در گزيده اي از اين مطلب مي خوانيم: اما واقعيت اين است كه امروزه به گفته اهالي فرهنگ و قلم، اغلب كتابخانههاي مدارس يا تغيير كاربري دادهاند و يا اگر هم در مدرسهاي هنوز يك كتابخانه به چشم ميخورد،نميتواند آنطور كه بايد در مرتفع كردن نيازهاي دانشآموزان موثر باشد.
آنچه مسلم است، اين كه شرط نخست در برقراري پيوند كتابخانه و دانشآموز، دسترسي به كتابهاي جذاب و بهروز است و در عينحال برخي از كارشناسان عرصه فرهنگ به اين موضوع اشاره ميكنند كه در هرجامعهاي ضرورت دارد زمينههاي تشويق افراد به كتاب خواندن فراهم شود تا به اين نتيجه برسند كه كتاب نخواندن ميتواند آسيبهاي فردي و اجتماعي زيادي را درپي داشته باشد.
از سخنان نويسندگان به ويژه در حوزه ادبيات كودك ونوجوان اين طور برميآيد كه آموزش و پرورش درسالهاي اخير نتوانسته است نقش چشمگير و موثري درترغيب دانش آموزان به مطالعه كتابهاي غير درسي داشته باشد،چرا كه اغلب كتابخانههاي مدارس بدون استفاده ماندهاند و نيز تعداد كتابهايي كه بتواند مورد قبول نسل جوان باشد و به فراخور نيازهاي كودكان ونوجوانان و براساس دغدغههاي سني آنها وجود داشته باشد، اندك است.
**نهادينه شدن كتابخواني از كودكي
محبوبه نجفخاني يكي از اهالي فرهنگ است كه سالها در گفت وگو با اهالي رسانه به مشكلات كتابخانههاي شهري اشاره كرده است،او براين باور است. اگر قراراست فاصلهاي كه در سالهاي اخير بين كتابخواني و مردم ايجاد شده است رفع شود، نيازمند فرهنگسازي است. نجفخاني ميگويد: در بسياري از كشورهاي جهان عادت به مطالعه كتابهاي غيردرسي، امري نهادينه به شمارميرود، شايد به اين دليل كه كتابخواني از دوران كودكي به افراد آموزش داده ميشود، در حالي كه درايران متاسفانه چنين آموزشهايي وجود ندارد.
اين مترجم ادامه ميدهد: سالهاست اهالي قلم و بخصوص نويسندگان در حوزه ادبيات كودك و نوجوان به اين موضوع اشاره ميكنند زمان آن فرا رسيده است كه كتاب خواندن و فوائد آن از دوران مدرسه به كودكان و نوجوانان آموزش داده شود و اين برنامه انجام نميگيرد، مگر با همكاري وزارت آموزش و پرورش و نويسندگان و مترجمان كشور.
**علاقه مندي دانش آموزان به كتابخواني
نجفخاني اضافه ميكند: به فراخور شغلم به مدارس متعددي رفتهام و در آنجا با دانشآموزان و معلمان به گفت وگو نشستهام،حتي در سالهاي گذشته مسئوليتهايي را نيز به عنوان كتابدار در مدارس برعهده داشتهام، از برآيند اين رفت وآمدها به مدارس دريافته ام كه دانشآموزان به ويژه طيف نوجوان علاقه مندي و گرايش زيادي به خواندن رمان و ادبيات داستاني دارند، منتهي امكاناتي براي آشنا كردن بيشتر آنها با آثار داستاني فراهم نشده است. طبيعي است وقتي انسان نسبت به مقولهاي شناخت نداشته باشد، نميتوان انتظارداشت كه به سمت آن ترغيب شود.
**تجربههاي غيرموفق
عباس جهانگيريان ـ نمايشنامهنويس از ديگر چهرههاي فرهنگي است كه درباره وضعيت كتابخانههاي مدارس معتقد است: هميشه براين باور بوده ام وقت آن رسيده است كه آموزش و پرورش در تدوين برنامههاي درسي تجديد نظر كند و به ضرورت غناي كتابخانهها در مدارس پي ببرد،هرچند بايد بپذيريم در سالهاي اخير تجربه موفقيت آميزي ازاين رهگذر وجود نداشته است و دست اندركاران در مدارس به جز در مواردي معدود، عملا توجهي به معضل كتابخانههاي آشفته مدارس نداشتهاند.
**پيامدهاي حذف زنگ مطالعه و انشاء
نويسنده رمان «خواب دخترها چپ نيست» با بيان اين كه اميدوار است آموزش و پرورش به وعدههاي خود مبني بر تعيين زنگ مطالعه آزاد عمل كند، تا از اين رهگذر شاهد بروز خلاقيت و استعدادهاي ادبي دانشآموزان باشيم ميافزايد: متاسفانه در برخي موارد شاهد بودهايم كه مدرسه به تنهايي در فاصله انداختن ميان كودكان و نوجوانان و كتاب خواني مقصر نبوده است، بلكه خانوادهها نيز دراين بين مقصرند،چرا كه آنها تمايل دارند فرزنداشان در طول سالهاي تحصيل فقط بر خواندن كتابهاي درسي متمركز شوند و حتي ديدهام والدين به مدرسه رفتهاند و نسبت به اين كه چرا در برخي ساعات مدرسه،كتابهاي غيردرسي تدريس شده است، شكايت هم كردهاند. اين رفتارها نشانگر آن است كه هنوز طيف گستردهاي از مردم به آن شكلي كه شايسته است، به ارزش كتابخواني پي نبردهاند و نميدانند كه مطالعه نكردن كتابهاي غيردرسي در سالهاي نوجواني و جواني، چه پيامدهايي ميتواند براي فرزنداشان در آينده داشته باشد.
**گرايش به دنياي مجازي
محمدرضا يوسفي، ديگر نويسندهاي است كه درباره وضعيت كتابخانههاي مدارس ميگويد: از آنجايي كه تمامي عرصههاي فرهنگ مانند حلقههاي زنجير به يكديگر پيوسته است،بايد توجه داشته باشيم تا زماني كه شاهد حلقههاي مفقوده دراين عرصهها هستيم، نميتوانيم به پيشرفت كتابخواني در كشور اميدوار باشيم.آسيب كتابخانههاي مدارس از يك سو و نبود اهرمهايي براي ترغيب نسل جوان به كتابخواني باعث شده است نسل كنوني از كتاب و كتابخواني فاصله بيشتري بگيرد. البته در سالهاي اخير،نقش گوشيهاي هوشمند و همين طور پررنگ شدن شبكههاي اجتماعي را نيز نميتوان در دور شدن افراد از كتاب خواندن ناديده گرفت.به خصوص در مورد نوجوانان و جوانان كه به نظرميرسد، گشت و گذار در شبكههاي اجتماعي بيشتر از كتابخواني جذاب شده است.
**افت سرانه مطالعه و شمارگان كتاب
يوسفي اضافه ميكند: در سالهاي اخير كاهش تيراژ كتاب و به تبع آن افت سرانه مطالعه نشانگر آن بوده است كه بين كتاب و مردم فاصله عميقي در جامعه ايجاد شده است. هرچند تصورمي كنم در نهايت فردي كه به مطالعه علاقه مند باشد و جريانهاي ادبي روز را دنبال كند، با وجود همه مشكلات موجود درحوزه نشر و گران بودن قيمت كتاب،بازهم به خريد آثار مورد علاقه خود ميپردازند.امااي كاش شرايطي فراهم ميشد تا آن دسته از مخاطبان علاقه مند به كتاب، راههاي آسان تري براي به دست آوردن آن را در اختيار داشته باشند.اين روزها مسئله تيراژ كتاب تقريبا به بزرگترين معضل در حوزه نشر تبديل شده است.
درواقع با ورود رسانههاي مدرن، كتاب از جانب عدهاي از افراد جامعه كاملاً به كناري گذاشته شده و تلگرام و اينستاگرام و فيس بوك جايگزين آن شده است، يعني فرد ديگر احساس ضرورت نميكند كه اطلاعات مورد نياز خود را از طريق كتاب و كتابخواني به دست بياورد،زيرا براين باور است، در هر شاخهاي هرچه بخواهد شبكههاي مجازي به او ميدهند و نيازهاي او را تامين ميكنند. اميدوارم شرايطي فراهم شود كه سياستگذاران فرهنگي به تدوين برنامههاي دراز مدت و مثمر ثمر در زمينه كتاب و كتابخواني بپردازند و خانوادهها و نظام آموزشيهم به اين امر مهم پيببرند كه هيچ چيز نميتواند جايگزين كتاب شود و نبود فرهنگ كتابخواني در خانواده و جامعه آسيبهاي ناخوشايند اجتماعي را به همراه ميآورد.
*منبع: روزنامه اطلاعات، 1396.4.8
**گروه اطلاع رساني**2059**9279**انتشار دهنده:سيدمحمد موسي كاظمي
تهران- ايرنا- روزنامه «اطلاعات» در گزارشي آورد: نقش كتابخانه در مدرسهها را نميتوان ناديده گرفت، خاصه اگر كتابخانهاي كه در يك مدرسه واقع شده است، روزآمد باشد و به واسطه مولفههايي كه دارد، بتواند دانش آموزان را در مقاطع مختلف تحصيلي به خود جذب كند.