۱۶ آبان ۱۳۹۳، ۱۴:۲۹
کد خبر: 81376955
T T
۰ نفر
جنتی: مشكلی با مجلس نداریم/پدرم توصیه كرد بهانه دست كسی ندهید

تهران - ایرنا - علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در یك گفت وگوی تلویزیونی از ورود خود به عرصه سیاست، دیدگاه امام(ره) درباره موسیقی و قذافی، انتقادها به عملكرد وزارتخانه و روابط خود با آیت الله احمد جنتی سخن گفت.

در برنامه شناسنامه كه ظهر جمعه پخش شد، علی جنتی این گونه معرفی شد: برنامه امروز شناسنامه مردی را ورق می زند كه از كارگزاران انقلاب اسلامی است ؛ به ظاهر شاید آقازاده است اما نه از آن نوع آقازاده‌هایی كه به پدر و خانواده‌اش متكی باشد.

ایشان همیشه بر روی پای خود ایستاده و عرصه های مختلف انقلاب اسلامی و سختی های پر فراز ونشیب نظام را طی كه می توان گفت برای هر فردی قابل تحمل نیست.

وی پیش از انقلاب مبارزات خارج از كشور را ساماندهی كرد و به سمت مبارزات مسلحانه رفت، بعد از انقلاب نیز در حساس ترین شرایط سمت های را همچون ریاست صدا وسیمای خوزستان، عضویت در شورای سرپرستی صدا و سیما خوزستان و همچنین استانداری خوزستان را در سه سال پایانی جنگ تجربه كرده است.

ایشان اكنون نیز سكاندار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و البته با عرصه فرهنگ نیزغریبه نیست.

مهمان امروز برنامه شناسنامه علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

متن زیر شرح گفت وگوی برنامه شناسنامه با علی جنتی است.



شناسنامه: شما روحانی هستید، در سال 52 از معمم بودن خارج شدید كه به خارج از كشور رفتید و در سال 58 هم كه برای تبلیغ حزب جمهوری اسلامی به كرمانشاه رفتید معمم شدید. بعد از آن چه زمانی دیگر لباس بر تن نكردید؟ علت چه بود؟

جنتی: ابتدای سال 59 كه قرار شد به عنوان مدیر صدا وسیمای مركز اهواز خدمت كنم؛ با شرایطی كه در آن زمان صدا و سیما داشت و وضعیت خاصی كه داخل صدا وسیما حاكم بود، مناسب نبود كه با لباس طلبگی به آن جا بروم. لذا به وضعی كه امروز هست درآمدیم.



شناسنامه: در بحث های طلبگی هنوز حضور دارید؟

جنتی: متاسفانه فرصت پیدا نمی كنم؛ در دهه 60 در تهران گاهی در درس های مختلف اساتید شركت می كردم ولیكن از آن تاریخ به بعد به خصوص زمانی كه به استانداری خراسان رفتم، و بعد هم به حوزه بین الملل وزارت ارشاد متأسفانه دیگر فرصت پرداختن به این مقوله را نداشتم.



شناسنامه: شاگرد بزرگوارانی هم چون پدر بزرگوارتان، شهید بهشتی، آیت الله خزعلی و آیت‌الله مقتدایی بودید و از شاگردان مدرسه شهید حقانی. فعالیت سیاسی خود را هم از مدرسه حقانی شروع كردید؟

جنتی: بله؛ عزیزان دیگری هم چون آیت الله جوادی آملی، آیت‌الله آذری قمی، آیت‌الله گرامی و آیت‌الله شهید مفتح و بسیاری دیگر از بزرگان نیز از اساتید ما بودند. مبارزات ما از سال 47 آغاز شد؛ اولین بار كه توسط ساواك شناسایی شدیم سال 47 بود؛ تعدادی اعلامیه به شخصی سپرده بودیم كه به اصفهان ببرد و تحویل شخص مورد نظر ما دهد.

این فرد نتوانسته بود فرد مورد نظر ما را در اصفهان بیابد، ناگزیر بازگشته بود و در قم دستگیر شد.



شناسنامه: آقای كفعمی

جنتی: بله، ایشان لو داد از چه كسی اینها را گرفته است و از همان زمان ما تحت تعقیب قرار گرفتیم؛ به تدریج بر پرونده ما در ساواك افزوده شد.



شناسنامه: ساواك هم در نهایت نتوانست شما را دستگیر كند؛ من ‌خوانده‌ام كه مطالعات بسیار عمیقی هم در باب مسائل انقلاب و كارهای فرهنگی نیز داشتید. از همان نوجوانی سركلاس امام(ره) شركت داشتید و سخنرانی‌های بزرگ امام(ره) مانند كاپیتولاسیون را درك كرده بودید.

در كتاب خاطراتتان خواندم. دكتر شریعتی اثرگذاری خوبی در قشر فرهیخته و دانشجو ایجاد كرده بود. در جایی اذعان داشتید غذای فكری كه شریعتی به جوانان ارائه می داد، غذای ناب و خالصی نبوده است و برخی انحرافات در آن وجود داشت؛ چطور می شود ایشان نگرش سطحی به اسلام داشته باشد و بتواند این چنین جوانان را جذب كند؟

جنتی: شعارهایی كه شریعتی مطرح می كرد، شعارهای انقلابی بود؛ در آن زمان، فضا، فضای انقلابی بود آن زمان كه عناصر چپ و ماركسیست در دانشگاه ها نفوذ داشتند و فعالیت های تبلیغاتی انجام می دادند؛ در چنین شرایطی فردی كه به نام اسلام علم مبارزه و مقابله با رژیم را مطرح می كند، به طور طبیعی جاذبه هایی خواهد داشت.

شریعتی بیشتر جامعه شناس بود، نمی توان گفت اسلام شناس به معنای كامل بود؛ به طور طبیعی ضعف هایی در گفتار و برداشت های وی از اسلام وجود داشت؛ برخی نكاتی كه از سوی وی مطرح می شد همانند نكاتی كه در خصوص مرحوم مجلسی مطرح كرد، این گونه تلقی می شد كه تمام روحانیت را زیر سووال می برد؛ در حالیكه وی روحانیونی كه اهل مبارزه نبودند را بیشتر مورد انتقاد قرار می داد.

زمانی كه مرحوم شهید محمد منتظری تمام كتاب های شریعتی را به حضرت امام(ره) دادند و ایشان مورد مطالعه قرار دادند، حضرت امام(ره) از نوع برخورد شریعتی با مرحوم مجلسی در زمان صفویه اظهار ناراحتی كرده بودند؛ شریعتی هر كسی را كه شاهان سابق را به نوعی تایید می كردند، مورد نقد قرار داده است كه مرحوم مجلسی نیز از جمله این افراد هستند.



شناسنامه: نكته حضرت امام (ره) در این مورد چه بود؟

جنتی: نكته حضرت امام(ره) این بود كه شخصیت مرحوم مجلسی شخصیتی والا و وارسته بود و خدمات وی به اسلام و تشیع بسیار ارزنده است؛ این شخصیت از سوی شریعتی در بحث تشیع صفوی و تشیع علوی مورد نقد قرار گرفته است.



شناسنامه: بعد از فوت مرحوم شریعتی، آقای ابراهیم یزدی قصد داشت برای دانشجویان خارج از كشور پیامی از حضرت امام(ره) بگیرد و تلاش داشت حضرت امام (ره) شریعتی را شهید خطاب كند كه حضرت امام(ره) این كار را انجام ندادند؛ شما هم در دیداری كه با حضرت امام(ره) داشتید نقدی كردید اگر این كار انجام می شد اثر بهتری می گذاشت.

جنتی: نقد كه نبود، ایشان در پیامشان فقط شریعتی یاد كرده بودند و این در بین دانشجویان مسلمان اروپا تأثیر منفی گذاشته بود، اثر بدی گذاشته بود آنها می گفتند اگر كسی هم كه در راه خدا مهاجرت كرده است و انجا از دنیا رفته است شهید محسوب می‌‍شود. لذا من عنوان كردم اتحادیه دانشجویان ایرانی مقیم اروپا اندكی از پیام شما دلگیر هستند و انتظار داشتند به عنوان شهادت از مرگ شریعتی یاد می كردید؛ حضرت امام(ره) روی ترش كردند و فرمودند مگر من همانند روشنفكرها هستم كه بگویم شهادت، شهادت. شهادت شرایطی دارد.



شناسنامه: شما هم چیزی نگفتید.

جنتی: من جرات نكردم دیگر حرفی بزنم.



شناسنامه: چطور شد به فكر مبارزه مسلحانه افتادید؟

جنتی: سال 50 كه حركت مسلحانه آغاز شد، در ابتدا توسط چریك های فدایی های خلق بود كه بزرگ ترین عملیات آن ها در سیاهكل بود و محكوم به شكست شد كه رژیم آنها را محاصره كرد و تعداد زیادی از آنها كشته شدند. مجاهدین خلق نیز از سوی دیگر كار خود را شروع كردند و مبارزه آنها نیز مسلحانه بود.

قبل از آنها نیز حزب ملل اسلامی نیز حركتی مسلحانه را آغاز كرده بودند، كه حدود 55 نفر بودند كه همه نیز دستگیر شدند. در روحانیت و محیط حوزه این حركت دیده نمی شد؛ در آن زمان به همراه جمعی از دوستان حوزوی به این فكر افتادیم كه حركت مسلحانه ایی را آغاز كنیم؛ به طور طبیعی به دلیل نداشتن تجربه در این زمینه تلاش می كردیم خود را به مجموعه مجاهدین خلق نزدیك سازیم تا از تجربیات آن ها بهره ببریم.

برادر من كه یك بار به دلیل پخش رساله حضرت امام (ره) دستگیر شده بود و شش ماه محكوم شده بود در زندان با برخی از این عناصر آشنایی پیدا كرده بود و از آن جا به مجموعه مجاهدین خلق وصل شده بود و هنوز هم عضویت پیدا نكرده بود اما با آنها ارتباط داشت، با آقای عزت‌الله شاهی كه بعدا به عزت مطهری اسمش را عوض كرد. یكسری نوشته ها و دست‌نوشته‌های مجاهدین خلق را در زمینه اقتصاد، درباره نهج البلاغه و برداشت از قرآن، سوره محمد(ص) را دریافت می كردیم و به تدریج به دنبال تهیه سلاح رفتیم. در این گروه شاید یك قبضه سلاح هم بیشتر به دست ما نیامد اما در هر صورت به دنبال این امر بودیم؛ تصور می كردیم از طریق مبارزه مسلحانه باید راه را ادامه دهیم.



شناسنامه: در ادامه به سمت رفتن به خارج از كشور كشیده شدید؛ برای رفتن به خارج از كشور با آقای رفسنجانی و مقام معظم رهبری مشورت كردید.

جنتی: بله؛ در آن شرایط اخوی بنده هم دستگیر شده بودند، برخی از دوستان نیز مانند محمدحسین طارمی دستگیر شده بودند.بعدش آقای محمدی عراقی دستگیر شده بودند و دو سه نفر هم بیشتر از گروه نمانده بودیم. همه دوستان هم پیشنهاد كردند كه بروید به خارج از كشور. بهترین گزینه برای ما خروج از كشور بود چرا كه سرانجام كسی كه دستگیر می شد یا اعدام یا حبس ابد بود؛ در نتیجه تصمیم به خروج از كشور گرفتم؛ در آن زمان در ابتدا به ذهنم رسید كه با مقام معظم رهبری در این خصوص صحبت كنم و از این ایشان كه در مشهد بودند استمداد بطلبم تا ایشان با توجه به آشناهای كه در منطقه سیستان و بلوچستان داشتند یك نفر را معرفی كنند تا كمك كند من به آن طرف مرز بروم كه ایشان فرمودند من الان كسی را نمی شناسم. بعد خدمت آقای هاشمی رفسنجانی آمدم كه ایشان فردی را معرفی كردند و از طریق آن ما رفتیم زاهدان و از آن جا هم قاچاقی را پیدا كردند ما را به آن طرف مرز بردند.



شناسنامه: با شهید محمد منتظری بسیار محشور بودید؛ در مبارزات خارج از كشور نیز در سوریه و لبنان دو نفر اصلی یكی شما بودید و یكی ایشان؛ از ایشان برای ما بگوئید.

جنتی: شهید منتظری بعد از یك دوره 3 - 2 ساله زندان، در حوزه به تدریس اقتصاد پرداخت. تعدادی از طلبه‌های جوان هم در دوره ایشان جمع شدند. اینكه در حوزه اقتصاد تدریس شود امری نو بود؛ ایشان در زندان آموخته بود. بعد هم كتابی را شروع كرد. بعد از شدت گرفتن اوضاع به خارج از كشور رفتند و در نجف مستقر شدند؛ بعد از نجف بالافاصله در سوریه و لبنان بود و گاهی هم به افغانستان، پاكستان و گاهی در حوزه خلیج فارس سفر می كرد.

عمدتا نیز به فعالیت های مبارزاتی مشغول بودند و پیام های حضرت امام(ره)، كتاب های ایشان را منتقل می كردند و با شخصیت‌های مختلف نیز در تماس بودند. شهریور سال 54 مصادف شد با اختلافات درونی سازمان مجاهدین خلق؛ این اختلافات ایدئولوژیك بود كه جمعی از آنها ماركسیست شده بودند و بسیاری از عناصر مسلمان كه در داخل سازمان مجاهدین خلق ارتباطشان با سازمان قطع شد و عمدتا به خارج از كشور آمدند و بیشتر به پاكستان می آمدند.

تلاش شد این عناصر حفظ شوند و در راه مبارزه قرار گیرند؛ اینها از پاكستان به دمشق منتقل می شدند كه در این میان آن ها كه پرونده سنگین داشتند آنجا ماندند و ابتدا آموزش‌های نظامی و سیاسی دیدند و بعد هم به تدریج برای افرادی كه وضعیت عادی داشتند مربی می‌شدند.



شناسنامه: از افراد سرشناس چه كسانی به سوریه و لبنان آمدند؟

جنتی: در طول نزدیك به چهار سال كه ما آنجا بودیم بیش از 60 نفر برای آموزش به خارج از كشور آمدند؛ شهید محمد بروجردی از جمله آنها بود كه در جنوب لبنان هم نزدیك مرز اسراییل كه رفتیم ایشان هم بودند. شهید مهدی باكری آمدند، سردار سرلشگر رحیم صفوی به همراه دوستش آقای احمد فضائلی بودند كه این دو هم دست پر برگشتند زیرا مقداری اسلحه هم با خود به ایران آوردند، آقای یونسی (وزیر سابق اطلاعات) بودند، آقای غرضی از جمله افرادی بودند كه ثابت ماندند و آموزش‌های سیاسی می‌دادند. چون یك قسمت هم آموزش سیاسی بود كه در این زمینه آقای غرضی بیشترین نقش را داشتند.



شناسنامه: جایی اشاره كردید كه با فلسطینی‌ها بده و بستان داشتید به طوری كه آنها آموزش‌هایی برای ما می گذاشتند و ما هم به نوعی گاهی افرادی را برای آنها به اسراییل میفرستادیم. از تبادلاتی كه بین ایران و فلسطین بود نیز صحبت بفرمائید.

جنتی: در اردوگاه هایی كه فلسطینیان در اطراف دمشق داشتند، آموزش ها در آن انجام می شد؛ آموزش تكمیلی كه آموزش استفاده از مواد منفجره بود یعنی با استفاده از مواد دسترسی مواد منفجره را می‌ساختند. بیشتر این آموزش‌ها هم در لبنان داده می‌شد. افراد آنجا می آمدند و شركت می كردند و آموزش می دیدند و بر می گشتند.

خانم دكتر زهرا پیشگاهی فرد به همراه همسر خود آقای شریف خانی به آنجا آمدند در حالیكه بچه شیرخواره‌ای نیز همراهشان بود.تحت آموزش های مختلف در سوره لبنان قرار گرفتند و برای ورود به فلسطین اقدام كردند؛ اعلام آمادگی برای ورود به اسراییل كردند. ما با مقام‌های فلسطینی صحبت كردیم و آنها پیام های لازم و نقشه هایی را كه لازم بود به داخل منتقل شود دادند و اینها بردند این پیام ها و بعد از گشت وگذاری هم كه داشتند برگشتند.



شناسنامه: سال 55 با لباس مبدل و پاسپورت كویتی به ایران آمدید؛ در این سفر علاوه بر دیدارها مختلف با افرادی از جمله شهید بهشتی، ازدواج هم كردید؛ ماجرای ازدواج خود را تعریف كنید.

جنتی: در سال 55 برای دریافت كمك های مالی و مشورت‌ها به ایران آمدم. البته پاسپورت كویتی نداشتم، پاسپورت یكی از كشورهای حوزه خلج فارس بود؛ آمدیم كویت و از سفارت ایران در این كشور ویزا گرفتم و به عنوان تبعه خارجی وارد ایران شدم. بعد كه وارد ایران شدم تغییر لباس داده و به جای لباس عربی لباس عادی خودمان را پوشیدم.

در این فرصت با شهید بهشتی، آقای هاشمی رفسنجانی و شهید قدوسی دیدار داشتم كه مشورت های لازم و كمك های مالی را دریافت كردم. مقداری كمك های مالی هم نیاز داشتیم كه از مرحوم حاج تقی حاج ترخانی گرفتم كه از قبل هم با ایشان در ارتباط بودیم.

من نمی دانستم كه تا چه مدتی در خارج از كشور خواهم ماند و از طرفی علاقه مند بودم كه از ایران و با یك ایرانی ازدواج كنم منتهی مشكل این بود كه نمی توانستم هیچ جا خود را معرفی كنم.

با توجه به شناختی كه نسبت به برخی دوستان در زمانی كه تحت تعقیب بودم، پیدا كردم و در سونقر كلیایی بودند به شهر كرمانشاه بیشتر رو آوردم تا در كرمانشاه موردی را برای ازدواج پیدا كردیم؛ بعد از اینكه دسترسی پیدا كردیم و برای ازدواج اقدام كردم دیدم كه فرد مورد نظر آمادگی هر گونه فداكاری را دارد و همراه من خواهد بود؛ من از اول هم به ایشان گفتم كه اگر با من ازدواج كنید ممكن است تا آخر نتوانید به داخل ایران بیایید. قبول كردند اما نمی توانستیم پدر و مادر ایشان توجیه كنیم؛ در نتیجه یكی از دوستان، استاد موسی موسوی كه نماینده مقام معظم رهبری در كردستان بودند، در این امر وارد شدند و خواستگاری كردند و هر چه كه پدر و مادر دختر می گفتند كه پدر و مادر ایشان كه هستند و این در حالی بود كه پدر و مادر من در اسد آباد همدان تبعید بودند، اما گفتند كه پدر و مادر ایشان در خارج از كشور هستند و خودم را نیز به عنوان دانشجویی در بیروت معرفی كردیم؛ خانواده همسرم از روی اعتمادی كه به آقای موسوی داشتند قبول كردند؛ مراسم عقد در جمع بسیار كوچكی خوانده شد و ما به سرعت از كشور خارج شدیم. و بعد همسرم به من ملحق شد.



شناسنامه: چند فرزند دارید؟

جنتی: سه تا فرزند دارم. یك پسر و دو دختر.



شناسنامه: كجا به دنیا آمدند؟

جنتی: پسر اول من در سال 57 در دمشق به دنیا آمد.



شناسنامه: حاج خانم از اوضاع خواستگاری گلایه نمی كنند؟

جنتی: نه. در خاطرات من این ماجراها بیان شده است.



شناسنامه: بعد از تبعید حضرت امام(ره) به پاریس سفری به لیبی داشتید تا با قذافی ملاقات داشته باشید. در این خصوص توضیحی بفرمایید.

جنتی: شهروندان ایرانی در فرانسه در بدو ورود اقامت سه ماهه داشتند، ترس این وجود داشت كه بعد از سه ماه نیز دولت فرانسه به حضرت امام (ره) برای خروج از فرانسه فشار آورد و به طور قانونی می‌توانستند كه اخراج كنند؛ باید برای این امر فكری می شد؛ به دلیل این كه افكار و سخنان حضرت امام (ره) در دنیا منتشر شده بود امكان این وجود داشت كه هیچ كشوری حاضر به اجازه اقامت ایشان در آن كشور نشود. از طرفی بسیاری از كشورها با شاه هم ارتباط داشتند و نمی خواستند روابطشان را به هم بزنند. به این دلیل تصمیم گرفتیم تا با برخی از كشورها صحبت كنیم كه من به همراه آقای غرضی تصمیم گرفتیم با مقامات لیبی صحبت كنیم.

یك هفته ایی برای ملاقات با قذافی ما را معطل كردند؛ در آخرین لحظات بازگشت به فرانسه، در زمانی كه در فرودگاه بودیم، اجازه ملاقات داده شد؛ اما ما دیگر مهر خروج از لیبی بر روی پاسپورتمان خورده بود و نمی خواستیم با این وضعیت برویم زیرا همین اتفاق برای امام موسی صدر هم افتاده بود كه او را از فرودگاه و زمانی كه مهر لیبی بر پاسپورتش خورده بود برگردانده بودند. با نگرانی به ملاقات با قذافی رفتیم چرا كه امام موسی صدر در گذشته در آن كشور ناپدید شده بود به خصوص اینكه مهر خروج از لیبی بر پاسپورت های ما خورده بود.

این وضعیت بسیار نگران كننده بود و ترس این وجود داشت كه به سرنوشت امام موسی صدر دچار شویم؛ ما را به پادگانی كه قصر قذافی در آن بود، بردند و بعد از چند لحظه ایی قذافی آمد و مساله مطرح شد؛ قذافی از این ورود حضرت امام (ره) استقبال كرد و گفت اصلا لزومی ندارد كه این مدت هم تمام شود ما از همین زمان آمادگی داریم كه پذیرای ایشان باشیم. اعلام آمادگی هم كرد كه ما هم می توانیم به شما پول و هم اسلحه بدهیم كه ما اعلام بی نیازی كردیم و گفتیم احتیاجی نداریم.



شناسنامه: از امام موسی صدر چیزی نپرسیدید؟

جنتی: نه؛ امكان طرح چنین مساله ایی در آن شرایط وجود نداشت؛ با این گزارش و با خوشحالی به پاریس خدمت حضرت امام(ره) رسیدیم؛ حضرت امام(ره) با بی اعتنایی بیان كردند قذافی قابل اعتماد نیست. تعبیر صحبتشان به این مضمون بود كه با طناب قذافی نمی‌شود به چاه رفت. سخن حضرت امام(ره) همانند آب سردی بر بدن ما بود چرا كه با تمام تلاش هایی كه صورت گرفت و سختی ها كه تحمل شد، با چنین پاسخی از سوی حضرت امام(ره) مواجه شدیم؛ البته حضرت امام(ره) آینده ایی را می دیدند كه بر ما پوشیده بود.



شناسنامه: در ابتدای انقلاب رییس صدا و سیمای خوزستان شدید؛ چطور این پیشنهاد به شما شد؟

جنتی: آقای غرضی استاندار خوزستان شده بود. آقای غرضی به شورای سرپرستی آن زمان كه آقای دكتر هادی، موسوی خوئینی‌ها و اقای حداد عادل وآقای غضنفرپور بودند پیشنهاد داد كه من مدیر صدا وسیمای خوزستان شوم؛ به این دلیل كه پدر من نیز در اهواز در دادگاه انقلاب فعالیت می كردند علاقه مند به حضور در كنار ایشان بودم، در نتیجه این پیشنهاد را پذیرفتم.



شناسنامه: ماجرای نماز جمعه را پدر بزرگوار شما تعریف كردند؛ اعلام از طریق رادیو و تلویزیون از طریق شما انجام شد؟

جنتی: بله؛ در زمانی كه ایشان می خواستند نماز جمعه را در دانشگاه برگزار كنند خبر رسید كه گروه‌های چپ و ماركسیست ها در دانشگاه سنگربندی كردند تا نمازگزاران را مورد هجوم قرار دهند؛ نزدیك به زمان ظهر بود كه مستقیم به استودیو رفتم.



شناسنامه: خودتان پشت میكروفن رفتید؟

جنتی: بله، این امر را اعلام كردم و از مردم خواستم در دانشگاه حضور پیدا كنند و با این افراد مقابله كنند؛ جمعیت بسیار عظیمی به سوی دانشگاه به راه افتادند؛ با حضور مردم اقدام آنها ناموفق شد و افراد فرار كردند.



شناسنامه: بعد از این، عضو شورای سرپرستی صدا و سیما شدید؛ شما از طرف شهید بهشتی، از طرف شورای عالی قضایی به همراه آقای شیبانی معرفی شدید. آقای دكتر حسن روحانی از مجلس و آقای غفاری و طارمی هم از دولت. در دیداری كه با حضرت امام(ره) داشتید، ایشان بطور ویژه در زمینه موسیقی به شما تذكر می دهند كه نظارت و توجه ویژه داشته باشید. كه شما ذكر كرده بودید شاید امام(ره) نظر خاصی هم داشتند اما امام(ره) می فرمودند كه صدای علمای بلاد درنیاید. در این خصوص صحبت كنید.

جنتی: این سوالی بود كه از سوی ما مطرح شد؛ مساله موسیقی از جمله مسایلی بود كه در ابتدای انقلاب بسیار مطرح بود؛ امام (ره) حدود این مساله را مطرح نكردند ولیكن اذعان داشتند كه به گونه ایی عمل نشود كه سر و صدای علمای بلاد برخیزد؛



شناسنامه: حتی یك جا بیان كردید كه یك میان برنامه پخش كردید كه كمی موسیقی‌اش تند بوده سریع حاج احمد آقا زنگ زدند.

جنتی: بله. معلوم بود كه امام(ره) برنامه‌ها را رصد می كردند.



شناسنامه: حالا با این اوضاع فكر می كنید آن زمان كه شما در شورای سرپرستی بودید كسی جرأت داشت درباره تك خوانی زنان با حضور امام(ره) و با این تأكیدات امام(ره)حرف بزند و چیزی پخش كند؟

جنتی: آن زمان اصلا چنین بحثی مطرح نبود. به ذهن هم نمی آمد كسی بیاید و چنین چیزی را مطرح كند.



شناسنامه: الان چه طور است كه علی آقای جنتی می گویند تك خوانی زنان اگر مفسده‌ای نداشته باشد ایراد ندارد، با توجه به اینكه این تجربیاتی كه شما دارید هركسی ندارد. بالاخره شما از زبان امام(ره9 شنیدید حتی می گویید شاید امام(ره) خودشان هم نظراتی داشته اند اما برای اینكه صدای علما درنیاید گفته‌اند این كارها نشود. چه طور شما در سال 92 این حرف را می زنید؟

جنتی: اینجا هم كه من مستقیما انگیزه‌ای برای بیان این مطلب نداشتم. بعد هم دیگر ما به دلیل برخی از همین ملاحظات اصلا تا به حال اجازه تك خوانی به خانم‌ها در جمع آقایان كه مطلقا داده نشده است. به هیچوجه در این یك سال و اندی علی رغم شایعاتی كه انجام شده اجازه داده نشده است. دو مورد گروه‌های خانم ها بوده است كه در بین آن نیز خواننده زن بوده است فقط این دو مورد برای خانم ها اجرا شده است.



شناسنامه: یعنی اصلا برای غیرخانم‌ها اجرا نشده است؟

جنتی: نخیر اجرا نشده.



شناسنامه: سال 66 - 63 استاندار خوزستان شدید؛ در زمانی كه جنگ بود پذیرش این مسوولیت بسیار سخت بود؛ این مسوولیت را به دلیل دوستی با آقای ناطق پذیرفتید؟

جنتی: با آقای ناطق رفاقت و روابط دوستانه داشتیم و ایشان نسبت به من محبت داشتند ولیكن با توجه به شناخت من نسبت به استان خوزستان و آمادگی برای حضور در منطقه جنگی و كمكی در جهت پشتیبانی از جبهه، این مسوولیت را پذیرفتم؛ این مسوولیت بسیار سنگین بود؛ از طرفی همانند باقی استانداران كشور باید مسایل و مشكلات مردم استان را حل می كردیم در كنار این نیز جایی بود كه منطقه جنگی بود و از این استان جنگ آغاز شده بود. بمباران های زیادی كه می شد. برخی از شهرها مانند دزفول مرتب بمباران می شد و باید از نزدیك می رفتیم و تفقدی از آسیب دیدگان صورت می گرفت. خود رزمندگان مرتب مكان هایی را برای فعالیت خود می خواستند.



شناسنامه: نخستین تجربه شما در زمینه وزارت ارشاد بعد از پایان استانداری خراسان معاون بین الملل وزارت ارشاد بود؛ در زمان آقای خاتمی بود؟

جنتی: نه؛ در زمان آقای لاریجانی بود؛ در ابتدای حضور آقای لاریجانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی من به عنوان معاون بین الملل شروع به كار كردم.



شناسنامه: در وزارت ارشاد آقای مهاجرانی نیز همكاری داشتید؟

جنتی: بله؛ از سال 71 تا 77 در وزارت ارشاد بودم؛ سه سال ابتدایی را به عنوان معاون بین الملل وزارت ارشاد فعالیت می كردم؛ بر اساس پیشنهادی كه خدمت مقام معظم رهبری داده شد، قرار بر این شد كلیه دستگاه های خارج از كشور كه فعالیت فرهنگی دارند مثل مجمع تقریب مذاهب، مثل مجمع اهل بیت(ع)، مثل سازمان تبلیغات اسلامی حوزه بین المللی‌شان، با معاونت بین الملل ارشاد یكی شود تا از پراكنده كاری جلوگیری شود.

از سال 74 سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از ادغام نهادهای مختلف با معاونت بین الملل تشكیل شد؛ از آن زمان كه آیت‌الله تسخیری رییس سازمان شدند من به عنوان قائم مقام و معاون انتشارات تبلیغات سازمان فعالیت می كردم؛ در آن دوره نیز من بیشتر در شورای معاونین وزارت ارشاد شركت داشتم.



شناسنامه: بعد از خارج نشین شدن آقای مهاجرانی با وی در ارتباط بودید؟

جنتی: نه؛ به هیچوجه ارتباط نداشتم.



شناسنامه: نظر شما در خصوص وی بعد از اینكه به خارج رفتند چیست؟

جنتی: آقای مهاجرانی در دوره ی ابتدای فعالیت خود با توجه به توصیه های مقام معظم رهبری مسیر را طی می كرد؛ به تدریج آقای مهاجرانی با نوع سیاست هایی كه در حوزه فرهنگ از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ می شد، زاویه پیدا كرد؛ این امر سبب شد شخص مقام معظم رهبری نسبت به وزارت ارشاد مساله پیدا كردند؛ در ادامه به تدریج نمایندگان مجلس این زاویه را احساس كردند.



شناسنامه: در سال 76 ستاد آقای ناطق یا آقای خاتمی بودید؟

جنتی: در ستاد كسی نبودم؛ در روزهای آخر با آقای ناطق نوری همراهی داشتم.



شناسنامه: به ایشان رای دادید؟ فكر می كردید رای نیاورند؟

جنتی: بله؛ فكر نمی كردم رای نیاورند.



شناسنامه: چطور شد كه سفیر ایران در كویت شدید؟ مدت طولانی هم بودید. دو دوره.

جنتی: بله. با توجه به اینكه در حوزه بین الملل فعالیت می كردم و با وزارت خارجه مانوس بودم، در زمان دكتر كمال خرازی این پیشنهاد به من شد؛ با توجه به آشنایی كه از قبل از انقلاب با كویت داشتم این مسوولیت را پذیرفتم و حدود چهار سال در این مسوولیت در كویت بودم، تا سال 81. كه دوره بعدش از سال 85 باز مجددا نزدیك به چهار سال رفتم.



شناسنامه: سال 84 به چه كسی رای دادید؟

جنتی: به آقای هاشمی رای دادم.



شناسنامه: چطور شد كه معاون سیاسی وزارت كشور دولت آقای احمدی نژاد شدید با توجه به اینكه اصولا كسانی در این پست قرار می گیرند كه رای آنها به رییس جمهور باشد؟

جنتی: در آن زمان در ستاد آقای هاشمی فعالیت می كردم؛ اعتقاد قلبی من این است كه بعد از انتخابات هر كسی رییس جمهور شود، چه من به او رای داده باشم و چه نداده باشم، نیاز به وجود من باشد باید كمك كنم؛ در آن زمان آقای پورمحمدی به عنوان وزیر كشور انتخاب شد و این پیشنهاد را وی داد و با آقای احمدی نژاد نیز هماهنگ شده بود. چون بر اساس دستورالعمل كه آقای احمدی ‌نژاد ابلاغ كرده بود همه وزرا باید معاونینشان را هماهنگ می كردند ان هم معاون سیاسی كه مهم هم بود.

بعد كه آقای احمدی نژاد فهمید ما با آقای هاشمی همراهی داشتیم بر آقای پورمحمدی فشار فوق العاده‌ای وارد كرد كه ما را كنار بگذارد؛ آقای پورمحمدی تا یك سالی مقاومت كردند ولیكن من راضی به فشار بر آقای پورمحمدی نبودم و خود قبول كردم كه كنار بروم.



شناسنامه: مگر امكان دارد آقای احمدی نژاد از ابتدا خبر نداشته باشد كه در ستاد آقای هاشمی فعالیت داشتید؟

جنتی: ممكن است اطلاع نداشته باشند؛ به هر حال بعد از انتصاب ما حساسیت نسبت به ما ایجاد شد در حالیكه طول آن مدت، تمام سخنرانی های من دفاع از مواضع دولت بوده است.



شناسنامه: دوباره به كویت رفتید؛ گفته می شود در سیستم وزارت خارجه مرسوم نیست كه سفیری كه دو دوره یك جا بوده دوباره دور سوم بفرستند. اما شما را فرستادند.

جنتی: اكنون این گونه نیست البته ما خیلی كارهای خلاف عرف بین المللی انجام می دهیم كه یكی نیز این امر است كه تعدادی از سفرا دو یا سه بار به یك ماموریت در كشور فرستاده شدند؛ ممكن است یك نفر به عنوان كارشناس یا نفر دوم در یك كشوری باشد و در دوره بعد به عنوان سفیر برود و هیچ مشكلی هم ندارد و كاملا متعارف است ولی در دوره دوم كه قرار شد من بروم، آقای احمدی نژاد اصرار بر رفتن من به كویت داشت؛ در حالیكه با توجه به اشرافی كه به برخی دیگر از كشورهای حوزه خلیج فارس داشتم، با اصرار آقای احمدی نژاد به كویت رفتم.



شناسنامه: سال 88 نیز كویت بودید؟

جنتی: بله؛ تا سال 89 كویت بودم.



شناسنامه: در انتخابات 88 به چه كسی رای دادید؟

جنتی: در این انتخابات رای مخفی بود؛ قرار بود رای ها عنوان نشود.



شناسنامه: در باقی انتخابات نیز رای مخفی بود ولی بیان كردید.

جنتی: به آقای احمدی نژاد رای ندادیم.



شناسنامه: فتنه بزرگ سال 88 شما را هم نگران كرد؟

جنتی: اخباری از گوشه و كنار دنیا می شنیدیم كه در مقابل سفارتخانه ها تجمع كردند؛ در مقابل سفارتخانه ایران در كویت نیز این تجمع وجود داشت؛ ما چند روز درگیر این وضعیت بودیم و همواره با مقامات امنیتی در تماس بودیم كه افرادی كه اعتراضی دارند نیایند به سفارت نزدیك شوند. پلیس كویت نیز همكاری و هماهنگی لازم را داشت.

در انتخابات آن دوره از بین 19 هزار نفر ایرانی كه در كویت بودند و در این انتخابات شركت كردند، 11 هزار نفر به اقای احمدی نژاد رای دادند؛ به هر حال افرادی كه آقای موسوی رای داده بودند معترض بودند.



شناسنامه: به دلیل ارتباطی كه در گذشته با آقای موسوی داشتید تلاشی برای آرام كردن فضا نكردید؟

جنتی: ارتباطی با داخل كشور به آن معنا نداشتیم.



شناسنامه: در سال 89 خبری مبنی بر كشف شبكه جاسوسی ایران در كویت منتشر شد؛ هم زمان با پایان دوره سفارت شما بود؛ این مرتبط با دوره سفیری شما بود؟

جنتی: ارتباطی نداشت. خبرهایی كه در ویكی پدیا در خصوص زندگینامه من وجود دارد به اشتباه نوشتند كه من را بازگرداندند؛ اصلا این گونه نبوده است؛ ماموریت های من معمولا در دوره های اخیر در وزارت خارجه سه ساله بوده است و گاهی بر حسب انتخاب فرد جایگزین تمدید می شد؛ من مدت 6، 7 ماه هم مدتم را آقای متكی تمدید كرده بودند.



شناسنامه: آن جریان شبكه جاسوسی چه بود؟

جنتی: این معمولا جریاناتی هستند كه تلاش دارند دولت كویت را بترسانند كه ایران دارد در آنجا دخالت می كند؛ تا كنون چندین بار اتفاق افتاده است كه برخی اتباع خود را بازداشت می كنند و بعد عنوان می كنند با برخی عناصر در داخل ایران مرتبط بودند و جاسوس هستند؛ كویت مطبوعاتی دارد كه همواره مخالف ایران قلم می زدند و این مطبوعات به این قضایا دامن می زدند؛ تا امروز نیز تمام موارد ثابت شده است كه ایران دخالتی نداشته است؛ مقامات كویتی نیز به این امر اعتراف دارند.



شناسنامه: چه شد كه آقای روحانی شما را برای این سمت انتخاب كرد؟

جنتی: زمانی كه آقای روحانی به عنوان رییس جمهور انتخاب شدند و به دنبال انتخاب اعضای كابینه خود بودند، افراد متعددی برای وزارتخانه‌های مختلف از جمله وزارت ارشاد مطرح بودند؛ به دلیل اینكه 12- 10 سال در وزارت امور خارجه فعالیت می كردم، علاقه داشتم به عنوان یك كارمند یا مدیر در وزارت امور خارجه ادامه فعالیت كنم با اینكه بازنشسته بودم و در مركز تحقیقات كار پژوهشی و تحقیقاتی آن هم در حوزه سیاست خارجه به خصوص خاورمیانه و كشورهای عربی انجام می دادم، در نهایت اقای روحانی بعد از بررسی های مختلف با افراد متعدد به من وزارت ارشاد را پیشنهاد كردند و من نیز به شدت ابا و امتناع داشتم چرا كه كم و بیش با مشكلات و حاشیه های این وزارتخانه آشنا بودم؛ آقای روحانی بر پذیرش این سمت از سوی من اصرار فوق العاده داشتند.

به آقای روحانی گفتم كه حاضر به پذیرش مسوولیت در برخی وزارت‌خانه‌های دیگر هستم.



شناسنامه: كجاها را گفتید؟

جنتی: مثلا وزارت كشور ولیكن آمادگی برای حضور در وزارت ارشاد نداشتم ولیكن تنها گزینه آقای روحانی بعد از بررسی ها من بودم.



شناسنامه: قبل از شما با چه كسانی در خصوص پذیرش این مسوولیت صحبت شد؟

جنتی: با افراد دیگری صحبت شده بود، شاید ضرورت نداشته باشد در این برنامه عنوان شود.



شناسنامه: ارتباط با مجلس چگونه است؟

جنتی: ارتباط ما خوب است و مشكلی با مجلس نداریم.



شناسنامه: یعنی ارتباط آنها خوب نیست؟

جنتی: نه؛ برخی از دوستان در مجلس بر برخی نكات بحث دارند كه همواره اعلام آمادگی كردیم و به كرات در كمیسیون فرهنگی حضور یافتیم.



شناسنامه: برخی از روزنامه ها كه حالا طرفداران و هم نظر با دولت هستند، هر از چند گاهی بحث استیضاح شما را كلید می زنند؛ قصد دارند شما را از موضع استیضاح دور نگه دارند یا می خواهند وضعیت مجلس و دولت را تیره نشان دهند.

جنتی: از هدف آنها اطلاع ندارم؛ بالاخره بر اساس برخی اظهارات این امر را بیان می كنند؛ اخیرا یكی از نمایندگان مجلس اظهار كرده بود كه قرار است فردا استیضاح فلانی را تقدیم هیات رییسه كنیم؛ این امر منشا پرداختن برخی مطبوعات به این مطلب شده بود. حالا یكی بیاید بگوید امضاكنندگان به حد نصاب رسیده است یكی بگوید نرسیده. یكی بگوید مطرح نیست.



شناسنامه: آیا دفاع و اشاعه ارزش های انقلاب را در برنامه خود دارید؟

جنتی: قطعا این گونه است؛ هم در برنامه ایی كه به مجلس ارائه دادم و هم در سخنرانی كه در مجلس انجام دادم و هم در تمام اظهارات و مصاحبه های خود به این امر اذعان دارم؛ من همواره به این نكته پای فشرده ام كه نسبت به ارزش های انقلاب و باورهای انقلابی خود نگاه عمیق داریم؛ به خصوص در حوزه فرهنگ اعتقاد عمیق دارم كه سیاست های مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ در بخش های مختلف بیان كردند باید دقیق اجرا كنیم.

آقای روحانی نیز بر این نكته تاكید دارند كه ممكن است مقام معظم رهبری نسبت به برخی از وزارتخانه ها نظر خاصی نداشته باشند ولیكن نسبت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مساله فرهنگی عنایت خاص دارند، بنابراین تمام توجهات ایشان باید مورد توجه قرار گیرد.



شناسنامه: چه روش‌هایی را پیش روی دارید؟ زیرا این حرف در مقام صحبت آسان است. شما هم كه فرد بسیار باتجربه هستید.

جنتی: مقام معظم رهبری این را تبیین كردند؛ ایشان بارها فرموده‌اند كه ما جبهه فرهنگی انقلاب داریم كه باید از این عناصر مومن و پایبند به ارزش های انقلاب در این زمینه بهره ببریم به خصوص نیروهای جوانی كه وارد این صحنه می شوند حالا چه در حوزه سینما چه هنرهای نمایشی و ... این افراد باید از سوی وزارتخانه مورد حمایت قرار گیرند.

برخی در آن طرف قرار دارند كه ممكن است با انقلاب زاویه داشته باشند، ایشان با اینكه این افراد كار خود را بكنند بحثی ندارند ولیكن روی اینكه ما جبهه ای را كه با انقلاب زاویه دارند حمایت كنیم بحث است. كه آن را هم طبق سیاست‌هایی كه ایشان ابلاغ می كنند، دنبال می كنیم.

ما در حوزه سینما مواردی كه در سال 89 مقام معظم رهبری در دیدار با مدیران حوزه سینما مطرح كردند، تمام را به سازمان امور سینمایی ابلاغ كردیم كه دقیقا در حوزه های مختلف و بخش ها عمل كنند؛ در حوزه هنرهای نمایشی همین است. در حوزه كتاب نكاتی كه ایشان در طول دو دهه مطرح فرموده‌اند و همه نیز تدوین شده است دقیقا مورد توجه است ممكن است گاهی اشكالی جزئی در كتابی پیدا شود. وقتی در سال 92، 66 هزار عنوان كتاب چاپ می كنیم كه بیش از 50 درصد آن چاپ اول هستند ممكن است در پنج تا كتاب هم مشكلی بوده كه از زیر دست ویراستار یا بررسی كننده در برود. این ها به نظرم قابل اغماض است.



شناسنامه: به نظر خود در این مدت در این مسیر موفق بودید؟

جنتی: اقدامات فوق العاده خوبی صورت گرفته است؛ در حوزه كتاب قبل از ما حدود4-3 سال هیات نظارت بر كتاب نداشتیم؛ در طول این دوره، 21 نفر از شخصیت های علمی، فرهنگی و فرهیخته به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی و تایید شدند تا در این زمینه شروع به فعالیت كنند.

شورای پروانه ساخت فیلم، شورای پروانه نمایش فیلم و در تمام حوزه ها افراد اهل نظر تعیین شدند؛ من كار را به اهل آن واگذار كردم همانگونه كه در سخنرانی خود در مجلس برای رای اعتماد این امر را متذكر شدم. در حوزه معاونت‌ها و چه در حوزه مدیران معمولا كسانی هستند كه هم دارای فكر خاص هستند و هم بدون گرایش خاصی وهم اهل نظر هستند



شناسنامه: در جایی اذعان كردید فرهنگ باید از مسایل سیاسی و امنیتی جدا شود؛ می دانید كه عرصه نظامی و امنیتی در عرصه فرهنگی متمركز شدند و در این زمینه فعالیت می كنند؛ صحبت شما را چگونه می توان معنا كرد؟

جنتی: به یاد ندارم چنین تعبیری كرده باشم. من هیچ جا یادم نمی آید.اما اینكه نباید به مساله فرهنگ نباید نگاه امنیتی داشته باشیم را بیان كردم؛ باید بر اساس معیارهای ارزشی كه مساله فرهنگ دارد به این مساله نظر شود.



شناسنامه: تا چه میزان به تهاجم فرهنگی معتقد هستید؟

جنتی: در سخنرانی خود در مجلس و در جریان رای اعتماد این مساله را مطرح كردم؛ تهاجم فرهنگی را یك توهم نمی دانیم بلكه یك واقعیت است. مقام معظم رهبری نیز بیش از دو دهه بر این مساله تاكید دارند؛ این امر جزء باورهای ما است و امریست كه به آن عمل می شود و بدنبال مقابله با آن هستیم.

طی این مدت كتاب های بسیاری برای مجوز انتشار وارد شدند كه احساس كردیم در این چارچوب می گنجد، در نتیجه مجوز چاپ به آنها داده نشد.



شناسنامه: در خصوص ممیزی كتاب دو نقل قول متفاوت از شما عنوان شده است؛ ممیزی قبل از نشر باید به ممیزی بعد از نشر منتقل شود و بعد از چند روز عنوان كردید بردن ممیزی به بعد از نشر صلاح نیست؛ كدام یك از این دو نظر اشتباه بوده است؟

جنتی: گفته نشده است صلاح نیست. در ابتدای ورودم به وزارت ارشاد، بر اساس بعضی از اظهارنظرهایی كه آقای روحانی هم در دوران مبارزات انتخاباتی‌شان داشتند، بیان كردم ممیزی قبل از نشر را می توانیم حذف كنیم و به دست ناشرین سپرده شود؛ ناشرین بر اساس قوانین نشر ممیزی كنند؛ بعد از نشر در وزارت ارشاد ممیزی شود؛ فرد به دلیل آگاه بودن از قوانین رعایت ضوابط را انجام می دهد تا بعد از چاپ از سوی وزارت ارشاد گفته نشود فلان صفحه حذف شود و فلان قسمت باید تغییر كند و... .

ناشرین این امر را نپذیرفتند و برخی اذعان داشتند كه وزارت ارشاد قصد دارد سانسور را از خود به ناشرین منتقل كند؛ در نتیجه ما خود طبق ضوابط نشر خودمان وظیفه داریم این كار را بكنیم. و هیات نظارت كه ما به شورای انقلاب فرهنگی معرفی كردیم برای این بود این وظیفه را انجام دهد. بعد از دو ماه اعلام كردیم تمام ضوابط ممیزی نشر را قبول داریم و بر طبق قانون اعمال می كنیم و تا كنون نیز به این نحو اعمال شده است.



شناسنامه: راه حل همان راه حل قدیمی است كه انجام می شود؟

جنتی: بله؛ همان راه حلی كه در گذشته انجام می شد؛ البته هیات نظارت بر كتاب مباحثی را درون خود داشتند؛ باید به برخی از نهادها كه شناخته شده هستند، مجوز داده شود تا خودشان اگر شورای كتاب دارند كه مورد اعتماد هستند آن شورا اگر تصویب كرد، تصویب وزارت ارشاد تلقی شود.



شناسنامه: چندین بار از فهرست ممنوع القلم ها صحبت كردید در دوره دولت قبل. معاون فرهنگی شما اعلام كرده سند مكتوبی در این زمینه وجود ندارد و این امر شفاهی بوده است؛ این اذعان درست است؟

جنتی: منظور از مكتوب این است كه جایی نوشته نشده است كه فهرست كرده باشند بگویند این مثلا 70، 80 تا آدم هر چه كتاب آوردند نباید بپذیریم. چنین فهرستی نبوده است. ما آن را كه بحث كردیم گفتیم بله ما آن را قبول داریم، یك سری از افراد هستند كه اینها آدم‌های بدنام و وابسته به رژیم گذشته هستند و شخصیت‌هایی هستند كه مورد تأیید نیستند اما این كه شما بیایید یك مجموعه را فقط به خاطر اسمش رد كنیم مورد قبول نیست كتاب را بررسی می كنیم؛ اگر محتوا مورد قبول ما باشد، تایید می شود.



شناسنامه: الان مثلا داریم كسانی را كه بر اساس ضوابط، نهادهای امنیتی این افراد را به شما ابلاغ كرده باشند؟

جنتی: بله؛ وجود دارد. منتهی سیاست كلی این است كه محتوای كتاب بررسی شود، لذا بسیاری از كتاب هایی كه در گذشته تنها به دلیل نام مولف یا ناشر رد شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و برخی با اصلاحات و برخی بدون اصلاحات مورد تائید قرار گرفته و اجازه چاپ داده شده است.



شناسنامه: مجوز به دفن دو فردی كه موسیقی زیرزمینی كار می كردند در دوره شما خبرساز شد؛ ماجرا چه بود؟

جنتی: بارها در این باره توضیح دادیم ولیكن برخی همچنان بر حرف خود پافشاری می كنند؛ دو فرد این گروه برادر بودند كه با فرد ثالثی گروه موسیقی تشكیل دادند و نام گروه را سگ های زرد گذاشتند؛ اختلافاتی با هم پیدا كردند و نفر ثالث به این دو نفر تیراندازی كرده بود و این دو برادر را كشته بود.

بحث انتقال جنازه این دو به ایران مطرح شد. نهاد غیر دولتی در خارج كشور تحت عنوان انجمن قربانیان خشونت هزینه حمل جنازه این افراد را پرداخت كرده بود و به ایران آوردند؛ ما را متهم كردند كه 100 هزار دلار برای حمل این جنازه ها به ایران هزینه كردیم كه ما از این امر بی خبر بودیم.

در دوارن وزرای گذشته توافقی با شهرداری تهران شده بود مبنی بر اینكه قطعه ایی به هنرمندان اختصاص داده شود؛ اینكه چه كسانی هنرمند شناخته می شود و باید در این قطعه دفن شود شورای شهر با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هماهنگ می كردند؛ این افراد را از وزارت ارشاد استعلام كردند.

این افراد قربانی خشونت بودند و والدین این دو مقتول از افراد مورد تایید وزارت ارشاد و سینماگر بودند، اعلام شد می توانند در قطعه هنرمندان دفن شوند؛ دخالتی دیگری در این داستان نداشتیم و باقی سخنان اتهامات ناروا است.



شناسنامه: پس صدور مجوز دفن آنها در قطعه هنرمندان بیشتر به خاطر پدر آنها بود؟

جنتی: خود این خانواده هنرمند بوده است و اینكه داغدیده بودند، در نتیجه مجوز دفن این جنازه در قطعه هنرمندان صادر شد.



شناسنامه: اینكه از پدر شما در برخی محافل و مطبوعات نوشته می شود، چه حسی پیدا می كنید؟

جنتی: خود ایشان معمولا با سعه صدر برخورد می كنند. من از این جهت كه پدر من است ناراحت می شوم. با اینكه واكنشی نشان نمی دهم ولیكن آدمی بر اساس علایق عاطفی خود دوست ندارد درباره پدر و یا برادرش از این صحبت ها بشنود.



شناسنامه: تا چه اندازه با پدر اختلاف نظر دارید؟

جنتی: بسیار اندك؛ برخی گمان می كنند اختلاف سلیقه ما بسیار است ولیكن در واقعیت این گونه نیست؛ گاهی در برخی مسایل سیاسی اختلاف نظر وجود داشته است، مربوط به الان هم نیست مثلا در دو دهه گذشته ممكن است اختلافاتی وجود داشته است. در كمال احترامی كه من نسبت به پدر دارم و محبتی كه پدر نسبت به من دارند این اختلاف نظر وجود داشت.



شناسنامه: چه اندازه پدر را دوست دارید؟

جنتی: این واضح است؛ جدای از اینكه پدر بنده است، از نظر معنوی مربی من هستند؛ اگر چیزی داشته باشم بخش عمده آن مرهون تربیت پدر است؛ زهد، تقوا، ورع و ساده زیستی و خصلت های والای اخلاقی ایشان برای من قابل لمس و مشاهده است، بنابراین برای ایشان احترام بسیاری قائل هستم با توجه به اینكه اختلاف سلیقه هایی در برخی مسایل سیاسی و یا فرهنگی وجود دارد.



شناسنامه: آخرین توصیه ایشان به شما چه بود؟

جنتی: به یاد ندارم؛ شاید زمانی به من گفتند به گونه ایی عمل نكنید كه بهانه دست كسی بدهید؛ این نكته ایی بود كه به یاد دارم به من گوشزد كردند.



شناسنامه: پدر بزرگوارتان اذعان داشتند در بحث های شما و پدر، والده از ما طرفداری می كنند.

جنتی: ما به طور مرتب هفته ایی یك بار خدمت پدر می رسیم و مباحث مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... مطرح می شود.



شناسنامه: تلاشی برای بازگشت اخوی به مسیر انجام دادید؟

جنتی: بله؛ در دومین دفعه دستگیری و ورود به زندان، به عنوان عضو سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد؛ در زندان عملا همراه این سازمان بود، وقتی او از اعضای سازمان فاصله گرفته بود حتی زندانیان وی را بایكوت كرده بودند ؛ این طور هم برای او می شد زندان در زندان. بعد از آزاد شدن از زندان، او را به عنوان عضوی از سازمان مجاهدین خلق می شناختند كه تفكر آنها را دنبال می كرد.

در اواخر 57 و بعد سال 58 با وی رفت و آمد داشتم، یك مدت هم كه بیشتر در اصفهان بود و در یك دوره كاندید سازمان مجاهدین خلق بود؛ 'كاندید جنبش مجاهدین' بحث می كردم با ایشان، منتهی روش وی و برخی دوستان ما كه بعد به این سازمان پیوستند، این بود كه بعد از بحث طولانی مدت، پاسخی از سوی آنها نمی شنیدید؛ برادر من نیز این گونه بود؛ اصولا استدلالی نداشتند و پاسخی نمی دادند. در قم مثلا از جمله افرادی كه با من هم پرونده بود و جز گروهی بود كه تشكیل داده بودیم، او هم زندان بود و بعد پیروزی انقلاب آزاد شد. یك بار در قم با ایشان صحبت كردم و گفتم در خارج زندان این حوادث گذشته مجاهدین خلق این برخوردها را داشتند اخرش گفت فرمایشی ندارید و رفت.



شناسنامه: ایشان از شما كوچكتر بودند؟

جنتی: حدود سه سال كوچكتر بودند.