دراين گفت و گو كه با سهيلاجلودارزاده نماينده اصلاح طلب مجالس پنجم، ششم و هفتم در شماره پنجشنبه 10 دي 1394 هجري خورشيدي منتشر شد، آمده است: «اصلاح طلبان دهه ٧٠» و «اصلاح طلبان دهه ٩٠»، تفاوت ها در كجاست؟ اصلاح طلبان امروز چه دغدغه هاي جديدي نسبت به اصلاح طلبان ديروز دارند؟ قهر اصلاح طلبان با انتخابات در سه دوره اخير چه توفاني را براي آنها به ارمغان آورد. اينها سوالاتي است كه سهيلاجلودارزاده، نماينده اصلاح طلب مجالس پنجم، ششم و هفتم به آنها پاسخ مي دهد.
از اشتباه اصلاح طلبان در مورد ترك صحنه سياسي كشور مي گويد و از كار درست آنها در بازگشت همراه با انسجام ياد مي كند. تنها راه موفقيت اصلاح طلبان امروز را كه از نگاه او «پخته تر» شده اند تكرار تجربه سال ٩٢ مي داند. سهيلاجلودارزاده اما خوشبين هم هست. خوشبين به اينكه تركيب مجلس آينده چيزي شبيه به مجلس پنجم خواهد بود و برچسب «اعتدالي» را بر پيشاني خواهد داشت.
او اما در ميان مجالس پس از انقلاب«مجلس ششم» را از همه مجالس موفق تر مي داند. مجلسي كه تصميمات مهم اقتصادي را گرفت كه از نگاه او اگر ادامه مي يافت شرايط بهتر هم مي شد. او اما حسرت سال هاي پس از مجلس ششم را مي خورد كه تصميمات با بي تدبيري مواجه شد و مسير ناتمام ماند.
حالااو مي گويد بايد تجربه سال ٩٢ تكرار شود تا مجلسي قوي شكل بگيرد. متن گفت وگوي «اعتماد» با جلودارزاده را در ادامه مي خوانيد: سهيلاجلودارزاده اي كه امروز مقابل ما نشسته است چه تفاوتي با **سهيلاجلودارزاده مجلس پنجم، ششم و هفتم دارد و دغدغه هاي امروزش چه تفاوتي با دغدغه هاي گذشته دارد؟
از جاي خوبي شروع كرديد. به طور قطع اولين دغدغه اي كه امروز براي من در اولويت قرار دارد «نجات كشور» و «برون رفت» از شرايط فعلي است. با پشت سر گذاشتن مساله برجام و برداشته شدن تحريم ها بايد يك تلاش جدي و همه جانبه از سوي همه نيروها در راستاي بازسازي كشور صورت پذيرد. در مرحله اول «مديريت كشور» و در مرحله دوم «اقتصاد» بايد مورد بازسازي قرار گيرد.
امروز از يك سو با خيل عظيمي از بيكاران تحصيلكرده و افراد بازمانده از تحصيل و از سوي ديگر با تعطيلي درصد بالايي از «مراكز توليدي» و «بحران ها» و «آسيب هاي اجتماعي» روبه رو هستيم كه رفع همه آنها نيازمند يك مديريت قوي و منسجم است. در كنار همه اينها برنامه اقتصاد مقاومتي هم وجود دارد كه اگر همه زيربناها اصلاح نشود نمي شود آن را پيش برد، بايد عوامل مخرب را از بين برد تا بتوانيم برنامه اقتصاد مقاومتي را پيش ببريم.
** اين مواردي كه گفتيد همه دغدغه هاي امروز شماست. كمي از دغدغه هاي گذشته خود بگوييد. مي خواهيم گذشته را با امروز مقايسه كنيم؟
زماني كه من نماينده مجلس پنجم بودم مهم ترين دغدغه آن روزهايم برون رفت از شرايط بسته سياسي بود و اينكه حاكميت بر اساس انتخاب مردم اداره شود. در آن دوران ما تلاش كرديم تا فضاي تك حزبي را بشكنيم و تكثر سياسي و فضاي آزاد را بر مطبوعات حاكم كنيم.
زماني كه به مجلس ششم رسيديم تا حد خوبي اين برنامه ها عملي شده و در آن مرحله بود كه توسعه اقتصادي شكل گرفت. بدهي هاي كشور تسويه شد و به سراغ برنامه ريزي و تعيين اولويت هاي توسعه رفتيم. يكي از مهم ترين برنامه هاي مجلس ششم توسعه فرآورده هاي نفتي و پتروشيمي بود كه مي توانست خوراك صنايع ديگر را تهيه كند. حتي امروز هم يكي از عوامل بقا در اقتصاد ما در چنين شرايط تحريم همين برنامه اي بود كه نمايندگان مجلس ششم آن را پيگيري كردند و در اولويت قرار دادند.
اگر در سال هاي گذشته فارغ از هوچي گري هاي سياسي به همان فرمول شايسته سالاري و تشنج زدايي در سياست خارجي وفادار مانده بوديم بي شك امروز دست كم «پايداري در ساختار اقتصادي» را داشتم. متاسفانه امروز همه اينها را از دست داده ايم. ما در مجلس پنجم به اين سمت خيز برداشتيم و در مجلس ششم تقريبا واردش شديم، هم بدهي ها را تسويه كرديم و هم صندوق ذخيره ارزي تشكيل شد. وقتي مجلس ششم به پايان رسيد ٤٣ ميليارد دلار موجودي صندوق ذخيره ارزي بود.
** پس با اين حساب مي توانيم بگوييم مجلس ششم يكي از موفق ترين مجلس هاي پس از انقلاب بوده است؟
دقيقا همين طور است. واقعيت اين است كه مجلس چهارم و پنجم همزمان با دوران سازندگي بود كه در آن زمان دولت وقت با گرفتن وام هاي خارجي كشور را پيش برد و در واقع باز پرداخت وام ها به مجلس ششم رسيد.
در دوران اصلاحات بود كه بازپرداخت بدهي ها انجام شد و چشم انداز ٢٠ ساله تهيه و حركت به سمت آن آغاز شد. همزمان توسعه تجارت و صنايع زيربنايي و حمايت از صادرات غيرنفتي مطرح و مورد حمايت قرار گرفت و بسياري از اقداماتي كه مي توانست شرايط را براي اقتصاد توسعه يافته فراهم كند فراهم بود اما سونامي آمد كه تقريبا همه آن برنامه ها را نابود و كشور را به عقب راند.
**خب تكليف اين سونامي مشخص است. در مورد اين دولت و حمايت هاي اصولگرايان از آن هم زياد صحبت شده است. من مي خواهم بدانم در اين عقبگردي كه در سال هاي گذشته در كشور حاكم شد مجلس هايي كه همزمان با اين دولت روي كار بودند چقدر در اين عقبگرد نقش داشتند؟
البته من دولت احمدي نژاد را اصولگرا نمي دانم. به عقيده من جريان احمدي نژاد بر موج و قطار اصولگرايي سوار شد اما در مسير هيچ اصولي حركت نكرد. اما در مورد مجلس هايي كه همزمان با دوران دولت قبل روي كار بودند بايد بگويم آنها فريب خوردند. يك بخشي از مجلس در آن دوران همراه احمدي نژاد بود و يك بخش ديگر شايد به دليل مسائل سياسي و حفظ قدرت يا فريب خورد يا ترجيح داد خود را به فريب خوردگي بزند.
** البته مجلس وقت در دوسال آخر دولت دهم كمي از آن فضا فاصله گرفت و منتقد دولت شد؟
در دو سال آخر ديگر مشخص بود كه اين سيل آنها را هم با خود خواهد برد و از همين رو بود كه مقابل احمدي نژاد قد علم كردند كه ديگر براي جبران خيلي دير شده بود.
** در مورد نقش نظارتي مجلس بر كارهاي دولت نظرتان چيست؟ بسياري معتقدند مجلس به طور فاحشي چشمش را بر اشتباهات و تخلفات دولت سابق بست در حالي كه در دولت يازدهم با استناد بر همين نقش حتي در مقابل كارها و برنامه هاي دولت سنگ اندازي مي كنند. مجلس چقدر مي توانست جلوي هزينه هايي كه در دولت سابق بر كشور تحميل كرد را بگيرد؟
چهار يا پنج سال طول كشيد تا اين هشدار در مجلس احساس شود. مجلس در دوره اول و بخش هايي از دوره دوم احمدي نژاد خودش هم تحت تاثير فضايي بود كه جريان احمدي نژاد ايجاد كرده بود و در واقع دچار جوزدگي شده بود. زماني كه مجلس متوجه شد خودش هم تحت تاثير فضاي غير واقعي قرار گرفته است و بايد به واقعيت بازگردد و مسير را اصلاح كند ديگر دير شده بود.
از سوي ديگر دولت احمدي نژاد هم دچار غرور زيادي شده بود و حاضر نبود حرف مجلس را بپذيرد از همين رو بود كه در دو سال آخر درگيري ها و تنش ها ميان دولت و مجلس به اوج خود رسيد. مجلس دير به فكر اين افتاد كه بايد از نقش نظارتي اش استفاده كند و جلوي تخريب كشور را بگيرد. هم كار از كار گذشته بود و هم دولت حاضر نبود حرف مجلس را بپذيرد. واقعيت اين است كه احمدي نژاد زاييده اصولگرايي بود.
** پس از مجلس ششم، سه مجلس تشكيل شد كه به طور كامل در دست اصولگرايان بود. عدم حضور اصلاح طلبان و مشاركت پايين مردم در انتخابات، باعث شد كه اصلاح طلبان نقش كمتري داشته باشند. اين موضوع را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
بعد از ماجراهاي مجلس ششم اصلاح طلبان نبايد به اين راحتي صحنه را ترك مي كردند. من در آن زمان خودم در صحنه ماندم و براي خودم تمرين كردم. من براي رسيدن به قدرت يا چاپلوسي قدرت در صحنه نماندم كما اينكه برخي اين گونه فكر مي كنند. من معتقدم وقتي ما به جمهوريت اعتقاد داريم نبايد با انتخابات كه نماد دموكراسي و جمهوريت است قهر كنيم.
با وجود همه مشكلات بايد در صحنه بمانيم و تمرين دموكراسي كنيم. من به ياد دارم در ملاقاتي كه با رييس مجلس فنلاند كه يك خانم بود داشتم در مورد موانع دموكراسي صحبت مي كردم و بحث به مشكلاتي كه اصلاح طلبان داشتند رسيد و او به من گفت ما نود سال تجربه دموكراسي داشتيم و بعد از نود سال توانستيم دموكراسي را به طور كامل در كشورمان مستقر كنيم شما كه تازه شروع كرده ايد و نبايد نااميد شويد و صحنه را ترك كنيد، بايد صبور بود تا دوران گذار طي شود.
**خب در سال ٩٢ اصلاح طلبان اين تجربه را پشت سر گذاشتند. با وجود مسائلي كه بعد از سال ٨٨ به وجود آمده بود قهر با انتخابات را كنار گذاشتند و براي نجات كشور قواي خود را در حمايت از كانديداي حداقلي بسيج كردند و توانستند پيروز شوند.
اما به عقيده من حسن روحاني شعارهايش حداكثري بود. در سال ٩٢ اهدافي كه حسن روحاني در زمينه توسعه سياسي و توسعه اقتصادي و روابط خارجي مطرح كرده بود شعارهاي حداكثري و نكاتي بود كه مد نظر همه اصلاح طلبان بود. آن حركت بسيار درخشان بود و نتيجه درخشاني هم داشت و تنها دليل موفقيت، اتحاد اصلاح طلبان بود. من به ياد دارم در سال ٩٢ با من براي فعاليت در ستادها تماس گرفته مي شد اما من به همه اعلام كردم تا زماني كه ائتلاف شكل نگيرد و با يك كانديدا وارد ميدان نشويم من پا در هيچ ستادي نخواهم گذاشت. در واقع همه اصلاح طلبان همين فكر را داشتند. اتحاد و انسجام رمز پيروزي اصلاح طلبان در سال ٩٢ بود.
** فكر مي كنيد با تكيه بر اين تجربه، اصلاح طلبان چقدر مي توانند در انتخابات مجلس پيروز باشند؟
اصلاح طلبان با تكيه بر تجربه سال ٩٢ و تشخيص دادن وزن سياسي خودشان مي توانند نتيجه خوبي را كسب كنند. اصلاح طلبان بايد همه تلاش خود را به كار گيرند تا از صحنه سياسي كشور حذف نشوند.
**فكر مي كنيد فضا براي تكرار تجربه خرداد ٩٢ در اسفند ٩٤ مهياست؟
اصلاح طلبان راهي جز اين ندارند و به عقيده من به اين سمت هم خواهند رفت. شايد اصلاح طلبان با دو ليست يعني يك ليست «اصلاح طلبان» و يك ليست «حاميان دولت» روبه رو باشند كه برآيند آن تشكيل يك مجلس معتدل باشد. اصولگرايان هم دو ليست خواهند داشت، «تندروها» و «اصولگرايان سنتي» با يك درصدي از اشتراكات. اين سو هم اصلاح طلبان و حاميان دولت يا همان حزب اعتدال و توسعه است با يك درصدي اشتراكات. با اين اوصاف اين احتمال وجود دارد كه مجلسي مشابه مجلس پنجم شكل بگيرد.
همه اين مسائل را اگر در كنار چالش هايي همچون مساله رد صلاحيت ها بگذاريم من مجلس آينده را چيزي شبيه مجلس پنجم مي بينم. اما مساله مديريت هم بسيار حايز اهميت است، اگر اصلاح طلبان مديريت خوبي نداشته باشند همه چيز را از دست خواهند داد. اصلاح طلبان فقط يك راه براي پيروزي دارند و آن روشي است كه در سال ٩٢ در پيش گرفتند.
** از نظر شما اگر مجلس آينده شبيه مجلس پنجم شود برآوردتان اين است كه اين اتفاق خوب است؟ قطعا همين طور است. مجلس پنجم مجلس خوبي بود، يك مجلس تكنوكرات با يك اقليت قوي كه بعدها اصلاح طلبان را تشكيل داد. مجلسي اين گونه قطعا هم به نفع كشور است و هم به نفع اصلاح طلبان. اگر شايسته سالاري در تهيه ليست اصلاح طلبان مدنظر قرار گيرد نزديك شدن به چنين مجلسي هم محتمل تر خواهد بود. مردم همه به افراد شايسته اعتماد خواهند كرد و به آنها راي خواهند داد. حتي اگر چهره هاي شاخص اصلاح طلبان هم رد صلاحيت شدند بايد عقلاو شايستگان را در ليست قرار دهند تا پيروز ميدان باشند.
** وزير كشور گفته است براي تاييد صلاحيت ها با شوراي نگهبان رايزني خواهد كرد. چقدر اميدوار هستيد كه دولت بتواند اين چالش بزرگ اصلاح طلبان را تا حدي رفع كند؟
خيلي اميدوارم. من معتقدم شرايط كشور همه را مجبور خواهد كرد كه عاقلانه تصميم بگيرند. مانند كاري كه بر سر برجام انجام شد و بسياري برخلاف ميل باطني شان برجام را پذيرفتند زيرا شرايط و مصلحت كشور اين گونه اقتضا مي كرد. فكر مي كنم موضوع انتخابات هم چنين شرايطي داشته باشد.
**در اين دوره زنان براي گرفتن كرسي هاي بيشتري تلاش مي كنند. فكر مي كنيد چقدر لازم است چهره مردانه مجلس تغيير كند؟
امروز زنان كشور ما شرايط خوبي ندارند. حتي زنان اصولگرا هم كه شعار غالب شان حفظ نظام خانواده بود، ناموفق بودند زيرا نه ميزان طلاق كم شد و نه بسياري از معضلاتي كه نظام خانواده را تهديد مي كند رفع شده است. در واقع علل وجود چنين مشكلاتي نبود زنان در كميسيون هاي تخصصي است.
** عملكرد زنان مجلس را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
تعداد زنان در اين دور مجلس خيلي كم بود و فشارهاي جناحي خودشان هم روي عملكردشان تاثير داشت.
**شما سابقه كار تشكيلاتي داريد. امروز بسياري از اصلاح طلبان معتقدند بايد به سمت سيستم حزبي حركت كرد و احزاب را قوي كرد. نظر شما در اين مورد چيست؟
اصلاراه نجات كشور رفتن به همين سمت است. يكي از الزامات جمهوري وجود احزاب متنوع در كشور است. همه مردم بايد در گروه ها و احزاب مختلف دسته بندي شوند و احزاب و گروه ها نظرات و عقايدشان را بيان كنند تا مردم بتوانند از ميان آنها بهترين را انتخاب كنند.
بايد نظرات مختلف مطرح شود تا بهترين نظر آشكار شود و مردم آن را انتخاب كنند. كساني كه اجازه نمي دهند احزاب در كشور تشكيل شود به سرنوشت دموكراسي و جمهوريت در ايران خيانت مي كنند. كشور ما به خوبي داشت پيش مي رفت اما برخي اتفاقات در سال هاي اخير و بگير و ببندها شرايط را به عقب برگرداند.
**فكر مي كنيد اصلاح طلباني كه به قول شما پخته شده اند، بتوانند با اعتداليون به يك تشكيلات منسجم برسند؟
چرا كه نه؟ اگر شرايط اين گونه اقتضا كند و منافع ما در اين باشد مي توان اين مسير را انتخاب كرد. نبايد هميشه در گذشته ماند. مطلق گرايي كمكي به ما نخواهد كرد. شكي نيست كه گاهي كار كردن با برخي خيانت محسوب مي شود، مثلادولتي كه كشتي مملكت را زير آب مي برد كار كردن با آن خيانت است وليكن گاهي مي توان براي منافع كشور با برخي جريانات كار مشترك انجام داد. حفظ اصول بايد براي ما ملاك باشد.
اما مي توان روش ها را تغيير داد، مثل كاري كه نظام بر سر برجام انجام داد: اصول خود را حفظ كرد اما با مذاكره توانست مشكلات را حل كند. نوآوري در عملكرد را نبايد نفي كرد. ما بايد همان قدر كه به تشنج زدايي در سياست خارجي اعتقاد داريم به تشنج زدايي در سياست داخلي هم اعتقاد داشته باشيم. هر كارزار انتخاباتي براي من يك تلاش براي بالابردن سطح آگاهي جامعه است و از اين ديد به انتخابات نگاه مي كنم.
*منبع: روزنامه اعتماد
**گروه اطلاع رساني**9368**9131
تهران-ايرنا- روزنامه اعتماد در صفحه سياست با سهيلاجلودارزاده در مورد تفاوت ها و شباهت هاي اصلاح طلبان دهه ٧٠ و دهه ٩٠ به گفت و گو پرداخت.