۵ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۱۰
کد خبر: 81934591
T T
۰ نفر

نگاه چین به خاورمیانه؛ سیاست در خدمت اقتصاد

۵ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۱۰
کد خبر: 81934591
نگاه چین به خاورمیانه؛ سیاست در خدمت اقتصاد

تهران-ایرنا-جمع بندی سفر تازه رئیس جمهوری چین به خاورمیانه نشان می دهد كه در محیط پرچالش منطقه، سیاست چینی ها ترجیح همكاری های اقتصادی بر دیگر عرصه هاست. اینگونه است كه هم منافع و حضورش در منطقه حفظ می شود و هم از پیامدهای منفی تنش ها در امان می ماند.

عربستان، مصر و ایران؛ پایتخت های این سه كشور از میانه هفته گذشته تا اوایل هفته جاری میزبان شی جین پینگ رئیس جمهوری چین بود. این نخستین سفر وی به منطقه خاورمیانه در حدود سه سالی است كه به قدرت رسیده است. این سفر در زمانی انجام شد كه چندین رویداد مهم منطقه ای و بین المللی بر اهمیت آن افزود. از جمله آن می توان به اجرایی شدن برجام و لغو تحریم های بین المللی علیه ایران، مناقشه ایران و عربستان، شصتمین سال برقراری روابط چین با كشورهای عربی و انتشار اولین سند دیپلماسی در چین در قبال كشورهای عربی، اشاره كرد.
در تحلیل رویكرد چین به خاورمیانه به چند نكته باید توجه داشت:
1-خاورمیانه و خلیج فارس سرشار از منابع غنی انرژی است و بیشترین نفت چین را دو كشور عربستان و ایران تامین می كنند. علاوه بر این ها خاورمیانه بهترین بازار برای كالاهای چینی بوده است. چین به عنوان دومین قدرت برتر اقتصادی جهان، با چشم انداز تبدیل شدن به نخستین قدرت جهان طی سال های آینده، به شدت تلاش دارد كه حضور پر رنگ خود را در بازارهای پر سود خاورمیانه، پر رنگ تر و تثبیت كند. در این چارچوب وجود امنیت و ثبات، شرط لازم برای پیشبرد اهداف اقتصادی چین، در خاورمیانه پر تنش و منازعه است.
در این میان استراتژی چین در قبال خاورمیانه، پرهیز از ورود به منازعات و اجتناب از حمایت از طرف های درگیر در چالش های این منطقه بوده است. چین همواره ترجیح داده است در این منطقه نوعی سیاست محتاطانه ای را در پیش بگیرد. بویژه آنكه تجربه حضور كشورهای غربی در سالهای اخیر در خاورمیانه، بیشتر بر پایه مداخلات نظامی و پیگیری سیاستهای امپریالیستی در منطقه بوده و این وضعیت نوعی از نگرش های ضد غربی را در منطقه ایجاد كرده است.
چینی ها به دنبال توسعه همكاری های اقتصادی هستند و كمتر وارد چالش های سیاسی می شوند و از این راه نفوذ و حضورشان را افزایش می دهند؛ چراكه وقتی قدرت اقتصادی یك كشور بیشینه می شود، زمینه ساز افزایش قدرت سیاسی آن نیز خواهد شد.
در فضای كنونی كه كشورهای دنیا به دنبال رقابت های سیاسی و امنیتی هستند، چین از این خلا بهترین استفاده را می كند و خیلی آرام به دنبال ارتقای جایگاه خود از طریق همكاری های اقتصادی است. زبان اقتصاد یا به عبارت بهتر، زبان تجار، همه فهم است. دو تاجر بر اساس منطق اقتصاد و بازار، به رغم وجود تعارض های دینی، قومی یا فرهنگی، می توانند با هم گفت و گو و معامله كنند.
2- نوع قراردادهای امضا شده در سفر شی جین پینگ به سه كشور عربستان و مصر و ایران هم كه به نوعی ترسیم كننده و پی ریزی كننده چارچوب همكاری آینده چین با این كشورهاست، نشان می دهد كه همچنان اقتصاد محور این همكاری هاست. در سفر شی جین پینگ به ریاض، 14 یادداشت تفاهم میان دو طرف در زمینه همكاری های اقتصادی و تكنولوژیك امضا شد. هم چنین ریاض یادداشت تفاهمی را برای ایجاد تاسیسات هسته ای در عربستان، با چین امضا كرد و دو طرف برای ادامه مذاكرات درباره مبارزه با تروریسم توافق كردند.
رئیس جمهوری چین هدف از سفرش به قاهره را نیز تقویت روابط دو كشور و همكاری در زمینه های علمی و تقویت همكاری های فرهنگی و گردشگری دانست. وی هم چنین به ورود بیش از 20 شركت چینی برای سرمایه گذاری در مصر و 15 پروژه همكاری بین دو كشور در زمینه برق، راه و زیرساخت ها به ارزش 115 میلیارد دلار اشاره كرد.
دستاورد سفر شی جین پینگ به همراه هئیت بلند پایه و 800 نفر از مقام های دولتی چین به ایران نیز امضای 17 سند همكاری در زمینه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، علمی و فناوری بود.علاوه بر آن درباره روابط استراتژیك دو كشور یك سند جامع 25 ساله تنظیم شد و دو كشور توافق كردند كه ظرف 10 سال آینده سطح تعاملات خود را تا 600 میلیارد دلار افزایش دهند.
نگاه چین به ایران و در كل كشورهای خاورمیانه در یك چارچوب كلی تر نیز قابل بررسی است. راهبرد «یك كمربند-یك جاده» كه سال گذشته در نهادهای تصمیم گیری چین به تصویب رسید، برنامه ای استراتژیك در سیاست خارجی چین محسوب می شود. این پروژه در برگیرنده طرح جاده ابریشم دوگانه چین است. این طرح علاوه بر توسعه زیر ساخت های سرزمینی و فرا سرزمینی حمل و نقل ریلی، دریایی و جاده ای و خطوط لوله انتقال نفت و گاز شامل مشاركت های مالی و استفاده از پول رسمی چین در معاملات و بسیاری دیگر از پروژه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در مسیر طراحی شده چینی هاست.
بطور كلی با نگاه دقیق تر به دستاوردها و قراردادهای به امضا رسیده در این سه سفر می توان باز هم به این نتیجه رسید كه هنوز هم اقتصاد، محور اصلی روابط چین با كشورهای خاورمیانه است. حتی اگر هم حكمرانان چینی، مقاصد سیاسی در سر دارند، باز هم این هدف از كانال اقتصاد می گذرد.
3-عده ای معتقدند كه چین در كنار توسعه روابط اقتصادی خود با كشورهای منطقه كم كم در صدد تعریف یك شخصیت و جایگاه سیاسی جدید برای خود و نقش آفرینی به عنوان یك قدرت سیاسی است. چین یك قدرت جهانی است و بسیار طبیعی است اگر در پی دست یافتن به قدرت بیشتر در زمینه ها و حوزه های دیگر بخصوص سیاست نیز باشد.
چین اولین سند دیپلماسی در قبال كشورهای عربی را در 13 ژانویه 2016، یعنی درست ده روز قبل از سفر به ریاض و قاهره منتشر كرد و این نشان از این دارد كه پكن از این به بعد به كل دنیای عرب به عنوان حوزه منافع خود می نگرد.
هرچند در این سند تازه منتشر شده هم، حجم بخش مربوط به سرمایه گذاری و همكاری های اقتصادی بیش از دو برابر فصل مربوط به همكاری در زمینه صلح و امنیت بین المللی است اما درج این موضوع خود نشان از تغییر رویكرد چین دارد. همكاری های امنیتی كه بیشتر درباره موضوع مبارزه با تروریسم و لزوم همكاری های عربی – چینی است، در این حوزه تنظیم شده است.
اما نكته این جاست كه نگاه چین در حوزه سیاسی كاملا برگرفته از رفتار اقتصادی اش است. چین تمایل دارد در منازعات چند لایه و پیچیده ی خاورمیانه ، نگاه جانبدارانه ای نسبت به هیچ یك از طرف های درگیر نداشته باشد و در عین حال با همه تعامل داشته باشد. بهترین شاهد مثال این مدعا، سفر شی در اوج مناقشات بین ریاض و تهران، به هر دوی این پایتخت هاست. چین در صدد است كه از طریق اتخاذ استراتژی بی طرفانه و تعامل با تمام كشورهای مهم در خاورمیانه ، یك شخصیت میانجی و طرف ثالث برای خود تعریف كند و از این طریق به عنوان یك دولت مورد احترام برای تمامی كشورها در خاورمیانه شناخته شود. به عبارت بهتر، به نظر می رسد حداقل در كوتاه مدت و میان مدت هم چنان اقتصاد، محور اصلی رابطه چین و كشورهای خاورمیانه باشد.
شاید بتوان پیام سفر اخیر رئیس جمهوری چین به منطقه را در این كلام از قول چینی ها بیان كرد كه «خاورمیانه آرام و با ثبات باش تا ما به تجارت بپردازیم.»
*از:سیده سمانه سعادت آگاه (گروه پژوهش و تحلیل خبری)
پژوهشم**س.س**2054