زمانی «چرچیل» گفته بود ما در روابط با دیگر كشورها دوست و دشمن دایمی نداریم، بلكه منافع دایمی داریم.
این سخن اصل اساسی عمل گرایی یا همان «پراگماتیسم» در عرصه سیاست است. تاریخ روابط خارجی كشورهای اروپایی كه روابط بین الملل به شیوه كنونی را بنیان گذاشته اند، پر است از اینگونه بازی كردن در عرصه روابط خارجی.
این نوع نگاه به روابط با دیگر كشورها در زمانی كه استعمارگری اروپاییان می رفت تا كل جهان را در كام خود فرو برد، باعث سردرگمی مستعمره ها و كشورهای ضعیف تر در نوع رابطه با كشورهای اروپایی شده بود. آنها این احساس را داشتند كه همانند توپی در دست این كشور و آن كشور رد و بدل می شوند. اعتراض آنها این بود كه اروپاییان به هیچ قرارداد و تعهدی پایبند نیستند و براحتی تعهدات و قراردادهای خود با دیگران را نقض می كنند.
مشابه این اتفاق در قرن نوزدهم میلادی و همزمان با رقابت قدرت های اروپایی در خاورمیانه بارها برای ایران رخ داده بود.
زمان گذشت و پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از كشورها از شرایط استعمار كلاسیك رهایی یافتند و با به دست آوردن استقلال خود و بر اساس تجربیاتی كه طی مراوده با كشورهای اروپایی كسب كردند، از قواعد روابط جدید بین الملل آگاه شدند؛ هرچند هنوز بسیاری از كشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته نتوانسته اند فهم درستی از این قواعد داشته باشند.
در وضع كنونی تحولات خاورمیانه، تركیه نمونه بارزی از نگاه منفعت گرایانه به سیاست خارجی را به نمایش درآورده است. شروع تحولات همراه بود با سقوط حاكمان قدیمی در تونس و مصر و روی كار آمدن حكومت های منتخبی از شاخه های اخوان المسلمین.
این امر مقام های ترك را به این فكر انداخت نقش برادر بزرگ تر حاكمان جدید جهان عرب را بازی كنند و با صدور الگوی تركیه به این كشورها، به احیای نفوذ معنوی خود در كشورهای عرب بپردازند. «نوعثمانی گری» نامی بود كه برخی تحلیلگران بر این سیاست جدید تركیه گذاشتند.
با شروع تحولات لیبی این نگاه، به حمایت زودهنگام تركیه از اعتراض ها منجر شد؛ به این امید كه در این كشور نیز شاخه ای از اخوان بر سر كار آید ولی آنكارا بیش از پیش سرایت تحولات به سوریه را دنبال می كرد.
سقوط «بشار اسد» رییس جمهوری سوریه، و روی كار آمدن یك شاخه از اخوان المسلمین در آن كشور باعث می شد هم حلقه سیاست اخوانی تركیه كامل تر شود، هم اینكه شاید تنش های این كشور با تركیه بر سر استان اسكندرون (یا هاتای در زبان ترك ها) كاهش یابد یا فراموش شود.
از این رو، مقام های تركیه تمام توان خود را برای كمك به سقوط اسد به كار بردند. هم پیمانی با عربستان، كمك به انتقال گروه های افراطی از مرز تركیه به سوریه، پناه دادن به جداشدگان از حكومت سوریه، اعطای كمك های مالی و حمایت سیاسی از شورشیان سوری و... از جمله این تلاش های برای سقوط اسد بود.
همكاری تركیه و عربستان در بحران سوریه تا جایی ادامه یافت كه دو كشور بارها به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای حمله نظامی به سوریه فشار وارد كردند. زمانی كه آمریكا استفاده اسد از سلاح شیمیایی را خط قرمز خود اعلام كرد، این دو كشور خوشحال از بروز نشانه هایی از اقدام عملی آمریكا در سوریه، تحریك ها علیه دولت اسد را گسترش دادند.
با پیدا شدن مداركی درباره استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه، آنكارا و ریاض فشارهای خود را به منظور وادار كردن طرف های خارجی به مداخله نظامی در سوریه افزایش دادند. البته در شرایطی كه این دو، دولت مركزی را به استفاده از سلاح شیمیایی محكوم می كردند، اسناد دیگری دال بر دست داشتن گروه های مسلح مخالف اسد پیدا شد.
با وجود اعلام آمادگی آمریكا برای حمله نظامی به سوریه روند حوادث به سمتی پیش رفت كه چنین اتفاقی رخ نداد.
اصرار آنكارا برای پیچیده تر كردن عرصه مناسبات منطقه ای با دخیل كردن قدرت های غربی، بویژه به دلیل شكست سیاست تركیه در مصر با سقوط دولت برآمده از اخوان المسلمین شدت یافته بود؛ امری كه به چالشی با ریاض تبدیل شد.
تغییر معادلات منطقه و بروز هر چه بیشتر قدرت جمهوری اسلامی ایران در عرصه های مختلف بویژه به دنبال تداوم حضور اسد، پیوستن سوریه به معاهده منع گسترش سلاح شیمیایی و همچنین ایجاد امیدهایی برای پایان یافتن مناقشات هسته ای بین تهران و گروه 1+5، مقام های تركیه را برای تجدید نظر در سیاست منطقه ای خود به فكر انداخت.
بر این اساس است كه پس از امضای سند مشترك بین تهران و گروه 1+5، «داود اوغلو» وزیر امورخارجه تركیه، به ایران می آید و از سوی دیگر، مناسبات خود با عراق را كه طی ماه های اخیر به دنبال اختلاف ها درباره نفت منطقه كردستان دچار تنش شده بود، بهبود می بخشد.
داود اوغلو در دیدار با مقام های ایرانی در حالی از حل دیپلماتیك موضوع سوریه سخن می گوید كه تا پیش از این، یكی از حامیان اصلی حمله نظامی به آن كشور بود.
اهمیت این جهتگیری تركیه زمانی بیشتر روشن می شود كه می بینیم عربستان كماكان بر سیاست های قبلی خود درباره مصر اصرار دارد و بر شكاف های بین خود و آمریكا كه از زمان خودداری واشنگتن برای مداخله نظامی در سوریه آغاز شد، می افزاید. به عبارت دیگر باید گفت عربستان هنوز پا در سنت های قدیمی سیاست ورزی عربی دارد؛ جایی كه حرف مرد همیشه یكی است.
در مقابل، تركیه نماد سیاست منفعت گرا است كه به اقتضای تغییرات محیط عملیاتی، راهبردها و تاكتیك های خود را تغییر می دهد.
این نگاه تركیه در پاسخ اخیر داود اوغلو به پرسشی درباره تغییرات فاحش و متضاد عملكرد این كشور در قبال تحولات منطقه بخوبی نمایان است.
وی گفته بود: سیاست های ما در منطقه ثابت است، این سرعت تغییرات در خاورمیانه است كه باعث تغییر تاكتیك ها می شود.
از مهدی جوكار
تحقیق**م.ج**1961**1358
تهران-ایرنا-گروه تحقیق و تفسیر خبر- تغییر مواضع سیاستمداران تركیه در قبال تحولات منطقه بویژه مساله سوریه، از نگاه عمل گرایانه آنها در عرصه سیاست خارجی حكایت دارد.