در ادامه اين گزارش كه به قلم مرجان قندي منتشر شد، مي خوانيم: هم ميهنان ارمني كه در غيرت ملي با ساير اقشار كشورمشتركند بهرغم روحيه صلحدوستي وقتي با تجاوز دشمن به خاك كشورمان مواجه شدند بدون هيچ تعللي به صف مدافعان پيوسته و سهم خود را در بازپسگيري سرزمينهاي اشغالي ايفا نمودند و با انگيزههاي ملي و معنوي به مقابله با دشمن شتافتند و جنگي كه به باور صدام قرار بود 7 روزه با پيروزي عراق وحمايت استكبار جهاني به پايان برسد، هشت سال با مقاومت جانانه مردم ايران و با نتيجهاي عكس آنچه صداميان تصور ميكردند پايان يافت.
با آغازجنگ ما بهعنوان ملتي كه مورد هجوم قرار گرفته است، ميبايست از كيان ملي دفاع ميكرديم، بنابراين تن به صلحي يك سويه نداديم و تا آخرين قطره خون از مرزهاي كشورمان دفاع كرديم. اقليتهاي ديني از جمله ارامنه نيز در اين جنگ نابرابر در كنار هموطنان مسلمان خود ايستادند و جنگ تحميلي را به صحنه تبلور عزم ملي در دفاع از ايران اسلامي تبديل كردند. آنها بيشتر در امور فني و تعمير تجهيزات و ماشينآلات جنگي و همچنين در توليد قطعات يدكي و قطعات مربوط به جنگ افزارهايي كه در زمان جنگ كشور از كمبود آنها به دليل تحريم در تنگنا بود نقش قابل توجهي بر عهده گرفتند. اعزام پزشكان و پرستاران به جبههها از ديگر فعاليتهاي مهم ستادهاي پشتيباني جبهههاي جنگ تحميلي از سوي اقليتهاي ديني ايران محسوب ميشود.
در نتيجه همدليهاي اقليتهاي قومي - مذهبي درطول 8 سال دفاع مقدس كه با رشادتهاي بينظيري همراه بود، 44 شهيد نظامي، 26 شهيد غيرنظامي، 4 سرباز مفقودالاثر، 35 آزاده و 108 جانباز از سوي ارامنه تقديم تماميت ارضي كشور شد. همه ساله در لحظات آغاز سال نو اغلب خانوادههاي شهداي مسيحي همانند خانواده شهيدان مسلمان ايراني كه در ايام نوروز كنار سفره هفتسين خود عكس عزيز از دست رفتهشان را ميگذارند، كنار درخت كاج عكسي به يادگار از شهيدشان ميگذارند و سال نو را با گراميداشت ياد و خاطره آنان آغاز ميكنند. در برابر اين همه وطن دوستي و تعامل ملي، ملت ايران نيزهمواره قدردان اقليتهاي ديني بويژه ارامنه بوده و با آنها رابطه نزديك و دوستانهاي دارند.
** با ديدن عكس پسرم لا به لاي خاطرات گم ميشوم
ازقول شيخ بهايي نقل است كه ميگويد:«عمر كوتاه است و دنيا فاني و با وجود اين ما به اين دنياي فاني زود عادت ميكنيم!» اما افرادي بودند كه اين باور را متحول كردند و با عقيده و ايمانشان لحظهها را معنا بخشيدند و در عمل نشان دادند به زندگي روزمره عادت نميكنند. زوريك مراديان نخستين شهيد ارامنه در جنگ تحميلي عراق عليه ايران يكي از كساني است كه با شهادت او موجي از احساس مسئوليت در ميان ارامنه ايران به وجود آمد، طوري كه با هر كدام از آنها صحبت كنيم محال است اسمي از او نبرند. به همين دليل به سراغ خانوادهاش ميرويم، اما متأسفانه در همين نزديكيها اين مادر داغدار به سوك عزيز ديگري نشسته و شرايط روحي مناسبي ندارد.با وجود اين و باوجودغم جانكاهي كه وجودش را فرا گرفته چند جملهاي از فرزند شهيدش برايمان ميگويد:«مادرها از فرزندانشان خاطرات زيادي دارند. ازهر كجا كه رد شوند برايشان يادي زنده ميشود، حتي اگر سالها گذشته باشد.
پسرم در دوران تحصيل هميشه شاگرد اول بود. با وجود اينكه در امتحانات اعزام به خارج قبول شد اما گفت؛ من از ايران بيرون نميروم. 20 سالش بود كه رفت خودش را براي خدمت سربازي معرفي كرد. دوشنبه خودش را معرفي كرد و شنبه هفته بعد براي 3 ماه آموزشي به شاهرود اعزام شد. اين زمان هنوز جنگ آغاز نشده بود وچند ماه بعد جنگ به كشورمان تحميل شد.»
خانم كاتاري، مادر شهيد مراديان با ابراز دلتنگي ادامه ميدهد:«بعد از اينكه به شاهرود رفت هر چند وقت از طريق همرزمانش از حال او با خبر ميشديم تا اينكه يك روز من به همراه يكي از دو دخترم كه هنوز ازدواج نكرده بودند براي خريد بيرون رفتيم. همينطور كه در كوچه به سمت خيابان اصلي ميرفتيم ديدم دو سرباز همسن و سال پسرم داخل كوچه شدند، تا آنها را ديدم ياد زوريك افتادم و شروع كردم به قربان صدقه رفتنشان. آنها رفتند سراغ مرد همسايهاي كه دم در يكي از خانهها نشسته بود. از كنار دو سرباز و آن مرد كه رد ميشديم شنيدم كه ميگويند:«خانه مرادي كجاست؟»
آن مرد جواب داد: «ما تازه به اين محل آمدهايم و هنوز با همسايهها آشنايي ندارم.» من برگشتم گفتم من مرادي هستم خبري از پسرم آورديد؟ يكي از آنها همانطور كه كاغذ در دستش را مچاله ميكرد نگاهي به من و دخترم انداخت و گفت:«آقاي مرادي خانه هستند؟» تا اين را گفت من از هوش رفتم و نقش بر زمين شدم. همسايهها مرا به داخل حياط آوردند و فوري شوهرم را خبر كردند. شوهرم وقتي وارد خانه شد و جمعيت را ديد همانجا شوكه شد كه منجر به سكته شد و سالها من مجبور بودم از او كه وضعيت جسمي مناسبي نداشت نگهداري كنم. 45 سال در محله خواجه نظام الملك مينشستيم و تنها خانواده مسيحي در كوچه محل زندگيمان بوديم. وقتي پسرم شهيد شد، مردم آن كوچه و محله براي زوريك سنگ تمام گذاشتند.
همه همسايههاي مسلمان اطراف ما را گرفتند و با ما همدردي كردند. جوانترها براي پسرم در كوچه حجله گذاشتند و پيكر پسرم بهعنوان نخستين شهيد ارمني، پس از انجام مراسم مذهبي به خاك سپرده شد. 36 سال است كه هرسال در ايام سال نو مسيحي به عقب برميگردم و با ديدن عكسهاي پسرم لابه لاي خاطرهها گم ميشوم.»
** ايراني هستم و هميشه دوست دارم جايگاه خودم را در سنگر سازندگي اين كشور حفظ كنم
از سالهاي دفاع مقدس افراد خالصي هستند كه با ديدنشان احساس جا ماندگي آنان از قافله شهدا به انسان دست ميدهد افرادي كه ماندند تا نشاني باشند از آنان كه هشت سال دفاع جانانه را رقم زدند. آنها با مرام ومنش خود لرزه بر اندامها مياندازند و ياد و خاطره ايثارگران را زنده ميكنند.
واروژ طهماسبي يكي از جانبازان مسيحي دوران دفاع مقدس و متولد سال 1338 است كه بهعنوان صنعتكار در جبههها حضور يافته و بر اثر اصابت تركش خمپاره مجروح و جانباز شده است.اوهماكنون ازدواج كرده وسه فرزند دارد. اين جانباز دفاع مقدس در ارتباط با نحوه مجروح شدنش ميگويد:«بهمن سال 1358 براي گذراندن دوره آموزش خدمت سربازي به پادگان چهل دختر كه نزديك شاهرود است اعزام شدم. بعد از آن به لشكر 64 اروميه مأموريت يافتم در آنجا با عوامل حزب دموكرات و كومله درگير بوديم. در آن ايام چندين بار به صورت مأموريتهاي يك ماهه به اشنويه و پيرانشهر رفتم.
8 ماه از خدمتم گذشته بود كه جنگ تحميلي عراق عليه ايران شروع شد. نخستين بمبارانهاي عراق در پيرانشهر صورت گرفت كه شهداي بسياري در آنجا داديم. شهيد «مراديان» هم جزو نخستين شهداي ارامنه در آن بمباران شهيد شد. آن زمان هر دو نفر ما در لشكر 64 اروميه بوديم اما زمان بمباران فقط او در پيرانشهر بود كه به شهادت نائل آمد. بعد از آن من در كردستان و درمنطقهاي كه شهيد «چمران» فرمانده ستاد جنگ بود مشغول خدمت بودم. فرمانده لشكر ما هم سرهنگ «زكياني» بود. با فرماندهي او در طي عملياتي موفق شديم جادهاي كه مرز بين ايران و عراق بودرا آزاد كنيم. من در اكثر نقاط بدنم جاي تركش وجود دارد. ازجمله همرزمانم شهيد «حاجي زاده» است كه از بچههاي بومي اروميه بود. بارها در حملههاي دشمن تا آستانه مرگ رفتم اما قسمتم مجروحيت بود و هر بار قسمتي از بدنم مجروح ميشد وتوفيق شهادت نيافتم.»
طهماسبي از روابط رزمندههاي مسيحي با ساير رزمندگان در جبههها چنين ميگويد:«آنجا با اينكه از شهرها و قشرهاي مختلف به جبههها آمده بودند، خيلي زود همه باهم دوست ميشدند. تعداد ما ارامنه نسبت به بقيه كمتر بود اما من خودم شاهد بودم كه چقدر ما را دوست داشتند و بدون هيچ تفاوتي با ما برخورد ميكردند. زماني كه من زخمي و مجروح شدم همه آن بچه مسلمانها مثل آقايان «رضايي»، «عسگري»،»اسماعيل» و... كه با من هم خدمتي بودند به كمكم آمدند. آنها من را از آن مهلكه نجات دادند و به پشت جبهه فرستادند. تا 10 سال بعد از جنگ با بيشتر همرزمانم در ارتباط بودم، اما كم كم هر كداممان مشغلههايمان زياد شد و از هم بيخبر مانديم. اما من هميشه به يادشان هستم و محال است آن دوران را از ياد ببرم.»
اين جانباز دوران دفاع مقدس با بيان اينكه آرزويش برقراري صلح كامل در جهان است، ميگويد:«با وجود اينكه اميدوارم هيچ وقت جنگي نباشد، اما اعتقاد دارم اگر شرايط جنگ پيش آمد وظيفه هر انساني است كه براي دفاع از خود، هموطنانش و همچنين خاك وطنش به پا خيزد. من دوست ندارم كلمه اقليت مذهبي را به كار ببرم، بلكه دوست دارم بگويم هر ايراني وظيفه دارد بدون هيچ گونه چشمداشتي در هر زمان كه دشمن قصد ورود به خاك ميهن را داشت از خاكش دفاع كند. من خودم يك بار اين صحبتم را در عمل ثابت كردم و هميشه گفتهام كه هيچ وقت راضي نيستم به ارمنستان كه وطن نياكانم است برگردم چون از زماني كه پدر پدربزرگم به ايران آمد حس ميكنم كه ايراني هستم و هميشه دوست دارم جايگاه خودم را در سنگر سازندگي اين كشور حفظ كنم.»
** برايم مايه مباهات است كه رهبر ملت ايران نقش ارامنه را هيچ وقت ناديده نميگيرند
كارن خانلري، نماينده حوزه انتخابيه ارمنيهاي تهران و شمال كشور در دوره نهم و دهم مجلس شوراي اسلامي درخصوص نقش و حضور پر رنگ مسيحيان ارمني در زمان انقلاب و 8 سال دفاع مقدس ميگويد: «ارامنه ايران به طور مشخص در دوره انقلاب و جنگ تحميلي نقش مهمي داشتند. به طوري كه ميتوان علاوه بر حضور سربازان در جبههها به نقش مهم صنعتگران ارمني در آن دوران اشاره كرد. اين اقليت دفاع از خاك ميهن را بر خود تكليف ميدانستند و به همين دليل نقش خود را با تمام توان در جنگ ايفا كردند.»
عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي ادامه ميدهد:«ارامنه ايران همواره به ارزشهاي انقلاب، اهداف والا و منافع ملي كشور پايبند هستند و شركت در جبهههاي جنگ در 8 سال دفاع مقدس يكي از موضوعات بارز آن است. تعداد بسياري از نام سربازان و ايثارگراني را كه در جبهههاي جنگ تحميلي عراق عليه ايران حضور يافتند، امروز در فهرستي با عنوان شهداي ارامنه ميتوان ديد. همه اين موارد نشان دهنده اين است كه ارامنه احساس تكليف و وظيفه شهروندي را بخوبي درك كردهاند و همواره در اداي دين نسبت به ميهن خود مصر هستند.»خانلري با اشاره به حضور بيشتر مسيحيان ارمني در بخش پشتيباني و صنعتي در دوران دفاع مقدس خاطرنشان ميكند:«بواسطه حضور فعال ارامنه در زمينه صنعت و تكنولوژي در طول تاريخ از اين پتانسيل در زمان جنگ استفاده بهينه شد و آنها با اين هنر خود به كمك نيروهاي مسلح رفتند.
اين افراد با استقرار در پشت جبهه به مرمت ماشينهاي جنگي و راهسازي، بيمارستانهاي صحرايي و كارهايي از اين دست پرداختند. آنها در درست كردن خمپاره، كلاهخود جنگي يا قطعات تانك و... يا در توليد و بازسازي آنها نقش اساسي داشتند. البته ناگفته نماند كه اين اقليت در اعزام پزشكان و پرستاران به جبههها هم كوتاهي نكرد.»نماينده حوزه انتخابيه ارمنيهاي تهران و شمال كشور در مجلس شوراي اسلامي نقش خليفه گري ارامنه در هماهنگي كمكهاي مردمي در آن دوران را انكارناپذير ميداند:«تقريباً همه ارمنيان از فراخوان شوراهاي خليفه گري در مراكز تهران، تبريز و اصفهان استقبال كردند و عملياتهاي جبههها را از دور پشتيباني كردند. آنها براي رزمندگان كمكهاي نقدي و غير نقدي جمع ميكردند و به ستاد ويژهاي كه براي اين كار تشكيل شده بود، ميفرستادند.»
او درباره حضور مسيحيان در 8 سال دفاع مقدس و قدرداني ملت ايران بيان ميدارد:«روزي را كه رهبر معظم انقلاب در موردكمك ارامنه به شهيد چمران صحبت ميكردند هيچ وقت فراموش نميكنم. ايشان چنان اين صحنهها را توصيف ميكردند كه براي من مايه مباهات بود كه رهبر ملت ايران تا اين اندازه نقش ارامنه را به ياد داشته باشند و از آن اينچنين سخن بگويند.»
خانلري بهعنوان نماينده ارامنه به وضعيت فعلي جانبازان و ايثارگران اشاره كرده و ميگويد:«معمولاً جانبازان، ايثارگران و خانواده شهدا هرگاه دچار مشكلي باشند پيش من ميآيند و با مطرح كردن مشكلشان كمك ميخواهند. من هم با راهنمايي و امكاناتي كه در اختيار دارم سعي ميكنم در خدمتگزاري به آنها كوتاهي نكنم و مشكل آنها را از مسئولان مربوطه در بنياد شهيد و امور ايثارگران پيگير باشم. مشكلي كه اغلب جانبازان ارمني اين روزها با آن مواجه هستند مربوط به وضعيت جانبازيشان است كه در آن زمان به دلايل مختلف جايي ثبت نشده و امروزهيچ پروندهاي در نهادهاي مربوطه ندارند كه بتوانند تسهيلاتي دريافت كنند. اين موضوع چون شامل حال تعداد زيادي از جانبازان ارمني شده در بنياد شهيد به طور جدي در حال پيگيري هستم اما روند كار كند پيش ميرود.»نماينده حوزه انتخابيه ارمنيهاي تهران و شمال كشور در مجلس شوراي اسلامي در ادامه صحبتهايش سال جديد ميلادي را به تمام هموطنهايش تبريك گفته وميافزايد:«اميدوارم سال ميلادي پيش رو سال توفيق و تندرستي براي همه باشد.»
منبع: روزنامه ايران،1395.10.04
**گروه اطلاع رساني**9117**2002**انتشار دهنده: فاطمه قناد قرصي
تهران- ايرنا- روزنامه ايران در آستانه ميلاد حضرت مسيح(ع) به ارايه گزارشي پرداخت و نوشت: «خاقاقوتون آمنتسون»-صلح براي همگان- جملهاي با مفهوم انساني است كه درآيين مذهبي مسيحيان، در مناسبت كريسمس به كرات بر زبانها جاري ميشود و همه ساله درپنجم دي ماه، برابر با بيست و پنجم دسامبر، زادروز حضرت عيسي مسيح(ع) كه مهمترين مناسبت براي مسيحيان جهان است، ارامنه كشورمان نيزهمنوا با ساير مسيحيان جهان يك بار ديگر براي همگان صلح و دوستي پايدار آرزو ميكنند و بر زندگي جمعي مسالمتآميز تأكيد مينمايند.