در این مطلب آمده است: 'معماری سنتی ایران همواره با استفاده از تكنیكهای ظریف در ساخت، شرایط مطلوبی را برای مناطق مسكونی به همراه آورده است. همسو شدن خانهها با طبیعت پیرامون خود همواره مهمترین ویژگی این نوع معماری از گرمترین نقطه ایران زمین تا سردترین منطقه آن بوده است. تكنیكهایی كه امروز، نمونههای به روز شده آنها را میتوان در معماری نوین ایرانی یافت. در این گزارش به بررسی معماری روستاها در مناطق سردسیر و گرمسیر و ویژگیهای عام معماری روستایی ایران و همچنین خانههای هر اقلیم متناسب با شرایط و ویژگیهای آن پرداختهایم.'
این هفته نامه در بخش 'مناطق گرمسیر' آورده است: 'بیش از نیمی از مساحت ایران را مناطق گرم و خشك فرا گرفته است. با مطالعه تركیب معماری و بافت شهری روستایی مناطق گرم و خشك ایران در مییابیم كه مقوله آب و هوا نقش بسیار مهمی در چگونگی بافت شهری و تركیب معماری آن شهر یا روستا دارد. عامل آب و هوا همواره مشكل بزرگی برای ساكنین این مناطق بوده است. این مشكلات آنها را در جهت یافتن راه حلی مناسب یاری كرده است، به طوری كه با گذشت زمان شاهد بهبود معماری این روستاها از گذشته تاكنون بودهایم. دمای بسیار بالا در روز و دمای كم در شب، تابستانهای بسیار گرم و در مقابل زمستانهایی سرد، آب و هوای خشك ناشی از بارش كم و خشكسالی، از مشكلاتی است كه روستاییان مناطق گرم و خشك با آن دست و پنجه نرم میكنند.
این هفته نامه ادامه داده است: 'از آنجا كه مرزهای آب و هوایی هیچ ربطی با مرزهای سیاسی كشورها ندارد، راه حلهای پیدا شده توسط ساكنان مناطق گرم و خشك در سراسر دنیا بسیار شبیه یكدیگر بوده، هرچند كه تفاوتهای ظاهری كوچكی نیز داشته است. یكی از این راه حلهای ارزشمند در معماری یكی از روستاهای ایران یافت شده است؛ به صورتی كه علاوه بر ضرورت دفاع در مقابل حمله دشمنان به روستا و رابطههای اجتماعی اقتصادی داخل روستایی، ایجاد سایهای بلند بر كل عمارت برای مقابله با نور سوزان خورشید باعث شد تا مردم روستا به فكر ساخت دژهایی بلند بیافتند. در واقع 2 تیر و یك نشان، مقابله با تهاجم بیگانگان و فرار از گرما.'
در ادامه این مطلب همچنین آمده است: 'اغلب، دژها را به گونهای میساختند تا در فصل گرما بیشترین سایه را بر گذرهای اصلی و بخشهای تابستانی عمارتهای روستا بیاندازد. نمونه دست نخورده و صدمه ندیدهای از چنین روستایی را میتوان در قسمت مركزی استان یزد در حومه روستایی به نام فهادان یافت؛ قلعهای به نام قلعه آل كاكویه كه دیوارهای بلند دور تا دورش بر تمامی كوچهها سایه افكنده است. این نوع معماری را میتوان در اكثر روستاهای واقع در مناطق گرم و خشك یافت. روستاهای محصور به دژ، دارای خانههایی متصل به هم است و همین، سبب جلوگیری از نفوذ گرمای شعاعی به روستا میشود. بامهای بلند نیز مانع خوبی برای مقابله با بادهای نامطلوب مناطق گرم و خشك است، پشت بامهایی كه وظیفه سایه افكنی بر كوچهها را نیز بر عهده دارد. نزدیكی خانهها به یكدیگر، ارتفاع بامها و سایه ایجاد شده بر گذرگاههای عمومی موجب كاهش ورود گرمای شعاعی به روستا میشود. رنگ روشن كاهگل و بامهای گنبدی شكل خانهها نیز اجازه انتقال حرارت به داخل عمارت را نمیدهد.'
هفته نامه اشتیاق در ادامه آورده است: 'این ویژگیها، از نیازهای زندگی در روستاهای گرم و خشك سرچشمه میگیرد. خانهها، شبها شاهد هوای خنكی است كه سرتاسر حیاط را فرا میگیرد، در طول روز نیز هوای خنك در قسمت پشت به خورشید، حیاط را پر میكند. ایوان اصلی را به سمت شمال شرقی ساختهاند. این نوع معماری را در اكثر خانههای این منطقه میتوان یافت. قسمت شمال شرقی، بیشترین سایه را در طول روز خواهد داشت. درست در مقابل این ایوان، قسمت زمستانی خانه قرار گرفته است و بیشترین آفتاب را در زمستان جذب میكند. خانهها یا عمارتهایی كه دور تا دور محوطه را فرا گرفتهاست و در مركز، حیاط یا باغچه دارد را خانهها یا عمارتهای چهارفصل مینامند اما آنچه مسلم است مهمترین قسمت، قسمت تابستانی خانه است. ایوان دارای یك فضای نیمه باز است كه شبهای تابستان تا به هنگام طلوع خورشید قابل استفاده است. ایوانها را معمولا به اندازه 2 یا بیشتر از 2 پله، بالاتر از سطح زمین حیاط میسازند. این اختلاف ارتفاع را معمولا با دستگاههای تهویه هوا پر میكنند؛ البته استفاده از این دستگاهها در شهرها بیشتر از روستاها رواج دارد. قسمت زیرین ایوان را سرداب مینامند و همان طور كه از نامش پیداست، خنكترین و مناسبترین مكان برای قیلوله در ظهرهای داغ تابستان است.'
بخش گرمسیر این مطلب بدین صورت به اتمام رسیده است: 'بادگیر، سمبل و نشانه معماری شهری در مناطق گرم و خشك است. بهترین و كاملترین مجموعه بادگیرها را میتوان در شهر كاشان و یزد یافت كه معمولا بهترین گزینه برای خنك كردن قسمت تابستانی خانههاست. البته باید اندازه خانهها را نیز در نظر داشت. ساكنان خانههای بادگیر دار عموما اتاقی را برای تابستان خود انتخاب میكنند كه بادگیر دارد. بادگیرها معمولا در محور اتاق پنج دری مركزی خانه، در طرفین پنج دری و یا در محور اتاقی كه راه به سرداب داشته باشد، قرار میگیرد. نمونههای بسیاری از این بادگیرها را میتوان در شهر یزد به خوبی مشاهده كرد.'
این هفته نامه در بخش 'مناطق سردسیر' نیز آورده است: ' وجود كوهستانها و فلاتهای بلند، یكی از چهار بخش آب و هوایی ایران را تشكیل میدهد. رشته كوههای البرز و زاگرس، مناطق مركزی ایران را از دریای خزر در شمال، و از بین النهرین در غرب، جدا میكند. كوه تفتان در شرق و شیركوه در مركز ایران قرار دارد. سرزمینهای مرتفع غربی از سردترین مناطق ایران به شمار میرود، درست جایی كه رشته كوههای زاگرس قرار گرفتهاست. این منطقه از سرمای شدید در زمستان و آب و هوای معتدل در تابستان، اختلاف زیاد میان دمای هوای شب و روز و بارش سنگین برف برخوردار است. میانگین دمای هوا در گرمترین ماه سال در این مناطق 3- تا 10 درجه سانتیگراد است. میزان تابش خورشید در تابستانها زیاد و در زمستانها بسیار كم است. زمستانها اغلب طولانی بوده و زمین برای مدت زیادی از برف و یخ پوشیده خواهد بود. بهار كه زمستان و تابستان را از یكدیگر جدا میكند، برای مدت كوتاهی میهمان سرزمینهای سردسیر ایران خواهد بود.'
در بخش نتیجه گیری این مطلب آمده است: 'با توجه به مطالبی كه گفته شد، انرژی بسیار زیادی برای گرم كردن خانهها در این نواحی مورد نیاز است. با درنظر گرفتن كمبود انرژی در سراسر دنیا و صرفه جویی در مصرف آن تنها راه باقی مانده داشتن معماری مناسب است كه میتواند كمك بزرگی در جلوگیری از هدر رفتن انرژی كند. معماری خانهها در روستاها و شهرهای سردسیر به گونهای طراحی میشود كه بیشترین تابش خورشید را دریافت كند. خانههای سنتی واقع در قسمت مركزی فلات ایران دارای حیاطهایی در مركز خانه است، به طوری كه حیاطها در مركز قرار گرفتهاست. اتاق خوابهای بزرگ در قسمت شمالی حیاط قرار دارند، این اتاقها به منظور استفاده بیشتر از نور خورشید در فصلهای سرد، بزرگتر از اتاقهای نشیمن ساخته میشود. قسمت جنوبی عمارت چندان كاربردی ندارد؛ مگر در تابستانهای معتدل و كوتاه. بنابراین در روزهای باقی مانده از سال به عنوان انباری و محل نگه داری مواد غذایی استفاده میشود. بیشتر فعالیتهای روزانه مردم روستا به سبب آب و هوای سرد در محیط داخلی خانه انجام میگیرد. بنابراین مساحت و فضای اتاقها به مراتب بزرگتر از حیاط عمارت ساخته میشود.'
در ادامه می خوانیم: 'خانههای روستایی مناطق سردسیر هم ایوان دارد، اما در برابر مناطق گرمسیر بسیار كوچكترند و تنها برای محافظت از ورودی خانه در برابر برف و باران استفاده میشود. همچون مناطق گرمسیر ایوان و ورودی خانه را یك تا 2 متر بالاتر از سطح حیاط میسازند، اما این بار برای جلوگیری از به هدر رفتن گرما زیرا زمین رسانای خوبی برای گرماست. در نواحی سردسیر سقف خانهها را كوتاهتر در نظر میگیرند؛ گرم كردن اتاقهایی با سقف بلند بسیار سختتر و موجب به هدر رفتن انرژی بیشتری میشود. پنجرهها را به گونهای در نظر میگیرند تا در مسیر بادهای سرد نباشد. در مقایسه با نواحی گرم و خشك ابعاد این پنجرهها بزرگتر است تا انرژی گرمایی بیشتری از نور خورشید دریافت كند.'
هفته نامه اشتیاق مطلب خود را بدین صورت به اتمام رسانده است: 'دیوارهای ضخیم، راهكار دیگری است كه در معماری عمارتهای روستایی در مناطق سردسیر كاربرد دارد تا تبادل انرژی گرمایی بین فضای داخلی عمارت و محیط خارجی آن جلوگیری كند. در این مورد، استانداردهای معماری در مناطق سردسیر و كوهستانی و مناطق گرم و خشك تقریبا شبیه به یكدیگرند؛ تنها تفاوت آنها در منابع تولید گرما است. منبع انرژی گرمایی در مناطق گرم و خشك از محیط بیرونی و در مناطق سردسیر و كوهستانی از محیط داخلی است. در این نواحی از دیوارهای ضخیم به عنوان نگهدارندههای انرژی در محیط داخلی استفاده میشود؛ به طوری كه گرمای حاصل از تابش خورشید را در خود نگه دارد و در گرم كردن محیط داخلی در شبهای سرد كمك بسیاری میكند. عمارتهای سنتی واقع در كوههای شمالی رشته كوه البرز دارای سقفهای شیروانی است، اما سقفهای صاف و معمولی هم دیده میشود. در صورتی كه شیروانیها به شكل صحیحی سقف را بپوشاند، عملكرد بهتری نسبت به سقفهای معمولی خواهد داشت زیرا مسیر آب باران را تغییر میدهد. استفاده از سقفهای مسطح مشكلی ایجاد نمیكند زیرا برفهای روی بام میتواند به عنوان عایق عمل كرده و محیط داخلی خانه را از ورود سرمای شدید مصون بدارد.'
منبع: هفته نامه اشتیاق آذربایجان غربی
7129/2093 ** خبرنگار: توحید محمودپور** انتشار دهنده: صابر چهرقانی
هفته نامه اشتیاق در شماره این هفته خود مقاله ای درخصوص اصول معماری متناسب با صرفه جویی در مصرف انرژی منتشر كرده است.