چند وقتي بود كه تلويزيون به دليل پخش برنامه هاي يكنواخت و همچينين باز پخش سريال هاي قديمي مخاطبان پر و پا قرص خود را دلسرد كرده بود و تنها مناسبت ها بود كه دوباره مخاطب را پاي تلويزيون مي نشاند. ايام نوروز و ماه مبارك رمضان با پخش سريال هايي مانند ميوه ممنوعه، تلخ و شيرين، او يك فرشته بود، پايتخت. همچنين از پخش برنامه هاي كمدي و مسابقات پر هيجان هم ديگر خبري نيست. برنامه هايي كه روزي مخاطبان را راس ساعت پخش، پاي تلويزيون مي نشاند تا با لبخند، رقابت ديگران را تماشا كنند و برنامه هايي همچون: مسابقه هفته، سيمرغ، هفت گذر، مسابقه ستاره ها، مسير طلايي را به نظاره بنشينند.
كمدي نياز يك جامعه است. انتقادهاي به روز و همچنين خنداندن مردمي كه از اقوام گوناگون هستند كار آساني نيست و تخصص مي خواهد و نياز به هنرمندان طناز دارد. جاي يك برنامه كمدي خوب خالي بود. تا اينكه شبكه نسيم تاسيس شد. با آن همه تبليغات فراوان و همچنين پخش هاي آزمايشي از تمام شبكه ها انتظارها را بسيار بالا برده بود. در ابتدا سه برنامه را هنرمنداني نظير بهنوش بختياري، رضا رشيد پور و رامبد جوان اجرا مي كردند. بهنوش بختياري تك پرسوناژ جلوي دوربين مي رفت و رضا رشيد پور هم قسمت هايي اپيزوديك مي ساخت. اما به دليل اينكه مخاطب ايراني، كمدي را خوب مي شناسد در اين بازه كار شبكه مورد استقبال قرار نگرفت. تا اينكه اواخر زمستان گذشته رامبد جوان به همراه تيم اصلي برنامه «گوشه دل تهروون» با ساخت برنامه خندوانه مسير كار شبكه نسيم را عوض كرد.
برنامه اي كه مبتني به اجراي قوي رامبد جوان است. همان جوان پر انرژي خانه سبز (فريد جنگلبرد). برنامه 2 لوكيشين دارد. يكي در فضاي استوديو و ديگري كوچه و خيابان هاي شهر. در هر برنامه مهماني از افراد شناخته شده ي جامعه كه از اقشار مختلف هستند، حضور دارد و خاطره اي تعريف مي كند و گفتگويي با رامبد جوان دارد. تماشاگران حاضر در برنامه به راحتي مي خندند و براي خنديدن جلوي دوربين اعتماد به نفس كامل دارند.
ريتم تندِ اجراي رامبد جوان بسيار در پويا بودن برنامه موثر است. لباس هايي با رنگ هاي شاد كه چشم بيننده را جلا مي دهد و مجري آزادانه در صحنه و بين تماشاگران رفت و آمد دارد. تعداد زياد دوربين ها بيننده را دقيق تر همراه مي كند و همچنين دكور و صندلي هاي متحرك تماشاگران خود نيز نشان از خلاقيت و تلاش براي ايجاد لحظاتي مطلوب براي مخاطب است.
با گذشت حود دو ماه از پخش برنامه خندوانه، يك عروسك به عنوان مهمان در برخي از قسمت ها حضور پيدا كرد. عروسك، مردي با چشم هاي درشت، رنگ پوست سبزه و لهجه ي آباداني به نام جناب خان است.
اهل آبادان كه باشي، خواستني مي شوي. جناب خان با لهجه زيباي آباداني و استفاده از غلوهاي معروف (در اصطلاح لاف زدن) در دل مخاطب جا باز كرده است. استفاده از واژه هايي مانند: «رامبد!؟!؟!؟!»، «سياهه نارگيله»، «هله» و «ميام برات» كه مخصوص خطه ي خوزستان است امروزه بر سر زبان مخاطبان اين برنامه جاري است. صداپيشگي اين عروسك را محمد بحراني و عروسك گرداني آن به عهده مهدي برقعي، بهرام بهبهاني و حامد ذبيحي است. شايد تصور لحظاتي كه سه عروسك گردان در حال بازي دادن عروسك هستند سختي كارشان را براي ما مشخص كند. به علاوه اينكه بايد به طور في البداهه در برخي مواقع نيز بازي كنند.
محمد بحراني را قبلا با صداپيشگي ببعي و آقوي همساده در سريال كلاه قرمزي شنيده بوديم. مردي كه به خوبي به واژه هاي بومي هر دو منطقه (شيراز و آبادان) تسلط دارد. همچنين بداهه سازي را به خوبي مي شناسد و از لودگي به دور است. اما تا به اجراي جناب خان او را نمي شناختيم. بحراني داراي مدرك ليسانس بازيگري از دانشگاه تهران و مدرك كارشناسي ارشد كارگرداني از دانشگاه تربيت مدرس است. او از سال 1380 وارد تلويزيون شد و اكثر كارهايش كودك و عروسكي بوده است. همچنين در فيلم هاي «رفيق بد»، «طبقه حساس»، «نزديكتر» و «فرار از قلعه رودخان» به عنوان بازيگر نيز حضور داشته است.
در پايان بايد اضافه كنم همانطور كه مي دانيم كمدي عنوان مختلف دارد و هدف اصلي بعد از خديدن، گفتن حرف هاي بزرگي است كه شايد در قالب جديت نتوان بيان كرد. كمدي هايي كه آميخته به لودگي و كلام بي معناست هيچ گاه ماندگار نخواهد بود و به دل مخاطب نخواهد نشست.
اين مطلب در صفحه فرهنگي - ادبي شماره روز يكشنبه 21 تيرماه روزنامه كرمان امروز منتشر شد.
3028
روزنامه كرمان امروز در شماره اخير خود به قلم سروش درويشي نيم نگاهي به برنامه خندوانه انداخته است.