محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی مشهور به ملاصدرا در پنجم مهر 951 خورشیدی در شیراز چشم به جهان گشود و در خانواده ای اندیشمند و عالم رشد و پرورش یافت، وی در كودكی به مكتب خانه رفت و روخوانی قرآن را نزد ملا احمد فرا گرفت و صرف و نحو را از ملا عبدالرزاق ابرقویی آموخت.
پس از مدتی این فیلسوف صدرایی به همراه خانواده به قزوین مهاجرت كرد و مسیر فراگیری علم و دانش را در پیش گرفت. آشنایی با دانشمندان برجسته ای مانند شیخ بهایی و میرداماد نقطه عطفی در زندگی او به شمار می رفت.
درایت و هوشیاری این عالم در كنار تلاش های فراوانش باعث شد، ملاصدرا در جوانی پس از آموختن دانش در رشته های ریاضی، نجوم، پزشكی و علوم اسلامی و تبحر در عرفان نظری، تفسیر، حدیث شناسی، حكمت های فلسفی شرق و غرب و ... به كسب درجه اجتهاد موفق شود اما نظریه های متفاوت وی در برخی مسائل فقهی با بعضی از دانشمندان اصفهان سبب اتهام بدعت گذاری در دین به او شد، به همین دلیل صدرالمتالهین به ناچار اصفهان را ترك كرد و با سكونت پنج ساله در روستای كهك قم به پژوهش و تحقیق خویش ادامه داد.
این دانشمند فقیه پس از چندین سال به وسیله حاكم ایالت فارس برای آموزش در مدرسه «خان» به شیراز دعوت شد و به فعالیت های علمی پرداخت. ملاصدرا همواره رستگاری انسان را در عمل به دین می دانست و خود نیز تلاش می كرد از این امر ارزشمند باز نماند.
این فیلسوف آثار گرانبهایی را از خود به یادگار گذاشت، از آن جمله می توان به رساله «فی مسئله القضاء و القدر» اشاره كرد كه در آن قضا را به معنی حكم خداوند و تغییر ناپذیر می داند و بیان می كند، قدر یا همان سرنوشت به دلیل تاثیر اعمال انسان می تواند تغییر یابد.
سرانجام ملاصدرا فیلسوف و مفسر توانا كه در حدیث شناسی كم نظیر بود، پس از سال ها پژوهش، آموزش و نگارش در زاویه های نهان علم فلسفه و آفرینش مكتب و اندیشه هایی تازه در 71 سالگی در بصره عراق چشم از جهان فروبست و به دیار حق شتافت.
نوآوری ها این اندیشمند بزرگ در فلسفه، بحث های وجودی وی و خلق حكمت متعالیه سبب شد به پاس این خدمت های كم نظیر، یكم خرداد را روز بزرگداشت این فیلسوف برجسته نامگذاری كنند.
«حمیدرضا شریعتمداری» عضو هیات علمی و رییس دانشكده فلسفه دانشگاه ادیان قم از ملاصدرا به عنوان یك نقطه عطف و حلقه ای مهم در تفكر فلسفی جهان اسلام یاد كرد و گفت: فارابی و ابن سینا از نخستین فیلسوفان جهان اسلام هستند كه بسیار مورد توجه او قرار گرفتند. از طرف دیگر ظهور و شكل گیری فلسفه اشراق به وسیله شهاب الدین سهروردی و ادامه آن در مدرسه های فلسفی و كلامی آن زمان و همچنین نظریه پردازی در زمینه عرفان و شكل گیری عرفان نظری كه با ابن عربی و شاگردان وی شروع شد، سه بستر نظری، عقلی و معرفتی كمك دهنده به شكل گیری رویكرد ملاصدرا در فلسفه هستند. در كنار این عامل ها آموزش هایی كه از كلام و تفسیر در مدرسه ها و مكتب های مختلف گذرانده بود، توانست یاری گر شكل گیری تفكر فلسفی این فیلسوف گرانمایه باشد.
عضو هیات علمی دانشگاه ادیان قم تصریح كرد: در این میان ملاصدرا با بهره گیری از كلام و تفسیر در كنار اندوخته های علمی و فكری خویش توانست با ایجاد ارتباط میان قرآن و عرفان این دو مقوله را با هم در آمیزد و با استفاده از حدیث های شیعی قوت بیشتری به رویكرد تلفیقی خویش ببخشد و اینگونه حكمت متعالیه یا فلسفه صدرایی را شكل بدهد. واژه حكمت متعالیه پیش از این متفكر توانا به وسیله دانشمندانی دیگر مانند شیخ الرئیس بوعلی سینا و خواجه نصیرالدین طوسی به كار رفته بود و آنان این حكمت را یك جریان فلسفی می دانستند كه به ذوق، شهود و عرفان توجه دارد و می خواهد میان فلسفه بحثی و ذوقی ارتباط برقرار كند. درباره بوعلی سینا باید گفت كه او به عنوان یك فیلسوف عقل گرا به این بحث ها توجه دارد. شیخ اشراق نیز فیلسوف كامل را فردی می داند كه هر دو راه را سپری كند و اینگونه باید گفت تركیب بایزید بسطامی و بوعلی سینا شاكله یك فیلسوف كامل است.
وی در ادامه توضیح داد: صدرالمتالهین تلاش كرد دیدگاه های این فیلسوفان را در یك دستگاه فلسفی واحد، منسجم سازد و یك هم سویی میان حقیقت های برهانی با ریاضت های باطنی، عرفانی، شهودی، قرآن و حدیث های موجود ایجاد كند كه در نهایت وی جمع تمام این موارد را حكمت متعالیه می داند. این حكمت برگرفته از نام كتاب مشهور ملاصدرا «الحكمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه» مشهور به اسفار است. همانطور كه شیخ اشراق به اعتبار كتاب حكمت الاشراق به این لقب شهرت یافت، ملاصدرا نیز به اعتبار اسفار این لقب را به خود اختصاص داد.
رییس دانشكده فلسفه دانشگاه ادیان قم یادآور شد: شاید در ابتدای امر با آثار فراوانی كه این فیلسوف برجسته از خود به یادگار گذاشته است و دیدگاه های مختلفی كه در آنها از حدیث، تفسیر، عرفان، فلسفه و ... مشاهده می شود، در مجموع بتوان چنین پنداشت كه در آثار وی تنوع وجود داشته است و در موارد زیادی با دیگران اختلاف نظر دارد اما باید گفت، مسایل اصلی و كلیدی در آثار وی به چشم می خورد كه مساله های فلسفی دیگری به آن متكی هستند.
شریعتمداری با اشاره به اندیشه های وجودی ملاصدرا گفت: در تفكر او، كلیدی ترین مفهوم وجود در برابر ماهیت بوده و اصلی ترین ماهیت، اصالت وجود یا تركیبی از اصالت و تشتت وجود است. موجودیت موجود و از عالی ترین موجودها كه خداوند است تا پایین ترین آنها كه هیولا نام دارد در اصل وجود مشترك هستند و آنها در شدت و ضعف و مراتب وجود اختلاف دارند كه همان تشكیك وجود نام می گیرد. بر این پایه حركت جوهری به وسیله صدرالمتالهین مطرح شد و بر جسمانیت الحدوث بودن نفس تاكید داشت. وی سپس نظریه لشكریان وجود را ارایه داد به این معنی كه هر جا وجود است، علم، قدرت و حیات نیز مشاهده می شود.
عضو هیات علمی دانشگاه ادیان قم عنوان داشت: شواهد قرآنی و روایی زیادی وجود دارد كه بر مبنای آنها اجزای مختلف عالم، حیات دارند و همگی ستایش كننده خداوند هستند و تمامی آنها فردای قیامت در نزد پروردگار به زبان می آیند كه مفسران تمامی آنها را حمل به تشبیه و استعاره می دانستند اما ملاصدرا با تفكر خود نشان داد هر جا وجود است قدرت و علم هست و هر جا علم باشد حیات نیز هست، بنابراین موجودات درك و شعور دارند. در تایید این دیدگاه باید گفت، علم این روزها حتی برای خاك، زندگی قائل می شود و آن را قابل ابتلا به مرگ و ایستایی می داند. این امر نمونه ای دیگر از جمع قرآن و عرفان به شمار می رود كه رویكرد علمی و تجربه را به آن می افزاید.
وی با اشاره به برخی از افرادی كه صدرالمتالهین از آنها تاثیر پذیرفته است، تصریح كرد: وی خود را از فیلسوفان پیشین جدا نمی داند و از تمامی آنها تجلیل می كند. ملاصدرا در آثار بوعلی سینا و فارابی تامل می كرد و از شیخ اشراق و ابن عربی درس گرفته است. شیخ بهایی نیز در علوم نقلی از استادان وی به شمار می رود. او تا میزان بسیاری از میرداماد تاثیر پذیرفت به گونه ای كه این فیلسوف عالیقدر از او به عنوان مستند و استاد خویش در علوم عقلیه نام می برد. وی تفكیك وجود از ماهیت را نیز از میرداماد گرفت و دیدگاه نظری متفاوتی بر آن نگاشت. در تفاوت این دو باید گفت، میرداماد به صورت آگاهانه یا عامدانه بحث های تفكیك وجود را به صورت پوشیده ارایه می داد اما ملاصدرا با بیانی روان تر و آشكارتر دیدگاه های خویش را در این زمینه مطرح می كرد. این امر سبب شد برخی افراد بر این حدیث شناس كم نظیر و بیان برخی مطالب خاص فلسفی و وجودی در میان عامه مردم به وسیله او خرده بگیرند و وی را مورد نقد قرار دهند.
شریعتمداری درباره افرادی كه از ملاصدرا تاثیر پذیرفته اند، خاطر نشان كرد: علامه محمدباقر مجلسی هر چند در برخی امور دیدگاه های متفاوتی با ملاصدرا داشت اما از خالق مكتب صدرایی تاثیر پذیرفت. فیض كاشانی و فیاض لاهیجی نیز از شاگردان مستقیم وی به شمار می روند. ملاهادی سبزواری نیز با چند دهه فاصله از این عالم گرانمایه، علاقه فراوانی به دیدگاه های ملاصدرا یافت و در احیای حكمت متعالیه نقش بزرگی ایفا كرد. فیسلوفان بزرگی همچون امام خمینی و علامه طباطبایی، جوادی عاملی و حسن زاده عاملی كه در عصر كنونی به عنوان فقیه و مرجع تقلید نیز شناخته شده اند از دیگر علاقه مندان به فلسفه صدرالمتالهین بوده اند.
عضو هیات علمی دانشگاه ادیان قم با بیان اینكه ملاصدرا در رویكردهای دینی و شیعی خویش تفاوت خاص و جوهری با عالمان اسلام و شیعه ندارد، گفت: برخی افراد تلاش داشتند در دوره های مختلف در فلسفه صدرالمتالهین شبهه ایجاد كنند و آن را نادرست مورد نقد قرار بدهند. علامه طباطبایی و امام خمینی كه در تقوا و فضیلت و تسلط بر علوم دینی مورد قبول جامعه اسلامی هستند و از نظر دانایی در فقه و اصول فقه در رتبه ممتازی قرار دارند با تمام وجود مدافع فلسفه صدرایی بودند. پذیرش فلسفه ملاصدرا و تاثیرپذیری بزرگانی كه از آنها نام برده شد، می تواند گواهی بر راه شیعی و اسلامی صدرالمتالهین باشد. اگر افرادی منتقد فلسفه ملاصدرا باشند جای اشكال ندارد اما اظهارنظر در این باره كه وی راه جدایی را از عالمان دینی و اسلامی گذرانده باشد، علمی و اخلاقی نیست.
وی با اشاره به برخی از آثار ملاصدرا اظهار داشت: ملاصدرا تلاش كرد بحث های فلسفی و عرفانی را با قرآن و حدیث تطبیق دهد و این امر را در كتاب «كافی» و «الحجه» شروع كرد اما مورد قبول برخی منتقدان قرار نگرفت و سبب شد در برابر او جریانی شكل بگیرد كه به جریان تفكیكی شهرت یافت. مدافعان این تفكر باور داشتند، دین و فلسفه باید به صورت جداگانه ای مورد بررسی قرار بگیرند.
شریعتمداری در پایان «اسفار» را دیگر اثر برجسته این عالم دانست و گفت: این كتاب بر پایه چهار سفر عرفانی است كه در آن مباحث فلسفی مطرح شد و «اسفار اربعه» نام گرفت. این فلسفه را می توان به صورت فشرده تر در الشواهد الربوبیه دنبال كرد. الحكمه العرشیه نیز عصاره و خلاصه ای از فلسفه وی به شمار می رود. وی مفاتیح الغیب را در زمینه قرآنی به نگارش درآورد كه تفسیری بر این كتاب الهی را در خود دارد. وی ده ها شرح و فلسفه را از خویش به یادگار گذاشت كه نماینده تفكر این فیلسوف صدرایی به شمار می روند.
*گروه اطلاع رسانی
پژوهشم**9165**2002**9131
به مناسبت یكم خرداد؛ روز بزرگداشت ملاصدرا
حكمت متعالیه؛ مكتبی نوین در علم فلسفه
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۳۷
کد خبر:
82080926
تهران- ایرنا- ملاصدرا فیلسوف و متفكر برجسته ایرانی با واكاوی و نكته بینی در عمق مباحث فلسفی توانست، قرآن و حدیث را به دیدگاه های برهانی و عرفانی فلسفه پیوند دهد و اینگونه مكتبی نوین را با عنوان حكمت متعالیه به منصه ظهور برساند.