رياض در خاورميانه به ايفاي نقش فعال و تاثير گذار نيز قانع نيست و بيشتر مايل است كه در آيينه سياست منطقه ! تصوير خود را به عنوان رهبر جهان عرب و حتي رهبر جهان اسلام ببيند، ولي اين تصوير تا كنون در كالبد واقعيت قرار نگرفته است.
عمده تلاشهاي عربستان سعودي براي تحقق بخشيدن به اين تصوير، با تكيه بر درآمدهاي سرشار حاصل از فروش نفت بوده كه به نظر نمي رسد اين عامل به تنهايي بتواند ظرفيتهاي راهبردي مورد نظر رياض را فراهم كند.
تلاش عربستان براي ترغيب كشورها به منظور قطع رابطه سياسي با ايران تازه ترين آزمون ناكارآمدي تدابير رياض در اين راستا محسوب مي شود.
هنگامي كه سال گذشته عربستان سعودي در تقابل با تهران تلاش كرد با تكيه بر ديپلماسي دسته چك! خود ، كشورهاي ديگر را به قطع رابطه با ايران تشويق كند فقط كشورهاي معدودي از جمله جيبوتي و مالديو حاضر به همكاري با رياض شدند كه اين شكست بزرگي در عرصه سياسي براي عربستان تلقي شد.
در شرايط كنوني ، جغرافياي سياسي خاورميانه به گونه اي است كه عربستان حتي براي تاثيرگذاري بر بخشي از آن به عواملي بيش از دلارهاي نفتي نياز دارد.
خاورميانه هيچگاه تا به اين اندازه دچار نابساماني و هرج و مرج نبوده است. حضور متغيرهاي متعدد ، محورهاي متقابل و بازيگران پنهان ، هزارتويي چند وجهي بوجود آورده كه برون رفت ازآن به سادگي قدم زدن در راهروهاي مذاكرات نيست !
گرچه عربستان تلاش مي كند كه با حضور نظامي در برخي نقاط خاورميانه مانند مداخله در يمن و پشتيباني از گروههاي تروريستي و تكفيري در افغانستان، سوريه و عراق ، نقش فعالي در منطقه داشته باشد، ولي روشن است كه اين اقدامات رياض مانند رقص در ميدان مين ! است؛ چرا كه گروه هاي تكفيري با برهم زدن امنيت منطقه در نهايت مي توانند به منزله تهديدي عليه ثبات عربستان نيز باشند.
از ديدگاه ناظران در اختيار داشتن منابع انساني كارآمد، برخورداري از تجهيزات نظامي پيشرفته و انبوه مبتني بر توليد داخلي ، عمق استراتژيك زياد، قابليت حضور در نبردهاي چندگانه (hybrid warfare ) و برخورداري از قدرت نرم بالا از جمله ويژگيهايي است كه يك كشور بايد داشته باشد تا بتواند به عنوان يك متغير در معادلات ژئوپلتيك منطقه ظاهر شود كه به جرات مي توان گفت رياض فاقد تمامي اين عوامل است.
از سوي ديگر ثبات سياسي ، اجتماعي و حتي اقتصادي عربستان بسيار شكننده و ناپادار است. ساختار سياسي مبتني بر سنت قبيله اي كه بشدت متكي بر استبداد است در برابر نسل بسيار جواني قرار گرفته كه كمترين بي ثباتي مي تواند توازن اجتماعي و سياسي آن را برهم زند.
براساس آمار بيش از چهل درصد مردم عربستان را جوانان زير 15 سال تشكيل مي دهند و ساختار سياسي كهنه عربستان قادر به اقناع اين جمعيت جوان نيست .
تداوم اين روند و تكيه بر ساختار سياسي فرسوده براي عربستان به منزله قرار گرفتن در يك مسير بن بست است. بديهي است كه عربستان با نظامي مبتني بر استبداد قبيله اي نمي تواند به استقبال آينده برود و تداوم اين ميسر به منزله تباهي نظام سياسي آن است .
بنابراين رياض براي خروج از اين بن بست به تغييرات بنيادين نياز دارد. تغييرات نيز چنانچه با اقدامات نسنجيده اي مانند 'رقص در ميدان مين ' همراه باشد در آن صورت اين مسير هم به فروپاشي منجر خواهد شد.
--------------------------------------------------------------------------------
* كارشناس حوزه مطالعات خاورميانه - ايرنا
تهران- ايرنا- عربستان سعودي به عنوان يكي از كشورهاي خاورميانه همواره تلاش كرده سهم بزرگي در مناسبات منطقه اي داشته باشد، ولي اين تلاش ها به خاطر شرايط خاص سياسي اين كشور از يك سو و تصميمات مقطعي و عجولانه مقامات رياض از سوي ديگر هيچگاه به نتيجه مطلوب نرسيده است.