بسياري از ما يا به شكل سنتي و يا بصورت آكادميك آواز هاي محلي و ملي خود را به خوبي مي شناسيم اما هرگز به خود زحمت نداده ايم كه تحقيقي در باره دليل نامگذاري آنها داشته باشيم.
حال در اين آشفته بازار موسيقي ، زحمات امثال محسن پور كه تعدادشان از انگشتان دست تجاوز نمي كند، كاري بسيار دشوار و تا حد زيادي غير ممكن است.هنرمند دلسوخته اي كه دمي از تحقيق، دانستن ، آموختن و آموزش دادن دست نكشيد و هيچ مانعي حتي معلوليت جسمي سد راهش نشد.
استاد محسن پوردر يكم اسفند 1324 خورشيدي در روستاي قاديكلا از توابع قائم شهر زاده شد و از چهارسالگي به علت بيماري بيناييش را براي هميشه از دست داد.
در همان سنين تصميم به فراگيري موسيقي گرفت و توسط پدرش با نواختن ني لبك و بعدها 'لله وا' (ني محلي) آشنا شد. او همواره موسيقي را نيمه گمشده خود مي دانست و نابينايي هرگز در اراده آهنينش تاثير نگذاشته و خللي در راه و هدف سترگش ايجاد نكرد.
در سال 1344 به ويولن روي آورد و دوره چهارجلدي هنرستان از روح الله خالقي و رديف ابوالحسن صبا را نزد استادان اين ساز نواخت. در سال 1352 به عنوان عضو گروه موسيقي محلي در راديو ساري به فعاليت پرداخت.
در سال 1354 به اركستر ملي فرهنگ و هنر مازندران پيوست و در سال 1356 به پيشنهاد واحد موسيقي اداره كل فرهنگ و هنر مازندران سرپرستي گروه موسيقي محلي اين اداره كل را به عهده گرفت كه اين فعاليت وي تا 1357 پيش از انقلاب اسلامي ادامه داشت.
در سال 1367 گروه 'شواش' را بنيان نهاد كه نتيجه اين اقدام برگزاري چندين كنسرت و انتشار چند آلبوم از قبيل 'ابر بيته هوار'، 'مازروني حال'، 'آفتاب ته'، 'استاره سو'، 'شوار'، 'بهارمونا'، 'بهارته'، 'ماه تي تي'، 'دودوكتكا' و... بوده است.
اين هنرمند فقيد در كنار ساخت، تنظيم، بازسازي و اجراي آهنگ هاي محلي، پژوهش هاي گوناگوني را انجام داد كه به همت انجمن موسيقي ايران در قالب 6 كاست و يك آلبوم انتشار يافت.
اين استاد در سال 1362 يك نهاد مستقل با عنوان 'فرهنگخانه مازندران' تاسيس كرد كه هم اينك نيز مركزي معتبر براي آموزش سازهاي ملي و محلي مازندراني و پژوهش هاي گوناگون در اين زمينه است.
تربيت صدها هنرجو كه شماري از آنان به عنوان استاد به تدريس موسيقي اشتغال دارند، برگزاري كنسرت ها، همايش ها، جشنواره ها و يادواره هاي شعر و موسيقي مازندران، ياري رساندن به پژوهشگران در گردآوري فرهنگ بومي استان و نيز انتشار چندين كتاب، ثمره راه اندازي اين مركز فرهنگي هنري است.
همچنين گفته مي شود كه فرهنگخانه مازندران نخستين آموزشگاه موسيقي است كه پس از انقلاب اسلامي در كشور تاسيس شد.
**محسن پور از زبان خودش**
استاد محسن پور در باره آشنايي با موسيقي و تاثير عميق آن بر روح جانش مي گويد: در يك شب سرد زمستاني در حالي كه كمتر از 10سال از سنم مي گذشت با خانواده ام در اتاق دود گرفته و كوچكي كنار اجاق نشسته بودم و به صداي سوختن هيزم گوش مي دادم كه كه ناگهان احساس كردم پدرم شي اي را به دهان برده و مشغول نواختن آن شد.
وي ادامه داد: مسحور اين صداي موسيقي شدم و احساس كردم كه روح و جانم را تسخير كرده. ضمن لذت، وحشت كردم زيرا صداي موسيقي مذكور هم برايم وهم انگيز بود هم زلال و نوراني ، هم دور بود، هم نزديك ، هم آشنا بود و هم نا آشنا.
زنده ياد محسن پور اضافه كرد: بياد دارم كه در آن لحظه سر بر زانوي پدرم نهادم. پدر ساز را بر روي زمين گذاشت و من بي درنگ آن را برداشتم و به دهان بردم اما نتوانستم صداي زيبايي كه شنيده بودم از آن بيرون بياورم. بعدها پي بردم كه آن ساز للۀ وا Laleva نام دارد.
او افزود: اگر چه بعدها نواختن اين ساز را آموختم اما هرگز نتوانستم صدايي را كه از ساز پدرم شنيده بودم، بنوازم.
اسطوره موسيقي مازندران به تجربه اندوزي در اين هنر تاكيد دارد و مي افزايد: سرچشمه واقعي اين هنر همان جوشش ها و كنش و واكنش هاي دروني نغمه پرداز است كه جاري مي شود تا تجربه اي را ببار بنشاند.
وي همچنين ياد آور شد: نغمه پرداز براي نغمه آفريني از درون خود مايه مي گيرد و نغمات پنهان در طبيعت را آشكار مي سازد.
او به نقد و بررسي آثار و دستاوردهاي تجربه شده گذشتگان و كشف شايستگي ها و جوهره بالنده آن به عنوان پشتوانه ذهني و مبنا قرار دادن آن براي ساختن بسترهاي تازه تاكيد دارد.
**موسيقي مازندراني به روايت محسن پور**
محسن پور درباره موسيقي نواحي اعتقاد دارد كه كنش و واكنش هاي اجتماعي نواحي گوناگون كشور مانند تغييرات در شيوه توليد و كم رنگ و حتي بي رنگ شدن سنت هاي پيشين برروي موسيقي مناطق نيز اثر گذاشته و در نتيجه كارايي خود را از دست داده است.
اين استاد اعتقاد دارد كه موسيقي مازندران با توجه به پيشينه تاريخي قوم ساكن در منطقه، وسعت جغرافيايي و طبيعت زيبا و متنوع از گستره و واريته هاي مختلفي برخوردار است.
هنرمند فقيد مي افزايد: موسيقي محلي اگر چه شخصيت، هويت خاص و حال و هواي ويژه منطقه اي را دارد اما هسته آن در بستر موسيقي ملي است و از اين رو به رغم تفاوت ها، وجوه مشابه زيادي با موسيقي ملي دارد.
استاد فقيد ، موسيقي محلي مازندران را شامل دو بخش موسيقي آوازي و موسيقي سازي دانسته و مي گويد: موسيقي آوازي شامل 'اميري'، 'طالبا'، 'كيجا جان' كه در روستاهاي شرق استان به 'رز مقوم'Rez Meghoom (مقام هاي ريز) ناميده مي شود، است.
وي از 'آق ننه'، 'همدم جان'، 'غريبي يار'، 'طيبه جان'، 'حقاني'، 'حيدر بيگ و صنم بر'، 'رعنا و نجما'، 'گره سري'(لالايي)، 'نواجش'، 'هرايي'، 'ولگه سري' و 'نوروز خواني' نيز به عنوان موسيقي آوازي ياد كرد.
او موسيقي سازي را شامل دو بخش دانست و گفت: بخش نخست عبارتند از موسيقي چوپاني مانند 'غريب حال'، 'مش حال'، 'دنباله مش حال'، 'كمر سري'، 'زاري حال'، 'شترحال، 'كيجاكرچال'و غيره عموما با لله وا (ني محلي) نواخته مي شود.
وي افزود'بخش ديگر موسيقي سازي از قبيل 'پيش نوازي'، ' يك چوبه'، 'دو چوبه'، 'سه چوبه'، 'تركموني'، 'رووني' و غيره با سرنا و نقاره اجرا مي شود.
**محسن پور به روايت هنرمندان**
استاد احمد محسن پور بخشي از خاطرات پيشكسوتان موسيقي در مازندران و حتي خارج از استان را بخود اختصاص داده و با اعتقاد بر اينكه اين هنرمند فقيد به حق شناسنامه موسيقي نواحي مازندران بوده است به حفظ و نگهداري آثار شنيداري و پژوهش هاي او تاكيد دارند.
بعضي او را 'عمو'، برخي 'احمد' و تعدادي 'احمد جان' و ... خطاب مي كردند اما با هر نام و عنواني، همگي اعتقاد دارند كه زحمات او بايد در پژوهش سرايي حفظ شود و براي نسل هاي آتي به يادگار بماند.
استاد ابوالحسن خوشرو كارشناس و خواننده موسيقي مازندراني از محسن پور به عنوان يك پديده تكرار نشدني ياد كرد و افزود: نابينايي و ضعف جسماني هرگز در فعاليت هاي او تاثير نگذاشت و همواره يك سر و گردن بالا تر از همكارانش بود.
وي اقتدار در شيوه مديريت زنده ياد محسن پور را از ديگر ويژگي هاي بارز او دانست و افزود: اين استاد فقيد در كنار انضباط و مقررات كاري، بسيار مهربان و سرشار از حسن نيت بود.
كارشناس 70 ساله موسيقي با بيان اينكه بخل و حسد در زندگي هنري و اجتماعي استاد محسن پور جايگاهي نداشت، خاطر نشان كرد: آنچه كه در اثر سال ها زحمت و مرارت فراگرفته بود، به راحتي به علاقه مندان مي آموخت و پرورش هنرمندان مستعد را براي خود يك وظيفه مي دانست.
اين استاد موسيقي تصريح كرد: آنچه محسن پور فقيد و خستگي ناپذير به راحتي در اختيار ما گذاشته، گنجينه گرانبهايي است كه از يك عمر زحمت و پژوهش ايشان به دست آمده و ما موظفيم كه در حفظ و انتقال آن به جوانان بكوشيم.
استاد عسگري آقاجانيان ميري كارشناس، پژوهشگر و مدرس آواز گفت: زنده ياد محسن پور در ابعاد گوناگون هنر بومي و منطقه اي زحمات فراواني كشيد و در راستاي احياي موسيقي مقامي مازندران براي بسياري از قطعات بازخواني يا فرم بندي جديدي ارائه كرد .
وي فعاليت در پرورش جوانان و هنرجويان، اركستر بندي مناسب و جديد موسيقي مازندران و اشاعه و معرفي اين هنر را از زحمات اين هنرمند فقيد دانست و گفت: تلفيق اين موسيقي با هنر نمايشي از جمله تصميمات اين استان بود كه نتوانست به سرانجام برساند.
اين استاد دانشگاه به حفظ و نگهداري آثار محسن پور به عنوان يك سرمايه فرهنگي استان و كشور تاكيد كرد و گفت: دستاوردهاي اين استاد فقيد براي پژوهشگران و علاقه مندان به اين هنر يك مرجع معتبر است.
وي خاموشي محسن پور را ضايعه اي اسف بار و غيرقابل جبران ارزيابي كرد و همت و تلاش در ثبت و ضبط نغمات، آموزش موسيقي بومي و بيش از سه دهه فعاليت مستمر در حفظ و اشاعه موسيقي مازندران را از خدمات ارزنده اين استاد دانست.
استاد آقاجانيان پژوهشگر و مدرس آواز، محسن پور را در بقا وترويج موسيقي مازندراني بسيار تاثير گذار دانسته و مي افزايد: اين هنرمند فقيد براي شناساندن اين نوع از موسيقي زحمات طاقت فرسايي كشيده است.
اين نويسنده با اعتقاد بر اينكه موسيقي محلي مازندراني در سي چهل سال اخير بارها و بارها توسط استاد محسن پور احيا شد، به تبيين زحمات اين هنرمند فقيد توسط هنرمندان و پژوهشگران تاكيد كرد و از آنان خواست تا راه او را همواره ادامه دهند.
وي بيگانگي جوانان با سازهاي ملي را از مشكلات عرصه موسيقي در كشور دانست و افزود: استاد محسن پور حتي المقدور سعي كرد كه اين بيگانگي در باره جوانان مازندراني با سازهاي بومي اتفاق نيفتد.
جهانگير نصر اشرفي پژوهشگر موسيقي نواحي كشور نيز از محسن پور به عنوان شخصيت منحصر به فرد ياد كرد و گفت: او مرجع معتبري براي پژوهش در اين هنر است.
وي با اشاره به اينكه همه گروه هاي موسيقي مازندران به نحوي پرورش يافته او هستند، گفت: تمام كسانيكه قصد پژوهش در موسيقي مازندران و بخشي بزرگ از موسيقي شمال البرز و استر آباد و شرق گيلان را دارند لاجرم بايد از دانش او بهره ببرند.
اشرفي به تسلط محسن پور در موسيقي آوازي اشاره و خاطر نشان كرد: او يكي از راويان رديف هاي آواز ايران نيز بود.
هوشنگ جاويد ديگر پژوهشگر موسيقي نواحي، نبود محسن پور را ضايعه بزرگي براي موسيقي كشور بويژه مازندران دانست و گفت:كمتر كسي براي احياي موسيقي نواحي كشور به اندازه او زحمت كشيده است.
او ياد آور شد: اين استاد بي بديل با فعاليت هايي در زمينه پژوهش، آموزش، اجرا و بويژه تاسيس فرهنگخانه مازندران كاري سترگ در جهت احيا و ماندگاري موسيقي مازندران انجام داد.
جاويد با اشاره به اينكه محسن پور همه ابعاد موسيقي مازندران را آشكار كرد، گفت: فعاليت هاي وي بويژه پس از انقلاب اسلامي موجب شد تا موسيقي تبري در كشور بهتر و بيشتر شناخته شود.
بهزاد مقوم مدرس ويولن و پژوهشگر موسيقي سابقه آشنايي خود با استاد محسن پور را بيش از 20سال عنوان كرد و گفت: نخستين بار براي پژوهشي كه در موسيقي مازندراني داشتم در فرهنگخانه خدمت ايشان رسيدم و پس از شنيدن سخنانش، به نظرم منبعي از ذخاير فرهنگي آمد كه هرچه از آن برداشت كنند، پايان نمي يابد.
او با اشاره به اينكه تاسيس كانون پيشكسوتان موسيقي مازندران سعادتي را نصيبم كرد كه نشست هاي پي در پي با ايشان داشته باشم و از وجودشان بهره ببرم، اضافه كرد: استاد بسيار كم حرف بود و تا ضرورت ايجاب نمي كرد سخن نمي گفت اما همين اندك گويي او نيز منبع فيض براي من بود.
وي با بيان اينكه تدريس ويولن در فرهنگخانه مازندران توفيقي مضاعف را برايم پيش آورد تا بيشتر خدمت ايشان برسم، گفت: هرگز چهره او را بدون لبخند نديدم.
مقوم نشناختن استاد محسن پور و ساير بزرگان موسيقي مازندران را بويژه براي اهالي اين استان يك ضعف فرهنگي دانست و افزود: متاسفانه رسانه هاي محلي در احيا و معرفي اين مشاهير كم كاري كرده اند.
وي با اشاره به اشتهار اين بزرگان در بين هنرمندان كشور، گفت: اختصاص ويژه نامه در روزنامه ها و هفته نامه هاي محلي در باره زندگي فردي و اجتماعي و انعكاس فعاليت هاي فرهنگي هنري مشاهير استان،گذشته از افزايش چشمگير مخاطبان در شناخت جوانان با اين مفاخر تاثير بسزايي دارد.
اين مدرس ويولن با اشاره به ساحت ارزشمند موسيقي در باور محسن پور افزود: اين استاد به رغم تمام مشكلات و موانع كه عموما سد راه اهالي موسيقي است، اين هنر را به ميراثي معنوي و ماندگار بدل كرده است و آثار برجاي مانده از ايشان، به عنوان گنجينه اي هنري در تاريخ مازندران ماندگار خواهد بود.
روانشاد احمد محسن پور آهنگ ساز، موسيقيدان، نوازنده برجسته كمانچه و سرپرست گروه موسيقي شواش پس از تحمل يك دوره بيماري در سي ام دي 1394 درگذشت. مراسم نخستين سالگرد اين استاد بزرگ قرار بود دي ماه سال گذشته برگزار شود كه به دليل درگذشت آيت الله هاشمي رفسنجاني به فردا پنجشنبه هفتم ارديبهشت ماه موكول شد.
خبرنگار: زهره كرمي**انتشار دهنده:سيد محسن حسن نيا
7330/1899
به ياد استاد احمد محسن پور/ هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود
۶ اردیبهشت ۱۳۹۶، ۱۶:۱۴
کد خبر:
82506698
ساري - ايرنا -'كتولي'،'اميري'،'طالبا' وده ها آوازمحلي مازندران همواره به عنوان هويت مردم اين سامان شنيده مي شود و احياي اين نغمات كه عموما ريشه درتاريخ دارد،هنري سترگ است كه تنها به همت انگشت شماري ازشيفتگان فرهنگ و هنر صورت پذيرفت كه زنده ياداحمد محسن پور ازشاخص ترين آنان است.