۲۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۳۳
کد خبر: 81840451
T T
۰ نفر
باندهاي قاچاق انسان در كمين مهاجران افغان

پايگاه خبري تحليلي عصر هامون مطلبي با عنوان 'باندهاي قاچاق انسان در كمين مهاجران افغان/ دلخوشي هايي كه در آتش خوش خيالي مي سوزند' منتشر كرده است.

دراين مطلب آمده است: مرزهاي استان سيستان و بلوچستان سال‌ها است كه با پديده باندهاي قاچاق انسان روبه‌رو است. فرقي نمي‌كند اين مرزها شرقي‌ترين نقطه باشد يا غربي‌ترين؛ نقاط كور مرزهاي ايران جولانگاه خوبي است براي قاچاق كردن انسان‌ها.
به گزارش عصرهامون، يك بار 15نفره با پژو 405 مي‌روند سفر و تفريح اما پيك‌نيك نمي‌روند؛ اين شيوه عجيب مهاجرت غيرقانوني به استان سيستان و بلوچستان است و فقط هنگامي ديده مي‌شوند كه تصادف‌هاي مرگبار آنها را زودتر از آنچه بايد از ماشين بيرون مي‌كشد. خبرهايي از تصادف جاده‌اي خودروهايي كه بيشتر از 12نفر سرنشين دارند معمولا تعجب مردم را برمي‌انگيزد كه چرا و چگونه مي‌شود اين همه آدم را در يك ماشين جا داد؟ انجام اين‌كارها معمولا زيرنظر يك شبكه با هدايت يك سرگروه كه يك قاچاقچي حرفه‌اي است انجام مي‌شود.
مرزهاي استان سيستان و بلوچستان سال‌ها است كه با پديده باندهاي قاچاق انسان روبه‌رو است. فرقي نمي‌كند اين مرزها شرقي‌ترين نقطه باشد يا غربي‌ترين؛ نقاط كور مرزهاي ايران جولانگاه خوبي است براي قاچاق كردن انسان‌ها.
مهاجرت بي‌رويه اتباع كشورهاي خارجي به ويژه افغانستان، پاكستان و عراق به ايران طي سالهاي اخير، مشكلاتي را به وجود آورده و بي تدبيري برخي مسوولان امر و ضعف قوانين موجود امروز به پيدايش معضلات بسياري از جانب اتباع خارجي منجر شده است به نحوي كه اينك كنترل و مهار آن فارغ از صرف وقت و هزينه‌هاي سنگين به برنامه‌ريزي‌هاي كارشناسي و عملياتي نياز دارد.
در واقع مهاجرت وسيع افغان‌ها به ايران قدمتي به عمر جمهوري اسلامي دارد. موج اوليه اين مهاجرت، پس از اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهير شوروي صورت گرفت. در اين دوران مهاجران در شهرهاي مختلف ساكن شدند و در كنار ساير مردم زندگي كرده و از بسياري از حقوق و مزايا برخوردار بودند.
به نظر مي‌رسد كه ايران با چنين رويه‌اي مستعد مهاجرپذيري از كشورهاي خارجي باشد و شايد وجود مرزهاي گسترده آبي و خاكي با كشورهاي همسايه، ارزان بودن نيروي كار خارجي و سوء استفاده برخي كارفرمايان در جايگزيني اتباع بيگانه به جاي نيروهاي جوان جوياي كار و فارغ التحصيلان از مهمترين علل افزايش حضور مهاجرين خارجي در كشورمان به شمار آيد.
در كنار مسائل گفته شده آنچه بيشتر از همه مشكل‌ساز بود. ورود و حضور غيرقانوني گروه وسيعي از افغان‌ها در ايران بود كه پيامدهاي بسياري در حوزه اقتصادي، فرهنگي، سياسي و امنيتي ايجاد كرد. در ادامه برخي از اين پيامدها را مرور مي‌كنيم.
علت ورود مهاجرين چيست؟
بيشتر مهاجرين خارجي از كشورهايي هستند كه از شرايط مطلوب اقتصادي برخوردار نيستند و بر همين اساس در ازاي دريافت كمترين حقوق و دستمزد و بدون بهره‌مندي از مزاياي بيمه حاضر به انجام كار مي‌شوند به گونه‌اي كه اين مساله امروز به عاملي براي تشويق كارفرمايان به استفاده از مهاجرين خارجي به عنوان نيروي كار ارزان قيمت مبدل شده است.
فارغ از اين مساله حضور اتباع خارجي غيرمجاز در كشورمان تنها به كشورهاي همسايه عراق و افغانستان و پاكستان محدود نمي شود و كشورهاي آذربايجان، بنگلادش و تركيه را هم دربرمي‌گيرد.
به گفته كارشناسان، اقامت اين افراد 90درصد براي كار است و غالبا در كلان شهرهايي همچون تهران، مشهد، اصفهان و شيراز مستقر هستند، اين افراد كه به صورت غيرقانوني با هدف كار در ايران و اشتغال در بخش‌هاي خدماتي يا صنعتي از مرزهاي استان سيستان و بلوچستان وارد كشور مي شوند عمدتا از طريق قاچاقچيان به ساير استانهاي كشور براي اشتغال منتقل و گاها در پي گزارشهاي مردمي شناسايي و دستگير مي شوند.
آسيب‌پذير شدن امنيت مناطق مرزي
ورود و خروج غيرقانوني مهاجران، سبب پايين آمدن ضريب امنيت در مرزها مي‌شود و مشكلات امنيتي و سياسي بسياري براي كشور ايجاد مي‌كند.
علاوه بر اين گسترش هرج و مرج در مرزها كنترل مرزها را دشوارتر كرده و دولت مي‌بايست هزينه زيادي براي تأمين امنيت اين مناطق بپردازد.
مسئله ديگري كه ورود و خروج غيرقانوني اين مهاجران به دنبال دارد اين است كه اغلب اين افراد مخفيانه و به صورت قاچاقي و غيرقانوني وارد ايران مي‌شوند و مسئله قاچاق انسان را ايجاد مي‌كنند.
علاوه بر اين، مهاجرت غيرقانوني به عنوان فعاليت سودآور مطرح مي‌شود. مهاجرت غيرقانوني توسط باندهاي تبهكار، سازمان‌دهي مي‌شود. باندهاي مستقر در خارج، اين كار را به يك فعاليت تجاري بسيار منطقي و منظم تبديل كرده‌اند.
حاشيه‌نشيني
از جمله تبعات منفي حضور غيرقانوني افغان‌ها در ايران، گسترش حاشيه‌نشيني در شهرهاي مختلف است.
از جمله دلايلي كه باعث شده آنها حاشيه شهرها را انتخاب كنند، وجود منازل مسكوني با اجاره‌‌بهاي كمتر از نقاط مركزي شهر، دور بودن از قوانين و مقررات سختگيرانه حاكم در مركز شهر، اشباع نقاط مركزي شهر از جمعيت و ... بوده است.
اغلب اين مهاجران به دليل فقر به حاشيه‌نشيني روي آورده‌اند كه اين امر نه تنها سبب ايجاد چشم‌اندازهاي نامناسب در شهرها مي‌شود بلكه در اين مناطق امكانات بهداشتي در سطح بسيار پاييني است كه براي خود مهاجران نيز مشكلات بسياري ايجاد مي‌كند.
تغيير در ساختار و تركيب جمعيت
برخي از تبعات منفي حضور غيرقانوني افغان‌ها ناشي از سبك زندگي متفاوت خانواده‌هاي افغانستاني و ايراني است. به عنوان مثال سن ازدواج در بين جوانان ايراني بالا رفته، خانواده‌ها اغلب تمايل به داشتن يك يا دو فرزند دارند و علاوه بر اينها آمار طلاق در بين خانواده‌هاي ايراني بالاست.
در مقابل اغلب افغان‌ستاني‌ها به ارزش‌هاي خانواده‌هاي مهاجر افغان، شاهد ازدواج‌هاي زودهنگام دختران و پسران، گرايش به داشتن فرزندان بيشتر و منفي دانستن پديده طلاق هستيم و در صورتي كه روند حضور غيرقانوني مهاجران افغان كنترل نشود، ممكن است در سال‌هاي آينده در تركيب جمعيتي كشور مؤثر شود.
يك‌و‌نيم ميليون نفر در ايران غير قانوني حضور دارند
گفته مي‌شود در حال حاضر تقريباً يك و نيم ميليون نفر در كشور به صورت غيرقانوني ساكن هستند.
اگر به اين تعداد، مهاجران قانوني و مهاجران افغان ساكن در پاكستان را هم اضافه كنيم تعداد قابل توجهي خواهند بود كه مسلماً در حل بسياري از مسائل ايران افغانستان نقش مهمي ايفا خواهند كرد.
البته در اين مسير نخبگان دانشگاهي و حوزوي افغانستاني كه در ايران تحصيل كرده‌اند نقش مهمي خواهند داشت و با سازماندهي افغان‌ها و ترغيب آنها براي بازگشت به وطنشان مي‌توانند نقش مهمي در تعيين سرنوشت خود ايفا كنند.
8006/6081