۳۰ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۵
کد خبر: 81887604
T T
۰ نفر
يلدا در استان مركزي، جلوه اي از غناي فرهنگي و پيوست هاي قوي اجتماعي

اراك - ايرنا -از ديرباز ايرانيان طولاني ترين شب سال را با عنوان چله و يا يلدا پاس داشته اند و اين فرصت را با خميرمايه هاي فرهنگي اصيل آذين داده اند به طوريكه اين مناسبت به عنوان نمادي از ايجاد همگرايي اجتماعي و پيوست هاي قومي و خانوادگي شناخته شده است.

آئين باستاني يلدا در جاي جاي ايران و استان مركزي يادگاري از خردورزي و الفت ايرانيان است و هر آنچه از اين رسم كهن سينه به سينه به ما رسيده به عنوان گنجينه اي غني از درس هاي آموزنده اخلاقي و راه و رسم زندگي است.
يلدا ، واژه اي سرياني و به معناي «ولادت» است كه در فرهنگ ايران باستان به معناي ولادت خورشيد (مهر و ميترا) به نشان شكست ناپذيري آمده است.
پيشينيان ايران زمين در باورشان اعتقاد راسخي به نور و روشنايي داشتند و از سوي ديگر تاريكي و ظلمت را ناپاك مي دانستند و از اين روي است كه شب چله را كه طولاني ترين شب سال است با اجتماع كنار هم و محافل گرم و دوستانه، با زينت روشنايي تا طلوع خورشيد سپري مي كردند.
دركتاب آيين ها و جشن هاي كهن ايران امروز، نوشته محمود روح الاميني آمده است: دي ماه در ايران كهن چهار جشن را در برمي گرفته كه شامل نخستين روز ،روزهاي هشتم، پانزدهم و بيست و سوم اين ماه بوده و آنچه اينك به ما يادگار رسيده، آئيني است كه به آخرين شب پاييز و نخستين شب زمستان، پايان قوس و درازترين شب سال موسوم است.
در ايران كهن هر يك از سي روز ماه، نامي ويژه داشته كه نام فرشتگان است، نام دوازده ماه سال نيز در ميان آن هاست و هرگاه نام روز و ماهي همسان مي شده جشني به پا مي كردند كه يكي از اين جشن هاي بزرگ در نخستين شب زمستان بوده است.
آئين هاي يلدايي هر كدام فلسفه و تعاريف عميقي دارد كه ريشه در فرهنگ و باورهاي غني ايران باستان داشته و در ريشه يابي انگيزه هاي پايداري اين رسم شايد بتوان به باورهاي ديني كهن در شب زايش خورشيد، تضاد نور و اهريمن تاريكي در بلنداي طولاني ترين شب سال و پايان برداشت محصول كشاورزان و آغاز فصل استراحت آنان به عنوان شگون و بركت در فرا رسيدن فصل سرما اشاره كرد.
رفتارها و مناسك يلدا بر اساس مستندات موجود، در رديف جشن هاي خانوادگي تمام عيار تقسيم بندي مي شود كه علاوه بر كارويژه هاي تفنن و سرگرمي، پيام ها و آموزهاي زيادي را در ارزش و اهميت پيوندهاي عاطفي و همگرايي اعضاي خانواده، توجه به پند بزرگان و احترام به ريش سفيدان و سالمندان، احترام به حوزه دانايي و فكر با بازي هاي فكري و اشعار نغز دارد.
ابوريحان بيروني از آيين روز اول دي ماه با عنوان خرم روز نام برده كه در دستگاه حكومتي و پادشاهي با جاه و جلال برگزار مي شده است اما نامي از يلدا نبرده است و شايد علت آن اين است كه خرم روز آئيني تشريفاتي و حكومتي بوده در حالي كه يلدا در كانون خانواده، با محبت و صميمت تا پاسي از شب به صورت غيررسمي برگزار مي شده است.
پيشينيان ايران زمين در اين شب سفره اي رنگين از انواع خوراكي ها را ضميمه محافل گرمشان مي كردند كه هر كدام از اين خوردني ها شامل هندوانه، خربزه، انار، سيب، خرمالو و برگه هاي خشك ساير ميوه ها معنايي نمادين داشته است.
اين آئين با گذر زمان دستخوش تغييراتي شده و با تاثيرپذيري از خرده فرهنگ هاي بومي تعاريف و قرائت هاي متنوع از آن
در مناطق مختلف ايران به يادگار مانده است كه اين تنوع در رسوم در استان مركزي نيز وجود دارد.
يلدا در استان مركزي نيز همانند ساير مناطق كشور با رنگ بوي فرهنگ بومي درسه شب با نام هاي چله بزرگه، چله وسطي و چله كوچيكه برگزارمي شود و اين ايام به عنوان فرصتي براي تقويت همدلي، ديد و بازديد اقوام نزديك و گفت و شنودهاي شيرين است.
در اين آئين ها معمولا اقوام در منزل بزرگ و سالخورده فاميل جمع مي شوند و ضمن اداي احترام با برنامه هاي شاد و فرهنگي، با تدارك سيني كه معمولا از هفت نوع خوراكي و تنقلات محلي نظير كشمش، نخود بو داده، انواع تخمه و ميوه ها به ويژه هندوانه و انار پر شده تا پاسي از شب را با هم مي گذرانند.
مشاعره، گرفتن فال حافظ و بازي هاي محلي، شاهنامه خواني و نقل داستان هاي اصيل و كهن از برنامه هاي شب يلدا در استان مركزي است كه معمولا با دعاي شكرانه سلامت و پاسداشت نعمت هاي خدا همراه است.
يكي از رسم هاي يلدايي كه كم و بيش در مناطق روستايي رايج است، قرباني كردن گوسفند در خانه بزرگ فاميل است كه بخشي از گوشت آن به نيت سلامت تقسيم مي شود و بخش ديگر براي پخت غذاهاي آن شب مصرف مي شود.
شوقات گويي ، فال كوزه و نقل روايت از برنامه هاي يلدايي مهم در استان مركزي به شمار مي رود ، گوسفند قرباني اين شب اتليك نام دارد و اين گوسفند توسط ميزبان شب چله از فصل تابستان انتخاب و جداسازي شده و پروار مي شود و در شب چله سر بريده مي شود.
در مناطق روستايي شهرستان ساوه از توابع استان مركزي رسم هديه فرستادن خانواده داماد براي عروس هنوز رسم است، اين هدايا معمولا در طبقي با تزئين چيده مي شود و همراه با شام، ميوه و شيريني توسط پيكي براي عروس فرستاده مي شود و خانواده عروس نيزدر عوض آن با هدف حرمت گذاري به خانواده داماد هدايايي كه معمولا دستكش و يا جورابي پشمين است پيشكش مي كنند.
در اين شب دل و جگر گوسفند با سيب زميني به عنوان غذاي ويژه تفت داده مي شود كه به آن جزلاق مي گويند و معمولا با نوعي نوشيدني محلي و طبيعي از انگور كه به شيره رب شهرت دارد تناول مي شود.
در برخي از روستاهاي مامونيه نيز ضمن سربريدن گوسفند اتليك كله و پاچه آن را به عنوان شام دسته جمعي طبخ كرده و با اقوام مي خورند.
در روستاي چناقچي بالا از توابع ساوه نيز كه يكي از كانون هاي ارمني نشين استان مركزي محسوب مي شود در اين شب ارامنه ساكن و مهاجر در كليسا جمع مي شوند و پس از آيين نيايش و دعا، تازه دامادها در حياط كليسا آتش روشن مي كنند و از روي آن مي پرند.
برخي از مناطق روستايي شهرستان محلات از توابع استان مركزي نيز در شبهاي چله محفل محبت خانواده ها با شاهنامه خواني و يا كتاب امير ارسلان نامدار زينت مي گيرد و در مناطق چهل زر و نيمور اين شهرستان نيز هفت خوراكي سيني يلدا از تنقلاتي است كه با حرف سين شروع مي شود و معمولا در اين سيني سنجد، سيب، سبزي، سمنو و سركه يافت مي شود.
در كنار اين خوردني ها كدو حلوايي آب پز و لبو نيز به عنوان دسر به چشم مي خورد كه گاه با زردك و قيسي زردآلو نيز همراه است.
اما يلدا در مناطق شهري استان مركزي دچار تغييرات زيادي شده و بيشتر به شب نشيني مدرن و امروزي با تنقلات فانتزي بدل شده اما هنوز رنگ و بوي حافظ خواني و شاهنامه خواني، بازگويي قصص قرآني و روايات بزرگان ادب و دين در اين محافل زنده است.
هنوز در بسياري از خانواده هاي اصيل اراكي و استان مركزي بزرگترهاي فاميل به عنوان گنجينه اي ارزشمند قصه ها و متل هاي محلي را با شور و حرارت خاص براي نسل هاي جديد تعريف مي كنند كه از جمله آن ها مي توان به قصه كردعلي به كوه، تله گرگ، ريزعلي، پيرزن نخ ريس و كوسه ناقالدي و شاه و دزد نام برد كه هر كدام درس هاي ارزنده اي را با خود دارد.
گاه زينت بخش شب هاي يلدايي استان مركزي اشعار كار و يا سرگرمي هاي محلي است كه عمده كارگردانان آنها زنان و دختران هستند ودر برخي مناطق روستايي استان مركزي هنوز رسم تخم مرغ شكني با هدف دور كردن چشم بد از فاميل در درازترين شب سال انجام مي شود و دختران دم بخت نيز در برخي از مناطق كميجان و فراهان رسم فال كوزه را با هدف بخت گشايي و خوشبختي به صورت نمادين اجرا مي كنند.
در شهرستان خمين نيز مردم معتقدند كه بايد خوردني هايي مانند هندوانه، انار، سيب، به، انگور سر سفره چله باشد و علاوه بر اينها، ترشي پياز و ترشي سير هم در شب يلدا در خمين مرسوم است و مردم اين شهرستان اين ميوه ها و خوردني ها را نشانه بركت و سلامتي مي دانند.
خشكباري مانند برگه هلو و زردآلو، انجير خشك، سنجد و كشمش ، نخودچي ، كدو حلوايي پخته شده و گندم برشته ، تخم هندوانه و آفتابگردان نيز در شب يلدا استفاده مي شوند.
درگويش روستاييان شب يلدا معروف به« شو اول زمستن» است و از قديم رسم بر اين بوده است كه مردم اين روستا هادرشب يلدا مقداري برف با شيره ي انگور مخلوط كرده و مي خوردند.
يكي ازمحاسن شب يلدا اين است كه بهانه اي است براي بيان و انتقال پندها و تجربه هاي ارزشمند پدربزرگ ها و مادربزرگ ها به فرزندان و نوه ها و بسياري از تعاليم اجتماعي و فرهنگي را نسل جديد مي توانند از تجربه هاي بزرگترهاي خود دريافت كنند و بياموزند.
از ديگر رسوم خمين در شب يلدا اين است كه به مناسبت فرا رسيدن شب يلدا معمولا خانواده هايي كه پسرشان نامزد دارد، انواع آجيل، شيريني و ميوه هاي فصل از جمله هنداوانه و انار را همراه با هداياي در بسته هاي آذين بندي شده يك شب قبل از شب يلدا به خانه عروس مي برند و در شب يلدا عروس را به خانه خودشان دعوت مي كنند.
در شب يلدا دختران و پسران جوان به حافظ تافل مي زنند و پدربزرگ ها اشعار و غزليات حافظ را براي فرزندان و نوه هاي خود قرائت مي كنند.
6013/6012