محمدرسول گلشن فومني روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا افزود: هر نوع عملي كه به منظور آسيب رساندن به فرد ديگري صورت بگيرد به آن خشونت اطلاق شده كه بر دو قسم خشونت جسمي و رواني است.
وي ادامه داد: خشونت رواني كه ناشي از توهين و تحقير نسبت به شخص است، شديدتر از خشونت فيزيكي و جسمي است چرا كه در اين نوع خشونت شخصيت فرد زير سوال مي رود و آثار سوء رواني دراز مدتي در او ايجاد مي كند.
فومني به نظريه هاي مختلف روانشناسي و جامعه شناسي در باب علل خشونت اشاره كرد و افزود: جامعه شناسان اغلب علت هاي بسياري از خشونت ها و مشكلات رفتاري را در عوامل اجتماعي جستجو مي كنند ولي روانشناسان بر نقش عوامل فردي در بروز خشونت تاكيد دارند.
وي به سه نوع شيوه مستبدانه، سهل انگارانه و مقتدرانه در تربيت فرزندان اشاره كرد و ادامه داد: در روش تربيت مستبدانه، والدين از موضع زور عمل مي كنند و انتظار دارند فرزندان بي چون و چرا از آنان اطاعت كنند كه البته اين روش هرگز خروجي مطلوبي را در پي ندارد.
فومني ادامه داد: در روش تربيتي سهل انگارانه والدين نسبت به آموزش رفتارهاي درست به فرزندان بي تفاوت هستند، حال آنكه رفتار امري آموختني است و بايد به كودكان رفتارهاي درست و نادرست را آموزش داد.
وي افزود: در روش تربيت مقتدرانه كه نسبت به دو روش ديگر مطلوب است رفتارهاي مثبت فرزندان تقويت مي شوند و از بروز و يا تكرار رفتارهاي نادرست در كودكان جلوگيري مي كنند.
مديرگروه روانشناسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد زنجان گفت: مطابق نظريه يادگيري اجتماعي، نقش الگوهاي تربيتي در بروز خشونت تاثير بسزايي دارد به طوري كه خشونت ورزي نيز همانند رفتارهاي ديگر آموخته شده و با تاييد و تقويت اجتماعي برشدت و فراواني آن افزوده مي شود.
7312/6085
زنجان - ايرنا - مدير گروه روانشناسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد زنجان گفت: برخي از خشونت ها از نحوه و سبك تربيتي والدين نسبت به فرزندان نشات مي گيرد به طوري كه سبك هاي تربيتي نادرست زمينه بروز رفتارهاي پرخاشگرايانه و خشونت آميز را تشديد مي كنند.