۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۱۰
کد خبر: 81768981
T T
۰ نفر
«گفت و گو»؛ مهارت در حال فراموشی در خانواده های ایرانی

تهران- ایرنا- رفتار پرخاشگرانه ی فرزندان نوجوان و جوان و دوری از كانون خانواده از چالش های مشترك بسیاری از خانواده ها است كه مشاوران بهترین و مناسبت ترین راهكار حل آن را به كارگیری مهارت گفت و گوی دوسویه میان والدین و فرزندان در برابر گفت و گوی دستوری عنوان می كنند.

نوجوانان و جوانانی كه از یك طرف در حال دورشدن از وابستگی های دوران كودكی هستند و از طرف دیگر توان حل بسیاری از مسایل زندگی را ندارند و با نوسان های فكری و روحی روبه رو هستند، در برابر كوچك ترین سخن، عمل یا نصیحت واكنش نشان می دهند و با صدای بلند و ترك كردن محل گفت و گو یا حتی خانه بر شرایط بحرانی به وجود آمده دامن می زنند. این واكنش، نه تنها گره یی از مشكل ها بازنخواهد كرد، بلكه فاصله ها را بیشتر و سایه ی خشم و آسیب های اجتماعی را بر زندگی والدین و فرزند گسترده تر خواهد كرد. همچنین تردیدها و دودلی های ناشی از ناتوانی در برقراری ارتباط موثر با والدین، نوجوانان را با بلاتكلیفی دردآوری روبه رو می سازد.
افزایش درگیری و به اصطلاح نزاع بر سر كوچك ترین موضوع، فرار از خانه، افسردگی و خودكشی گوشه یی از خبرهای رسانه ها از حال و روز نوجوانان و جوانانی است كه شاید با آموزش مهارت های زندگی و ارایه ی راهكار مناسب در جهت تغییر شیوه ی رفتار، افزایش صبر و الگوبرداری از افراد شایسته و مناسب بتوان از بار این خشونت و تصمیم گیری های نادرست كاست.

*** سرگردانی والدین در نبود آموزش فرزندپروری
بدون شك داشتن آگاهی در همه ی زمینه ها، كارایی و موفقیت بیشتر را به همراه خواهد داشت. این امر در مورد وظیفه های خانواده در تربیت فرزندان و رشد اجتماعی و فكری آنان نیز موثر است.
زمانی والدین توانایی تربیت درست عاطفی و روانی كودكان خود خواهند داشت كه دانش و آگاهی های كافی و لازم را در راستای رشد كیفی زندگی اجتماعی اعضای خانواده داشته باشند اما آگاهی از شیوه های تربیتی در میان خانواده های ایرانی از سطح پایینی برخوردار است. در جامعه ی ما، بیشتر والدین‌‌ همان شیوه ی تربیتی را كه از پدر و مادر و اطرافیان خود آموخته ‌اند برای تربیت و رشد فرزندان خود در پیش می گیرند و به نوعی تقلید می كنند. به همین دلیل احتمال نادرست بودن برخی از این روش ها نسبت به تفاوت های زمانی و موقعیت پدر و مادر و فرزندان وجود خواهد داشت.
موضوعی كه «لیلی ارشد» مددكار اجتماعی در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا، آن را یكی از بزرگترین مشكل های والدین در رفتار با فرزندان عنوان كرد و گفت: شوربختانه پیش از ازدواج همه ی زمینه ها به جز آموزش مهارت های زندگی برای زن و شوهر و سپس فرزندآوری میان زن و مرد به گفت و گو گذاشته می شود. بنابراین نگرانی پدر و مادر در خصوص چگونگی ارتباط درست و رفتار همراه با عشق و صمیمیت با فرزندان پس از فرزندآوری، امری عادی خواهد بود. این در حالی است كه والدین نسبت به حقوق كودك و مرحله های رشد ناآگاه هستند. بنابراین در یك جمله می‌گویم كه مشكل اصلی این است كه والدین دانش كافی برای فرزندپروری ندارند.
اما در برابر، والدین آگاه با مطالعه، مشاوره و جمع آوری اطلاعات گوناگون علمی دانش خود را در این زمینه افزایش می دهند و شیوه ‌های درست آموزشی و پرورشی را برمی گزینند. والدینی كه با آمادگی كامل ذهنی بر امور فرزندپروری تكیه می كنند، آینده ی بهتر و درخشان تری برای وی رقم می زنند.

*** جا ماندن والدین در ماراتن دنیای دیجیتال
متناسب با باز شدن پای فناوری های دیجیتالی به جوامع، چهره ی خانواده ها هم دچار تغییر و تحول می شود و افراد جامعه به سمتی می روند كه گویا بدون اینترنت نمی‌توان در مسیر روبه جلو حركت كرد.
وابستگی شدید به خدمات و بروز ارتباط های گسترده ی اینترنتی با جهان، رفتار و گفتمان اعضای خانواده را مورد تاثیر قرار می دهد تا جایی كه برخی افراد به سمت انزوا و دوری از خانواده كشانده می شوند. همچنین كاهش نقش والدین به عنوان منبع اطلاعات برای فرزندان هم از دیگر آسیب های گسترش فناوری های دیجیتال است.
لیلی ارشد در این باره می گوید: روزگاری پدر و مادر داناترین افراد در نگاه فرزندان بودند و تنها پاسخگوی پرسش های فرزندان بودند اما با رشد صنعت و ورود به دنیای پشرفته نقش آگاهی بخشی والدین كمرنگ شده و آن دسته از پدر و مادرهایی كه آشنایی لازم به عرصه های فناوری را ندارند، پاسخگوی پرسش های پایان ناپذیر فرزندان خود نیز نخواهند بود. فرزندان با استفاده از ابزارها و فناوری های روز جلوتر از والدین گام برمی دارند و در این مسیر با ناشناخته های اجتماعی بسیاری روبه رو هستند. بنابراین نباید فراموش كرد، وظیفه ی هدایت فرزندان در مسیر پر پیچ و خم زندگی و كنترل بر رفتار آنان در طول بر عهده ی پدر و مادری است كه با صبر و شكیبایی، برای ساخت آینده یی روشن تلاش می كنند.

*** «نَه» گفتن، كلید حل معمای آسیب های اجتماعی
نداشتن الگوی مناسب در زندگی، نبود پیوند صمیمی میان والدین و فرزندان، تسلط گفت و گوی یكجانبه از سوی پدر و مادر به جای مكالمه و تعامل دوسویه میان فرزندان و والدین از جمله عواملی هستند كه نوجوانان و جوانان را با اشاره ی محبتی به طرف بیگانگان سوق می دهد تا آن جا كه كوله بار ناآرامی و نارضایتی را به دوش می كشند.
موضوعی كه «مجید ابهری» آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا به آن اشاره و والدین را نخستین الگوی رفتاری برای فرزندان عنوان كرد.
به گفته ی ابهری، از نگاه رفتارشناسیِ خانواده، پیوند میان والدین و فرزندان به سه شكل تقسیم می شود؛ نخست والدین و فرزندانی كه در تعامل رفتاری قرار دارند، به این معنا كه روابط طبیعی و منطقی میان آنان برقرار است و می توان گفت این والدین الگوی رفتاری مناسب برای فرزندان هستند.
دومین گروه، خانواده هایی هستند كه در تقابل رفتاری به سرمی برند و والدین و فرزندان دچار اختلاف دیدگاه بوده و از مشكل های گوناگون در مسیر زندگی با یكدیگر رنج می برند.
در پایان، گسست رفتاری به عنوان سومین نوع رابطه میان اعضای خانواده است كه در آن فرزندان به هر دلیل خانه را ترك یا به طور كلی رابطه شان را با والدین قطع می كنند.
از نگاه ابهری، «نَه» گفتن اهرم پیشگیری از آسیب ها و ناهنجاری های رفتاری فرزندان است. در این مسیر، والدین باید به فرزندان خود بیاموزند تا به خواسته های نامعقول و دعوت های غیرمنطقی دوستان، همسالان و همكلاسی های خود نه بگویند و از گفتن آن و همچنین سرزنش و تمسخر دیگران شرمسار نشوند و نترسند.
این آسیب شناسی اجتماعی در ادامه ی اظهارات خود به تابوی مسایل جنسی در جامعه اشاره كرد و افزود: متاسفانه تعارف های بیش از اندازه در روابط خانوادگی باعث شده است تا سخن گفتن از مسایل و مشكل های جنسی به تابو و خط قرمز تبدیل شود. ممنوع بودن گفت و گو در خصوص واقعیت های جنسی میان والدین و فرزندان، آسیب های جدی به همراه خواهد داشت. پس از والدین، مربیان آموزشی در مدارس تكمیل كننده ی مهارت های زندگی هستند چرا كه والدین به تنهایی نمی توانند این مهارت ها را به فرزندان منتقل كنند؛ بخصوص والدینی كه در رویارویی یا گسست رفتاری قراردارند به تنهایی توانایی آموزش های رفتاری را نخواهند داشت.
لیلی ارشد مددكار اجتماعی هم در این باره معتقد است، والدین به عنوان افرادی كه چشم های كودكان در ابتدایی ترین لحظه ی تولد بر روی آنان گشوده می شود، نخستین كسانی هستند كه آموزگار مدرسه ی زندگی فرزندان خود هستند. بنا به گفته ی سعدی شاعر بزرگ ایرانی «دوصد گفته چو نیم كردار نیست». زمانی نفوذپذیریِ منش و رفتار والدین در فرزند، افزایش می یابد كه گفته های آنان برخلاف عملشان نباشد. اگر والدین از زشتی دروغ گفتن برای فرزندان خود می گویند اما خود دروغ می گویند یا هنگام رانندگی از كلمه های زشت استفاده می كنند و ناسزا می گویند، چطور می توانند به فرزندان بیاموزند كه خشم خود را كنترل كنند؟ چگونه می توان به فرزند نَه گفتن را آموخت در حالی كه خود در میهمانی ها، در برابر پیشنهادهای دیگران به اصطلاح رودربایستی می كنند و توانایی نه گفتن را ندارند؟
بنا به گفته ی این مددكار اجتماعی، زمانی می توان در محیطی صمیمانه، خطرها را به فرزندان گوشزد كرد كه نگرانی شكسته شدن خط قرمزها را كناربگذاریم و بدون هیچ پنهان كاری، در مورد مسایل گوناگون با وی گفت و گو كنیم. متاسفانه در میان اقشار جامعه، خرده فرهنگی مبنی بر این كه اگر فرزندان از وجود مساله یی مانند اعتیاد آگاهی نداشته باشند، به آن مبتلا نخواهند شد؛ وجود دارد در حالی كه هوشیار ساختن فرزندان در برابر پیامدها و آسیب های اعتیاد باعث خواهد شد تا از آن دوری كنند و مبتلا نشوند.

***دوكلام همدلی، یك عمر همبستگی
از نگاه روانشناسان، گفت وگو كلید اصلی ارتباط بین والدین و فرزندان است كه می توان از آن به عنوان بهترین راهكار ایجاد پیوندی ماندگار میان اعضای خانواده نام برد. گفت و گوی میان اعضای خانواده در باره ی مشكل و مسایل به وجود آمده، راهگشا و پیشگیری كننده ی بسیاری از بحران ها خواهد بود. وجود خط قرمزها و آگاه نبودن والدین به مسایل رفتاری و اجتماعی مشاجره، گوش ندادن و پناه بردن به اتاق خصوصی را درپی خواهد داشت.
در این میان توجه به شرایط زمانی و مكانی از مهمترین نكاتی است كه حبنظران حوزه ی آسیب شناسی اجتماعی بر آن تاكید می كنند.
بر اساس این نظر، ایجاد فضای زمانی و مكانی مناسب، یعنی زمان نیاز فرزندان نه نیاز پدر و مادر، نخسیت راهكار رسیدن به گفتمان باكیفیت و نتیجه بخش است. به عبارت دیگر، زمانی كه فرزند برای بیان مشكل خود پیشقدم می شود و واژه ی «می خواهم چیزی بگم» را به كار می برد، بایست دست از كار كشید و سراپا گوش شد چرا كه اگر به هر دلیلی این زمان را به وقتی دیگر موكول كنیم، فرزند و سخنش برای همیشه از كنار ما ناپدید می شوند. فرزندان باید اطمینان یابند كه والدین همیشه گوش شنوای آنان هستند و همواره برای آنان زمان صرف می كنند.
«مهارت مدیریت گفت و گو» نیز یكی از اصلی ترین اهرم های پیشگیری از بروز آسیب های رفتاری فرزندان است كه مجید ابهری به آن اشاره كرد. وی در توصیه به والدین می گوید: والدین باید نگاه ارباب و رعیتی یا كارگر و كارفرمایی را كنارگذاشته و در جایگاه یك دوست با فرزندان گفت و گو كنند. در این شرایط، فرزندان حرف های آنان را پذیرفته و موضع گیری منفی نخواهند داشت. دلیل به وجودآمدن تنش رفتاری در گفت و گوهای والدین و فرزندان این است كه پدر و مادر با زبان دستوری با فرزندان سخن می گویند و بعضی از مواقع باید پذیرفت كه فرزندان بهتر و بیشتر از بزرگسالان مسایل را درك می كنند. فرزندان نسل نو، فرزندان عصر اینترنت هستند كه با زدن یك كلید به دریایی از اطلاعات دسترسی پیدا می كنند.
ابهری افزود: به همین دلیل گفت و گوی یكطرفه و یكسویه بودن مكالمه ها به تنش منجر می شود. پس اگر گفت و گوی دوطرفه میان والدین و فرزندان برقرار شود یعنی هر 2 طرف بگویند و بشنوند، تنشی در ارتباط گفتمانی والدین و فرزندان به وجود نخواهدآمد.
لیلی ارشد نیز برگزاری كلاس های آموزش مهارت های زندگی را یكی از راهكارهای همدلی و همنشینی اعضای خانواده عنوان كرد وگفت: باید در كنار آموزش های گوناگون و مشاوره های پیش از ازدواج، امكان یادگیری مهارت های زندگی و تعامل با فرزندان را به صورت رایگان در اختیار خانواده ها گذاشت.
كمك از مشاوران متخصص هم راه دیگر نزدیكی والدین و فرزندان است كه لیلی ارشد به آن اشاره می كند. به گفته ی وی، در موردهایی كه فرزندان نسبت به پذیرفتن راهنمایی های والدین مقاومت كرده و در مقابل از همسالان و افراد غیر از اعضای خانواده پیروی می كنند، والدین باید با راهنمایی و معرفی فرزندان به مركزهای مشاوره، از كمك متخصصان و مشاوران استفاده كنند. در این میان هزینه های بالای مشاوره یكی از موانع اصلی مراجعه ی والدین به این مركزها است كه برای از میان برداشتن این مانع حوزه ی مددكاری اجتماعی در پیشنهادی به وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی، خواستار زیر پوشش قرار گرفتن خدمات مشاوره یی از سوی بیمه ها شد.
فرجام سخن این كه، والدین زمانی در گرم نگهداشتن كانون خانواده، توانا خواهند بود كه دولت و نهادهای مرتبط نیز دوشادوش آنان وارد این عرصه شوند و ضمن ارایه ی آموزش های تربیتی و رفتاری مرتبط با چگونگی پرورش و رشد فرزندان به والدین پیش و پس از ازدواج، امكانات رفاهی سالم و نشاط آور را برای پیوند و نزدیكی هرچه بیشتر خانواده ها و فرزندان فراهم كنند تا از فاصله گرفتن نسبت به محیط خانوادگی و جدایی فرزندان از والدین جلوگیری كرد. پدر و مادر در صورتی می توانند فرزندان را از ورود به آسیب ها و گام نهادن در مسیرهای انحرافی متوقف كنند كه در برابر، پیشنهاد بهتری داشته باشند.
همچنین بنا به تاكید صاحبنظران، كلید و راهكار مهم در افزایش نفوذپذیری پدران و مادران در میان فرزندان خود گفت و گوی مداوم و دوطرفه به همراه پذیرفتن آن چه هست و آنچه آرزو می كند، است. تنها در این صورت است كه اعتماد فرزندان جلب می شود و با اعتماد به نفس بالا به جنگ آسیب ها و مشكل ها می روند.
*از:فاطمه دهقان نیری (گروه پژوهش و تحلیل خبری)
پژوهشم**9294**9283**2054
۰ نفر