۱۹ فروردین ۱۳۹۶، ۸:۳۷
کد خبر: 82485366
T T
۰ نفر

زمين خراسان همچنان ناآرام

۱۹ فروردین ۱۳۹۶، ۸:۳۷
کد خبر: 82485366
زمين خراسان همچنان ناآرام

تهران- ايرنا- روزنامه شهروند به روايتي از وضع روستاهاي زلزله زده فريمان پرداخت و آورد: با گذشت ٣ روز از زمين لرزه، خراسان بيش از ٣٥٠ بار لرزيده است بزرگترين مشكل ساكنان مناطق زلزله زده دسترسي به آب بهداشتي و سرماي هواست.

در ادامه اين گزارش مي خوانيم: خراسان همچنان مي لرزد. ٤ روز از زلزله ٦ ريشتري كه مشهد،فريمان، تربت جام و سرخس را لرزاند مي گذرد اما پس لرزه آن همچنان ادامه دارد و زمين خراسان هنوز آرام نگرفته است . زمين‌لرزه نسبتا شديدي كه صبح چهارشنبه خراسان رضوي را لرزاند، با وجود شدت به‌نسبت بالا و وسعت زياد منطقه زلزله‌زده به شكل معجزه‌آسايي با كمترين خسارات جاني و مالي همراه شد.

زمين ‌لرزه‌اي با قدرت ٦ ريشتر در وسعتي به شعاع بيش از ٥٠٠ كيلومتر مربع فقط با يك كشته و ٤٠ مجروح همراه بود؛ اما اين زلزله بيش از هر چيز باعث وحشت مردم شد. مردمي كه از همان ساعت اوليه وقوع زلزله ٦ ريشتري از خانه‌ هايشان خارج شدند و با ترس و دلهره منتظر كمك نيروهاي امدادي بودند. كمك ‌‌هايي كه البته خيلي زود توسط نيروهاي هلال‌احمر به دست آنها رسيد.

ساعت حدود ١٢ نيمه شب چهارشنبه، همراه با نيروهاي امدادي هلال‌احمر بعد از طي ٤ ساعت در ميان كوه‌ها و تپه‌هاي منطقه سنگ‌سفيد به مناطق اصلي زلزله‌زده رسيديم. بعد از چند دقيقه تعدادي چراغ با نور زرد و سفيد ازلابه‌لاي كوه‌هاي تاريكي مسير را مي‌شكند، روي يك تابلوي كوچك فلزي زرد‌رنگ نوشته روستاي «كارغش». وارد روستا مي‌شويم، چند كوپه آتش در ورودي روستا روشن شده است و زن و بچه‌ها دور آن نشسته‌اند؛ مردهاي كارغش با سرعت سمت خودروي هلال آمدند.

چشمانشان از خوشحالي برق مي‌زد، مي‌دانستند كه اين خودرو براي آنها چادر و پتو آورده است. روستا ٥٠ خانوار داشت و بسرعت كار توزيع و چادر و پتو آغاز شد. اگر چه چند ساعت از وقوع زلزله گذشته و پس‌لرزه شديدي هم احساس نشده، اما قنبري، عضو شوراي ده كارغش، هنوز نگران است؛ او به «شهروند» مي‌گويد: «همه خانه‌هاي كارغش ترك خورده، كسي جرأت ندارد كه داخل خانه‌ها شود، ما از صبح تا الان بيرون هستيم، هوا هم سرد است.

مردم روستا خيلي ترسيدند، پس‌لرزه‌هاي زيادي هم داشته، از صبح تا الان من خودم بيش از ٤٠ لرزه را زيرپايم احساس كردم.» از قنبري درباره تعداد مجروحان روستاي كارغش مي‌پرسيم و او در پاسخ مي‌گويد: «خدا به ما رحم كرد، معجزه شده، هيچكس از روستاي ما مصدوم نشد، همه سالم هستند، حتي خون از دماغ كسي نيامد، فقط خانه‌ها و طويله ‌هايمان آسيب ديده، آنها هم به كلي تخريب نشده، ترك‌هاي بزرگي خورده كه شايد باعث آوار شود.»

او ادامه مي‌دهد: «يك ساعت پس از زلزله نيروهاي امدادي به روستاي ما رسيدند، غذا و آب به ما دادند و برق هم تا قبل از تاريك‌شدن هوا وصل شد؛ اما با اين‌همه اين‌قدر پس‌لرزه زياد بوده كه همه از خانه‌رفتن مي‌ترسند. روستاي ما حدود ٢٢٠ نفر جمعيت دارد، من با جوان‌هاي روستا بايد تا صبح حواسمان به زن‌ها، بچه‌ها و سالخورده‌ها باشد، خدا كند زمين آرام بگيرد.»

** روستاي رزمگاه با دو مجروح
رزمگاه روستاي زلزله‌زده ديگري از منطقه سفيد‌سنگ. روستايي با ٣٠ خانوار جمعيت، كه زلزله چند نفر از اهالي آن را مجروح كرده بود. محمدعلي ياري يكي از ساكنان اين روستا است. كسي كه زلزله دو نفر از اقوام او را راهي بيمارستان فريمان كرده است: «بيچاره علي و محمد اين دو وقتي زلزله آمد، داخل خانه بودند كه سقف آوار شد روي سرشان، البته خيلي شانس آوردند، اهالي روستا خيلي زود اين دو را از زير آوار درآوردند؛ آمبولانس هم خيلي سريع از سفيد‌سنگ حركت كرد، اورژانسي‌ها به ما گفتند كه نگران نباشيم، يك شكستگي جزيي است. با اين همه مادر و زن و بچه علي خيلي نگران بودند، ما آنها را با يكي از ماشين‌هاي هلال‌احمر به فريمان فرستاديم تا پيش او باشند. ولي بقيه اهالي روستا حالشان خوب است. ولي چند خانه به‌طوركلي تخريب شده، بقيه هم ترك‌هاي بزرگي برداشته‌اند، خانه من و پدرم كنار هم است، سقف خانه ما به اندازه نيم‌متر ترك خورده، ديوار خانه پدرم هم تا نصفه ريزش كرده، مي‌ترسيم اين پس‌لرزه‌ها تا صبح همه خانه‌ها را خراب كند.

البته «سرچشمه» و «دوقلعه» بيشتر آسيب ديدند، من از بچه‌هاي هلال شنيدم مركز زلزله نزديك دوقلعه بوده.» محمدعلي اضافه مي‌كند: « ازصبح چند بار بچه‌هاي هلال به ما سرزدند و چراغ والور و پتو به ما دادند، اما چادر كم داريم، غذا هم زياد است اما مشكل ما آب است، هم براي آشاميدن هم براي شست و شو آب نداريم.»

**دو قلعه با يك كشته
چند كيلومتر بعد از رزمگاه در ادامه يك جاده خاكي باريك روستاي «سرچشمه براشك» است. ساكنان اين روستاي كوچك هم توسط بچه‌هاي هلال‌احمر داخل چادر اسكان داده شدند. اما سرماي هوا و نبود آب ١٠ خانوار ساكن اين روستا را هم اذيت مي‌كند. حسن تقوي يكي از اهالي روستا خارج از چادر ايستاده و با خودروهاي عبوري از اين روستا صحبت مي‌كند، نوبت به خودرو هلال مي‌رسد وبه سمت راننده مي‌رود.

يك چادر و چند پتو براي اهالي روستا مي‌خواهد. او به ما مي‌گويد: «به ما والور نفتي دادند، اما نفت ما كم است و همه چراغ‌ها را نمي‌شود روشن كرد، همه زن‌ها و بچه‌ها داخل سه تا چادر هستند سه تا چراغ نفتي هم روشن است، اما براي مردهاي روستا نفت كم داريم، به همين خاطر چند تا پتو لازم داريم تا شب از سرما يخ نزنيم.» از رزمگاه خارج مي‌شويم و به سمت روستاي دوقلعه حركت مي‌كنيم. چند كيلومتر در پيچ و خم كوه‌هاي منطقه سفيد‌سنگ به سمت شرق حركت مي‌كنيم تا به «دوقلعه» مي‌رسيم؛ نزديك‌ترين روستا به كانون زلزله.

دو‌ قلعه همان‌جايي است كه يكي از اهالي آن به نام «نسا محمدپور» زير آوار كشته شد؛ پيرزن ٨٠ ساله تنها قرباني زلزله خراسان رضوي. بچه ‌هاي هلال ‌احمر در دونقطه براي اهالي اين روستا اردوگاه موقت برپا كرده بودند. چادرهاي سفيد‌رنگ هلال زير نور مهتاب و بوي آتش و هيزم نيم‌سوخته فضاي دو قلعه پر كرده بود. به جز جاده‌اي باريكي و خاكي «دوقلعه» به «سرچشمه»، تنها راه ارتباطي اين روستا با دنياي خارج يك خط ثابت تلفن بود كه اهالي روستا براي تماس از آن استفاده مي‌كردند. رضا منتظر بود تا نوبتش شود، مي‌خواست ازحال اقوامش در بيمارستان فريمان باخبر شود.

مليحه، علي، وحيد و صفا ٤ نفري بودند كه آوار آنها را مجروح كرده بود. همه آنها در بيمارستان فريمان بستري شده بودند و رضا نگران حال آنها بود، او به «شهروند» مي‌گويد: «برادرم الان بيمارستان پيش آنهاست، مي‌خواهم با او تماس بگيرم تا از حال آنها باخبر شوم، البته به من گفتند كه حالشان خوب است و به‌زودي از بيمارستان مرخص مي‌شوند، اما من دلم آرام ندارد، خانه و حيواناتمان از بين رفت.

خانه من ديگر قابل سكونت نيست، يك ديوارش به‌طوركلي ريخته سقفش هم تيكه تيكه ترك خورده، خانه خواهر و برادرم هم همين وضع را دارد، فكر كنم چند هفته‌اي بايد در چادرهاي هلال‌احمر زندگي كنيم.» او ادامه مي‌دهد: «نسا محمدپور فاميل مادرم بود، بنده خدا پيرزن زيرآوار ماند و كشته شد. زمين به شدت تكان مي‌خورد، من نمي‌توانستم روي پايم بايستم، طولاني هم بود، همه جا مي‌لرزيد، اما با اين همه فقط همين پيرزن از روستاي ما كشته شد. تيرهاي برق مثل كاه تكان مي‌خوردند، خيلي ترسناك بود. خدا به ما خيلي رحم كرد، اينكه ما زنده مانديم يك معجزه است.»
حالا با گذشت ٣روز از حادثه، خراسان رضوي همچنان آرام نگرفته است.

به طوري كه تا آخرين لحظلات تنظيم اين گزارش در خراسان رضوي بيش از ٣٥٠ پس لرزه ثبت شده است. تلاش بي وقفه نيروهاي امدادي هلال احمر همچنان ادامه دارد. تاكنون بيش از ٥ هزار ٥٠٠ نفر در هزار ٢٠٠ چادر اسكان اضطراري يافته اند. ١٢٠ تيم عملياتي متشكل از ٣٠٥ امدادگر و نجاتگر هلال احمر با بكارگيري سه فروند بالگرد و ٥١ دستگاه خودروي عملياتي و پشتيباني به ساكنان مناطق زلزله زده مشغول خدمت رساني هستند. سه بالگرد امدادي با ٣٧ سورتي پرواز اقدام به انتقال ٨ هزار و ٥٠٠ كيلو گرم محموله امدادي كرده اند و درحال حاضر بيش از ٧٠ نيروي امدادي در مناطق زلزله حضور دارند.

از طرف ديگر عليرضا رشيديان استاندار خراسان رضوي هم از پرداخت وام ٢٠ ميليون توماني با اقساط بلند مدت ١٥ ساله با كارمزد ٥ درصد به زلزله زدگان خبر داده است. با اين همه وضعيت مناطق و روستاهاي زلزله زده هنوز به حالت عادي بازنگشته است.

*منبع: روزنامه شهروند، 1396.1.19
**گروه اطلاع رساني**9117**2002**انتشار دهنده: فاطمه قناد قرصي