فرزند هايقان موسسيان به خبرنگار ايرنا گفت: « بايد بگويم خيانت هاي منافقين به كشور جبران ناپذير است. من در سال 1360 پدر و برادرم را به فاصله سه ماه از يكديگر از دست دادم . آنها بي دليل و بي رحمانه، پدر و برادرم را در خيابان، هدف حملات كور خود قرار دادند و براي هميشه ما را داغدار كردند.»
سال 1360 يادآور روزهاي پرتلاطم تاريخ سياسي ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي است. در آن ايام، در حالي كه صدام بخشي از خاك ايران را اشغال كرده و مردم در حال نبرد با دشمن بعثي براي بازپس گيري سرزمين خود بودند، گروهك كوردل منافقين از درون كشور به شورش عليه نظام جمهوري اسلامي برخاسته و با تشكيل خانه هاي تيمي، اقدام به مبارزه مسلحانه و ترور شخصيتهاي انقلابي و مردم عادي كرده بودند.
درهمين روزها بود كه خانههاي تيمي منافقين يكي پس از ديگري شكل مي گرفت و در آن مكانها،نقشه هاي ترور و بمبگذاري طرح ريزي مي شد.
با وجود آنكه بسياري از اين خانه هاي تيمي با تلاش و هوشياري مردم و نيروهاي انقلابي شناسايي ومنهدم شده بود اما آنان با نقشه هاي شوم خود پي در پي برادران و پدران ما را به شهادت مي رساندند.
فرزند هايقان موسسيان شهادت برادر و پدر خود را چنين بازگو مي كند: « ...ابتدا برادرم، ادموند به شهادت رسيد. وي در جريان درگيري منافقين بر اثر اصابت گلوله به شكمش مقابل مسجد الجواد در ميدان هفتم تير تهران شهيد شد.»
او مي گويد برادرش متولد 1341 بود و در زمان شهادت هنوز به سن 20 سالگي نرسيده بود.
ادموند فرزند دوم خانواده بود. برادر بزرگش مي گويد: او خيلي رفتارهاي سنجيدهاي داشت. به ورزش علاقمند بود ودر كنار تحصيل به ورزش بدنسازي و كاراته مبادرت مي ورزيد و تا جايي كه مي توانست در فعاليتهاي انقلابي هم شركت مي كرد.
او مي افزايد: يادم مي آيد ادموند با كمك دوستانش سركوچه خانه مان سنگر درست ميكرد.
ادموند در خرداد 60، در دوران متشنج فضاي سياسي كشور كه به دليل عزل بني صدر ايجاد شده بود در يك روز شلوغ و پردرگيري كه با تجمع اعضاي گروهك منافقين در ميدان 7 تير ايجاد شده بود، در حالي كه مادرش را جستجو مي كرد، به شهادت رسيد.
برادر ادموند مي گويد: مادرم در آن ساعت شلوغ براي خريدي به ميدان هفت تير رفته بود و ادموند براي يافتن مادر به محل درگيري و تيراندازي رفت اما ديگر بازنگشت.
او خاطرات جالبي هم از برادر شهيدش دارد. از جمله مي گويد: ... ادموند كه كودك بود هميشه از بابانوئل مي ترسيد. او هميشه از مادر ميخواست تا شبها همه در و پنجرهها را ببندد تا بابانوئل نتواند به خانه بيايد. وقتي به او مي گفتيم كه بابانوئل ترس ندارد چون همه بچهها را دوست دارد و به آنها كادو ميدهد، ادموند ميگفت: من نه كادو مي خواهم و نه دوست دارم بابانوئل را ببينم.
برادر ادموند مي گويد: حالا از آن زمان، سالهاي زيادي مي گذرد و من هر سال در شب كريسمس - 25 دسامبر سالروز ولادت حضرت عيسي (ع)- وقتي بابانوئل را ميبينم، ياد ادموند ميافتم و گريه ميكنم.
** پدر مي دانست بزودي به ديدار فرزند شهيدش مي رود
اين فرزند شهيد در ادامه مي گويد: تنها سه ماه از شهادت ادموند گذشته بود كه در شهريور همان سال پدرم نيز در راه بازگشت به خانه در حادثه اي ديگر در جريان تيراندازي منافقين به شهادت رسيد.
او مي افزايد: هنوز مادرم لباس سياه به تن داشت. در آن زمان، برادران پاسدار يك خانه تيمي را در كوچه مان تحت محاصره قرار داده و از همسايهها خواسته بودند تا از خانههايشان خارج نشوند، اما پدرم علي رغم اصرار مادر كه از او مي خواست به خانه نيايد؛ به خانه آمد تا ما تنها نمانيم و در راه بازگشت نيز شهيد شد.
فرزند شهيد هايقان موسسيان مي گويد: پدرم بعد ازشهادت برادرم آرام و قرار نداشت. گويا ميدانست بزودي به ديدار او ميرود...
هايقان موسسيان در 1306 در شهر سلماس آذربايجان غربي متولد شده بود. او پس از گذراندن دوران كودكي و نوجواني به تهران مهاجرت و در سال 1338 ازدواج كرد. حاصل اين ازدواج 3فرزند پسر بود.
فرزندش مي گويد: پدرم هميشه اوقات فراغتش را دركنار خانواده بود و به مطالعه علاقه زيادي داشت. اهل معاشرت بود و تلاش مي كرد تا حد توان به امور مردم رسيدگي كند.
او مي افزايد: با شهادت پدر بار ديگر ضربه سختي به ما وارد شد. در آن زمان برادر كوچكم تنها سه سال سن داشت. از دست دادن پدر و برادرم براي مادر هم اصلا قابل تحمل نبود و ما روزهاي بسيار سختي را سپري كرديم.
اين هموطن مسيحي تاكيد مي كند: من به اين دليل و دلايل بسيار باز هم مي گويم خيانت هاي سركردههاي منافقين جبران ناپذير است.
اجتمام**9136**1551
خانواده شهيدان ادموند وهايقان موسسيان:
منافقين لذت كريسمس را از خانواده هاي مسيحي ايران گرفتند
۱۰ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۵۱
کد خبر:
81901054
تهران- ايرنا - فردا - جمعه - اول ژانويه و آغاز سال 2016 ميلادي است و از روزها پيش، مسيحيان در كشورهاي مختلف از جمله ايران به استقبال اين ايام رفته اند، اما خانواده شهيدان ادموند و هايقان موسسيان از مسيحيان ارمني ايران مي گويند كه گروهك منافقين با ترور پدر و برادرشان در دهه 60 هجري شمسي، سالهاست لذت كريسمس را از آنها گرفته اند.