۲۲ اسفند ۱۳۹۵، ۹:۵۹
کد خبر: 82461194
T T
۰ نفر

قاچاق كتاب

۲۲ اسفند ۱۳۹۵، ۹:۵۹
کد خبر: 82461194
قاچاق كتاب

تهران- ايرنا- روزنامه شرق در گزارشي به قلم شهرزاد همتي نوشت: وقتي صحبت از قاچاق مي‌شود، ذهن همه ما به سمت و سوي مواد مخدر و عتيقه‌جات و وسايلي از اين دست مي‌رود.

در ادامه اين گزارش آمده است: اما هميشه براي قاچاق‌كردن نيازي به انبارهاي مخوف و مواد مخدر و طلا نيست. گاهي يك دستگاه كامپيوتر و چند كانال تلگرامي مي‌توانند باعث قاچاق گسترده مواد فرهنگي شوند. مسئله‌اي كه در سال‌هاي اخير و با ظهور وسايل ارتباط‌جمعي و رسانه‌اي به صورت گسترده، دامن ناشران فرهنگي و آموزشي را هم گرفته. مسئله‌اي كه با درنظرگرفتن گراني كاغذ و نبود معافيت‌هاي مالياتي بيش‌ازپيش عرصه فعاليت را براي آنها تنگ كرده است. هرازگاهي هم خبر تعطيلي كتاب‌فروشي‌هاي معروف كلان‌شهرها و تبديل آنها به سوپرگوشت و سوپرماركت به گوش مي‌رسد و دليل اين ماجرا راكدشدن بازار كتاب و گسترش انتشار كپي آن در فضاي مجازي است. در دو سال گذشته با توجه به گران‌شدن كاغذ بسياري از ناشران تيراژ خود را به زير هزار رسانده‌اند و همين ماجرا باعث شده سودجويان راهشان به سمت كالاهاي فرهنگي هم باز شود و با دورزدن گاف‌هاي قانوني اقدام به خريد و فروش آثار ناشران به صوت مجازي و غيرقانوني كنند. هامون سبطي مديرمسئول انجمن ناشران آموزشي در گفت‌وگو با «شرق» درباره قاچاق كتب آموزشي تصريح كرد: «توليد و پخش غيرمجاز كتاب، مهم‌ترين موضوع مطرح‌شده در جلسه معارفه اصحاب نشر و قلم (در هتل هويزه) با وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي بود، اما با وجود آنكه چندماهي از آن جلسه مي‌گذرد ما همچنان منتظر اقدامات عملي وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي در مبارزه با اين آفت شوم هستيم». وي تصريح كرد: «رعايت‌نشدن قانون جهاني كپي‌رايت در ايران، گرچه شايد منافعي گذرا براي ما حاصل كرده باشد اما در درازمدت به روش و منشي ناروا و غيراخلاقي در ميان ما دامن زده و آن بي‌توجهي به مالكيت معنوي است كه متأسفانه در فرهنگ سنتي ما نيز چندان جا نيفتاده بود. اين مشكل سابقه تاريخي و حقوقي دارد.

ابوعلي بلعمي در قرن چهارم وزير فرهيخته سامانيان بود اما پس از ترجمه تاريخ طبري از تازي به پارسي، نام خود را بر متن ترجمه‌شده جرير طبري نهاد و اين موضوع قبول عام يافت تا جايي كه ما هنوز آن را به نام تاريخ بلعمي مي‌شناسيم نه ترجمه و اقتباس بلعمي از تاريخ طبري. دست‌بردن در آثار ادبي از سوي كاتبان عادت ديرينه‌اي بود كه باز هم چندان مورد نكوهش و عتاب قشر فرهيخته جامعه نبود و در فقه قديم نيز به اين‌گونه سرقت‌هاي علمي و فرهنگي به چشم عملي مجرمانه نگاه نمي‌شد زيرا قراردادي ميان پديدآورنده و جاعل يا سارق اثر برقرار نشده بود كه بتوان به آن استناد كرد. البته اين موضوع ويژه فرهنگ ايراني نبود و جعل و سرقت علمي در مغرب‌زمين نيز داستان‌ها داشت. اما ادامه حيات و مخاطره‌آميزترشدن اين آفت در ايران امروز، ديگر قابل توجيه و تحمل نيست. شايد مدرك‌ستيزي مدشده در دهه اخير و همچنين گسترش انفجاري شبكه‌هاي اجتماعي و صدالبته كم‌توجهي مسئولان به اين امر زمينه‌ساز گستردگي اين آفت خطرناك شده باشد».

سبطي با اشاره به اينكه اخيرا ديده شده فقط چند روز پس از نشر يك كتاب، پي‌دي‌اف آن به شكل رايگان در سايت‌ها و كانال‌هاي تلگرامي پخش مي‌شود، افزود: «اين يعني ورشكستگي ناشر و دل‌شكستگي و سرخوردگي پديدآورنده اثر. با اين كار داريم قلم را در دست نويسندگان مي‌شكنيم اما به شكل ديجيتال و بدون توليد صدا! صداي نويسنده هم كه به جايي نمي‌رسد. اين پديده براي اهالي موسيقي و سينما نيز آزاردهنده و مشكل‌ساز است اما لااقل آنها به رسانه‌ها راحت‌تر دسترسي دارند. خون به دل نويسندگان ما افتاده است و قلم در دستشان شكسته اما كسي متوجه بلايي نيست كه بر سرشان مي‌آيد. در حوزه كتاب‌هاي آموزشي، گاهي نشر غيرقانوني آثار به دست دختران و پسران ١٦،١٥ ساله اتفاق مي‌افتد كه اصلا هيچ تصوري از زشتي عمل خود و رنجي كه بر نويسنده و ناشر وارد مي‌كنند، ندارند. اينجاست كه بي‌توجهي و كم‌كاري رسانه‌ها به‌ويژه صداوسيما در مسائل عام فرهنگي عوارض ملي‌اش را نشان مي‌دهد».

مديرمسئول انجمن ناشران آموزشي خاطرنشان كرد: «علاوه بر فضاي اينترنتي، در فضاي مادي نيز چاپ و نشر غيرقانوني آثار ناشران آموزشي، دانشگاهي و عمومي بيداد مي‌كند. شبكه‌هايي سازمان‌دهي‌شده به شكل زيرزميني كتاب‌هايي را كه مورد استقبال خوانندگان واقع شده، با كيفيت نازل توليد مي‌كنند. اين جعالان، چون نه كيفيت چاپ و صحافي را رعايت مي‌كنند و نه پول بيمه و كارمند و اجاره و عيدي و سنوات و... مي‌دهند و از همه مهم‌تر چون حق مؤلف را هم نمي‌پردازند، كتاب بي‌كيفيت و تقلبي خود را با قيمتي بسيار پايين به پخش‌كننده‌ها و كتاب‌فروشي‌ها به‌عنوان عنوان كالاي قاچاق عرضه مي‌كنند و متأسفانه خريداراني هم دارند. اين مي‌شود كه كتاب تازه گل‌كرده ناشر و نويسنده يكباره از توليد بازمي‌ماند و آن لبخند اميدواري گل‌كرده بر لب‌هاي ناشر و نويسنده ناگاه مي‌پژمرد. البته كتاب چاپ مي‌شود اما در جاي ديگري كه هيچ‌كس از آن خبر ندارد. جالب است كه كيفيت پايين چاپ و صحافي اين آثار، شكايتي است كه ناشر بايد بابتش به خريداران پاسخ دهد. مؤلفان نيز از افت يكباره تيراژ اثرشان دچار شك و شبهه‌هايي مي‌شوند و بار ديگر اين ناشر است كه بايد سكوت كند و خاطر مؤلف را بيش از اين آزرده نكند. چه بگويد؟

اينكه كتابت را با كيفيت نازل، ديگراني توليد مي‌كنند و مي‌فروشند و سودش را به جيب مي‌زنند كه ما نمي‌شناسيم و از دست من ناشر هم كاري ساخته نيست! بعيد است اين سخن، پاسخي التيام‌بخش براي مؤلف فرهيخته و سرخورده آن اثر باشد».

وي در پايان خاطرنشان كرد: «اينجاست كه اجراي درست مسئوليت نظارتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مي‌تواند چاره ديرهنگامي براي اين آفت رو به گسترش باشد. به دليل بروز اين اتفاقات از سال گذشته واحد حقوقي انجمن ناشران آموزشي به كمك هيئت‌مديره و ساير اعضا پايه‌گذاري شد. درحال‌حاضر كار ما به اينجا رسيد كه دادسراي رسانه فعاليت ما را به صورت كامل به رسميت مي‌شناسد و از ما خواسته كه براي تدوين شكايت‌هاي موردي يك رويه قضائي داشته باشيم و با رئيس شعبه رسانه يا دادستان محترم جلسه داشته باشيم؛ اما اينها نيازمند پيگيري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است. در اين زمينه خواستيم از تجربيات ما اتحاديه ناشران هم بهره‌مند شود و صحبت‌هايي هم داشتيم؛ با وجود اينكه وزارت ارشاد براي اتحاديه امكاناتي در نظر گرفته، ما از اتحاديه همكاري عملي نديده‌ايم. حداقل در اين يك‌سال توانستيم چند نفر از قاچاقچيان و جعالان را به مراجع قضائي تحويل دهيم و اقدام به تعطيلي و فيلترينگ سايت‌ها و كانال‌هاي غيرقانوني كنيم».

رضا ياري، از ناشران كتب دانشگاهي است كه سال گذشته به ‌دليل داغ‌بودن وضعيت بازار قاچاق كتب آموزشي مجبور به تعطيل‌كردن انتشارات خود شد و حالا در دفتر نشر خود اقدام به چاپ سررسيد و سالنامه مي‌كند. او به «شرق» مي‌گويد: «مدت‌ها بود كه مي‌ديديم بازار تقاضاي كتاب آن هم در حوزه رشته حقوق كه حوزه فعاليت ما بود، كاهش چشمگيري داشته. بعد از پيگيري متوجه شديم كه فايل پي‌دي‌اف كتاب به صورت افست چاپ مي‌شود و با مبلغي پايين در شهرستان‌ها به فروش مي‌رسد. بارها به نمايندگان فروش ما مراجعه شده و فهرستي از كتاب‌هاي انتشاريافته از طريق انتشارات ما با قيمتي بسيار پايين‌تر پيشنهاد شده است. اين يعني چاپ غيرقانوني كتابي كه حقوق قانوني آن متعلق به انتشارات ماست، در سطح وسيع صورت گرفته است، بي‌آنكه ترسي از آينده وجود داشته باشد. درحال‌حاضر حتي مواردي ديده شده كه وقتي دانشجو به كتاب‌فروشي براي خريد كتابي كه استادش براي يك ترم معرفي كرده است، مراجعه مي‌كند، فروشنده به او دو گزينه مي‌دهد: يكي كتاب اصلي با قيمتي متعارف و ديگري كتاب كپي‌شده با قيمتي بسيار پايين‌تر».

همچنين سجاد حجازي، وكيل و مسئول واحد حقوقي انجمن ناشران، درباره فعاليت‌هاي قانوني انجمن ناشران در موضوع مبارزه با قاچاق كتاب به «شرق» مي‌گويد: «حكايت از اين قرار است كه ما حدود يك سال است در انجمن فرهنگي ناشران آموزشي يك واحد حقوقي تأسيس كرديم، با صد پيگيري امور مربوط به تخلفات عرصه نشر و به‌طور مشخص چاپ غيرقانوني و زيرزميني كتاب‌ها؛ اما از نظر پيگيري‌هاي قضائي مشكلات زيادي وجود دارد و دليل عمده آن وقتي كتاب تقلبي كشف مي‌شود، معمولا از كتاب‌فروشي پيدا مي‌شود و عاملان اصلي توليد و پخش آن معمولا پيدا نمي‌شود و دادگاه با اين مقوله مواجه مي‌شود كه با يك كتاب‌فروش خرده‌فروش كه چند جلد هم قاچاق فروخته، طرف است. در واقع سازوكار مربوط به نظارت در بخش چاپ بسيار ضعيف است و آن چيزي هم كه ما از وزارت فرهنگ و ارشاد درخواست كرديم، اين بود كه اتحاديه انجمن ناشران آموزشي را به‌عنوان ناظران انتخاب كند تا بتوانند سركشي و بررسي كنند». وي افزود: «امروزه ما نمي‌توانيم مخزن اصلي كتاب‌هاي قاچاق را پيدا كنيم. شبكه توزيع آنها بسيار پيچيده است و عملا انبار دپو‌كردن اين كتاب‌ها پيدا نمي‌شود. از طرفي به اين امور دادسراي فرهنگ و رسانه رسيدگي مي‌كند و اين دادسرا بازوي انتظامي و ضابطين قضائي‌اش ضعيف عمل مي‌كنند به‌اين‌دليل كه كاركرد دادسراي رسانه به‌گونه‌اي است كه با كلانتري سر‌و‌كار ندارد و آن برخوردهاي ضربتي انتظامي را در دسترس ندارند. اين معضلات وجود دارد و ما در تلاش هستيم كه اين رويه‌اي را كه وجود دارد، تغيير بدهيم تا به نهادهاي مدني اختيارات نظارتي داده شود تا آنها بتوانند به مراكز چاپ و پخش كتاب بروند و البته انتظار برخورد جدي‌تري هم از نهادهاي قضائي داريم».

رعايت‌نكردن قانون كپي‌رايت، در اولويت قرارندادن خريد كتاب و نداشن دغدغه مسئولان فرهنگي براي اينكه كتاب را در سبد خريد خانواده‌ها قرار بدهند، خود‌به‌خود و به اندازه كافي تيشه به فرهنگ كتاب‌خواني زده است؛ درحالي‌كه از ناشران به‌عنوان شريف‌ترين اقشار فرهنگي كشور ياد مي‌شود، هيچ‌گاه از دست توليدكنندگان قاچاق و مافياي فرهنگي در امان نبوده‌اند. حالا با تعطيل‌شدن يك‌به‌يك كتاب‌فروشي‌ها نوبت به ناشران آموزشي رسيده است تا آنها هم كركره انتشارات‌شان را پايين بكشند و سرقفلي را به اولين قصابي دونبش محله زير قيمت بازار تقديم كنند.

*منبع: روزنامه شرق، 1395.12.22
** گروه اطلاع رساني**9368**9131** انتشاردهنده: شهربانو جمعه
۰ نفر