وزيران خارجه اتحاديه اروپا به سرعت تشكيل جلسه دادند تا نقشه راه خود را براي رفتار در برابر دولتي كه از اوايل بهمن ماه كار خود را در امريكا آغاز ميكند، ترسيم كنند.
به يك تعبير، ايجاد همبستگي و نشان دادن موضع قاطع كه ميتواند تعديل كننده تصميم سازيهاي آينده دولت امريكا باشد، مهمترين اهداف اين نشست بود. واضح است كه اروپا در مورد مسائلي همچون ارتباط دولت دونالد ترامپ با روسيه و تأثير اين ارتباط بر آينده اوكراين و كريمه نگرانيهايي دارد چنان كه وضعيت اجراي برجام هم يكي ديگر از نگرانيهاي آنها است.
براساس همين نگرانيها بود كه فرانسوا اولاند، رئيس جمهوري فرانسه در تماس با رئيس جمهوري منتخب امريكا، خواستار مشخص شدن دقيق مواضع او شد.
اتحاديه اروپا با توجه به منافعي كه در ارتباطات سياسي و اقتصادي خود با جمهوري اسلامي ايران پيگيري ميكند، به هيچ وجه اين آمادگي را ندارد كه بخواهد تحت تأثير سياستهاي امريكا توافق برجام را ناديده بگيرد.
بنابراين طبيعي است كه پيشاپيش اين افق را ترسيم كند كه زير پا گذاشتن برجام از سوي امريكا يا ايجاد اشكال در مسير اجراي آن، بيش از هر چيز موجب انزواي واشنگتن خواهد شد.
اين همه در حالي است كه هنوز ترامپ مواضع رسمي خود را اعلام نكرده است. اما آنچه از سوي مشاورانش اعلام ميشود، امتداد خواستهاي اسرائيل است كه ميگويد اگر نتوانستيم جلوي انعقاد برجام را بگيريم، دستكم مانع از اجراي آن شويم يا درباره مفاد آن تجديد نظر كنيم. در حالي كه برجامي كه پس از سالها مذاكره به دست آمده، براي هر دو طرف توافقي ممكن بود و نه مطلوب. هم ايران و هم 1+5 از آنچه مطلوبشان بود، گذشتند تا به توافق جمعي دست پيدا كنند كه منافع هر دو طرف را تأمين مينمايد.
به همين دليل چنانكه فدريكا موگريني، مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا نيز اعلام كرد اين توافق نه توافقي بين ايران و امريكا كه يك سند بينالمللي است. سندي كه در قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل نيز مورد تأييد قرار گرفته و امريكا نميتواند آن را يكطرفه لغو كند. دستكم بايد گفت كه فرآيند ناديده گرفتن برجام يا احياناً لغو آن بسيار پيچيده و عملاً ناممكن است.
حداكثر كاري كه ترامپ و تيمش ميتوانند انجام دهند، كارشكني در اجراي بخشهايي است كه با امريكا مرتبط شده است. اما حتي در اين مورد نيز اتحاديه اروپا بر اين موضع تأكيد كرده است كه امريكا نبايد موانع جديدي در راه تعاملات اروپا با ايران ايجاد كند.
اين همه حاصل سياستي است كه دولت حسن روحاني دنبال كرد. برخلاف اقداماتي كه در گذشته سبب شد جبههاي با حضور اتحاديه اروپا و كشورهايي چون ژاپن، كره جنوبي، استراليا و كانادا در كنار امريكا عليه ايران شكل بگيرد؛ سياست «گرفتن بهانه از دست دشمن» اتحاد اين جبهه را شكست. زيرا وقتي آژانس بينالمللي انرژي اتمي بارها تأييد ميكند كه ايران تمام تعهداتش را انجام داده، ديگر بهانهاي در دست امريكا براي همراه كردن كشورهاي ديگر باقي نميماند و اين امكان كه فردي چون ترامپ وضعيت را به شرايطي كه در ابتداي دهه 1390 وجود داشت بازگرداند، منتفي است.
ما در موقعيتي هستيم كه از يك طرف اتحاديه اروپا به خاطر منافع خودش به دنبال اجراي برجام و ايستادن در مقابل كارشكني احتمالي ترامپ است و از سوي ديگر حتي ممكن است خطر در انزوا قرار گرفتن امريكا در اين باره، تيم ترامپ را به اين جمعبندي برساند كه منافع اقتضا ميكند در چهارچوب برجام با ايران به توافق برسد و آن را اجرايي كند.
*كارشناس مسائل بينالملل
منبع: روزنامه ايران، 25 آبان 95
پژوهشم**9160**
جلسه غيررسمي و زودهنگام وزيران خارجه اتحاديه اروپا براي اعلام موضع اين اتحاديه درباره موضوعات اختلافي كه با دولت آينده امريكا روي ميز قرار دارند و تعيين تكليف مناسبات آتي اتحاديه اروپا با ايالات متحده امريكا تشكيل شد.