۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۹:۴۱
کد خبر: 82077592
T T
۰ نفر

برخورد هوشمندانه با فضاي مجازي

۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۹:۴۱
کد خبر: 82077592
برخورد هوشمندانه با فضاي مجازي

تهران- ايرنا- روزنامه جام جم در صفحه فرهنگ و رسانه درباره كاركردهاي سياسي دنياي مجازي با اكبر نصراللهي استاد و مدرس ارتباطات گفت و گو كرد و در بخشي از مقدمه اين مطلب آورد: «دو انتخابات اخير نشان داد، فضاي مجازي علاوه بر پتانسيل‌هاي بالقوه و بالفعل شناخته‌شده‌اش، كاركرد ديگري هم در ايران دارد و آن، ارائه خدمات به عالم سياست و سياستمداران است.»

در اين گفت و گو كه در شماره سه شنبه 28 ارديبهشت 1395 خورشيدي منتشر شده است، مي خوانيم: آرام آرام باب همدلي و رفاقت گشوده مي‌شود ميان كنشگران سياسي و فضاي مجازي. حالا دست كم تعدادي از سياستمداران كشور به پاره‌اي از كاركردهاي شبكه‌هاي اجتماعي پي برده‌اند و در حد توان از اين قابليت‌ها و پتانسيل‌ها در جهت نيل به اهداف عموما سياسي خود كمال استفاده را مي‌برند؛ كاركردها و قابليت‌هايي كه البته بيش و كم همچنان و تا به امروز مغفول مانده است، عامدانه حتي. هنوز هم برخي از مسئولان و ارگان‌هاي متولي و مرتبط فضاي مجازي، چشم را بر واقعيات بسته و سر را به زير برف غفلت و ناديده انگاري فرو برده‌اند.
دكتر اكبر نصراللهي معتقد است بخشي از فعالان و گروه‌هاي سياسي از آن‌جا كه خود را بي‌نياز از كاركردها و ابزارهاي فضاي مجازي احساس مي‌كنند، اين فضا را به رسميت نمي‌شناسند. اين استاد و مدرس ارتباطات البته تاكيد مي‌كند كه كنشگران سياسي بايد پيوسته آرايش رسانه‌اي جامعه را رصد كرده و پيگير باشند وگرنه دچار خسران خواهند شد. كاركردها و قابليت‌هاي سياسي فضاي مجازي و نحوه تعامل سياستمداران با اين فضا بهانه گفت وگويي شد با دكتر اكبر نصراللهي؛ كه پيش از اين مديركل نظارت و ارزيابي اخبار و برنامه‌هاي سياسي سازمان صداوسيما بود. وي همچنين كتاب‌‌هايي را در حوزه رسانه و ارتباطات منتشر كرده است كه از آن جمله‌اند: «اصول خبر نويسي»، «جنگ رواني»، «مديريت پوشش اخبار بحران در رسانه‌هاي حرفه‌اي»، «راهنمايي پوشش خبري در رسانه‌ها».
دو انتخابات اخير نشان داد، فضاي مجازي علاوه بر پتانسيل‌هاي بالقوه و بالفعل شناخته‌شده‌اش، كاركرد ديگري هم در ايران دارد و آن، ارائه خدمات به عالم سياست و سياستمداران است. به نظر مي‌رسد، اين كاركرد تا به امروز مغفول مانده و چنان كه بايد و شايد، مورد توجه واقع نشده است.
شبكه‌هاي اجتماعي، كاركردهاي مختلفي در حوزه‌هاي گوناگون از جمله در حوزه سياسي دارند اما ما دير آن را كشف كرديم. البته بهتر است به جاي كلمه ما از واژه مسئولان و برخي سياستمداران استفاده شود. بعضي شخصيت‌هاي حقيقي و حقوقي، دير به اين كاركرد پي برده و زيان‌هاي زيادي متحمل شده‌اند. اين‌كه هر فرد حقيقي و حقوقي مثل كنشگران و احزاب و گروه‌هاي سياسي بخواهند هر چيزي را خودشان تجربه كنند، معقول، معمول و منطقي نيست.
استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي در كشورهاي مختلف تجربه شده است اين ابزار در برخي كشورها قبل از اين‌كه در كشور ما در انتخابات اخير تجربه شود، حتي سرنوشت انتخابات را تغيير داده‌ است. با اين حال، در كشور ما هيچ‌گاه اراده‌اي وجود نداشته تا اين شبكه‌ها به رسميت شناخته شده و توجه كافي به آنها شود. به اهميت اين رسانه‌ها پي برده‌ نشد و اگر هم درك شد، تصميم برآن بود كه به زبان آورده نشود.
هنوز هم برخي مسئولان و ارگان‌هايي كه بايد مسائل مربوط به فضاي مجازي را طرح و آناليز كنند، چشم‌ها را بر واقعيت‌ بسته و آن‌گونه كه بايد و شايد، با واقعيت تكنولوژي‌هاي ارتباطي بويژه فضاي مجازي برخورد نمي‌كنند.
**به نظر مي‌رسد، برخي طيف‌‌هاي سياسي زودتر به قابليت‌هاي فضاي مجازي پي برده باشند. آقاي دكتر، نگاه بدبينانه و به تعبير بهتر، هراس از فضاي مجازي برخي از كجا نشات مي‌گيرد؟
كاملا درست است؛ برخي گروه‌هاي سياسي و شخصيت‌ها از آن‌ نظر چندان فضاي مجازي و كاركردهايش را به رسميت نشناختند كه اصولا نيازي به اين فضا احساس نمي‌كردند. آنها گمان مي‌كردند، رسانه‌هاي رسمي برايشان كفايت مي‌كند. به عبارت بهتر، آرايش جديد رسانه‌اي را درك نكرده يا روي رسانه‌هاي رسمي حساب زيادي باز كرده بودند. كنشگران سياسي بايد به شكل مداوم، آرايش رسانه‌اي را رصد كنند و مدنظر قرار دهند.
مصرف رسانه‌اي مردم تغيير كرده و بايد به اين مهم، توجه ويژه داشت. با ورود يك ابزار رسانه‌اي، جامعه الزامي ندارد به همان رسانه‌هاي قديمي وفادار بماند. فضاي مجازي به كاربرش اين امكان را مي‌دهد كه در همه مكان‌ها و زمان‌ها به اخبار دسترسي آسان، سريع و ارزان و تقريبا داشته باشد و علاوه بر آن، راسا توليد محتوا كند، بدون آن‌كه مسئوليت چنداني متوجه‌اش باشد.
به شكل طبيعي، كنشگران سياسي هم علاقه دارند از اين فضا و امكاناتش استفاده كنند. تا حدود زيادي، امكانات و قابليت‌هاي فضاي مجازي، حالت چسبندگي و شيفتگي در كاربران به وجود آورده و آرام آرام، سياستمداران را هم درگير خود كرده است.
**با همه اين حرف‌ها تا همين اواخر، سياست‌هاي كلي بر مبناي ناديده گرفتن فضاي مجازي بود. برخي رسانه‌ها هم بنا را بر هشدار و ترساندن مخاطبان خود از اين فضا گذاشته بودند. آيا ممكن است سياستمداران جديدي كه از خدمات اين فضا در كارزار انتخاباتي بهره برده‌اند، از باب تعامل به اين فضا وارد شوند و بازتاب اين رويكرد در رسانه‌هاي رسمي هم مشاهده شود؟
با يك پديده چند نوع مي‌توان برخورد كرد؛ انكار و مقاومت، پذيرش با اكراه و در نهايت، استقبال و تعامل. به گمانم، نحوه برخورد با فضاي مجازي در ابتداي كار بيشتر از نوع انكار و مقاومت بوده است؛ در مرحله بعد هم پذيرش همراه با اكراه و از روي اجبار. همه اينها در حالي است كه از زاويه ديگر يعني تعامل مي‌توان از پتانسيل‌ها و قابليت‌هاي اين فضا نهايت استفاده را برد.
براي مثال، تلويزيون در مقام يك رسانه رسمي، قدرتمند و مسلط، مي‌تواند براي تهيه و انتشار خبرهايش در سطح گسترده و انتقال فوري و ارزان‌تر تصاوير و همچنين مشاركت دادن مخاطبان در توليد و پخش و گرفتن بازخورد، از اپليكيشن‌هاي موبايل بهره ببرد اما كاملا آشكار است كه رسانه ملي در برخي حوزه‌هاي گفته شده خودش را كاملا محروم يا استفاده حداقلي كرده است . بنابراين بايد پرسيد چرا رسانه‌هاي رسمي از اين ابزارهاي كارآمد استقبال نكرده،به چشم مكمل مناسب به آن نگاه نمي‌كنند؟
رسانه‌هاي رسمي هم مي‌توانند به مجازي‌ها به چشم يك مكمل بنگرند و ظرفيت‌هايش را در خدمت خود قرار دهند. مقاومت در اين حوزه و نديدن واقعيت‌ها، خسران بيشتر و گريز مخاطبان را موجب مي‌شود.
**به عنوان يك استاد و محقق و داراي سابقه مديريت طولاني در حوزه رسانه‌ها، چه پيشنهادهايي داريد براي رفع يا حداقل كمرنگ شدن هراس از فضاي مجازي؟
راه‌هاي مختلفي وجود دارد كه در يك جمله، «آگاه شدن از ظرفيت‌ها، فرصت‌ها و تهديدها و جايگاه و نقش ابزارهاي ارتباطي در آرايش جديد رسانه‌اي و آگاه كردن مردم و مسئولان در اين خصوص و بالا بردن سواد رسانه‌اي» را پيشنهاد مي‌كنم؛ اما راه‌هاي ديگري هم وجود دارد؛ راه اول، اطلاع‌رساني ويژگي‌ها و مختصات فضاي مجازي به عموم مردم است. بخشي از نگراني‌هاي جامعه حاصل كم‌اطلاعي و فقدان آگاهي است.
دوم، مشاركت افراد خوش نام سياسي و دانشگاهي و داراي سوابق مثبت و روشن در اين فضاست كه كاهش استرس و نگراني در افراد پروسواس و كاهش بدبيني و مجازي‌هراسي را موجب مي‌شود. نمونه بارزش هم فعاليت عزت‌الله ضرغامي در اينستاگرام و آقاي ظريف در توئيتر است. مشاركت فعال اين افراد، قدرت مانور افراد مساله‌دار و ناپاكي‌هاي اين عرصه را كم مي‌كند.
راه سوم، رسانه‌اي كردن فوايد و كاركردهاي مثبت اين فضا در كشور است؛ كاركردهايي مثل كاهش اسلام‌هراسي و ايران هراسي،كارآفريني، معرفي و فروش محصولات و آموزش و تسهيل و تسريع در ارتباط خانواده‌ها البته با روش متفاوت با قبل؛ فضاي مجازي را مي‌توان در خدمت تصحيح تصوير غلط از ايران و اسلام و بازتاب واقعيات و حقايق زندگي ايرانيان به افرادي كه در تيررس تبليغات يكسويه و غيرمنصفانه‌ هستند، قرار داد و اگر هوشمندانه، درست و همراه برنامه و سناريو باشد، جريان يكطرفه توليدات رسانه‌اي از غرب به جهان سوم، مركز به پيرامون و شمال به جنوب را تا حدودي كاهش داد.
**چه پيش‌بيني‌اي داريد از آينده شبكه‌هاي مجازي در كشورمان؟
شيفتگي و چسبندگي موجود به اين شبكه‌ها دايمي نيست و سرانجام روزي به پايان خواهد رسيد يا حداقل اين سرعت و شتاب را نخواهد داشت. در حال حاضر يك سونامي در استفاده از اين فضاها به‌وجود آمده است. يكي از عوامل موثر در اين چسبندگي، عملكرد رسانه‌هاي رسمي ماست كه با رخوت و تعلل در وظايف خودشان، مردم را به سوي رسانه‌هاي مجازي متمايل كرده‌اند.
**با توجه به كشف هر چند ديرهنگام قابليت‌هاي سياسي فضاي مجازي و شبكه‌هاي اجتماعي، آيا ممكن است سياستمداران بخصوص در ايام پيش از انتخابات به سرمايه‌گذاري روي اين فضاها متمايل شوند؟
سياست كلي و هدف نهايي سياستمداران، كسب، حفظ و افزايش قدرت است. بر اين اساس، از هر فرصت و ابزاري براي رسيدن به اين هدف استفاده مي‌كنند. اتفاقا نظام و حاكميت بايد در اين فضاي مبهم و نامشخص كه هر كس به دلخواه و هر مدلي كه دوست دارد از شبكه‌هاي اجتماعي بهره مي‌برد، ورود يابد و با وضع قانون جامع، استفاده از اين فضا را مديريت كند. تعطيل و مسدود كردن شبكه‌هاي اجتماعي حتي اگر دلايل موجهي داشته باشد، هزينه بسياري دارد.
**آيا چنين كاري شدني است؟
بله، حداقل با اين كار از اين به بعد تكليفمان با ابزارهاي جديد ارتباطي مشخص مي‌شود. نظام بايد بنشيند و طرحي جامع را در اين خصوص وضع و پياده كند. حتي اگر بخش‌هايي از اين طرح مشكل داشته باشد، بهتر از اين است كه هيچ چيز وجود نداشته باشد. در حال حاضر، رويكرد به فضاي مجازي سنتي است. نگاه حذفي و سلبي هم به هيچ عنوان جواب نمي‌دهد.
**تكنولوژي كار خودش را مي‌كند
چه بخواهيم و چه نه، چه دولت، حزب و تشكيلاتي دوست داشته باشد و چه نه، و چه در ايران باشد يا هر كشور ديگري، جبر تكنولوژي كار خودش را مي‌كند. يعني ابزار و تكنولوژي ارتباطي، شرايطي را به گونه‌اي پيش مي‌برد كه همه مجبور مي‌شوند خودشان را با آن تطبيق دهند. اين‌گونه نيست كه فضاي مجازي در كنترل يك فرد حقيقي يا حقوقي مثل دولت باشد.
سرعت، قدرت، جذابيت و فراگيري تكنولوژي‌هاي ارتباطي آن‌قدر زياد است كه دولت‌ها و ساير نهادها و تشكيلات را مجبور كند، به شكل يك واقعيت عيني به آن نگاه كنند. اگر دولت يا هر شخصيت حقيقي و حقوقي بموقع و بدون تاخير پي به كاركردهاي مثبت فضاي مجازي برده، از آن‌ نهايت استفاده را ببرد و در عين حال، تبعات منفي‌اش را دفع كند، برنده است.
**مردم معطل نخواهند ماند
اگر رسانه‌ها به خود بيايند و زودتر، فضاي جديد رسانه‌اي را درك كنند و با آن منطبق شوند، مردم هم ديگر تمايلي به رسانه‌هاي مجازي نخواهند داشت يا حداقل از شدت علاقه‌شان كاسته خواهد شد. اگر رسانه‌هاي رسمي كار خودشان را درست انجام ندهند، مردم معطل نخواهند ماند و به ساير رسانه‌ها مراجعه خواهند كرد.
واقعيت اين است كه بخش قابل توجه گرايش مردم به شبكه‌هاي اجتماعي به خود اين شبكه‌ها مرتبط نيست بلكه به نوع عمل رسانه‌هاي رسمي يعني مشاركت ندادن مردم در توليد و انتشار، توجه ناكافي به نيازهاي آنان، تعلل و تاخير در رساندن اخبار مورد نياز مردم و فاصله زياد زمان وقوع و زمان انتشار اخبار، نگاه يكطرفه، بالابه پايين و ادبيات نامناسب رسانه‌هاي رسمي مربوط است.
**يكبار براي هميشه
امروزه شيوع و گسترش شبكه‌هاي مجازي و شيفتگي و استقبال مردم به حدي است كه همه رسانه‌ها از تلگرام استفاده و در صفحه اول خود مردم را به پيوستن به آن دعوت مي‌كنند. بي‌ترديد فضاي مجازي يك رقيب و چالش جدي براي رسانه‌هاي رسمي است اما اگر به شكل هوشمندانه با آن برخورد شود، اين تهديد و چالش مي‌تواند يك فرصت باشد وگرنه به سونامي تبديل خواهد شد؛ بايد يك‌بار براي هميشه تكليف خودمان را با تكنولوژي‌هاي ارتباطي مشخص كنيم و به جاي انكار طولاني مدت و زيانبار واقعيت‌هاي آرايش رسانه‌اي جديد و تغيير ذائقه مصرف مردم، از تجربيات خود و ديگران بياموزيم و مواجهه درست، هوشمندانه، منفعت‌طلبانه و بموقع با آنها داشته باشيد.
*منبع: روزنامه جام جم
**گروه اطلاع رساني**9165**2002