در ادامه اين گفت و گو آمده است : در دو دهه گذشته همواره نقش و حضور عربستان در حوزه آسياي مركزي و قفقاز مورد نظر بسياري از رقبا و كشورهاي مختلف بوده است در اين حال با توجه به نگاه عربستان به اين كشورها و حضور رو به فزاينده آن براي بررسي بيشتر اين نقش گفت وگوي اميدهسته اي با حسن بهشتي پور كارشناس مسائل منطقه، را در زير مي خوانيد:
در سالهاي گذشته عربستان با چه نگاهي به كشورهاي منطقه آسياي مركزي نگريسته است ؟
طي سالهاي گذشته سياست عربستان در آسياي مركزي بر دو پايه استوار بوده است. اول مسائل اعتقادي و ايدئولوژيك بوده كه جريانهاي اسلام گرا و وهابي را به ويژه در دره فرغانه مورد پشتيباني قرار داده است. دوم اهداف سياسي امنيتي و برقراري ارتباط با گروههاي مبارز يا به عبارت ديگر گروههاي تكفيري كه در آسياي مركزي فعاليت ميكردند.
در اين راستا ارتباط با گروه هايي چون حزبالتحرير، جمعيت اسلامي و حركت اسلامي در ازبكستان و... مدنظر بوده است. عربستان از طريق ارتباط با تمام اين گروهها اهداف خود را در دو مقطع زماني خروج نيروهاي شوروي از افغانستان و ورود اعراب افغان به آسياي مركزي و اجازه فعاليت مبلغين وهابي با دست باز بود و جهت ساخت مسجد و مدارس علميه مختلف در اين نواحي مبالغي هزينه ميشد، آن رويكرد در ابتدا واكنش دولتهاي آسياي مركزي را به همراه نداشت. چرا كه از ماهيت آنها اطلاع دقيقي نداشتند و به همين ترتيب در سالهاي ابتدايي گسترش خوبي داشتند.
در مقطع دوم كه مربوط به بعد از سال2001 و ماجراي مطرح شدن القاعده و گروههاي مسلح غير قانوني در آسياي مركزي مي شود عربستان سعودي سياستهاي خود را در نزديك شدن به دولتهاي منطقه و كمك به اين كشورها در پوششهاي مختلف متمايل كرد.
از جمله كمك پنجاه ميليون دلاري به قرقيزستان از طريق بانك توسعه اسلامي به منظور بازكردن جاي پا در آن منطقه با هدف طرح خط كاسا هزار و... . به عبارتي عربستان سعودي در سالهاي اخير سعي در ارتباط با دولتهاي آسياي مركزي داشته و در واقع تلاش نموده با اعمال كمكهاي اقتصادي جاي پاي خود را از نظر امنيتي، سياسي باز كند كه تا حدودي نيز در اين زمينه موفق عمل كرده است.
با توجه به اينكه دولتهاي آسياي مركزي بيشتر دولتهاي اقتدارگرا هستند، علل توجه اين كشورها به عربستان بيشتر اقتصادي است يا ابعاد ديگري نيز داراست ؟
در واقع اين كشورها طي سالهاي اخير توجه خاصي به عربستان نشان ندادهاند، بلكه تلاش كردهاند عربستان سعودي را بدوشند، يعني از امكانات مالي عربستان سعودي، قطر و امارات متحده عربي استفاده كنند. در اين زمينه هم قرقيزستان، تاجيكستان و قزاقستان تا حدود زيادي در جهت جذب كمكهاي سه كشور مذكور به ويژه عربستان فعاليت داشتهاند.
در مجموع به نظر اين كشورها انگيزههاي اقتصادي و مالي داشته و حتي توجه دارند كه دولت عربستان سعودي ما به ازاي اين كمكها نفوذ گسترش وهابيت و تفكرات تكفيري را در آسياي مركزي دنبال ميكند و اين خطري جدي است كه كشورهاي آسياي مركزي از آن تحت عنوان افراطگرايي مذهبي ياد كرده و در چارچوب شانگهاي و امنيت دسته جمعي با روسيه اين موضوع را به طور مرتب پيگيري نمودهاند. اما در واقع زمينه را براي گسترش بيشتر نفوذ عربستان فراهم نمودهاند.
با توجه به ارتقاي روابط عربستان با كشورهاي اين منطقه، برخي معتقدند با بدتر شدن وضعيت اقتصادي در روسيه و خارج شدن كارگران منطقه آسياي مركزي از روسيه و افزايش حركت كارگران اين منطقه به سمت عربستان و كشورهاي خليج فارس نوعي بسترسازي براي تندروي را فراهم ميكند. تا چه حد اين امر امكانپذير است؟
اين نظر چندان منطبق بر واقعيات به نظر نميرسد. حضور كارگران منطقهي آسياي مركزي در روسيه به دليل مسائلي است چون آشنايي با زبان، موقعيتهاي اقتصادي در آن كشور و شرايطي كه طي چند سال گذشته، قبل از فروپاشي و بعد از فروپاشي، در آن كشور با آن آشنايي پيدا كرده و توانستهاند موقعيت خود را تا حدودي در آن منطقه تثبيت نمايند.
اما در كشورهاي حوزهي خليج فارس عمدتاً كارگران كشورهايي چون پاكستان، بنگلادش، هند، فيليپين حضور دارند لذا بعيد به نظر مي رسد براي كارگراني كه از آسياي مركزي ميآيند زمينهاي فراهم كنند و اگر هم كارگراني بيايند تعداد آن قابل توجه نميباشد. عمدتاً بازار كار براي پنج كشور آسياي مركزي روسيه و مناطق شوروي سابق ميباشند وگرنه در جنوب كارگران شاغل عمدتاً از پاكستان، بنگلادش، فيليپين، اندونزي و ... هستند و جايي باقي نميماند.
همچنين كارگران اين كشورها از بسيار بسيار قبلتر، چندين دهه قبل، در كشورهاي حوزهي خليج فارس حضور داشتهاند و حضور و ورود كشورهاي ديگر بسيار كم ميباشد.
تأثيرات منفي و به عبارتي خطرات حضور عربستان در كشورهاي آسياي مركزي در چه ابعادي قابل بررسي ميباشد؟
دولت عربستان سعودي طي اين دو دهه پس از فروپاشي شوروي از بُعد اعتقادي سعي در گسترش گروههاي وهابي در منطقه داشته است. اين امر خود عامل ترويج خشونت، تروريسم و فعاليتهاي تكفيريست و موجب تهديد امنيت كشورهاي منطقه ميباشد.
از طرف ديگر به دليل تعارض حكومت عربستان سعودي با بافت سكولار حاكم بر كشورهاي منطقه، از نظر ايدئولوژيك نيز تهديدي براي حكومتهايي كه به ويژه در ازبكستان، قزافستان و تركمنستان حاكم هستند است. در كل به نظر ميرسد گروههاي تكفيري، وهابي و گروههاي تندرو آلترناتيو جدي شايد براي دولتهاي آسياي مركزي به ويژه در سه كشور مذكور هستند. از اين جهت عربستان تهديدي جدي براي اين كشورها محسوب ميشود.
خطرات و پيامدهاي حضور عربستان در آسياي مركزي چه تهديدي در مورد منافع ايران و روسيه دارد؟
در مقطع فعلي كه تعارضات عربستان با ايران طي دو سه سال اخير، افزايش يافته است، يكي از دلايل توجه اين كشور به آسياي مركزي وضعيت منطقه به منظور اعمال فشار بر ايران بود. بدين روي از تاجيكستان (كه روابط نزديكي با ايران داشته و هم اكنون نيز داراست) استفاده كرده است.
عربستان از اين نزديكي مناسبات به منظور افزايش حضور خود و ايجاد فاصله بين تاجيكستان و ايران استفاده ميكند و به تاجيكستان نزديك ميشود. از طرف ديگر عربستان ايران را يك رقيب ايدئولوژيك به شمار آورده و با هر نوع حضور ايران در آسياي مركزي مقابله مينمايد. اين مسأله به ويژه در تركمنستان كه همسايهي مرزي ايران ميباشد اهميت بيشتري داشته و اخيراً نيز تلاش هايي در گسترش روابط با تركمنستان داشته است.
منبع : اميد هسته اي ايرانيان
زمان انتشار : 1 تير 95
1647
تهران - ايرنا- سايت اميد هسته اي ايرانيان در گفت و گو با يك كارشناس مسايل منطقه اي آورده است : در مقطع فعلي كه تعارضات عربستان با ايران طي دو سه سال اخير، افزايش يافته است، يكي از دلايل توجه اين كشور به آسياي مركزي وضعيت منطقه به منظور اعمال فشار بر ايران بود. عربستان از اين نزديكي مناسبات به منظور افزايش حضور خود و ايجاد فاصله بين تاجيكستان و ايران استفاده ميكند و به تاجيكستان نزديك ميشود.