۳ مرداد ۱۳۹۴، ۸:۲۲
کد خبر: 81693467
T T
۰ نفر
شهيد ميرحسيني همگان را به صبر و تحمل در مقابل سختي ها سفارش مي كرد

خمين – ايرنا – مادر شهيد سيد علي مير حسيني گفت: فرزند شهيدم همگان به ويژه اعضاي خانواده را به صبر و تحمل در برابر مشكلات عوت مي كرد و معتقد بود كه همه مورد امتحان خدا هستند.

رقيه عبدالهي در گفت وگو با خبرنگار ايرنا افزود: پسرم مي گفت كه بايد طوري رفتار كنيم تا مورد رحمت خداوند قرار بگيريم.

ي اظهاركرد: اين صحبت هاي وسفارشهاي پسرم در ذهنم نقش بسته چنانچه در برابر مشكلات زندگي حتي از دست دادن او فقط توكل بر خداوند و صبوري كردم.

مادر شهيد افزود: پسرم بعد از پيروزي انقلاب و شروع جنگ تحميلي چندين بار براي ثبت نام و اعزام به جبهه تلاش كرد اما به دليل سن كمش با او موافقت نمي شد.

وي ادامه داد: او در حاليكه فقط 15 سال داشت با خواهش و التماس توانست مسوولان را راضي كند تا او را براي آموزش نظامي در خمين و بعد به تهران اعزام كند و در سال 63 به جبهه كردستان اعزام شود.

اين مادر شهيد گفت: سيد علي در مواقعي كه از جبهه به مرخصي باز مي گشت حال و هواي خاصي داشت، نماز شب و زيارت عاشورا و دعاي كميل مي خواند و آرام آرام در دل شب مي گريست و خدا را صدا مي زد.

وي اظهار كرد: بعضي شبها كه بيدار مي شدم سيد علي معذرت خواهي مي كرد كه مزاحم خواب من شده است بعد مي گفت مادر اگردوست داري با من دعا زمزمه كن و من هم در كنار پسرم دعا مي خواندم .

پدراين شهيد بزرگوار نيز گفت: فرزند شهيدم با وجود كمي سن درك عميقي از دين مبين اسلام داشت و بسيار فهميده بود گاهي اوقات حرفهايي مي زد كه من و مادرش حيران مي شديم.

سيد مهدي مير حسيني افزود: او هر وقت به مرخصي مي آمد حتي هنگام عيد نوروز براي بازگشت بي تابي مي كرد و معتقد بود كه نبايد جبهه را به هر بهانه اي خالي گذاشت.

وي اظهار كرد: سيد علي چندين بار در جبهه مجروح شد اما قبل از درمان و بهبودي كامل دوباره عزم رفتن به جبهه مي كرد، گويا جسمش در كنار ما و روحش در جبهه كنار همرزمانش بود.

وي اظهاركرد: زماني كه رضايت دادم پسرم به جبهه برود خودم را براي هر اتفاقي آماده كرده بودم ومي دانستم ممكن است شهيد، اسير يا مجروح شود.

برادر اين شهيد بزرگوار نيز گفت: هيچگاه نديدم پدر و مادرم از اين كه برادرم به شهادت رسيده ناراضي باشند و بي تابي كنند.

سيد حسين مير حسيني افزود: برادرم در سن كم به شهادت رسيد و من پنج سال از او كوچكتر بودم اما خوش رفتاري، تواضع و احترام به ديگران را از او به خوبي ياد دارم.

وي بيان كرد: شهدا بر گردن همه ما حق دارند و وظيفه همه ما است كه ادامه دهنده راه آنان باشيم و در راستاي پاسداشت خونشان در انتقال ارزش هاي اسلامي به نسل هاي بعدي تلاش كنيم.

وي گفت: شهدا با اهداي خون پاك خود درخت تنومند انقلاب را آبياري كردند و در زمان حاضر وظيفه ما زنده نگه داشتن ياد آنان است چراكه اين كمترين كاري است كه از دست ما بر مي آيد.

اين شهيد درقسمتي از وصيت نامه خود نوشته است:مي خواهم همه را به يك تجارتي راهنمايي كنم كه آن تجارت شما را از عذاب دردناك نجات مي دهد و آن ايمان به خداوند و جهاد كردن در راه او است.

اين شهيد بزرگواردر بخش ديگزي وصيت نامه خود نوشته است: اي پدر و اي مادرعزيزم و همه دوستان سلام گرم مرا پذيرا شويد و مرا حلال كنيد شما را به ياري رهبر و اطاعت از قرآن سفارش مي كنم، از رحمت شهادت من افتخار كنيد مبادا در شهادت من گريه كنيد كه دشمن شاد شود، من امانتي بودم در دست شما كه صاحب آن، باز پس گرفت .

شهيد سيد علي مير حسيني در سال 1347در تهران متولد شد و بعد از هفت سالگي به همراه پدر و مادرش به شهرستان خمين مهاجرت كرد و در عمليات كربلاي چهار در شلمچه در سال 1365به شهادت رسيد.

شهرستان خمين يك هزار شهيد، دو هزار و500 جانباز و90 آزاده تقديم نظام اسلامي است.ك/4

7277/6199/6012
۰ نفر