۶ دی ۱۳۹۳، ۸:۱۳
کد خبر: 81439083
T T
۰ نفر
ازدواج هاي سنتي در كهگيلويه و بويراحمد؛ از ناف برون تا هم بهري

پايگاه خبري ك.ب استان كهگيلويه و بويراحمد روز شنبه در يادداشتي به بررسي شيوه‌هاي سنتي ازدواج از 'ناف برون' تا 'هم بهري'در استان پرداخته است. سنت هايي كه اكنون يا در اين استان اصلا ديده نمي شود و يا به ندرت اتفاق مي افتد.

ازدواج ناف برون



ازدواج ناف برون در ميان لرها رسم بر اين بوده است كه هر گاه دختري و پسري در زماني نزديك به هم متولد گردند ، اولياء اين اطفال از همان بدو تولد تصميم مي گيرند ، تا بند ناف نوزاد را به نام پسري كه او نيز تازه ديده به جهان گشوده و يا كمي از وي بزرگتر است مي بريدند، به اين نيت كه به هنگام بلوغ اين دو كودك با هم ازدواج نمايند ، يعني عملا سر نوشت آتي اين دختر و پسر از همان ابتدا غافل از مسائل اخلاقي و اجتماعي ، تفاهم و غيره به دست والدين آنها رقم مي خوردند ، زيرا اين دو نوزاد در شرايط و موقعيتي نبودند تا به توانند براي خود تصميم بگيرند چون اين باور در دوره كودكي ، تا نو جواني و جواني در آنان پديد آمده بود كه اين دو به هم تعلق دارند .ديگر جرات ابراز وجود و اظهار نظر عملا از آنان سلب مي گرديد و اين پدر و مادر بودند كه در اين باره تصميم نهايي را مي گرفتند .بنابراين ناگزير به تسليم در برابر اقدامات انجام شده بودند و چيزي كه بدان اهميت داده نمي شد نظرات دختر و پسر بود ، حتي اگر يكي و يا هر دوي آنها از اين پيوند ناخشنود بوده باشند ، بنابراين تجربه نشان داده است كه اين گونه پيوندها كمتر موفق بوده اند.

ازدواج خون بس



لر ها با تكيه بر باور و خلق و خوي خويش در غيرتمندي كمتر ظلم و فشار را تحمل مي نمايد ، چنانچه اجحافي در حق آنان روا مي گرديد ، در صدد انتقام بر مي آمدند و با بروز هر گونه تنشي ممكن بود نزاعي ميان دو طايفه يا دو خانواده بوجود آيد كه آيد كه در نتيجه يك نفر از آنها انتقام بر مي آمدند و اگر نبود ميانجي گري اشخاص خير و بزرگان ايل اين كشت و كشتار و هم چنان تداوم مي يافت ، اما دخالت بزرگان طايفه هاي ديگر باعث مي گزديد تا جلو هر گونه خون ريزي ديگري نيز گرفته شود و براي اين كه بتوانند ضمن پيشگيري از هر گونه اقدام انتقام جويانه زمينه تفاهم نسبي را نيز فراهم آورند ، نخست با بزرگان دو طايفه وارد مذاكره شده و آن گاه با فروكش كردن موضوع نزاها ، براي اين كه بتوانند هر چه بيشتر دو طايفه دو خانواده را به هم نزديك تر نمايند و پيوندي خوني بين آنان بر قرار كنند .

دختر يكي از بستگان نزديك قاتل را به عقد و ازدواج پسر يا شخصي از خانواده مقتول در مي آورند ، تا شايد بدان وسيله از هر گونه تنش و ستيز بعدي پيش گيري كرده باشند و جلو هر گونه خون ريزي مجدد را بگيرند كه به آن ( خون بس) نيز مي گفتند .

البته اين گونه ازدواج ها همانگونه كه از نفس آن بر مي آيد به دليل اين كه از روي تمايل قلبي صورت نمي گرفت ، هيچگاه موفق نبود و چنين دختر يا زني كه جاي خون آمده بود ، همواره مورد نكوهش و آزار و اذيت خانواده شوهر خود واقع مي گرديد .

اين گونه ازدواج ها در ميان لر ها ضزب المثل گرديده اند و هر از گاهي كه نزاعي و يا حتي بر خورد لفظي بين زن و شوهري بوجود مي آمد خانواده زن مي گفتند ، مگر دخترمان جاي خون آمده است ، كه اين گونه با او رفتار مي كنيد ؟ اين گونه پيوندها اگر چه ممكن است در فروكش كردن نزاع ها حد زيادي تاثير داشته باشند ، اما هرگز نمي توانست ازدواج موفقي باشد زيرا انگيزه اين گونه پيوند ها نه بر مبناي علاقه ، بلكه بر اساس مصلحت انديشي بوده است تا شايد بدان وسيله تنش هاي بعدي پيش گيري كرده باشند.

ازدواج گا به گا:



ازدواج گا به گا در ميان لرها برخي مواقع وجود داشته است ، در ميان خانواده دختر و پسر مجرد و جواني وجود داشت ، بنا به تمايل طرفين هر يك از برادر كه از دو خانواده نيز بودند خواهر خود را به ازدواج طرف مقابل در مي آورد ، چنين ازدواجي مشكلات كمتري را در پي داشت ، زيرا ضمانت تامين سلامت هر يك در سلامت پيوند مقابل گره خورده بود و كمتر اتفاق مي افتاد كه بين چنين خانواده هايي بر خورد جدي روي دهد .زيرا خواهر شخص به وجود آورنده تنش كه زن طرف مقابل بود چنين بر خوردي را در پيش روي خواهد داشت ، بنابراين علاوه بر علاقه شخصي، انگيزه ياد شده بالا تاثير بسزايي داشته است ، ازدواج گا به گا به مراتب از ازدواج هاي ناف برون و خون بس موفق تر بوده است زيرا هم تمايل هر دو طرف و هم ضمانت ازدواج متقابل پشتوانه ي محكمي به شمار مي رفته است.

ازدواج فاميلي:



ازدواج فاميلي يكي از ريشه دارترين و پر جمعيت ترين ازدواج ما لرها بشمار مي رود ، گستردگي اين نوع ازدواج زبانزد خاص و عام است ، شدت اين ازدواج فاميلي به حدي بوده كه هر گاه در خانواده اي پسر جواني كه هنگام ازدواج او فرا مي رسيد و يكي از دختران عمو، عمه، خاله، دايي، و يا ديگر افراد فاميل نزديك مجرد بود حق نداشت به خواستگاري دختر بيگانه اي برود زيراعمل او توهين به خانواده هاي دختر دار آن فاميل محسوب مي گرديد و چنين عملي را سنت شكني مي دانستند و آن را مورد نكوهش قرار مي دادند ، بنابراين هر گاه چنين جواناني قصد پيوند زناشويي را مي داشتند ، نخست مي بايد به خواستگاري يكي از دختران فاميل نزديك خود مي رفتند و اگر در خواست آنان مورد موافقت قرار نمي گرفت آن گاه حق داشتند تا از ميان دختران غير فاميل ، همسر آينده خويش را بر گزينند ، زيرا معتقد بودند كه با ازدواج هاي فاميلي ، پيوند خانوادگي آنها پيوسته مستحكم واستوار باقي خواهد ماند و فاصله اي بين آنان ايجاد نمي گردد ، از سويي فرزندان اين گونه خويشاوندي ها از لحاظ ژنتيكي ، اجتماعي و فيزيكي از طبقه پايين تري نخواهند بود ، تا نسل هاي بعدي دچار تزلزل نگردند اين شيوه ازدواج صرف نظر از پاره ايي تغييرات جزيي همچنان پا بر جا مانده است و هنوز هم در بسياري از خانواده ها رعايت مي گردد و اگر از لحاظ ژنتيكي مشكلي نداشته باشند قدر مسلم آن است كه در پايداري اتحاد و همبستگي بين طايفه و فاميل موثر خواهد بود.

ازدواج هم بهري بودن:



در ازدواج هم بهري بودن اگر شخص مورد نظر از دوران كودكي و يا نو جواني نزد خانواده ايي مشغول كار ميشد ، و شخص صاحبخانه اين فرد مورد نظر را به عنوان شريك يا هم بهر قبول مي كند به گونه اي كه او را در تمام اموال خود همانند فرزندانش شريك بداند و چنانچه شخص مورد نظر از دختر صاحبخانه خواستگاري كند ، صاحبخانه دختر خود را بدون اينكه از فرد مورد نظر (داماد) شير بها و يامهريه بگيرددختر خود را به عقد او در مي آورد بدون گرفتن هيچ وجه چه از نظر مادي و چه از نظر معنوي ، و علتش اين است كه دو نفر همديگر را قبول دارند و به عنوان رفيق و شريك يكديگرند.

627