احمد فولادي از آزادگان بندرريگ گفت: وجود ابوترابي براي اسيران نعمت و موهبتي بود و با تواضع و فروتني راه و روش زندگي كردن و نحوه برخورد با دشمن را در زمان اسارت به ما نشان داد.
وي افزود: نيروهاي صليب سرخ براي بررسي وضعيت اسيران به اردوگاه محل اسارت مراجعه و از ما خواستند تا نماينده خود را معرفي كنيم كه ابوترابي پاسخگوي آنان شد.
وي گفت: آنان چندين بار با صداي بلند از ابوترابي سئوال كردند كه شكنجه مي شويد اما ايشان سر خود را به زير انداخت و جوابي به آنان نداد.
اين آزاده ادامه داد: بعد از اينكه آنان محل را ترك كردند فرمانده اردوگاه وي را صدا زد و از او خواست كه چرا به ماموران صيلب سرخ چيزي نگفتي كه اين روحاني بزرگوار به او پاسخ قشنگي داد كه ' مردمان ايران و عراق مسلمان هستند اما صليب سرخي ها كافرند و نبايد درد و دل خودمان را به آنان بازگو كنيم.
فولادي افزود: آن فرمانده پس از شنيدن صحبت هاي ابوترابي ، گريه و زاري كرد و دست و پاي او را بوسيد.
اين آزاده كه 99 ماه در عراق اسير بوده، گفت: يكي از دوستانم تعريف كرد كه شبي يك كبوتر در محل خواب حجت الاسلام ابوترابي نشسته بود اما ايشان بخاطر اينكه اين پرنده استراحت كند خواب نرفت و تا صبح قدم مي زد.
وي اظهاركرد: ابوترابي يك لحظه بهانه دست عراقي ها نمي داد و اگر او نبود اسيران ايران از بين مي رفتند و هميشه آماده پاسخگويي به مشكلات بود.
فولادي به ديگر خاطرات خود اشاره كرد و گفت: در زمان اسيري با 26 سال سن به الانبار بدترين اردوگاه عراق اعزام شديم كه براي رفتن به آسايشگاه بايد از محلي به نام تونل مرگ عبور كرد.
وي افزود: ماموران عراقي در آن تونل هر اسير ايراني را كه عبور مي كرد با كابل كتك مي زدند و تا رسيدن به آسايشگاه ديگر رمقي نداشتند.
اين آزاده گفت: بعداز 40 روز كه همزمان با اولين شب شهادت 72 تن از شهداي 7 تير بود ما را به اردگاه ديگري انتقال دادند كه بمحض رسيدن به عزاداري پرداختيم.
ايرج خليفات ديگر آزاده نيز گفت: حجت الاسلام ابوترابي درس آزادگي و صبر به ما داد و حضور او در اردوگاه موهبت و نعمتي بزرگ براي اسيران بود.
به گزارش ايرنا، وي افزود: در محل اردوگاه افرادي مشكل مذهبي و سياسي داشتند كه براي كسب تكليف به ابوترابي مراجعه كرديم و ايشان ابراز داشت، ما همه ايراني هستيم و به هم نوع خود خدمت كنيد.
وي اظهاركرد: در هربار كه سربازان عراقي در محل آسايشگاه رفت و آمد مي كردند، لگد به اسيران مي زدند اما ابوترابي در برابر آنان با تواضع بلند مي شد و سلام مي كرد.
خليفات گفت: اين رفتار و منش ابوترابي موجب شد تا سربازان عراقي از تصميم خود صرف نظر كنند.
حجت الاسلام سيدعلي اكبر ابوترابي با آغاز جنگ تحميلي، به همراه شهيد دكتر چمران در ستاد جنگهاي نامنظم به سازماندهي نيروهاي مردمي پرداخت تا اين كه در 26 آذر 59 در يكي از ماموريتهاي شناسايي به اسارت دشمن بعثي در آمد و به مدت ده سال، اميدبخش اسيران در بند رژيم عراق بود.
اين عالم نستوه، مجاهد دوران ستمشاهي و نماينده وليفقيه در ستاد امور آزادگان و نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در دوره چهارم و پنجم در روز 12 خرداد 1379 در اثر سانحه رانندگي در راه زيارت امام رضا(ع) به همراه پدر ارجمند خود به لقاء الله پيوست.
شهرستان گناوه در شمال استان بوشهر 53 آزاده دوران دفاع مقدس داد.
6164/ 6045
گناوه-ايرنا- شماري از آزادگان سرافراز شهرستان گناوه در خاطره گويي دوران اسارت خود گفتند: مرحوم حجت الاسلام سيد علي اكبر ابوترابي، فرشته نجات آزادگان در زندان هاي رژيم بعثي در دوران دفاع مقدس بود.
