مباهله، يعني توجه و تضرع دو گروه مخالف يكديگر به درگاه الهي و تقاضاي لعنت و هلاكت طرف مقابل كه از نظر آنها اهل باطل است. مباهله، داستان پنجه در پنجه افكندن نور با تيرگي و غلبه سپيدي بر تاريكي است.
مباهله،شكوه كبريايي خداوند در اثبات حقانيت پيامبر اعظم (ص) و درخشش نور الهي در وجود زلال ترين و برترين انسانهاست؛ همان كساني كه خداي تعالي در قرآن كريم درباره ايشان فرمود: 'جز اين نيست كه خداوند مي خواهد از شما اهل بيت هر پليدي را بزدايد و شما را به شايستگي پاك گرداند.'
* دعوت مسيحيان نجران به اسلام
پس از هجرت سراسر نور پيامبر اعظم (ص) از مكه به مدينه و تشكيل و تثبيت حكومت اسلامي، ايشان در اواخر عمر خويش به نامه نگاري با بزرگان ديگر كشورها و مراكز مذهبي پرداختند و آنان را به آيين اسلام دعوت فرمودند.
يكي از اين افراد،ابوحارثه، اسقف سرزمين نجران بود. بخش باصفاي نجران، با هفتاد دهكده تابع خود، در نقطه مرزي حجاز و يمن قرار داشت. در آغاز طلوع اسلام اين سرزمين، تنها نقطه مسيحي نشين حجاز بود كه مردم آن به عللي از بت پرستي دست كشيده و به آيين عيسي مسيح (ع) گرويده بودند. رسول خدا (ص) در نامه خود، اين چنين ابوحارثه و مسيحيان آنجا را به اسلام فراخواندند:
به نام خداوند ابراهيم و اسحاق و يعقوب.
از محمد پيامبر خدا به اسقف نجران:
خداي ابراهيم و اسحاق و يعقوب را مي ستايم و شما را از پرستش بندگان، به پرستش خداوند دعوت مي كنم. از ولايت بندگان خدا بيرون آييد و در ولايت الهي وارد شويد. اگر دعوت مرا نپذيريد، بايد به حكومت اسلامي ماليات بپردازيد و در غير اين صورت، به شما اعلام خطر مي كنم.
ابوحارثه به دقت نامه را مطالعه كرد و پس از جلسه با بزرگان سرزمين نجران، به اين نتيجه رسيد كه بايد گروهي به مدينة الرسول بروند و درباره اين آيين جديد بحث و بررسي كنند. از اين رو، شصت تن از داناترين مردم نجران به رهبري خود او به طرف شهر پيامبر حركت كردند.
* امام علي (ع) حلال مشكلات
نجرانيان به مدينه رسيدند و به مسجد پيامبر وارد شدند. آنها لباس هايي ابريشمي بر تن، انگشترهاي قيمتي طلا بر انگشتان و صليب هايي بر گردن داشتند. اين وضع ناپسند موجب ناراحتي رسول خدا (ص) شد و حضرت به سردي با ايشان برخورد كردند.
هيات نمايندگي سرزمين نجران كه چنين ديدند، دست به دامن امام علي (ع) شدند و از ايشان چاره جويي كردند. اميرمومنان (ع) فرمودند: هم اكنون لباس هاي فاخرتان را به در آوريد و با لباس هايي ساده و بدون زر و زيور به ديدار پسرعمويم بشتابيد. چون چنين كردند، اين بار حضرت رسول (ص) با رويي باز از ايشان استقبال كرد و شرف حضور يافتند.
* مباهله؛ راهكاري الهي
پس از اينكه هيات نجران از درِ عناد و لجبازي در آمدند و سخنان بر حق رسول خدا (ص) را نپذيرفتند، فرشته وحي از طرف باري تعالي فرود آمد و آيه مباهله را بر قلب نازنين محمد مصطفي (ص) نازل گردانيد:
'پس هر كه با تو بعد از دانشي كه به تو رسيده است درباره او عيسي به ستيز برخيزد و از قبول حق شانه خالي كند، بگو: بياييد پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، و خودمان و خودتان را بخوانيم و سپس به درگاه الهي مباهله و زاري كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.'
در اين حال و پس از دستور الهي، رسول خدا (ص) به هيات نجران فرمودند: راه حل اين است كه در وقتي معين با هم مباهله كنيم و نابودي طرف ديگر را از خداي متعال بخواهيم. بدين ترتيب، دو طرف روز بعد را براي انجام مباهله تعيين كردند.
* نجرانيان شور مي كنند
در روايات اسلامي آمده است كه چون موضوع مباهله مطرح شد، نمايندگان نجران از رسول خدا (ص) مهلت خواستند تا در اين كار بينديشند و با بزرگان خود به شور بپردازند. نتيجه مشاوره آنان اين بود كه به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده كرديد محمد با سر و صدا و جمعيت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله كنيد و نترسيد؛ زيرا در آن صورت حقيقتي در كار او نيست كه متوسل به جار و جنجال شده است و اگر با نفرات بسيار محدودي از نزديكان و فرزندان خردسالش به ميعادگاه آمد،بدانيد كه او پيامبر خداست و از مباهله با او بپرهيزيد كه خطرناك است.
* ميعادگاه
هنگامي كه مذاكره پيامبر با هيات نجران به نتيجه نرسيد،قرار شد دو گروه صبح روز بيست و چهارم ذيحجه، در دامنه صحرا مباهله كنند. رسول خدا (ص) از ميان مسلمانان و بستگان خود، فقط چهار نفر را برگزيد: علي بن ابي طالب (ع)، فاطمه زهرا (س)، امام حسن (ع) و امام حسين (ع)؛ زيرا در ميان تمام مسلمانان، انسان هايي پاك تر و با ايماني استوارتر از اين چهار تن وجود نداشت.
پيامبر خدا (ص) در حالي كه حسين (ع) را در آغوش گرفته و دست حسن (ع) را در دست داشت و فاطمه (س) به دنبال آن حضرت و علي بن ابي طالب (ع) پشت سر وي حركت مي كردند، گام به ميدان مباهله نهاد و پيش از ورود به ميدان مباهله، به همراهان خود فرمود: 'هر گاه به دعا ايستادم، شما دعاي مرا با گفتن آمين بدرقه كنيد.'
* انصراف نجرانيان از مباهله
پيامبر گرامي اسلام (ص) به همراه علي و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام در برابر ديدگان هزاران نفر از مردم وارد صحنه مباهله شدند. وقتي چشم اسقف نجران به ايشان افتاد، پرسيد: آنان چه كساني هستند؟ اطرافيان پاسخ دادند: جواني كه همراه اوست، پسر عمو و داماد محمد و محبوب ترين افراد نزد اوست. آن زن، دخترش فاطمه و مادر دو پسري است كه همراه اويند. در اين حال اسقف گفت:
به خدايي كه جانم در قبضه قدرت اوست، من چهره هايي را مي بينم كه اگر دست بر دعا بردارند و از درگاه خدا بخواهند كه بزرگ ترين كوه ها را از جاي بركند، مستجاب خواهد شد. بنابراين، هرگز صحيح نيست ما با اين چهره هاي نوراني و بافضيلت مباهله كنيم؛ زيرا نابودي ما بعيد نيست و ممكن است دامنه عذاب گسترش يابد و همه مسيحيان جهان را بگيرد.
مسيحيان نجران با ديدن چهره مصمم پيامبراسلام (ص) و همراهانش از يك سو و شنيدن سخنان ياس آور اسقف نجران، مبني بر احتمال شكست در مباهله از سوي ديگر، از انجام مباهله صرف نظر كرده و حاضر شدند هر سال مبلغي به عنوان جزيه و ماليات بپردازند تا در پناه حكومت اسلامي زندگي كنند. رسول خدا (ص) نيز رضايت خود را اعلام كرد و فرمود: عذاب، سايه شوم خود را بر سر نمايندگان نجران گسترده بود. اگر وارد مباهله مي شدند، صورت انساني خود را از دست مي دادند و در آتشي كه در بيابان افروخته مي شد، مي سوختند و دامنه عذاب حتي به سرزمين نجران نيز كشيده مي شد.
* صلح نامه
هيات نمايندگي نجران، پس از پذيرفتن حكومت اسلامي و انصراف از مباهله، از پيامبر اعظم (ص) درخواست كردند مقدار ماليات ساليانه آنان را در نامه اي بنويسد و در مقابل، امنيت منطقه نجران را تضمين كند. اميرمومنان علي (ع) به فرمان رسول خدا (ص) متن زير را نوشت:
به نام خداوند بخشنده مهربان. داوري محمد درباره تمام دارايي هاي ملت نجران اين شد كه اهالي آنجا، هر سال دو هزار لباس به حكومت اسلامي بپردازند و هر گاه از ناحيه يمن، آتش جنگ شعله ور گشت، بايد ملت نجران سي زره و سي شتر و سي اسب به صورت عاريه در اختيار ارتش اسلام بگذارند و پذيرايي نمايندگان پيامبر در نجران، به مدت يك ماه بر عهده آنان است. البته جان، مال، و معابد نجرانيان، در امان خدا و رسول اوست؛ به شرط اينكه از هم اكنون از هر نوع رباخواري خودداري كنند. در غير اين صورت، محمد در برابر آنان تعهدي نخواهد داشت.
* عدالت و مهرورزي رسول خدا (ص)
مفاد صلح نامه پيامبر اكرم (ص) با هيات نمايندگي نجران، از شدت عدالت و دادگستري مكتب اسلام حكايت مي كند و نشان دهنده رافت حكومت اسلامي است. هيات نجران هنگام پيشنهاد صلح، در موضع ضعف بودند و آن چنان در تنگنا قرار داشتند كه هرگونه پيشنهادي را از طرف پيغمبر مي پذيرفتند، ولي رسول خدا (ص) بر خلاف روش حكومت هاي زورمدار جهان كه از درماندگي طرف مقابل سو استفاده و ماليات هاي بسيار كلاني بر آنان تحميل مي كنند، روحيه عدالت خواهي و پايبندي به اصول انساني و اخلاقي را به نمايش گذاشت و به اندك مالياتي بسنده كرد. ايشان با اين رفتار، دل هاي آنان را به دين اسلام مجذوب ساخت، به طوري كه چند نفر از نجرانيان مسلمان شدند.
* مباهله؛ روزي استثنايي در تاريخ اسلام
مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله العظمي خامنه اي در سخناني درباره واقعه مباهله حضرت رسول (ص) با مسيحيان نجران مي فرمايند:
روز مباهله، روزي است كه پيامبر مكرم اسلام، عزيزترين عناصر انساني خود را به صحنه مي آورد. ... عزيزترين انسان ها را پيغمبر اكرم انتخاب مي كند و به صحنه مي آورد براي محاج هاي كه در آن بايد تمايزِ بين حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض ديد همه قرار بگيرد. هيچ سابقه نداشته است كه در راه تبليغ دين و بيان حقيقت، پيغمبر دست عزيزان خود، فرزندان خود و دختر خود و اميرالمومنين را - كه برادر و جانشين خود هست - بگيرد و بياورد وسط ميدان؛ استثنايي بودن روز مباهله به اين شكل است؛ يعني نشان دهنده اين است كه بيان حقيقت، ابلاغ حقيقت، چقدر مهم است؛ مي آورد به ميدان با اين داعيه كه مي گويد بياييم مباهله كنيم؛ هر كدام بر حق بوديم، بماند، هر كدام خلاف حق بوديم، ريشه كن بشود با عذاب الهي.
فراهنگ (2)**1883
تهران- بدون ترديد ماجراي مباهله پيامبر اعظم (ص) با مسيحيان سرزمين نجران، يكي از مهمترين وقايع صدر اسلام و از دلايل خدشه ناپذير بر حقانيت اهل بيت آن حضرت به شمار مي آيد.