی متمركز بر فروش تسلیحات را عیان می كند . وی به صراحت بیان كرده بود كه رسالت وزارت خارجه آمریكا ایجاد بازار فروش برای تولیدكنندگان تسلیحات آمریكایی است.
وی گفته بود: 'كار ما در دفتر سیاسی- نظامی در گسترش همكاری امنیتی با متحدان و شركایمان برای امنیت ملی آمریكا و شكوفایی اقتصادی است'.
در مدركی دیگر سخنگوی كاخ سفید، بعد از قرارداد 2010 عربستان و خرید جنگنده های اف 15 از آمریكا به ارزش 29 میلیارد و 500 میلیون دلار گفته بود : این قرارداد از 50 هزار فرصت شغلی در آمریكا پشتیبانی و سالیانه سه و نیم میلیارد دلار به اقتصاد این كشور كمك میكند.
شركت بوئینگ كه تولیدكننده جنگندههای اف 15 و بالگردهای آپاچی است نیز پیشتر اعلام كرده بود قرارداد تسلیحاتی با عربستان از 77 هزار فرصت شغلی در 44 ایالت آمریكا پشتیبانی میكند.
نقطه شباهت رفتاری 'تاچر' با 'كامرون' و 'كارتر' با 'اوباما' دربازاریابی برای شركت های خصوصی تولید اسلحه بسیار حایز اهمیت است، زیرا می تواند نقش فروش اسلحه، اقتصاد و منافع این كشورها در طراحی تنش در منطقه ای مانند خاورمیانه و به خصوص خلیج فارس و علت تاكید آنان بر خطرناك بودن ایران هسته ای را برملا كرده و مسیر دیپلماسی ما را تحت الشعاع قرار دهد .
* تاثیر ایران هراسی بر بازار فروش تسلیحات به منطقه
--------------------------------------------------
همان طور كه اشاره شد آمریكا طی سال های اخیر برای حمایت از كارخانه های تولید سلاح و فروش تجهیزات نظامی به كشورهای عربی دارای درآمد سرشار نفت، همواره سیاست ' ایرانی هراسی ' را در منطقه دنبال كرده است.
مقامات كاخ سفید و همپیمانانشان (انگلیس، المان و ایتالیا) دست كم در این یك دهه اخیر كه پرونده هسته ای دستمایه جنگ تبلیغاتی شده است برای مقابله با گسترش نفوذ ایران با ارائه زنجیرهای از پیشنهادات فروش سلاح در سراسر منطقه، سود هنگفتی عاید خود كرده اند و با وجود بحران اقتصادی كه طی سالهای اخیر گریبانگیر دولتمردان آمریكایی و اروپایی شده، تنها بازاری كه تحت تاثیر این شرایط دشوار قرار نگرفته، بازار خرید و فروش اسلحه بوده است.
هفته نامه 'زایت' چاپ آلمان با ارائه گزارشی كشورهای عربی حوزه خلیج فارس را عمده ترین مشتریان سلاح های آمریكا معرفی كرده است. این هفته نامه از افزایش بیش از 3 برابری میزان صادرات تسلیحاتی آمریكا در سال 2011 نسبت به سال قبل از آن خبر داد و همچنین خریداران عمده این سلاح ها را كشورهای عربستان سعودی ، امارات عربی متحده و عمان برشمرد.
ایالات متحده با در اختیار داشتن بیش از دو سوم سهم بازار تسلیحات دنیا (85 میلیارد و سیصد میلیون دلاری) در سال 2011 میزان 66.3 میلیارد دلار صادرات جنگ افزار داشته كه این رقم در طول كل تاریخ آمریكا بی سابقه است.
رسیدن به این ركورد و كسب 78 درصدی سهم این بازار در حالیست كه در سال 2010 ارزش صادرات تسلیحات آمریكا 21.4 میلیارد دلار، یعنی كمتر از یك سوم سال 2011 بوده است و این آمار زمانی نمود بیشتری پیدا می كند كه بعد از آمریكا، روسیه با فاصله ای چشمگیر و با فروش تسلیحاتی 4.8 میلیارد دلار در سال 2011 در جایگاه دوم قرار دارد و از سوی دیگر سهم خاورمیانه و كشورهای خلیج فارس در مسابقه خرید تسلیحات بازار جهان بسیار پررنگ است به نحوی كه تسلیحات آمریكا 99 درصد از نیازهای تسلیحاتی عربستان را تامین كرده است و 60 درصد از فروش تسلیحات به كشورهای خارجی در سال مالی 2011 مربوط به قرارداد 30 میلیارد دلاری تسلیحاتی با عربستان سعودی بود كه برای خرید 84 جنگنده اف-15 و دیگر تسلیحات امضا شد.
گفته می شود این بزرگترین قرارداد تسلیحاتی دو جانبه در تاریخ و بخشی از بسته 123 میلیارد دلاری فروش تسلیحات به عربستان، عمان، كویت و امارات بوده است كه در همان سال اعلام شد.
' نیویورك تایمز' درباره چرایی خرید این حجم از تسلیحات در روزنامه خود نوشت: چنین حجم افزایش فروش سلاح ایالات متحده آمریكا به این دلیل مربوط می شود كه كشورهای خلیج فارس مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و عمان می خواهند خود را از تهدیدات بالقوه از طرف ایران محافظت كنند!
حال آنكه تاریخ چند صد ساله اخیر ایران نشان می دهد ایران همواره مورد حمله قرار گرفته تا حالت متخاصم داشته باشد و بیشتر از آنكه موضوع ایران هراسی برای كشورهای منطقه واقعی باشد، حاصل عملیات روانی حاصل از توپخانه های رسانه ای غربی ها برای كسب منفعت است .
* آمار انگلیس و ایتالیا هم بالاست
------------------------------------
گزارش موسسه بینالمللی پژوهشهای صلح در استكهلم كه درباره تجارت جهانی اسلحه منتشر شده، حاكی است، تجارت اسلحه در جهان در پنج سال گذشته رشد 22 درصدی داشته است.
اما این افزایش بی شك متوجه كشورهای توسعه یافته نیست، زیرا با توجه به بحران و ركود اقتصادی در كشورهای اروپایی توان خرید چنین حجمی از تسلیحات برای آنها وجود ندارد و تنها كشورهایی كه قادر به بالا بردن آمار خرید هستند كشورهایی با درآمدهای نفتی و یا به عبارت بهتر كشورهای شیخ نشین هستند .
گزارش شورای صادرات تسلیحات نظامی ایتالیا نیز موید همین ادعا است كه در پایگاه اینترنتی 'آنتی مافی دوئه میلا'، منعكس شده و اورده است: تجارت تسلیحات نظامی در مناطق تنش زای كره زمین همانند شمال افریقا و خاورمیانه نه تنها كاهش نیافته بلكه افزایش نیز یافته است.
بین سال های 2008 و 2009میزان صادرات تسلیحاتی انگلیس به منطقه خاورمیانه تقریبا دو برابر شد، اما بیشتر این تسلیحات به عربستان سعودی و امارات عربی متحده فروخته شده است. در این مدت فروش تسلیحات انگلیس به منطقه از رقم چهار میلیارد و نهصد میلیون یورو به نه میلیارد و دویست میلیون یورو افزایش یافته و این افزایش فقط در مدت یك سال بوده است.
در 10سال اخیر نیز روند تحویل تسلیحات نظامی ایتالیایی همچنان در حال رشد بوده و از حدود 500میلیون یورو فروش در سال 2004 میلادی به حدود 2.8 میلیارد یورو در سال 2010 میلادی رسیده و در طی هشت سال 460درصد رشد كرده است. البته در سال 2010 میلادی بخاطر دشواری های اقتصادی ، میزان صدور مجوزهای صادرات تسلیحات نظامی در ایتالیا 41درصد كاهش یافت به طوری كه درامد حاصل از آن از بیش از 4.9میلیارد یورو در سال 2009 میلادی به 2.9میلیارد یورو در سال 2010 میلادی رسید. اما بخش نظامی (ایتالیا) در سال 2010 میلادی به منظور یافتن بازارهای فروش جدید ، با توان بیشتری به كار خود ادامه داد.
* آمارها چه می گویند ؟
--------------------
از لا به لای اخبار منتشر شده می توان حجم تسلیحات خریداری شده كشورهای منطقه را طی سال های اخیر و به تفكیك كشورها چنین استخراج كرد كه مجموع آنها رقمی معادل 242میلیاد و371 میلیون و 500 هزار دلار می باشد. بدیهی است این ارقام تنها مربوط به تسلیحاتی است كه رسانه ای شده و شامل فروش همه كشورها و شركت های خصوصی غربی به این منطقه نیست .
* عربستان
- 2013 ، 10 میلیارد دلار ( به همراه امارات و اسراییل ) –از آمریكا
- 2012 ، 33 میلیارد و 300 میلیون دلار – از آمریكا
- 2012 ،1میلیارد و 240 میلیون یورو (معادل یك میلیارد و588 میلیون دلار) از انگلیس
- 2012، 99 میلیون دلار – از تركیه
- 2011 ، 28 میلیون دلار – از تركیه
- 2010، 29 میلیارد و500 میلیون دلار ( هواپیمای اف-16 ) از امریكا
- 2010، 433 میلیون یورو معادل 555 میلون دلار( بمب و موشك) – از ایتالیا
- 2009 ، 9 میلیارد و 200 میلیون دلار
- 2008 ،4 میلیارد و 900 میلیون یورو ( معادل 6 میلیارد و 280 میلون دلار)
- 2007 ، 33 میلیارد دلار
- 2000 تا 2005 ، 11 میلیارد و 200 میلیون دلار
جمع كل : 134 میلیارد و 402 میلیون دلار
* امارات متحده عربی
- 2013 ، 300 میلیون یورو معادل 384 میلون دلار ( موشكهای پیشرفته ) - از صربستان
- 2012 ، 101 میلیون دلار – از تركیه
- 2012 ، 21 میلیارد درهم از نمایشگاه ایندكس امارات (انواع تجهیزات از چرخبال تا سیستم های راداری – ازشركت های امریكایی)
- 2011 ، 3میلیارد و490 میلیون دلار (سپر موشكی) – از آمریكا
- 2011 ، 939 میلیون دلار ( چرخبال ) – از آمریكا
- 2011 ، 180 میلیون یورو معادل 230 میلیون دلار
- 2011 ، 520 میلیون فرانك (هواپیمای اموزشی) – از سوییس
- 2010 ، 2 میلیارد و 168 میلیون یورومعادل 2 میلیارد و 779 میلیون دلار – از فرانسه
- 2010 ، 435 میلیون یورور معادل 558 میلیون دلار – از ایتالیا
- 2010 ، 33 میلیون یورو معادل 42 میلیون دلار- از سوئد
- 2009 ، 6 میلیارد و 500 میلیون دلار – از آمریكا
- 2005 ، 9 میلیارد و 740 میلیون دلار
- 2004 ، 9 میلیارد و 740 میلیون دلار
- 2003 ،9 میلیارد و 230 میلیون دلار
جمع كل : 43 میلیارد و 753 میلیون دلار به همراه 21 میلیارد درهم و 520 میلیون فرانك
* عمان
- 2013 ، 2 میلیارد و 00 5میلیون پوند معادل 3 میلیارد و800 میلیون دلار – از انگلیس
- 2013 ، 222 میلیون دلار ( جنگنده ایور فایتر) از ایتالیا
- 2013، به دنبال خرید 86 میلیون دلار (موشك ساید ویندوز)
- 2012، 3 میلیارد و 500 میلیون دلار ( 18 فروند اف- 16) از امریكا
جمع كل : 7 میلیارد و 608 میلیون دلار
* هند
- 2012 ، 4 میلیارد و 100 میلیون دلار( تاسیسات ضد موشكی) – از امریكا
- 2011 ، 6 میلیارد دلار – از آمریكا
- 2010 ، 147 میلیون یورو معادل 188 میلیون دلار – از ایتالیا
جمع كل : 10 میلیارد و 288 میلیون دلار
* قطر
- 2012 ، 1 میلیارد و 88 میلیون دلار ( صادرات به 6 كشور عرب حوزه خلیج فارس ) – ازآلمان
- 2012 ، 2 میلیارد و 500 میلیون دلار ( چرخبال )
- 2010 ،انعقاد قرار داد 6 میلیارد و 600 میلیون دلار ( چرخ بال آپاچی ، بلك هاوك و ...) – از امریكا
- 2010 ، 66 میلیون یورور تسلیحات معادل 85 میلیون دلار - از ایتالیا
جمع كل : 11 میلیارد و 65 میلیون دلار
*كویت
- 2012 ، 49 میلیون دلار ( خرید 300 موشك ) – ازامریكا
- 2012 ، انعقاد قرار داد 4 میلیارد دلار فروش تسلیحات – ازامریكا
- 2010، 33 میلیون یورو معادل 42 میلیون دلار ( 209 موشك پاتریوت ) – از ایتالیا
- از سال 2007 تا تا 2010 ، 4 میلیارد و 200 میلیون دلار
جمع كل : 8 میلیارد 291 میلیون دلار
*عراق
- 2011 ، 13 میلیارد دلار ( 18 فروند اف- 16 و 140 تانك همراه با اموزش و ...) – از آمریكا
- 2006 ، 7 میلیارد و 200 میلیون دلار – از آمریكا
جمع كل : 20 میلیارد و 200 میلیون دلار
* رژیم صهیونیستی
- 2011 ، 4 میلیارد و 100 میلیون دلار – از آمریكا
* پاكستان
- 2010 ، 53 میلیون یورو معادل 68 میلیون دلار– از ایتالیا
- 2012 ، 4 میلیون 100 هزار دلار – از تركیه
جمع كل : 72 میلیون و 100 هزار دلار
* بحرین
- 2012 ، 5 میلیون و 400 هزار دلار – از تركیه
- از سال 2000 تا 2011 ، یك میلیارد و 400 میلیون دلار – از آمریكا
جمع كل : 1 میلیارد و 405 میلون و400 هزار دلار
* تركیه
- تركیه در سال 2011 چهارده و نیم میلیارد دلار هزینه تسلحیات كرده است اما در كنار این موضوع و با كمال تعجب فروش 490 میلیون دلار اسلحه به آمریكا در كارنامه تسلیحاتی تركیه وجود دارد كه این میزان تقریبا معادل نیمی از فروش تسلیحات تركیه در همین سال است .
جمع كل : 256میلیارد 871میلیون 500 هزار دلار
ارقام مذكور كه تنها بخشی از امار خرید شركت كنندگان در مناقصه تسلیحات امریكا و همپیمانان آن است زمانی تامل برانگیز تر می شود كه نسبت سهم خرید اسلحه از تولید ناخالص داخلی آن كشورها را بدانیم .
بر اساس امار منتشر شده برای سال 2012 عربستان سعودی، حدود 10 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را برای بخش دفاعی و نظامی هزینه می كند. پس از این كشور، عمان، 9.7 درصد و امارات متحده عربی، 6.9 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را در بخش نظامی صرف می كنند. این در حالی است كه آمریكا ( كشوری كه تقریبا طی 50 سال اخیر دایم در جنگ بوده است)، 4.7 درصد، و انگلیس، 2.6 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف جنگ افزار می كنند.
گفتنی است بر اساس امار اعلامی، متوسط جهانی این نسبت بین سال های 2000 تا 2008 ،4.2 درصد تولید ناخالص داخلی بوده است؛ امری كه آشكارا نشان از به دام افتادن شیوخ عرب در تور غرب است كه ایران هراسی را طعمه خود قرار داده است.
نكته مهم دیگری كه می توان از آمارها استخراج كرد و بر آن تاكید داشت، جایگاه تقریبا انحصاری و رتبه اول بودن امریكا در فروش تسلیحات به خاور میانه و به خصوص حاشیه خلیج فارس است .
از آنجایی كه نقشه خاورمیانه جدید مبتنی بر تامین ارزان و مطمئن منابع هیدرو كربونی در دستور كار است، لذا ضمن این كه نباید از تحریم ها و روش های مقابله با آن غافل بود باید بیش از پیش هوشیاری به خرج داد تا با این حجم تسلیحات در منطقه راهكارهای نظامی به جای راهكارهای دیپلماتیك وزبان دیپلماتیك جای خود را به زور مبتنی برتسلیحات ندهد .بدیهی است در این میان جهتگیریهای تند و ناپخته نه تنها منجر به فعال تر و اثر گذار تر شدن دیپلماسی ما نمی شود بلكه در عمل بازی در زمین حریف و همكاری در پروژه 'ایران هراسی' غربیان است .
اگر بپذیریم كه در حال حاضر خاورمیانه یكی از ملتهب ترین نقاط جهان است كه در آن درگیری های زیادی در جریان است استفاده از دیپلماسی ایران هراسی از سوی امریكا و متحدانش معامله های سود اور را محقق كرده است كه از یك سو اقتصاد آنها را سرپا نگه می دارد و از سوی دیگر اهداف شكل گیری خاورمیانه جدید را بدون دخالت های پرهزینه دنبال می كند .
پژوهش**م.ا**9241
گروه پژوهش هاي خبري- غرب در بحبوحه ركود اقتصادي، برنامه چند لايه 'ايران هراسي' را همزمان با انحراف افكار عمومي جهان از رژيم صهيونيستي، با هدف تجارت اسلحه به مثابه طرح نجات اقتصادي خود در دستور كار قرار داده و خاورميانه را به زرادخانه و بازار پررونق تسليحات غربي تبديل كرده است.