متفكران اجتماعی بر این باورند كه خشونت و پرخاشگری رفتاری است كه باید درباره آن بیشتر بدانیم ، افراد عصبانی به یكدیگر حمله می كنند، آسیب می رسانند، با دشنام یا كوشش در جهت بی آبرو كردن دیگران به صورت كلامی پرخاشگری می كنند، اما علت چیست ؟
به موازات پیشرفت علم و فناوری و متحول شدن زندگی بشری ، روابط انسانی نیز نسبت به گذشته پیچیده تر شده است چنانكه مشكلات روحی و روانی فراوانی درجوامع انسانی به وقوع پیوسته است كه این مسئله به بررسی گسترده و دقیق نیاز دارد .
خشم یكی از احساسات بنیادین انسان است ، مثل غم وشادی یا ترس و زمانی كه از خشونت صحبت می كنیم در واقع به یك مؤلفه رفتاری اشاره داریم كه ممكن است در پی احساس خشم یا ترس بروز كند .
توانایی كنترل خشم و بروز سازنده یا ویرانگر آن به عواملی ازجمله فرایند اجتماعی شدن و ارزش های فرهنگی جامعه بستگی دارد .
ایرنا در گفت و گویی با دكتر سمیه فریدونی ، كارشناس اجتماعی و آموزش ، با طرح سؤالاتی با این مضمون كه ریشه خشم در مردم چیست ؟ و با چه شیوه ای می توان این احساس را به غیرخشونت آمیز بروز داد ، به پاسخگویی آن ها پرداخته است .
متن این پرسش و پاسخ به این شرح است :
**س : برخی روانشناسان معتقدند كه مردم در هر 9 ثانیه یك بار به جان هم می افتند، این ریشه خشم در ایرانیان به چه علت است ؟
- صحبت در مورد خشم و موارد به آن بسیار گسترده و پیچیده است كه حتی بدون در نظر گرفتن این آمارها در سطح جامعه نیز قابل مشاهده است. اما من فكر میكنم خشم به غیر از موارد نادر میتواند در دستهی احساسات و رفتارهایی قرار گیرد كه معمولا پیامد تلقی میشوند و در واقع ریشه در عوامل دیگری دارند كه سبب میشود افراد سطح بالایی از انرژیهای منفی را تجربه كرده و در نهایت در قالب خشم و یا رفتارهای خشونت آمیز آن را بروز دهند.
بدیهی است مسائل و مشكلات اجتماعی، اقتصادی و مهمتر از همه كاستیهای تربیتی می تواند مهمترین علل خشم باشد.
** س : آیا خشم و رفتارهای پرخاشگرایانه به غرایز اصلی و ذاتی انسان مرتبط است و یا به ساختار جامعه ؟
- اگر خشم را نیز مانند هر احساس دیگری نظیر خوشی و اضطراب و ناراحتی یك حس طبیعی بدانیم آنگاه میتوانیم آن را در دستهی غرایز اصلی و ذاتی انسان قرار دهیم.
اما آنچه كه سبب میشود این روزها بیش از پیش به این مساله توجه كنیم نه حس خشم كه غریزهای فطری است، بلكه نحوهی بروز این احساسات و رفتارهایی است كه مبتنی بر حس خشم شكل میگیرد. از این رو نمیتوانیم وجود خشم را تنها به ایرانی و ساختار جامعهی ایرانی ربط دهیم كه در طبیعت هر فرد انسانی وجود دارد، بلكه باید به این مهم توجه نمود كه بروز رفتارهایی مبتنی بر حس خشم چرا در ساختار جامعهی ایرانی تا به این اندازه دور از عقلانیت بشری و هنجارشكنانه است.
**س : افراد برای اینكه بتوانند احساس ناكامی و خشم خود را نشان دهند به جز خشونت از چه شیوه ی دیگری می توانند استفاده كنند ؟
- كنترل خشم و بروز رفتارهایی مبتنی بر آیندهنگری و عقلانیت همه مهارتهایی هستند كه باید آموخته شود. این كه فرد بیاموزد كه چگونه مشكلات مختلف را مدیریت كند و چگونه راهی برای بروز انرژیهای منفی خود یابد، مهارت های متعددی ازجمله روابط سالم با دوستان و خانواده ، بهره مندی از تفریحات كم هزینه مانند پیادهروی ، دیدن فیلم و خواندن كتاب تا حدی دركنترل رفتارهای خشونت آمیز مؤثر است .
اما واقعیت این است كه سیستم آموزشی باید درحوزه آموزش مهارت های كنترل خشم پیش قدم باشد چنانكه بررسیها در مدارس شهرهای گوناگون ایران حاكی از آن است كه انواع رفتارهای خشونتآمیز در مدارس به وفور دیده میشود.
اما آنچه كه باید مورد توجه قرارگیرد آن است كه خشونت فقط بدنی و ضرب و شتم نیست بلكه بسیاری از خشونتهایی كه در قالب كلامی، رفتاری، بیاحترامی و رعایت نكردن عزت نفس دانشآموز انجام میشود غالبا دیده میشود و متاسفانه مهمترین آسیبها نیز از همین ناحیه رخ میدهد و سبب میشود اشكال مختلف خشونت در لایههای متفاوت اجتماعی از خانواده تا خیابان و محل كار دیده شود.
بنابر این برای مدیریت این چالش مهم و یافتن راهكاری كه اثرات طولانیمدت داشته باشد نمی توان مستقیم به پدیدهی خشم ورود كرد باید زیرساختهای متعدد اجتماعی و اقتصادی را مدیریت نمود كه در راس آن توجه به سیستمهای آموزشی است كه گاه این گونه به نظر میرسد كه خود بازتولید انواع خشونت در جامعه است. اما آنچه قابل تأمل و نگران كننده است نوعی بی تفاوتی و عادت مردم جامعه در مشاهده ی صحنهها و رفتارهای خشونتآمیزاست كه این مسئله هشداری بر كاهش امید در بهبود و كنترل خشم در سطح جامعه است.
م .خ **1601** خبرنگار : مهرنوش خرمی نژاد ** انتشاردهنده : شهناز حسنی
تهران- ایرنا - خشونت و پرخاشگری از جمله مسائل با اهمیتی است كه انسان ها از گذشته های دور تاكنون به صورت گسترده ای با آن سروكار دارند . آمار درگیری هایی كه در جوامع انسانی بوقوع می پیوندند مؤید اهمیت این مسئله اجتماعی است .