نوآوری های خواجوی كرمانی به دلیل زندگی در عصر حافظ و سعدی كمتر دیده شد

شیراز- ایرنا- مدیر دانشنامه فارس گفت: برخی از خواجوپژوهان بر این باورند كه اگر زندگی خواجوی كرمانی در فاصله زمانی 2 شاعر بزرگ شیراز یعنی سعدی و حافظ نبود،بیش از این به دلیل ویژگی‌ها و نوآوری‌هایش مورد توجه قرار می‌گرفت.

به گزارش دریافتی ایرنا از روابط عمومی دانشنامه فارس، كوروش كمالی سروستانی در نخستین نشست درس‌ گفتارهای خواجوی كرمانی در تهران افزود: این استدلال را می‌توان از زاویه‌های مختلف مورد ارزیابی قرارداد، ولی بر خلاف باور سراینده نامعلوم بیت: استاد غزل سعدی است نزد همه‌كس اما/ دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو؛ برای ما روشن نیست كه ویژگی‌های طرز سخن خواجو چیست و اگر این ویژگی‌ها از بدایع خواجو بود، چرا به سبك تبدیل نشد؟
مدیر دانشنامه فارس گفت: آنچه درباره آثار سعدی و مانایی آن می‌توان مطرح كرد وحدت موضوعی و اندیشگانی سعدی در آثار مختلف است؛ این سخن بدان معنی است كه سعدی در گلستان خود (نثر آمیخته به نظم)، بوستان خود (مثنوی آرمانی)، غزلیات عاشقانه، قصاید مدحی و حكمی، قطعات، رسایل، رباعیات و... یك رسالت فكری و وحدت اندیشگانی دارد و می‌توان از آن با عنوان «اخلاق و عشق» یاد كرد.
وی ادامه داد:‌یعنی سعدی با رویكردهای مختلف زبانی كه متناسب با هریك از انواع ادبی در آثارش است، با وحدت فكری كه همانا اخلاق و عشق است، به خلق آثارش پرداخته. این وحدت اندیشگانی به او شخصیت و اصالت هنری و سبكی بخشیده است.
كمالی گفت: آنچه شعر حافظ را از نظر هنری شاخص می‌كند، وجه اشتراك آن با سنّت‌ها و مایه‌های پیش از او نیست، بلكه در واقع دگرگونی‌هایی است كه حافظ در پرداخت این مفاهیم در شعر ایجاد می‌كند و به نوعی به سبك فردی و نگرش اجتماعی حافظ تبدیل می‌شود و آن كوته‌گویی حافظ در اشارت به حوادث و سنن تاریخی، قصص قرآنی، اشارات اساطیری، تلمیحات ادبی و... است كه با هویتی مستقل در یك بیت حضور می‌یابند.
مدیر دانشنامه فارس گفت:از این‌روست كه اشعارغزلیات حافظ در ضمن ارتباط طولی ابیات، هر یك در ارتباط عرفی، هویتی مستقل و معنایی كامل را دارا هستند. حافظ با اِشراف به زبان سعدی و نوع پرداخت او در غزل‌ها، با هوشمندی شیوه كوته‌گویی را در غزل برمی‌گزیند تا ضمن خلاصه‌گویی، بار معنایی بسیاری را بر دوش بیت بگذارد و بدین ترتیب با اشارتی كوتاه به كلماتی چون جم و جمشید، موسی و طور، سیاوش و رودابه، یوسف و زلیخا و... ضمن اشاره به حادثه مبسوط تاریخی، اساطیری و پهلوانی، مضمون تازه و اندیشه نویِ خود را به خواننده انتقال دهد.
وی گفت:‌طرزی نو كه نخست بار در شعر حافظ می‌توان از آن سراغ گرفت. این كوته‌گویی یا فشرده‌سرایی در اشعار حافظ منجر به خلق غزل‌هایی چندموضوعی شد؛ بدین معنا كه چند بیت از یك غزل حافظ در برگیرنده چند موضوع خاص می‌شود و در همین ارتباط طولی، هر یك استقلال معنایی و عرضی خود را حفظ می‌كنند. چنانكه مثلاً غزلی با اندیشه‌های اساطیری آغاز می‌شود، با بیانی شاعرانه و عاشقانه ادامه می‌یابد و در نهایت به چاشنی عرفان ختم می‌شود. این امر تفاوت ساختاری غزل حافظ با شاعران غزلسرای پیش از وی است؛ یعنی خروج غزل از قلمرو تك‌موضوعی و ورود به قلمرو نویافته چندموضوعی با نوع بیانیِ فشرده‌سرایی.
مدیر دانشنامه فارس در ادامه افزود: اما با اندكی تأمل در آثار خواجوی كرمانی در یافتن و تنوع موضوعات و ژانرهای ادبی گوناگونی كه خواجو بدانها پرداخته از قبیل حماسه‌سرایی، خمسه‌سرایی، غزل‌سرایی و مدیحه‌گویی در قصاید، رسایل و مقامات و... شاید با اندكی تسامح بتوان او را شاعری با خصلت توجه به «طبع‌آزمایی» سراغ گرفت.
كمالی بیان كرد:‌شاعران طبع‌آزما تمایل داشته‌اند تا از سر تفنن موضوعی را كه دیگران سروده‌اند، با طبع شاعرانه خود بیازمایند و بازسُرایی كنند؛ از این‌روست كه اشعار عارفانه خواجوی كرمانی به تأثیر از سنایی سروده شده، در زبان و بیان قصاید به خاقانی چشم داشته، در خمسه‌سرایی نظامی را تقلید كرده، در حماسه‌سرایی فردوسی و شاهنامه را پیش روی داشته، در غزل‌ها از سعدی پیروی كرده، سبك اشعارش به سبك خراسانی پهلو زده، در مكتب شیراز سیر می‌كند، و بدین ترتیب با نوعی تشتت فكری و سبكی، به خلق آثاری می‌پردازد كه به سختی می‌توان از آن وحدت و اصالت اندیشگی را سراغ گرفت.
این پژوهشگر اظهار داشت: در آثار برخی از شاعران این طبع‌آزمایی و تقلید و تكرار به گسترش دامنه موضوع می‌پردازد و می‌تواند دلیلی بر تمایز شاعر و یا نویسنده شود كه البته این امر در آثار خواجو به ندرت قابل یافتن است. بخشیدن جنبه نو به موضوع كهن نیز می‌تواند از آثار مثبت طبع‌آزمایی در شعر شاعران قلمداد شود كه البته این امر در مورد خواجو صدق نمی‌كند؛ چرا كه لازمه این هر دو امر، تحول فكری و فرهنگی خاص در شاعر است كه از آثار بر جای‌مانده خواجو چنین امری برنمی‌آید.
او افزود: بنابراین اشراف نداشتن به ژانر و سبكی خاص و نیز نبود وحدت موضوعی و اندیشگانی در آثار متفاوت خواجوی كرمانی، علی‌رغم تمام خصلت‌های نیك شاعرانه او در مقام و جایگاه خود، شاید از جمله دلایلی باشد كه خواجو را علی‌رغم بهره‌مندی از سعدی و انتقال‌یافته‌ها به حافظ، از جایگاهی منیع و بلندآوازه چون سعدی و حافظ برخوردار نكرده است. اگرچه می‌توان وجوه تمایزی در اشعار وی و به ویژه غزل‌های او نسبت به شاعران پیش از خود او قائل شد كه وجه مشخصه شعری او و نیز ارزشمندی آثار اوست؛ وجوهی چون: كاهش توصیف خاكسارانه معشوق و اظهار لابه و زاری در پیشگاه معشوق، و تلقی غم عشق به عنوان امری طبیعی و ناگزیر در زندگی آدمی.
دریافت خبر:‌غلامرضا مالك زاده ** انتشار دهنده:‌سیداحمد نجفی
1876 / 2027