۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۶
کد خبر: 81666570
T T
۰ نفر
سیمای «زن» در ادبیات امروز ایران

تهران- ایرنا-حضور زنان در ادبیات امروز ایران به نحو چشمگیری افزایش كمی و كیفی داشته است. این حضور تا حد زیادی توانسته انگاره های جنسیتی و مردسالارانه غلط رایج در ادبیات گذشته ایران را تغییر دهد.

ورود زنان به عرصه ی ادبیات ایران طی سال های اخیر افزایش كمی و كیفی چشمگیری داشته است؛ به گونه یی كه به تازگی و در جریان ششمین جایزه ی ادبی «پروین اعتصامی»، «سیدعباس صالحی» معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، با ارایه ی آمار «خانه كتاب»، از خلق نزدیك به 3 هزار اثر ادبی در حوزه های داستان نویسی و شعر توسط بانوان در سال 1393 خبر داد.

اگرچه پس از مشروطه و در دوران معاصر بانوان همواره نقشی پر رنگ و اثرگذار در ادبیات ایران داشته اند، اما به باور كارشناسان این حضور طی چند دهه ی اخیر به حدی استوار و باورپذیر بوده كه به تثبیت جایگاه زنان در ادبیات، همگام با مردان منجر شده است.

حضور فعال زنان در عرصه ی ادبیات و خلق آثاری كه از اندیشه و وجود آنان بر می خیزد، به باور بسیاری مهم ترین تاثیر را بر رویكرد مردانه در تاریخ ادبیات ایران گذاشته است و توانسته خط بطلان بر انگاره های غلط موجود در ادبیات مردانه یی بكشد كه سال ها زن را موجودی ضعیف، ستم پذیر، تحت سلطه، نیازمند، خطاكار و اغواكننده به تصویر كشیده است.

این تصویر از زن را در آثار برخی نویسندگان مرد معاصر به وضوح می توان دید. به عنوان مثال آثار «صادق چوبك» و «غلامحسین ساعدی» پر هستند از زنانی كه فقط در غالب بدكاره، ژنده پوش و مشغول به كارهای پست می گنجند. در بیشتر این آثار نه تنها نشانی از زن اندیشه ورز و آگاه به چشم نمی خورد، بلكه هیچ تلاشی نیز برای آسیب شناسی از چالش هایی كه زنان را به منجلاب تباهی كشانده نشده است؛ گویی از دید این نویسندگان، زنان به طور فطری موجوداتی گناهكار و فسادگرند. این نگاه جنسیتی و رویكرد مردسالارانه در آثار ادبی گذشته تا حدی است كه منتقدان ادبی نیز بر آن صحه گذاشته اند.

«رضا براهنی» نویسنده، شاعر و منتقد ادبی، سراسر تاریخ ادبیات ایران را تحت تاثیر نگاه مردانه می داند. وی در كتابی با عنوان «تاریخ مذكر» مردسالاری و كم‌ توجهی به حضور زنان در تاریخ ادبیات را مورد نقد و بررسی قرار داده است؛ نگاهی كه البته ورود فعال و روشنگرانه ی زنان به عرصه ی ادبیات طی سال های اخیر منجر به تغییر آن شده است.

با ظهور نویسندگان زنی چون «سیمین دانشور»، «منیرو روانی‌پور»، «زویا پیرزاد» و ... در ادبیات معاصر ایران، زنان حاشیه یی، كمرنگ و بی نوای داستان های گذشته، از لایه های خاكستری داستان ها بیرون آمدند و توجه بیشتری به این قشر و چالش هایشان شد؛ چالش هایی كه فرهنگ و جامعه به آنها تحمیل كرده بود. زنان نویسنده و شاعر در نهایت توانستند با قلم خود حقیقت وجودی زن را پیش چشمان مخاطب ترسیم كنند. هم آنها بودند كه توانستند واژگانی چون «نسوان»، «ضعیفه» و «رفیقه» كه تا آن زمان برای توصیف زن در ادبیات به كار برده می شد از مفهوم تهی سازند.

با شكل گیری این جریان كه به دمیده شدن روح زنانگی و تثبیت جایگاه زنان در ادبیات معاصر منجر شد، دیگر زنان نه تنها سوژه های كم فروغ، مفلوك و نیازمند رمان ها و شعرها نیستند، بلكه به قهرمان های اصلی داستان ها تبدیل شده اند. نویسندگان زن معاصر با آگاهی كامل نسبت به حقوق و چالش های زنان، ادبیات معاصر را در مسیری قرار داده اند كه دیگر القا كننده ی سلطه پذیری، نادانی و بی حق و حقوق بودن زنان نیست بلكه زن را منشا اثر، عشق و قدرت می داند.



*** ادبیات امروز زنان؛ بازتابی از چالش های جهانی و دغدغه های زنانه

به باور كارشناسان و اهالی ادبیات، زنان در سال های اخیر، همزمان با دستیابی به جایگاهی غیر قابل انكار در ادبیات ایران، توانسته اند در شناساندن عواطف، نیازها، احساسات، توانایی ها، حقوق و دغدغه های زندگی هم جنسان خود به جامعه كمك كنند.

نویسندگان زن معاصر به ویژه نسل های جدیدتر آنها، با دانش و بینش وسیع خود توانسته اند به دفاع آگاهانه ازحقوق زنان پرداخته و مختصات آرمان شهر خود را در مقابل دیدگان مخاطبان به نمایش بگذارند؛ آرمان شهری كه در آن زن نقشی برابر با مرد را در جامعه ایفا می كند و از حقوقی برابر برخوردار است.

«فاطمه راكعی» شاعر، مترجم و نماینده ی مجلس ششم شورای اسلامی، در گفت و گو با گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا، در توصیف كوشش زنان در این عرصه گفت: با توجه به پیشرفت هایی كه در حوزه ی ارتباطات به وجود آمده، نسل حاضر زنان نویسنده و شاعر هم به مسایل جهانی اشراف بیشتری دارند و هم به زبان های جدید شعری و آنچه در جهان استعاره می گذرد احاطه پیدا كرده اند؛ در نتیجه خلاقیت زیاد و كلامی اثرگذار دارند.

به گفته ی راكعی در حوزه ی شعر امروز زنان، آنچه بیش از همه او را دلبسته كرده، آن است كه زنان شاعر در این جریان شعری فقط دست به بازی های هنری نمی زنند و شعرشان محدود به مسایل شخصی و فردی و غم ها و آرزوهای خودشان نیستند و بازتاب دهنده ی معضل های اجتماعی به خصوص چالش های زندگی بانوان هستند.

راكعی محتوای اعتراضی را یكی از شاخص های مهم در شعر زنان امروز دانست و در این ارتباط یادآور شد: این محتوای اعتراضی از نوع فمینیسم رادیكال كه می خواهد همه ی دنیا را زنانه ببیند نیست، بلكه در چارچوب فرهنگ خودمان به نابرابری ها و آنچه هست و طبق قانون نباید باشد معطوف است.

این شاعر با اشاره به اینكه هنوز عده یی زن را ضعیفه می بینند و به حقوق انسانی مشخص زنان بی احترامی می كنند و می خواهند برای زنان از بالا تصمیم بگیرند افزود: زنان در عرصه ی شعر امروز می كوشند با نگاهی اعتراضی به تبیین عظمت های روحی و جایگاه اجتماعی همجنسان خود پرداخته و آرمان شهر مورد نظر خود را به مخاطب بشناسانند. آنها سعی دارند در مقابل اتفاق هایی كه در جامعه می بینند و به نفع زنان نیست واكنش نشان دهند و منفعل نباشند. چراكه هم در آرمان های انقلاب اسلامی و هم در آموزه های دین مبین اسلام جایگاه ویژه یی برای زن وجود دارد.

به گفته ی راكعی، این رویكرد به شكل گیری جریانی از شعر متعهد انقلاب اسلامی و پر و بال گرفتن آن منجر شده؛ جریانی كه در كنار مسایل اجتماعی زنان به مسایل اجتماعی جهانی توجه دارد و در آرزوی صلح و آشتی جهانی به سر می برد.



***جایگاه زنان در ادبیات امروز تثبیت شده است

تلاش زنان در عرصه ی ادبیات معاصر به ویژه در دوران های جدیدتر تا حدی بوده كه به گفته ی كارشناسان به تثبیت جایگاه آنها منجر شده است.

فاطمه راكعی در این ارتباط معتقد است: در سال های اخیر در حوزه ی ادبیات به خصوص در شعر كه نوعی هنر كلامی است، زنان حركتی رو به جلو داشته اند. آمارهایی به خصوص در زمینه ی شعر وجود دارد كه نشان می دهد، تعداد زنان شاعر از مردان شاعر طی این سال ها پیشی گرفته است.

«عبدالجبار كاكایی» نویسنده، شاعر و زبان شناس نیز در این باره به پژوهشگر ایرنا گفت: به طور قطع در دوران جدید اثرگذاری بانوان در ادبیات بیشتر شده است. با ظهور چهره های پر فروغی چون خانم ها بهبهانی، فرخزاد و دانشور و پیروان آنها در ادبیات معاصر زنان، تحول های تازه یی در این عرصه افتاد كه به هیچ وجه قابل قیاس با دوران های گذشته نیست.

وی افزود: اگرچه پیش از ظهور این چهره ها ما بانوان شاعر و نویسنده ی دیگری هم داشتیم، اما عناصر روانشناختی مهم از جمله استقلال زبان، شخصیت، نگاه و دید به طور مشخص در شعر آنها نبوده است. به گونه یی كه شعر زنان فرقی با شعر مردان نداشته است. پروین اعتصامی كه می توان او را میراث دوران شعری بانوان گذشته ی نامید، آثارش در محتوا و نوع نگرش هیچ تفاوتی با آثار «ناصر خسرو» یا «مولانا» ندارد.

به باور كاكایی ظهور زنان در ادبیات را از جایی می توان موثر به حساب آورد كه آنها در نوشته های شان، خود واقعی شان را به نمایش گذاشتند و به چالش های طبقه ی خود پرداختند؛ زمانی كه دیگر شعر زنان از مختصات زن بودشان نشات گرفت.

این شاعر در این ارتباط افزود: اگر شعر زنان را از این زاویه مورد سنجش قرار دهیم، باید بگوییم دستاوردهای دوران جدید كم سابقه و بلكه بی سابقه بوده است؛ دستاوردهایی كه بعد از انقلاب اسلامی توسعه داده شد. حتی در جریان یكی از جدی ترین مكتب های ادبی انقلابی كه یك مكتب كاملا ایدئولوژیك بود یعنی «ادبیات انقلاب» نقش زن ها خیلی بیشتر شد. آنها وارد عرصه شدند اگرچه در ابتدا خیلی محتاطانه عمل كردند اما در ادامه این نقش خیلی پررنگ تر شد.

به اعتقاد كاكایی این پیشرفت به گونه یی بوده كه اكنون دیگر تفاوتی بین زن و مرد در كمیت و كیفیت آثار ادبی وجود ندارد و در این زمینه به مرز تعادل رسیده ایم. از اینرو می توان گفت زنان جایگاه خود در ادبیات را تثبیت كرده اند.



*** زنان و زدودن عنصر مردسالاری از ادبیات

به باور كارشناسان حضور فعال زنان در ادبیات معاصر به ویژه در ادبیات امروز، توانسته با تقلیل نگاه مردسالارانه در ادبیات، ارزش و جایگاه واقعی زنان را به تصویر بكشد.

به گفته ی عبدالجبار كاكایی در ادامه ی گفت و گو یا ایرنا، در ادبیات ایران به تعبیر سعدی سال ها قلم در كف دشمن بوده ؛ یعنی كسی كه همواره قلم در دست داشته همجنس زن نبوده است از اینرو تعبیر منتقد معروف، رضا براهنی از ادبیات كه آن را مذكر نامیده تعبیر درستی است.

به باور كاكایی اما ادبیات معاصر و به خصوص ادبیات امروز زنان در راستای اعاده ی حقوق زنان به عنوان یك نیروی خط شكن و پیش قراول عمل كرده است. امروزه شعرهایی را از بانوان شاعر می خوانیم كه در آنها نمودهای تضییع حقوق زنان در زندگی اجتماعی به چالش كشیده شده است.

كاكایی با اشاره به اینكه گاه در این مسیر شاهد رویكردهای فمینیستی افراطی در كنار رویكردهای معتدل تر نیز بودیم، افزود: این طبیعت جامعه یی است كه در حال گذار از فضای بسته است. در اینگونه جوامع در مسیر رسیدن زنان به حقوقشان موج هایی از فمینیسم ایجاد خواهد شد تا اینكه این امواج آرام آرام به تعادل برسند و حقوق واقعی زن اعاده شود.



*** دفاع از زنان؛ نیازمند حركتی همه جانبه

اگرچه ورود نسلی آگاه از زنان به عرصه ی ادبیات كشور توانسته است بسیاری از انگاره های غلط در مورد زنان را به چالش كشانده و لباس مردانه را از تن ادبیات ایران در بیاورد، اما در مسیر اعاده ی حقوق زنان نیاز به یك حركت جمعی در همه ی زمینه هاست.

كارشناسان معتقدند، اندیشمندان چه در حوزه و چه در دانشگاه كه به طور معمول دو نهاد اثر گذار در زمینه ی تعلیم و تربیت هستند باید وارد بحث های كارشناسی وجدی در موضوع های اجتماعی از جمله موضوع زنان شوند.

به گفته ی كاكایی روند حاكم بر ادبیات امروز زنان كه به تحول و دگرگونی در آن منجر شده، بهتر است در سایر عرصه ها نیز ایجاد شود.

كاكایی درباره ی این باور خود افزود: به نظر من فقط ادبیات نیست كه قرار است دیدگاه های جنسیتی، یكطرفه و اشتباه را عوض كند. ادبیات در شكستن مرزها پیشگام است و به طور قطع مسیری كه می رود به تغییر در نگاه های غلط گذشته نسبت به زن منجر خواهد شد، اما برای تسریع این روند هم مراكز علمی و دانشگاهی و هم مراكز دینی باید نقش خود را در اعاده ی حقوق زنان به درستی ایفا كنند؛ تا كم كم به مرز مساوات و برابری حقوق زن و مرد یعنی آن چیزی كه در قرآن نیز به آن اشاره شده برسیم.

وی یادآور شد: سال هاست كه در بیشتر زمینه ها از جمله در قانونگذاری و صدور احكام فقهی فقط مردان به استنباط و استنتاج می پردازند. در این شرایط ممكن است حقوق زن پایمال شود. بنابراین در مطالعات دانشگاهی و در مطالعات فقه و حوزه نیز باید مانند ادبیات روندی منصفانه، آگاهانه و برابری خواهانه در پیش گرفته شود.

حضور فعال و آگاهانه ی زنان در عرصه های مختلف حیات اجتماعی، امروزه بیش از هر زمان دیگر حس می شود. زنان امروز ایران با وجود تمام محدودیت های ناشی از انگاره های جنسیتی غلط رایج در فرهنگ و جامعه، توانسته اند توانایی های خود را در حوزه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی به اثبات برسانند. ادبیات شاید فقط نمونه یی از عرصه هایی باشد كه اكنون زنان در آنها به نفوذی انكار ناپذیر دست یافته اند.

روند موفقیت های اجتماعی زنان در دهه های اخیر از این واقعیت مهم پرده بر می دارد كه این قشر از جامعه همواره در فكر دست یابی به جایگاه حقیقی و حقوقی خود در زندگی اجتماعی بوده و هستند. اما آنچه امروزه این روند را تسریع كرده، آگاهی بیشتر زنان نسبت به توانایی ها و حقوقشان است، شناختی كه توانسته تا حد زیادی بینش جامعه نسبت به زن را متحول سازد و تعریف های اشتباه از زن در فرهنگ ما را دستخوش تغییر كند.

*از:مهتاب افشین نسب (گروه پژوهش و تحلیل خبری)

**پژوهشم**9282**2054
۰ نفر