1 – آسيا اثرگذارترين قاره در جهان
تاريخ قرن هاي نوزدهم و بيستم در اروپا نوشته شد، اما به نظر مي رسد اين اتفاق در قرن 21 به آسيا واگذار شده است. فقط به عنوان يك مثال، جنگ چين و ژاپن در سال هاي 1894 تا 1895، هيچ پيامدي براي جهان نداشت. امروز اگر بين اين دو كشور جنگ شود، بدترين آثار را بر اقتصاد و سياست بين الملل خواهد گذاشت. برعكس، صلح و آرامش ميان توكيو و پكن، حتما به رشد اقتصاد جهان كمك خواهد كرد.
2 – بازآسيايي شدنِ آسيا
آسيا قاره اي پهناور است كه از درياي سرخ تا درياي شرقي چين امتداد دارد و تقريبا 60 درصد از جمعيت جهان را داراست. كشورهاي اين قاره، فرهنگ ها، اقتصادها و حكومت هاي بسيار متفاوتي دارند و هيچ چيز را در آسيا نمي توان به عنوان يك 'ارزش يا هنجار همگاني' معرفي كرد. در قرن هاي گذشته، با گسترش استعمار غرب، تقريبا همه كشورهاي آسيايي يا مستعمره كشورهاي غربي شدند و يا به بخشي از خاك آنها تبديل شدند و بازرگاني ميان كشورهاي اين قاره فروكش كرد.
اما اتفاقي كه اكنون در حال رخ دادن است را برخي كارشناسان با نام 'بازآسيايي شدنِ آسيا' معرفي مي كند. داد و ستدِ خوراك، سرمايه، نيروي انساني و انديشه در ميان كشورهاي آسيايي از آغاز قرن بيست و يكم، رشد چشمگيري داشته است. با راه اندازي 'جاده جديد ابريشم' در آسيا، اين روند شاهد رشدي دوچندان خواهد بود. كشورهايي چون ازبكستان كه در قرن هاي گذشته زير سايه قدرت هاي همجوار بوده اند، از مزاياي جاده ابريشم، بسيار بهره مند مي شوند.
3 – امپراتوري هاي آسيا
امروز كشورهايي مانند چين در آسيا، از موضع يك ابرقدرت و امپراتوري تاريخي با غرب برخورد مي كنند. نمونه اين برخورد را مي توان در سفر ژوئن 2014 'لي كه چيانگ' به انگلستان اشاره كرد. دفتر نخست وزير، به نخست وزير انگلستان اطلاع داد كه مقام چيني تمايل دارد با ملكه بريتانيا هم ملاقات كند. پاسخ نخست وزير انگلستان اين بود كه چنين ملاقاتي خلاف مقررات انگليس است؛ چراكه ملكه تنها سران كشورها (معادل رييس جمهوري در چين) را به حضور مي پذيرد و نه رييسان دولت را. دولت چين هم در واكنش، اعلام كرد كه فعلا علاقه اي به ملاقات مقام هاي ارشد دو كشور ندارد. تنش ها تنها پس از آن پايان يافت كه بريتانيا مقررات خود را زير پا گذاشت و حاضر شد نخست وزير چين با ملكه ديدار كند.
طنز تاريخي، اين است كه ملكه اليزابت دوم، پادشاه كنوني بريتانيا، نواده ملكه ويكتوريا است كه در زمان او، مبارزه هاي موسوم به 'جنگ ترياك' بالا گرفت و عصر تحقير چين آغاز شد.
4 – غروب ژاپن
در مقابل ظهور چين، بايد به افول ژاپن هم اشاره كنيم. ژاپن تنها كشور آسيايي بود كه توانست در عصر اروپا، قدرت بگيرد و با اين قاره رقابت كند. از اواسط قرن نوزدهم تا پايان قرن بيستم، ژاپن از هر نظر قدرتمندتر و ثروتمندتر از چين بود. ژاپني ها در دوران امپراتوري بزرگ خود، به هر كشور شرق آسيا، به استثناي تايلند تاختند. البته ژاپن همچنان سومين قدرت اقتصاد جهان است، اما ضعف اقتصادي اين كشور و افزايش ملي گرايي در منطقه، قطعا باعث برهم خوردن توازن و تنش هاي منطقه اي خواهد شد.
5 – آسيا، پيشرانه اقتصاد جهاني
اگرچه نگراني هايي درباره اقتصاد آسيا وجود دارد، اما كارشناسان بر اين باورند كه قاره پهناور، همچنان پيشرانه (موتور) اقتصاد جهان خواهد بود. گسترش انبوه طبقه متوسط، شهرنشيني انبوه، گسترش زيرساخت ها و افزايش مصرف و توليد، اتفاق هايي است كه در آسيا در حال رخ دادن است.
ساخت راه آهن بلندپروازانه و 15 هزار كيلومتري شنژن به روتردام كه با گذر از ميانمار، بنگلادش، هند، پاكستان، ايران و تركيه امكان پذير مي شود، تنها نمونه اي از اين گسترش زيرساخت ها است. اين روند توسعه، احتمالا پيامدهاي زيست محيطي فراواني هم خواهد داشت و آسيا را همچنان در كانون دگرگوني آب و هوايي نگاه خواهد داشت.
6 – آشوب هاي اجتماعي
دگرگوني هاي اجتماعي و اقتصادي، آسيا را با آشوب و ناآرامي هم رو به رو خواهد كرد. همين امروز، نمونه هاي اين آشوب را مي توان از داعش در سوريه و عراق گرفته تا تندروهاي شرق آسيا مشاهده كرد. چين و كره جنوبي در دعواهاي باقي مانده از جنگ جهاني دوم با ژاپن همچنان متوقف مانده است.
آسيا كانون قدرت هاي اتمي است و در آينده هم شايد بر تعداد قدرت هاي اتمي اش افزوده شود. البته سابقه آسيا در هفت دهه صلح در اقيانوس آرام مي تواند اميدبخش باشد، اما نبايد به اين صلح، بيش از اندازه دل بست.
7 – شكوفايي فرهنگي
آسيا از نظر فرهنگي هم در حال رشد است. تنها براي يك نمونه، مي توان به تاثير سينما و موسيقي هند بر جهان اشاره كرد. همچنين موسيقي بومي و محلي چيني هم در حال شكوفايي است. چيني ها از سال 1998 هم با برگزاري منظم 'جشنواره موسيقي پكن' به يكي از كانون هاي موسيقي كلاسيك جهان تبديل شده اند.
افزون بر موسيقي، ادبيات آسيايي هم با شكوفايي شخصيت هايي مانند آميتاو گوش (هند)، تهميما آنام (بنگلادش)، يو هوا (چين)، وادِي راتنر (كامبوج)، خالد حسيني (افغانستان)، كيونگ سوك شين (كره جنوبي) و... راه جهاني شدن و اثرگذاري بر فرهنگ جهاني را مي پيمايد.
آساق5**9163 **1446
تهران – ايرنا – مجله فوربس روز شنبه در گزارشي، با اشاره به شكوفايي و اثرگذاري آسيا بر اقتصاد، سياست و فرهنگ جهان، هفت دورنماي آسيا در عصر جديد را بررسي كرد.