۱۶ آبان ۱۳۹۵، ۱۶:۳۳
کد خبر: 82297027
T T
۰ نفر
كنعانی مقدم: مطبوعات مردمی سیستم را در وضعیت هوشیاری و اصلاح قرار می دهند/ اپوزیسیون داخلی با معارض فرق دارد

تهران- ایرنا- دبیركل حزب سبز ایران، مطبوعات مردمی را هشداردهندگانی می داند كه سیستم را در وضعیت هوشیاری و اصلاح قرار می دهد. حسن كنعانی مقدم از مسئولین می خواهد به جای خواندن گزارش های سفارشی زیردستان خود، گزارش های دقیق این مطبوعات را بخوانند.

دبیركل حزب سبز ایران می گوید اگر همان اول با حمله كنندگان به آقای لاریجانی در قم برخورد جدی می شد دیگر كسی جرات حمله به علی مطهری در شیراز را نمی كرد.
به گفته حسین كنعانی مقدم؛ اگر دور سر مدیران هاله نور ایجاد نشود و آنها مورد بازخواست قرار گیرند خلافكاری های یقه سفیدها كاهش پیدا خواهد كرد.
وی مطبوعات مردمی را گلبول های سفید حاكمیت می داند و معتقد است گزارش های دقیق آنها زنگ خطری است كه باعث هشیاری مسئولین می شود.
این فعال سیاسی اصولگرا، حماسه سیاسی را اعتماد به قدرت تشخیص مردم در انتخابات می داند.
گفت و گوی ایرنا با وی را می خوانیم:

ایرنا: جنابعالی پیش از این از كسانی كه با پرتاب كفش و تخم مرغ اقدام به اظهار نظر می كنند انتقاد كرده بودید و آنها را افرادی خوانده بودید كه قواعد سیاسی را بلد نیستند و پیام حماسه سیاسی را درك نكرده اند. خطاب شما متوجه به چه كسانی است؟
كنعانی مقدم: در برخی مراسم و سخنرانی شخصیت ها و مسئولین، عده ای با عنوان اعتراض و به اسم دفاع از انقلاب و ارزش ها این جلسات را به هم می زدند. آنها گاهی مهر و گاهی كفش به سوی سخنران پرتاب می كردند.
این افراد موجی درست كرده بودند كه در عرصه سیاست ظهور و بروز پیدا كرده بود ولی بموقع با آنها برخورد شد و این موج فروكش كرد. هر چند این برخوردها قاطع نبود. بعد از آن هم مقام معظم رهبری در بیانات خویش و در مجامع مختلف این موضوع را تقبیح كردند. این مساله اكنون فروكش كرده ولی اگر زود با آن برخورد نمی شد تبدیل به یك هنجار سیاسی می شد.
ارزیابی ما این بود كه این كارها خلاف مردم سالاری دینی و اخلاق سیاسی است و با افرادی كه با این روش ها می خواستند به اهداف خود دست یابند مخالف بودیم. اینها دنبال این بودند كه با برهم زدن جلسات سخنرانی دیگر به نوعی ابراز وجود و عقیده كنند؛ مانند حملاتی كه به سفارتخانه های مختلف صورت گرفت و به اصطلاح آن را حركت های خودجوش می نامیدند.

** حمله فیزیكی به مطهری؛ محصول عدم مجازات مهر پراكنان قم بود

ایرنا: سوالی كه در نزد افكار عمومی وجود دارد این است كه بالاخره اینها خودجوشند؟ خودسرند؟ سازماندهی شده اند؟
كنعانی مقدم: ببینید تفكری در سر بعضی ها وجود دارد كه اگر دستگاههای قانونی به وظیفه خود عمل نكردند ما می توانیم خود راسا اقدام كنیم.
اما ما سه ایراد بزرگ به این طرز تفكر داشته و داریم. یكی اینكه اصولگرایان قانونگرا هستند چرا كه قانون در كشور وجود دارد. دوم اینكه اصولگرایان فراقانونی هم نیستند. اینكه عده ای فكر كنند فرای قانون ارتباطات یا اختیاراتی دارند از بی قانونی بدتر است.
سوم هم اینكه برخی شان اصلا گرایش آنارشیستی( هرج و مرج گرا) داشتند و وقتی از آنها سوال می شد چرا خلاف قانون رفتار می كنید می گفتند اصلا قانون چیست؟! آقای الف یا ب است ما می رویم از ایشان اجازه می گیریم و هر چه گفت به آن عمل می كنیم.
نتیجه هر سه این تفكر، افراطی گری است و محصول افراطی گری هم رفتن به سوی تروریسم است چه از نوع اخلاقی، چه فیزیكی و سایر اقسام رایج آن كه در دنیا وجود دارد.
تحلیل ما این بود كه اگر این رفتارها تبدیل به یك روند شود دیگر در كشور سنگ روی سنگ بند نمی شود و ما به سمت تشكیل گروههای سیاسی زیرزمینی و آنارشیست می رویم. افرادی كه دور هم می نشینند و تصمیم می گیرند و فتوا می دهند و به آن عمل می كنند؛ اما نظام مخالف این رویكرد بود.

ایرنا: یكی از این موارد حمله به سفارت عربستان بود كه از سوی سران نظام تقبیح شد. آیا برخورد لازم با خاطیان صورت گرفت كه اثر بازدارنده داشته باشد؟
كنعانی مقدم: اگر در قضیه حمله به سفارت انگلیس، برخورد قاطعی صورت می گرفت دیگر ماجرای سفارت عربستان رخ نمی داد.
به نظر ما مسائل قضایی نباید دستخوش حوادث سیاسی شود. یعنی وقتی جرمی اتفاق می افتد چون خط مشی سیاسی ما با مجرم تطابق دارد نباید در مقابل آن سكوت كنیم، زیر آبی برویم یا مساله را دور بزنیم. نباید این شائبه در ذهن مردم ایجاد شود كه به نفع یا علیه كسی، سیاسی كاری می شود. باید به آنچه قانون و عدالت مقرر كرده عمل شود و فرقی هم نكند كه این شخص، اصولگرا باشد یا اصلاح طلب یا میانه رو یا مستقل و غیره. قانون برای همه یكی است.
اگر همان اول با حمله كنندگان به آقای لاریجانی در قم برخورد جدی می شد دیگر كسی جرات حمله به علی مطهری در شیراز را نمی كرد و اگر با مهاجمین شیراز برخورد می شد دیگر كسی به خود این اجازه را نمی داد كه به جلسه مصطفی كواكبیان حمله كند و قس علیهذا.

** ایرنا: پس معتقدید برخورد لازم با خاطیان صورت نگرفت؟
كنعانی مقدم: به نظر من برخورد شایسته ای با آنها نشد.

** خرابكاری شاخ و دم ندارد

** ایرنا: پس احتمال حركات مشابهی در آینده هم وجود دارد؟
كنعانی مقدم: بله. اگر برخی احساس كنند كه اگر به طرفداری از نظام؛ كار خلافی را انجام دهند مورد مواخذه قرار نمی گیرند دیگر نمی شود مملكت را جمع كرد. خب! همه طرفدار نظامند. اگر فردا هر كسی در هر جایی، یك كار خلاف قانون را مرتكب شد و بگوید من به طرفداری از نظام این كار را كردم چه پاسخی برای وی داریم؟!
نظام جمهوری اسلامی، قانون را اولویت كار خود قرار داده نه خواست عده ای را.

ایرنا: كدام نهادها باید به این مساله ورود پیدا كنند؟
كنعانی مقدم: به نظر می رسد قوه قضائیه باید خارج از فشارهای سیاسی یا شانتاژهای مختلف مطبوعاتی و رسانه ای، به وظیفه خود عمل كند. این قوه اگر می بیند باندی پشت این اقدامات بوده است یا این كارها سازماندهی شده است و به دنبال خرابكاری سیاسی در داخل یا خارج هستند با آنها برخورد كند.
خرابكاری كه شاخ و دم ندارد و حتما نباید با بمب و اسحله باشد. گاهی خرابكاری با یك اقدام فراقانونی یا غیرقانونی، انجام می شود گاهی هم با انفجار یك بمب خبری.
قوه قضائیه نباید در این موارد مماشات كند چرا كه با ملاحظه كاری نمی توان جلوی این روند را گرفت.

ایرنا: مجلس چه نقشی در این میان دارد؟ به طور مثال اعضای كمیسیون اصل 90؟
كنعانی مقدم: مجلس هم تریبون دارد هم قدرت نظارت و استیضاح و سوال. همین طور قدرت قانون گذاری . یعنی اگر قانون در جایی سكوت كرده یا خلا قانونی وجود دارد باید آن را برطرف و قوه قضائیه هم باید همان قانون را اجرا كند.
مجلس باید به این مساله وروود پیدا كند و با استفاده از اصل 90 قانون اساسی یا استفاده از حق سوال و استیضاح وزیر مربوطه را بازخواست كند. مردم از نظام توقع دارند. نمی توانند تحمل كنند كه مسائل اینچنینی در كشور اتفاق می افتد ولی مسئولینی كه باید با این قضایا برخورد كنند ساكت نشسته اند یا اقداماتی انجام شود كه تائید كننده آن حركت خلاف قانون عده ای باشد.
البته لازم است مجلس از برخورد سیاسی با قضایا بپرهیزد. یعنی اگر اصلاح طلبان اكثریت آن را در دست داشتند به این فكر نیفتند كه چه قانونی را می توانند وضع كنند كه علیه اصولگرایان باشد یا بالعكس. چرا كه در این صورت قانون رنگ سیاسی به خود می گیرد و دیگر قابل اجرا نیست و مشروعیت مردمی هم ندارد. چونكه ممكن است جایگاهها روزی عوض شود و قوه قضائیه به دست اصلاح طلبان بیفتد یا مجلس دست اصولگرایان.

** امضاهای طلایی بر اساس توصیه این و آن

ایرنا: به نظر می رسد این تعلل ها گاهی كار دست نظام می دهد. مثلا در مورد قاری قرآنی كه اخیرا پایش به رسانه ها كشیده شده است ظاهرا 5 سال پرونده اش در جریان بوده ولی بیگناه یا مجرم شناخته نشد. سرانجام این اتهامات به بیرون درز پیدا كرد. این كار ضربات شدیدی به آبروی جامعه قرآنی، شاكیان، متهم و خانواده وی وارد كرد و ضریب اعتماد عمومی را هم كاهش داد. بهتر نبود این قضیه زودتر مورد رسیدگی قرار می گرفت؟! آیا این كار اعتماد مردم به حاكمیت را افزایش نمی داد؟
** كنعانی مقدم: قوه قضائیه ما اشكالی كه دارد این است كه قدرت پیشگیری از جرم را ندارد. اگر سازمان های نظارتی مانند بازرسی كل كشور یا دیوان محاسبات مجلس، نظارت دقیقی داشته باشند بسیاری از جرایم در همان نطفه خفه می شود.
وقتی این سازمانها از وقوع تخلف در فلان سازمان مطلع شوند بایست در این باره به مسئولین مربوطه گوشزد كنند و از آن سازمان بخواهند خطای خود را اصلاح كند. اگر این نظارت و هشدار صورت نگیرد طرف فكر می كند راهی كه می رود قانونی است و كار را به نقطه ای می رساند كه باید با او برخورد آشكار شود.
این برخورد ها با مفاسد چه اقتصادی باید چه اجتماعی و اخلاقی؛ تبعات منفی خود را دارد. مردم می پرسند اینها مگر مدیران نظام نبوده اند پس چرا خلاف كرده اند؟! مگر اینها گزینش نشده اند؟ چه كسی این مدیر متخلف را سركار گذاشته و به وی امضای طلایی داده است؟ طبیعی است كه پاسخ درستی برای این سوالات وجود ندارد.
در مورد همین بنده خدایی كه گفتید، در رسانه ها بی تقوایی بزرگی صورت گرفت. خیلی مواقع هدف فردی نیست كه فلان اتهام را مرتكب شده یا خیر، بلكه قصد كوبیدن ارزش هایی است كه آن شخص داشته است. انسان جایزالخطاست و همه ممكن است خطا كنند.
برخی شكارچی اند و درصدند شكارهای خوبی را در جامعه پیدا كنند و با آن به اصل نظام ضربه بزنند. دستگاههای اطلاعاتی ما باید هوشیار باشند و اجازه ندهند كار به نقطه ای برسد كه كسی شكار شكارچیان شود.
اما در مورد مفاسد اجتماعی خصوصا وقتی با آبروی مردم ارتباط دارد تا قوه قضائیه حكم قطعی صادر نكند نباید چیزی گفته شود. طبق قرآن كسانی كه فساد را تكثیر و توسعه می دهند خود مجرمند . یعنی اگر رسانه ای پیدا شود كه فسادی را توسعه بدهد خود مجرم است. شاید جرمشان از خود مجرم هم بیشتر باشد.

** دور سر مدیران، هاله نور درست نكنیم

ایرنا:‌ به نكته خوبی اشاره كردید. عده ای می گویند چرا دستگاه های مسئول، وقوع مواردی مانند فسادهای بانكی هزار میلیاردی را بموقع گزارش نكرده اند؟
كنعانی مقدم: بسیاری از مفاسدی كه الان در كشور بر سر زبان هاست را به طور قطع سازمان های اطلاعاتی ما در همان ساعات اولیه وقوع فهمیده و به مقامات ذیربط گزارش كرده اند. تمام ادارات ما واحد حراست دارند كه زیر مجموعه وزارت اطلاعات است و هر گونه خلافی را رصد می كنند. اما مثلا در دولت قبل، احمدی نژاد عده ای را خط قرمز خود اعلام كرده بود. همه هم می دانستند این افراد دارند خلاف می كنند و گزارش هم می شد ولی برخوردی صورت نمی گرفت تا پرونده ها رو شد و مواردی پیش آمد كه شما هم به آن اشاراتی داشتید.
ببینید اگر ما دور سر مدیرانمان هاله نور ایجاد كنیم كه این هاله باعث تقدس آنها شود و آنها را از هر گونه بازخواست و مجازات معاف كند قطعا این خلاف ها پیش خواهد آمد. چرا كه آدم هایی پیدا می شوند كه از همین هاله نور و مقدس مآبی استفاده می كنند تا كسی نتواند به آنها دست زند. این باید اصلاح شود. یعنی اگر حتی یك مدیر ارشد نظام مرتكب خطایی می شود، بلافاصله دستگاههای اطلاعاتی برای او پرونده تشكیل داده و به وی هشدار و برخورد لازم را صورت دهند و آب را از سرچشمه ببندند.
دیگر اینكه نحوه گزینش مدیران ما باید ترمیم شود. اینطور نباشد كه بدون بررسی سوابق و صلاحیت افراد، شخصی به طور مثال وزیر شود و امضای طلایی پیدا كند.
این فرد اگر فاسد شود نظام را به فساد می كشاند. این سیستم باید قوی تر و محكم تر شود.
از طرفی اگر كسی مرتكب فسادی شد باید همان موقع كه در مسند قدرت است با وی برخورد شود. والا اینكه بگذارند طرف دوره ریاست جمهوری اش تمام شود و بعد بخواهند با وی برخورد كنند چه ارزش و فایده ای دارد؟ شخص مربوطه 8 سال هر كاری می خواسته كرده و هیچ برخوردی با وی صورت نگرفته و الان طلبكار هم است.
این روش باید اصلاح شود و هر آدم خلافكاری در هر جایگاهی است باید مطابق قانون مجازات شود.
اینكه ما صبر كرده و مصلحت سنجی های بیخود كنیم تا فساد ریشه بدواند فایده ای ندارد. پزشك حاذق كسی است كه یك غده سرطانی را وقتی هنوز كوچك است جراحی كند نه اینكه بگذارد سرطان به تمام بدن و ادارات و سازمان ها سرایت كند.

ایرنا: شما مسئول كمیته اصل 44 مجمع تشخیص مصلحت نظام هستید. در مجمع هم حضور دارید؟
كنعانی مقدم: بله. در برخی جلسات برای گزارش دادن می روم اما در مصاحبه با شما به عنوان یك كارشناس صحبت می كنم نه یك وابسته به مجمع تشخیص مصلحت نظام.

ایرنا: این مباحث در آنجا هم مطرح می شود؟
كنعانی مقدم: بله در كمیته های مجمع چنین بحث هایی وجود دارد و اتفاقا به طور شفاف هم مطرح می شود ولی مایل نیستم در این باره صحبت دیگری كنم. من به عنوان دبیر كل حزب سبز ایران اسلامی مشغول مصاحبه با شما هستم.

** ایرنا: بله. اشاره نمودید كه گزینش درستی روی مسئولین صورت نمی گیرد؟
كنعانی مقدم: بالاخره افرادی كه خلافكار از كار در می آیند گزینش هم شده اند. گزینش ها، دستوری هم است. یعنی اینكه فلانی را آقای فلانی سفارش او را كرده یا 20 سال با آقای فلانی همكار بوده است و ایشان توصیه وی را كرده است. در حالی كه ممكن است شخصی 20 سال در یك سیستم نفوذ كند برای اینكه در یك لحظه خاص كاری را كه می خواهد انجام دهد.

** مطبوعات مردمی، گلبول های سفید حاكمیت هستند

** ایرنا: صرف نظر از بحث نفوذ، بالاخره همانطوری كه شما هم اشاره كردید هر شخصی ممكن است تحت تاثیر نفس خود قرار گرفته و مرتكب خلاف شود. صرف نظر از این اشكالاتی كه به گزینش ها گرفتید نقص كار كجاست؟ آیا ما نظارت مدنی خوبی را بر مسئولین داریم؟ آیا مطبوعات و رسانه های ما از قدرت نظارت بر عملكرد مسئولین برخوردارند؟
** كنعانی مقدم: یكی از شاخصه های مهم مردم سالاری دینی این است كه مردم دیده بان رفتار مسئولین و زمامداران خود باشند. مشاركت سیاسی مردم فقط در موقع انتخابات نیست بلكه همیشگی است. بلندگوی مردم هم رسانه ها و مطبوعات هستند. الان شبكه های اجتماعی مجازی هم به آن اضافه شده اند و دسترسی مردم به خبر را زیاد و سریع كرده اند. شاهدیم كه سری ترین اطلاعات سازمان سی آی ای توسط ویكی لیكس افشا می شود. پرونده مخفی بسیاری از شخصیت های سیاسی بزرگ دنیا توسط ویكی لیكس رسانه ای شد. دیگر پنهان كردن اطلاعات بسیار سخت است.
البته خود این فضا نیاز به آسیب شناسی دارد چرا كه باز بودن فضای اطلاعات، به معنای باز كردن فضای تهمت و دروغ نیست و باید برای آن فكری كرد.
اما تمام اختلاس هایی كه طی سالهای اخیر در ایران اتفاق افتاده خبرشان از همین رسانه ها به بیرون درز كرده است. یعنی ابتدا رسانه های ما این اخبار را منتشر كردند. سپس تبدیل به شایعه بین مردم شد و در نهایت مسئولین در مقام پاسخگویی برآمدند.
این برای جامعه ما بسیار مفید است كه بتواند هر فسادی را كه قبل از اینكه به مرحله بحرانی برسد كشف و نشان دهد. مانند تبی كه بدن شما را در بر می گیرد و نشان می دهد كه گلبولهای سفید شما علیه یك میكروب مهاجم وارد جنگ شده اند. رسانه های مردمی نقش این گلبول های سفید را بازی می كنند؛ البته رسانه های مردمی نه رسانه های وابسته به جریانات سیاسی خاص كه فقط یك نوع تفكر را پشتیبانی می كنند و بر عیوب طیف خود سرپوش می گذارند.
رسانه های مردمی با برملا كردن این مفاسد، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی را هشیارتر می كنند تا آنها نیز بتوانند با اطلاع رسانی صحیح، مقامات را آگاه كرده و فساد و اختلاس در همان ریشه خفه شود.
ما باید از این رسانه ها استقبال و آنها را تقویت كنیم. رسانه هایی كه با گزارش های درست و دقیق خود كه از اطلاعات صحیح به دست آمده، تلنگری به مسئولین زده و باعث پیگیری موضوع توسط آنها شود.
البته این مساله برخی مواقع ممكن است یك نوع آشفتگی هم در رسانه ها ایجاد كند. طوری كه مسئولان وقتی می خواهند اقدامی را انجام دهند ببینند برخی رسانه ها می خواهند با طرح برخی مسائل وی را تخریب كرده یا باج گیری كنند كه این نباید باشد.
اما خبرنگاری مانند تیغ جراحی است كه می توان با آن هم بیماران را كشت و هم درمانشان كرد.
ولی در مجموع رسانه های مردمی كمك بزرگی به نظام خواهند كرد و امنیت آن را تضمین خواهند كرد.

** مسئولین، گزارش های سفارشی زیردستان خود را ملاك قرار ندهند

ایرنا: برخی اظهار می كنند كه بعضی از مسئولین در قوای مختلف به رسانه ها به چشم شر لازم نگاه می كنند؟ آیا این دید درست است؟ آیا نمی توان به رسانه ها به عنوان یك نهاد امر به معروف و نهی از منكر نگاه كرد؟
كنعانی مقدم: متاسفانه این دید منفی وجود دارد. اما یكی از مبانی ساختار سیاسی نظام ما، امر به معروف و نهی از منكر است. البته اجرای این فریضه شرایطی هم دارد كه باید رعایت شود. بهترین جا برای امر به معروف و نهی از منكر هم رسانه ها هستند. چون در دسترس مردم هستند و در سطح كلان منتشر می شوند.
روایت مشهوری داریم كه : افضل الجهاد كلمه الحق عند السلطان الجائر.
یعنی بالاترین جهاد این است كه شما مقابل كسی كه ستمگر است و بایستی و وی را مورد خطاب دهی و سخنی حق را به وی بگویی.
از سویی در تشیع تاكید زیادی بر نصیحت الائمه داریم یعنی شما باید بزرگترهای خود را نصحیت كنی. نصیحت ائمه جایگاه شرعی دارد.
رسانه ها هم می توانند توصیه هایی به رهبران جامعه كنند و آنها را در مسیر حق قرار دهند و هم می توانند در مقابل ظلم و ستم و استكبار یك اقدام بسیار قوی و محكم انجام دهند.
البته این بستگی به سلامت رسانه دارد. رسانه هایی كه پول می گیرند و به نفع یا ضد كسی حرف می زنند یا رسانه هایی كه فقط كانال ارتباطی جناحی خاص با جامعه هستند نمی توانند امر به معروف و نهی از منكر كنند.
البته می دانید كه امر به معروف یك امر حاكمیتی است اما بخشی از آن در زیرساختهای جامعه كار می كند. مانند همان گلبول های سفید بدن. این گلبول ها شاید روزشان به از بین بردن غده سرطانی نرسد ولی هشدارهایی كه به حاكمیت می دهند حاكمیت را وادار به انجام عمل جراحی می كند. اما حاكمیتی كه از درون جامعه مطلع نباشد و گلبولهای سفید آن هشدار ندهند یكدفعه می بینیم به جایی می رسد كه سرطان از داخل وی را زمین می زند.
روزهای پایانی رژیم شاه وقتی مقامات ارشد ساواك دور هم می نشستند موج تظاهر كنندگان بر علیه شاه را عده معدودی افراد خرابكار می دانستند و مدام می گفتند چیز خاصی نیست. اما طولی نكشید كه انقلاب پیروز شد.
چرا؟ چونكه در سیستم پهلوی آلارم هایی كه به حاكمیت داده می شد درست نبود. سیستم از پایین خاموش شده بود چرا كه خود نمی خواست واقعیت را بفهمد.
ما باید مواظب این قضیه باشیم. اگر سیستم به هشدارهایی كه رسانه ها می دهند توجه نكند و سنسورهای آن از پایین خاموش شده باشد كل سیستم تسلیم بیماری های درونی شده و می میرد.
مثال دیگری در این باره می زنم. حجم نقدینگی در كشور ما در وضعیت كنونی بی سابقه است، اما جذب تولید نمی شود. مانند بیمار دیابتی كه قند در خونش وجود دارد ولی جذب سلول ها نمی شود. این قند به جای تامین غذای سلولها كلیه و مغز و قلب و سایر اعضای بدن را نابود می كند.
دو راه برای كنترل این بیماری وجود دارد یكی اینكه فرد ورزش كرده و اندام های تنبل و ضفیف شده خود را به حركت وادارد و پرهیزهای غذایی خاصی را رعایت كند تا قند خونش از حد مجاز فراتر نرفته و جذب سلولهای بدنش شود. در این وضعیت غده پانكراسش تحریك شده و به فعالیت واداشته می شود، یعنی حجم بالای گلوكز( نقدینگی) جذب بدن( فعالیت های مولد اقتصادی) می شود.
اما نوع دوم این است كه فرد ورزش نكرده و پرهیزهای غذایی را نیز رعایت كند در این صورت پانكراسش برای همیشه از كار می افتد و دیابتش به دیابت نوع یك تبدیل می شود و راهی جز تزریق انسولین ندارد.
حالت دوم شبیه وضعیت كنونی جامعه ما است. نقدینگی فوق العاده زیادی داریم اما قدرت جذب آن در اقتصاد كشور وجود ندارد و سرگردان است. با این وجود می خواهیم سرمایه های خارجی را جذب كنیم یعنی انسولین تزریق كنیم.
یعنی به جای اینكه نگاهمان به هزاران میلیارد تومان نقدینگی داخل كشور باشد و به آنها جهت درستی دهیم چشم به جذب سرمایه ها بیشتر از طریق خارج داریم.
در همین برنامه ششم توسعه شاهدید كه برای اجرا، قرار است 25 درصد منابع مالی از خارج كشور تهیه شود. خب اگر این 25 درصد محقق نشد چه می شود؟ معلوم است برنامه اجرا نمی شود. یعنی ما همان اول به فكر تزریق انسولین هستیم.
من در جلسه ای با یكی از همین آقایان بحث كردم. گفتم از اول قال قضیه را بكنید و بگویید بدون استفاده از منابع خارجی هم می توانیم فعالیت كنیم. اقتصادمان را مقاومتی كنیم یعنی به جای تزریق انسولین و وابسته كردن بدن به یك ماده خارجی، سعی كنیم اعضای بدنمان را فعال كنیم.
اگر مسئولین كشور به این هشدارهای رسانه ها گوش ندهند و فقط توجه شان را معطوف به گزارش های سفارشی كنند كه در سیستم خودشان به آنها ارائه می شود كه وضع خیلی خوب است و آلارم های بزك كننده به صورتمان بمالیم ولی به آلارم هایی كه دارد انفجار درونی ایجاد می كند بی توجه باشیم یك وقت می بینیم كه این بدن سكته كرد و مرد.
الان وضع بیكاری و معیشت مردم خراب است. مسكن گران است و دهها مشكل دیگر.

** حماسه سیاسی یعنی باور كردن قدرت تشخیص مردم

ایرنا: عده ای را گفته بودید با پرتاب كفش و تخم مرغ می خواهند ابراز وجود كنند را افرادی نامیده بودید كه پیام حماسه سیاسی را درك نكرده اند. پیام حماسه سیاسی از نظر شما چه بود؟
كنعانی مقدم: ببینید ساختار سیاسی كشور ما بعد از برگزاری نزدیك 40 انتخابات در شرایط جنگ و بحرانی و سخت به مرحله ای از بلوغ رسیده است. مردم ما هم همین طور، برای همین به یك جمع بندی از نظر بلوغ رسیده اند و حماسه سیاسی را نقطه عطفی می دانند. از این رو وقتی مقام معظم رهبری بحث حماسه سیاسی را مطرح می كنند یعنی دیگر مردم می توانند بدون هیچ مهندسی سیاسی و رفتارهای حاكمیتی، خود تصمیم بگیرند. تصمیمشان هم باید اجرا شود.
البته برخی می گویند نباید مردم را ول كنی كه هر تصمیمی می خواهند بگیرند چرا كه ممكن است با تصمیم خود نظام را نابود كنند. البته این عده نظام را مساوی با خود می دانند. یعنی اگر تصمیمی در نظام گرفته شود تا با سلایق آنها تطبیق پیدا نكند یعنی نظام دارد منحرف می شود.
به نظرم در انتخاباتی كه در سال 92 انجام شد روشن شد كه مردم می توانند درست تصمیم بگیرند یا تصمیم نادرست خود را اصلاح كنند.
البته در بحث سیاسی تغییر فازی وجود دارد كه ما آن را در نظاممان هم تجربه كرده ایم.
در كشور ما آرای خاكستری در حال افزایش است. قبلا این جور نبود و فردی كه نمی خواست رای ندهد نمی داد و می گفت رای من اثر ندارد یا اینكه اصلا مخالف نظام یا ناراضی بود. ولی الان همه فهمیده اند كه رایشان موثر است.
این یعنی بلوغ و حماسه سیاسی. یعنی در بدترین شرایط كشور كه در اواخر دوران احمدی نژاد وجود داشت مردم همه در صحنه شركت كردند و با رای خود یك تغییر فازی را در كشور ایجاد كردند.
آقای روحانی هم با تغییر این فاز سیاسی، رئیس جمهور شد. ایشان توانست با این تغییر فاز، آرای خاكستری را به سمت خود سوق دهد. هنر سیاستمداران ما هم جذب آرای خاكستری است.
حماسه سیاسی و بلوغ سیاسی به این معنی است كه تصمیم مردم محترم است و بایست آن را پذیرفت. نباید برخی نهادها و جریان های سیاسی فكر كنند كه آنها هستند كه باید به رای مردم سمت و سو دهند. حماسه سیاسی یعنی اینكه مردم به این درك و شعور رسیده اند كه تصمیمشان تصمیم درست و رایشان در سرنوشتشان موثر است و با همین انگیزه وارد صحنه می شوند. البته اینكه آقای روحانی در این دوره چقدر بتواند این آرای خاكستری را برای خود نگه دارد جای بحث دارد.

** مشاركت و كارگزاران، دولت ساخته بودند

ایرنا: جنابعالی عضو خانه احزاب هستید. چرا اصولگرایان چندان از تحزب سخن به میان نمی آورند؟ به جز آقای باهنر و شما، كمتر كسی در این باب صحبت می كند؟
كنعانی مقدم: اصولگرایان سه نوع تفكر در رابطه با سازماندهی و تشكل های سیاسی دارند.
برخی شان معتقدند كه چون حاكمیت دست خودشان است نیازی به حزب ندارند.
ایرنا: می شود مصادیقی از این طیف نام برید؟
كنعانی مقدم: خیر. چونكه تابلوی مشخصی ندارند. آنها شخصیت هایی هستند كه هر چه به آنها می گوییم بیایید و حزب تشیكل دهید پاسخ منفی می دهند و می گویند ما كه در راس قدرت هستیم چه نیازی به این كار داریم.
بسیاری از اشخاصی كه اكنون در راس قدرت هستند به راحتی می توانند احزابی قوی را سازماندهی كنند ولی این كار را انجام نمی دهند. برخی از این طیف هم وجود حزب را مانع اقتدار و آفتی برای خود می دانند. چرا كه طبیعی است اولین هدف تشكیل یك حزب، تلاش برای سهیم شدن در قدرت و به نوعی موی دماغ قدرتمداران شدن است. اینها احساسی می كنند اگر احزاب شكل بگیرند قدرتشان تضعیف می شود.
گروه دوم اصولگرایانی هستند كه می گویند ما برای اینكه تداوم قدرت داشته باشیم یا به قدرت برسیم به تحزب و سازماندهی نیاز داریم. منتهی این احزاب فقط پیاده لشكر ما هستند و باید بیایند و با رقیب بجنگند و سنگرها را فتح كنند. بعد هم كه ما را به تصدی دولت یا مجلس رساندند دیگر كاری با آنها نداریم و ما سراغ كار خودمان می رویم و آنها هم بروند سراغ كار خود.در هر صورت احزاب را در تصمیم سازی ها دخالت نمی دهیم. خیلی از روسای جمهور ایران با فعالیت های حزبی وارد صحنه شدند ولی وقتی روی كار آمدند گفتند ما اصلا با حزب خودمان كاری نداریم و حزب چه كاره است و كاملا تحزب را نفی كردند.

ایرنا: اینها هم تابلوی مشخصی ندارند؟
كنعانی مقدم: اتفاقا دارند. اصولا احزاب دولت ساخته در این دسته قرار می گیرند. ولی مختص اصولگرایان نیستند. حزب مشاركت و كارگزاران سازندگی نمونه های بارز این تفكر هستند. حتی خود حزب جمهوری اسلامی هم چنین وضعیتی داشت. به نظر من دلیل مخالفت امام به ادامه فعالیت این حزب همین بود. ایشان مخالف وجود حزب نبودند بلكه احساس كردند این حزب دارد كل حاكمیت را در دست می گیرد و نظام دارد تك حزبی می شود. امام به شدت با نظام تك حزبی مخالف و طرفدار تعدد احزاب بود. برای همین دستور انحلال آن را صادر كرد و راضی شد تا دو گروه روحانیت و روحانیون مبارز از دل آن بیرون آید. روح قانون اساسی نیز مخالف سیستم تك حزبی است.

** شعار حزب فقط حزب الله برای حفظ وحدت بود
ایرنا: به جای خوبی رسیدیم. با این تفاصیل چه تفسیری از شعار 'حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله ' می توان ارائه داد. شعاری كه در سالهای نخستین انقلاب نقل مجالس سیاسی بود؟
كنعانی مقدم: این شعار را خیلی سر می دادند از جمله خود من. ما تجربه حزبی نداشتیم. تجربیات حزبی كشور از صدر مشروطه تا انقلاب اسلامی اغلب با شكست مواجه شده بود. نهایت هم به تولید احزاب دولت ساخته ای چون رستاخیز انجامید كه كاركردش كاملا مشخص بود.
احزاب مخالف هم عمدتا گروههای سیاسی بودند كه علیه حاكمیت پهلوی می جنگیدند مثل فدائیان اسلام یا موتلفه اسلامی.
نهضت آزادی و جبهه ملی هم بودند اما اینها عمدتا مدعی تصاحب حكومت نبودند بلكه فقط قصد مقابله با رژیم پهلوی را داشتند.
بعد از انقلاب هم ما حزبی را نداشتیم كه پیكره و شاخه های نهال تازه جوانه زده انقلاب را تقویت كند. احزاب سیاسی هم معمولا خود را در حالت اپوزیسیون تعریف می كنند چرا كه قصد یارگیری و مطرح شدن را دارند. كمتر حزبی از دولت و حكومت مستقر تعریف و تمجید و حمایت می كند مگر اینكه دولت ساخته باشد.
این مساله در اوایل انقلاب داشت به بحران تبدیل می شد. گروههایی كه قبل از انقلاب شكل گرفته بودند مدعی حاكمیت شده بودند آنهم با قرار گرفتن در جایگاه اپوزیسیون. فدائیان خلق، جبهه خلق عرب،جبهه خلق ترك، جبهه خلق كرد، جبهه خلق تركمن و غیره كه بسیاری شان، نگاه قومی هم داشتند در مسیر مقابله با جمهوری اسلامی قرار گرفته بودند. این كشور را دچار چند پارچگی و افتراق كرده و برای كشور بسیار خطرناك بود.
برای همین شعار حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله سر داده شد كه در وحدت بخشیدن به كشور بسیار موثر هم بود.
این شعار به معنی نفی احزاب دیگر نبود بلكه بر این تاكید داشت كه احزاب باید با خط مشی حركت كنند كه به تقویت حاكمیت بینجامد نه تضعیف آن.
این به معنی تك حزبی شدن كشور نبود. قانون اساسی ما طرفدار چند صدایی است. حتی مخالف سیستم دو حزبی است و از چند حزبی حمایت می كند. چون نظام ما نه پارلمانی است نه ریاستی یا حزبی. بلكه نظامی ولایی است. یعنی همه اینها با هم هستند و در واقع شاخه ای متكامل تر از همه آنهایی است كه گفتم.
توسعه سیاسی كه زمان خاتمی شكل گرفت باعث شكل گیری احزاب متعدد اصلاح طلب شد. در دولت احمدی نژاد نیز همین وضعیت برای احزاب اصولگرا رخ داد.
یعنی موجی از شكل گیری احزاب چپ و راست ایجاد شد كه آشی كه تا دیروز بی نمك بود را تبدیل به آشی شور كرد. اعطای گسترده مجوز به متقاضیان تشكیل حزب، پتانسیلی را به وجود آورد كه الان نیز گرفتار آن هستیم.
از بحث دور نشویم. این احزاب به شكلی كه آقایان در ساختار سیاسی كشور مطرح كرده اند زینت المجالس هستند. یعنی وقتی می خواهند دم از دموكراسی و مردم سالاری بزنند می گویند ما فلان تعداد حزب در كشور داریم ولی در مرحله تصمیم سازی، آنها را به حساب نمی آورند.
طوریكه بسیاری از احزاب كشور امروز به شكل پیمانكار سیاستمداران چپ و راست درآمده اند. یعنی وقتی سیاستمداری می خواهد برای تصاحب یك پست سیاسی در انتخابات شركت كند وارد مذاكره با آنها می شود. پولی به آنها می دهد تا برایش تبلیغ كنند و به نام نامزد مورد حمایت آن حزب برایش رای جمع كنند.
من با آقای باهنر چندین بار درباره احزاب صحبت كرده ام. دو تفكر وجود دارد یكی اینكه 4 تا 5حزب در كشور باشد مانند احزاب آمریكا . دیگر اینكه تك حزبی باشد مثل چین و شوروی سابق. مورد دوم كاملا منتفی است.
البته من با نظر آقای باهنر كه معتقد است باید 4 تا 5 حزب در كشور وجود داشته باشد مخالفم. چرا كه ما نباید جلوی تشكیل احزاب را بگیریم. همین حالا بیش از 250 حزب در كشور داریم كه بسیاری از آنها در عمل تعطیلند ولی اگر بخواهیم آنها را منحل كنیم خود همین تبدیل به یك چالش سیاسی می شود.
نظر من این است كه 4 تا 5 جبهه سیاسی در كشور ایجاد شود. احزاب همسو در یك جبهه گرد هم آیند و كار گروهی را تمرین كنند. جبهه های اصولگرا، اصلاح طلب، میانه رو ها، مستقل ها و غیره.

ایرنا: منظورتان از مستقل ها و سایر جبهه های سیاسی چیست؟
كنعانی مقدم: هیچ حزبی نمی تواند بگوید من از نظر تفكر مستقلم بلكه می تواند بگوید من گزارش مستقل دارم و وابسته به جریان الف یا ب نیستم. اما اینكه كسی یا گروهی خود را از نظر تفكر مستقل بداند نه ممكن است نه قابل فهم. بالاخره این افراد یا جریانی كه خود را مستقل می نامند باید اساسنامه و ایدئولوژی داشته باشند. یعنی گرایش شما می تواند مستقل باشد اما چاره ای جز تبیین و روشن كردن دیدگاههایتان برای افكار عمومی ندارید.
اما كشور ما این پتانسیل را دارد كه علاوه بر سه جریان اصولگرا، اصلاح طلب و مستقل؛ جبهه های سیاسی دیگری نیز شكل بگیرد. مانند جبهه نخبگان كشور یا جبهه ای متشكل از نمایندگان ادوار و مدیران اسبق كه دیگر پستی ندارند.
می توانیم چند جبهه كه هر كدام دهها حزب كوچك را زیر پرچم خود گرفته تشكیل دهیم. این به نفع ما است چرا كه در غیر این صورت احزاب كوچك به صورت پیمانكار نامزدهای انتخاباتی در می آیند و ثبات فكری و قدرت سیاسی لازم را نخواهند داشت.

ایرنا: این جریان سوم سیاسی كه آقای محسن رضایی در دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری مطرح كرد به چه معناست؟
كنعانی مقدم: من راجع به آقای رضایی نمی توانم حرفی بزنم. از طرف ایشان ممنوع المصاحبه ام( با خنده)

ایرنا: صرف نظر از آن، آیا جریان های سوم و چهارم و پنجمی می توان در كشور ایجاد كرد؟ یا صرفا یك شعار است؟
كنعانی مقدم: بله می شود. یكی شان همین جریانی است كه می گوید نه اصلاح طلبم نه اصولگرا كه البته باید اساسنامه و خط مشی خود را روشن كند.
دیگر جریانی است كه اپوزیسیون و منتقد حاكمیت است ولی چارچوب قانونی كشور برای رسیدن به قدرت را به رسمیت می شناسد و رعایت می كند.البته این جریان با اپوزیسیون معارض فرق می كند، معارضینی كه قصدشان كنار زدن حاكمیت است.
مساله اینجاست كه به این نتیجه رسیده اند كه هندسه سیاسی كشور بیش از این نمی تواند دوبعدی باشد. تا كی می خواهیم بگوییم یا اصولگرا باش یا اصلاح طلب و دیگر هیچ.
شاید بحثی كه چند وقت پیش مقام معظم رهبری درباره پرهیز از دوقطبی كردن جامعه فرمودند به همین اشاره داشت.
به نظر من نباید بگوییم اگر كسی چپ یا راست نبود ضد انقلاب است، این كار یعنی خارج كردن بخش اعظمی از جامعه از فضای سیاسی كشور.
باید اجازه دهیم كشور چند قطبی اداره شود. اما متاسفانه اكنون نظام دوقطبی حاكم است برای همین شاهدیم تا دولت می شود حتی تا آبدارچی وزارتخانه ها هم تغییر می كنند.در بسیاری از كشورها، برخی وزرا اصلا قابل تغییر نیستند به طور مثال وزرای اطلاعات و اقتصاد عوض نمی شوند چرا كه با امنیت و معیشت مردم سر و كار دارند و این حوزه ها باید ثبات داشته باشند.
همین الان هم 3 وزیر دولت عوض شده اند. چند ماه بیشتر به برگزاری انتخابات نمانده است آخر وزرای جدید چه تحولی را می خواهند در وزارتخانه متبوع خود ایجاد كنند؟ جز اینكه چالش های جدید منابع انسانی و مالی و غیره در این وزارتخانه ها پیش می آید.

** اپوزیسیون داخلی با معارض فرق دارد

ایرنا: اشاره كوتاهی به تفاوت بین اپوزیسیون با معارض كردید. تفاوت این دو چیست؟
كنعانی مقدم: اپوزیسیون به داخلی و خارجی تقسیم می شود. اپوزیسیون خارجی وابسته به قدرتهای بیرونی است و آنها برایش خط مشی تعیین می كنند. این گروه از نظر ما مردود هستند.
اما اپوزیسیونی در داخل كشور هم وجوددارد كه می گوید من با روش هایی كه شما( حكومت) دارید مخالفم اما از طریق همین كانال های قانونی كه شما تعبیه كرده اید سعی می كنم بخشی از قدرت را به دست آورم. حرفم هم با حرف شما تفاوت دارد.
ما این اپوزیسیون را مردود نمی دانیم و می گوییم اگر آنها بخواهند با ابزارهای قانونی در قدرت سهیم شوند مشكلی ندارد. یكی از راههایی هم كه این گروه می تواند به آن متوسل شود شركت در انتخابات است.

ایرنا: این اپوزیسیون داخلی الان كیست؟
كنعانی مقدم: خیلی ها ممكن است جزو این طیف باشند. افرادی كه از وضع نظام و شرایطی كه در كشور وجود دارد ناراضی اند.

ایرنا: گروه سیاسی خاصی مدنظرتان است؟
كنعانی مقدم: همین جریانات ملی مذهبی كه پذیرفته اند در ایران بمانند و در چارچوب قوانین كشور كار كنند. حرفشان هم با حرف نظام خیلی متفاوت است. حتی ممكن است حمایت های بیرونی هم داشته باشند. این برای یك نظام خوب است كه اپوزیسیونش در داحل كشور باشد تا اینكه از مرز خارج شده و تبدیل به معارض شود.

ایرنا: آیا شورای نگهبان صلاحیت اینها را تایید می كند؟
كنعانی مقدم: اگر این افراد تفكر ملی مذهبی داشته باشند ولی وابستگی تشكیلاتی به دو حزب غیرقانونی اعلام شده نهضت آزادی و جبهه ملی نداشته باشند پاسخ من مثبت است. اگر كسی تفكر ملی مذهبی داشته و چارچوب قانون را قبول داشته باشد مشكلی برای شركت در انتخابات ندارد و می تواند صلاحیتش تایید شود. خیلی از جوان ها ممكن است تفكر ملی مذهبی داشته باشند. آنها تا وقتی از قانون تمكین كنند از نظر ما مشكلی برای شركت در انتخابات ندارند.

سیام**3081**1449
گفت و گو: ناصر غضنفری ** انتشاردهنده : امیر كاردان راد
۰ نفر