۱۹ مهر ۱۳۹۴، ۲۰:۳۱
کد خبر: 81795025
T T
۰ نفر
ویژگی ممتاز حافظ از نظر رهبر انقلاب

تهران-ایرنا- پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، در یادداشتی گرامیداشت حافظ شیرازی در بیانات رهبر معظم انقلاب را به‌ مناسبت «روز حافظ» منتشر كرد.

به گزارش ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، متن كامل این یادداشت به این شرح است:
بیستم مهرماه، قرین و همنیشن نام شاعری است كه مهرش در عمق جان مردم این سرزمین نشسته و شعرش در ذهن و بر زبان ایشان جاری است. شاعری كه متعلق به همه‌ قرن‌ها و محبوب همه‌ی قشرهاست.

* امامِ غزل
حافظ و غزلیاتش اگرچه در تاریخ شهره و شناخته‌شده‌اند، اما هم او و هم شعرش آن‌چنان‌كه سزاوار است، شناخته نشده‌اند. حافظ ستاره‌ی درخشنده‌ی غزل و زبان فارسی است و پشت سر تمام غزل‌هایش، قرآن در دل خانه‌های بسیاری نشانده شده است. اما عدم اهتمام به معرفی و شناساندن این شاعر حكیم و فقدان درك قامت شعر و مضامین بلند او، غزلش را دستمایه‌ سطحی‌نگری كرده و گاهی شخصیت او را از حكیمی عالم به رند میكده‌نشینی تنزل داده است.
بی‌تردید پیش‌درآمد چنین غفلتی، عدم التفات به هویت فرهنگی و به‌دنبال آن، ادبیات و شعر است. امر تأسف‌آوری است كه به اعتقاد بسیاری از افراد عام و خاص، فرهنگ مقوله‌ی مهمی نیست و هنرهایی نظیر شعر بیشتر وجهه‌ی سرگرمی و تشریفاتی دارند. اما رهبر فرزانه‌ی انقلاب در تبیین اهمیت شعر و كاركرد اجتماعی آن می‌فرمایند: «شعر، حافظِ هویت ملی است، حافظ هویت ملی. هویت ملت‌ها عبارت است از مشخصه‌های فرهنگی آن‌ها و مزیت‌های فرهنگی آن‌ها. این هویت فرهنگی یك ملت را تشكیل می‌دهد. این هویت فرهنگی، اصل است. اگر چنانچه این از یك ملتی گرفته بشود، این ملت هضم خواهد شد؛ یعنی در واقع به‌معنای حقیقی كلمه نابود خواهد شد. حالا در یك مشخصه‌ جغرافیایی قرار می‌گیرد، اما چیزی نیست. هست، اما بودن او مثل نبودن است. هویت فرهنگی، همه‌ی حیات یك مجموعه و یك ملت است. شعر می‌تواند این هویت فرهنگی را هم تقویت كند و غنی كند و تغذیه كند؛ كه در باب هویت فرهنگی هم باز به شعرای تاریخ خودمان كه نگاه می‌كنیم (زبان‌آوران بزرگ)، می‌بینیم پیام‌های این‌ها خیلی باارزش است: پیام توحید است، پیام خداباوری است، پیام درستكاری است. [...] انصافاً شعر فارسی (بوستان سعدی، شاهنامه‌ی فردوسی، خمسه‌ی نظامی، دیوان حافظ، مثنوی مولوی) پر از حكمت است. [...] این‌ها توانسته یك هویتی برای ملت ما تعریف كند و این را هم به شما عرض بكنم: ما هرچه امتیاز داریم، ناشی از همین هویت فرهنگی است»(21 تیر 1393)
* حافظ، انسانی وارسته
درك این جایگاه از هویت فرهنگی، ادبیات و شعر، مسوولیتی را در قبال پیام و شخصیت شاعران بزرگ و قله‌های شعر و زبان فارسی و به‌طور ویژه، خواجه شمس‌الدین محمدبن‌بهاءالدین حافظ شیرازی ایجاب می‌كند. بدیهی است با تأمل و تعمق در اشعار شاعرانی چون حافظ، علاوه بر ایجاد درك درست از او و پیامش، زمینه‌ی فزونی بر معرفت جامعه‌ی خود و فرهنگ كشورمان نیز فراهم می‌شود.
شاعری كه رهبر انقلاب برای معرفی شخصیت برجسته‌ی او می‌فرمایند: «منظور من از حافظ، آن شخصیتی است كه از حافظ در تاریخ ماندگار است؛ یعنی آن بخش اصلی و عمده‌ی عمر حافظ كه بخش پایانی عمر اوست. [...] حافظ در اقلاً ثلث آخر زندگی‌اش، یك انسان وارسته و والاست. اولاً یك عالم زمانه است؛ یعنی درس‌خوانده و تحصیل‌كرده و مدرسه‌رفته است. فقه و حدیث و كلام و تفسیر و ادب فارسی و ادب عربی را آموخته. حتی آن‌چنان‌كه حدس زده می‌شود، از اصطلاحاتی كه در نجوم و غیره به كار رفته، در این علوم هم دستی داشته و تحصیلی كرده، یك عالم است. این عالم، بساط علم‌فروشی و زهدفروشی و دین‌فروشی را هرگز نگسترده، كه آن روز چنین بساط‌هایی رواج داشته. این عالم در بخش عمده‌ای از عمرش، راه سلوك و عرفان را هم پیموده. در اینكه وابسته‌ی به فرقه‌ای از متصوفه هم نیست، شاید شكی نباشد. یعنی هیچ‌یك از فرق متصوفه، نمی‌توانند ادعا كنند كه حافظ جزء سلسله‌ی آن‌هاست، زیرا كه برای او هیچ مرشدی، شیخی، قطبی بیان نشده»(28 آبان 1367)
همچنین ایشان در جای دیگری، به تعبیر خودشان در ارادت و ادای احساس مسئولیت در برابر پیام، فرهنگ و جهان‌بینی این شاعر وارسته می‌گویند: «بنده جهان‌بینی حافظ را جهان‌بینی عرفانی می‌دانم. بلاشك حافظ یك عارف است»(28 آبان 1367)
علاوه ‌بر تشریح این موضوع در سخنرانی كنگره‌ی حافظ، بر این سخن خود مصادیقی از اشعار حافظ شیرازی را ذكر كرده و از عشق به‌عنوان «بارزترین مظهر این جهان‌بینی در كلام حافظ»(28 آبان 1367) یاد می‌كنند.
از سویی دیگر، ایشان در معرفی وجاهت معرفت این غزل‌سرای قرن هشتم تصریح می‌كنند: «حافظ اگر افتخار نمی‌كرد به حافظ قرآن بودن، تخلص خودش را حافظ نمی‌گذاشت»(24 مرداد 1390). سخنی كه حافظ در شعر خود نیز به آن تصریح می‌كند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در باب آشنایی حافظ با قرآن اظهار می‌كنند كه قرابت غزل حافظ با قرآن برای آن‌ها كه به قرآن آَشنایند و با آن انس دارند، مبرهن است.
*بیت‌الغزل معرفت
رهبر انقلاب پیرامون معارف بلندی كه در شعر حافظ وجود دارد، معتقدند: «این معارف هم فقط با هنرمند بودن به دست نمی‌آید، بلكه یك پشتوانه‌ی فلسفی و فكری لازم دارد. باید متكا یا نقطه‌ی عزیمت و خاستگاهی از اندیشه‌ی والا، این درك هنری و سپس تبیین هنری را پشتیبانی كند»(1 مرداد 1380)
و در سخن دیگری معارف شعر حافظ را این‌گونه شرح می‌دهند: «قرآن درس همیشگی زندگی انسان است و دیوان حافظ مستفاد از قرآن است و خود او اعتراف می‌كند كه نكات قرآنی را آموخته و زبان خودش را به آن‌ها گشوده است. پس محتوای شعر حافظ آنجا كه از جنبه‌ی شعری محض خارج می‌شود و قدم در وادی بیان معارف و اخلاقیات می‌گذارد، یك گنجینه و ذخیره است برای ملت ما امروز و نسل‌های آینده و همچنین برای ملت‌های دیگر، چون معارف والای انسانی مرز نمی‌شناسد. پس بزرگداشت از حافظ، بزرگداشت از فرهنگ قرآنی و اسلامی و ایرانی است و بزرگداشت از آن اندیشه‌های نابی است كه در این دیوان كوچك گردآوری شده و به بهترین و شیواترین زبان، ادا شده است»(28 آبان 1367)
رهبر ادیب انقلاب در دیدارهای نیمه‌ی ماه رمضان همواره شاعران را به اندیشه و حكمت شاعر رهمنون كرده‌اند؛ آنچه در حافظ و سعدی به‌غایت است، تا جایی كه می‌توان از آن‌ها به‌عنوان حكیم یاد كرد. به فرموده‌ی ایشان: «این است كه كسی مثل سعدی را، كسی مثل حافظ را، كسی مثل صائب را به قله می‌رساند. حكمت، اندیشه‌ی حكیمانه، مسائل لازم برای آموختن به انسان‌ها، این‌ها را فهمیدن و در شعر گنجاندن و بیان كردن (كه معارف دینی و معارف انسانی و سبك زندگی جزء برترین‌هایش است)، این‌ها مسوولیت‌های شاعر است»(1 مرداد 1392)
*لطف سخنش
حافظ شاعری است كه لفظ و معنا را در كنار قالب و محتوا با هم به اوج رسانده و اگر در معنای سخن او اختلاف‌نظرهایی وجود دارد، در قوت غزل او اندكی تردید نیست. چنان‌كه رهبر انقلاب می‌فرمایند: «لطافت و نازكی در غزل، به طور طبیعی منافات دارد با طبیعت استحكام و محكم بودن شعر كه در قصیده مشاهده می‌شود، حالا ما شعری را اگر پیدا كردیم كه با این‌كه غزل هست، از لحاظ استحكام الفاظ، كوچكترین نقیصه‌ای ندارد؛ این شكل شعر، برترین است. اگر غزلی را ما یافتیم كه علاوه بر لطف سخن و لطافت كلمات، از یك استحكام و استواری هم برخوردار است- به طوری كه نمی‌توان جای هیچ كلمه‌ای از كلمات آن را عوض كرد یا چیزی به آن افزود یا چیزی از آن كاست - باید استنتاج كنیم كه این غزل، این سخن، در حد اوج است و در دیوان حافظ، از این قبیل بسیار است.»(28 آبان 1367)
حافظ زیركانه و استادانه برای بیان پیام خود از قالب غزل بهره گرفته است؛ قالبی از شعر كه مردم بیش از سایرین با آن مأنوس هستند و از همین‌روست كه غزل‌های او این‌گونه سال‌های متمادی در جان‌ها و اذهان رسوخ كرده و پیام او بر ذهنیت مردم در گذشته تا امروز اثرگذار بوده است.
از سویی دیگر، غزل حافظ واجد صفات برجسته‌ی دیگری نیز هست كه رهبر انقلاب در سخنرانی مطولی در بزرگداشت این شاعر، از آن‌ها به‌طور مبسوط یاد می‌كند: قدرت تصویر در شعر، شورآفرینی، مضامین فراوان، كم‌گویی و گزیده‌گویی، روانی، صیقل‌زدگی الفاظ، گوش‌نوازی كلمات، معانی رمزگونه، تركیبات بسیار شیرین و... از جمله‌ی آن‌هاست.(28 آبان 1367)
البته باید اذعان كرد كه غالب غزلیات حافظ متصف به این صفات برجسته هستند و در میان اشعار او می‌توان نمونه‌هایی را یافت كه به‌لحاظ محتوا، مصداق برجستگی‌های گفته‌شده نباشند.

*اقتدا به حافظ
به هر ترتیب، حافظ زنده است به شعر و شعر او زنده است به قرآنی كه در سینه دارد. غزل امروز شاهد وفور استعدادهاست كه اگر حافظ و معارفش را به‌شایستگی بشناسد و چنین راهی را برگزیند، بی‌گمان سعادتمند خواهد شد. رهبر انقلاب نیز بر این باورند كه با اتخاذ تدابیری، امروز نیز می‌توان به قله‌ها و ستاره‌های درخشانی در این عرصه دست یافت. در این سال‌ها، خود ایشان به این مهم همت كرده‌اند. دیدارهای سالیانه‌ ایشان با شعرا نه‌تنها تاكیدی بر اهمیت شعر به‌عنوان حافظ هویت فرهنگی است، بلكه تلاش عالمانه‌ای است در هدایت شاعران به راهی كه بزرگان شعر یا به قول ایشان، ائمه علیهم‌السلام شعر طی كرده‌اند.
ندیدم خوش‌تر از شعر تو حافظ / به قرآنی كه اندر سینه داری
سیام(1)**3070**1449