۲۹ تیر ۱۳۹۶، ۸:۱۷
کد خبر: 82604321
T T
۰ نفر
قطعنامه 598 ؛پايان بخش جنگي نابرابر

تهران- ايرنا- 27 تير سالروز پذيرش قطعنامه 598 و پايان جنگ تحميلي است، جنگي نابرابر و ناخواسته كه دنياي استكبار با هدف ضربه زدن به انقلاب نوپاي اسلامي ايران به تجهيز رژيم بعث عامل دست نشانده خود در منطقه پرداخت و خسارت هاي مادي و جاني فراواني را به 2 ملت تحميل كرد.

ايران با موقعيت ويژه سياسي، جغرافيايي و اقتصادي همواره كانون توجه قدرت هاي بزرگ جهان بوده است و افزايش قدرت دفاعي در كنار ديپلماسي فعال، تنها راه بازدارندگي در برابر دشمنان به شمار مي رود. رزمندگان سلحشور ايران در هشت سال دفاع مقدس با وجود برخي نارسايي هاي تسليحاتي و اطلاعاتي در مقايسه با دشمن، با ايمان و اراده راسخ به مصاف دشمن رفتند و حماسه هايي جاودان آفريدند. در هفته گذشته روزنامه هاي مختلف به منظور نهادينه كردن فرهنگ ايثار و شهادت با انتشار گزارش ها و مطلب هايي در محورهاي گوناگون به اين مهم پرداختند.

**قطعنامه 598 و پايان جنگي نابرابر
پايان هشت سال دفاع مقدس را مي توان آغازي براي آمادگي بيشتر براي رويارويي با هجمه هاي وسيع دشمنان انقلاب دانست اينك نيز نيروهاي مسلح ايران با تاسي از خط شهيدان، همواره پاسدار و حافظ امنيت ايران هستند.

روزنامه «اعتماد» در يادداشتي به قلم علي شكوهي و با درج عنوان «چرايي قبول يك قطعنامه»، نوشت: در آستانه سالگرد قبول قطعنامه ٥٩٨ از سوي جمهوري اسلامي در سال ٦٧ قرار داريم. بنا دارم در چند روز متوالي به اين موضوع و چرايي قبول آن از سوي امام خميني بپردازم و برخي ابهامات را هم در اين باره پاسخ بدهم. طبعا پيش از پرداختن به تحولات دفاع مقدس در زمان قبول قطعنامه ٥٩٨ بايد درباره مقاطع قبل از آن هم نظراتم را بيان كنم تا تحليل كلي از جريان دفاع مقدس شدني باشد. به همين دليل چند نكته درباره مقاطع گوناگون جنگ تحميلي ابتدائا بيان مي‌شود و در روزهاي بعد سراغ قطعنامه ٥٩٨ خواهم رفت.

در ادامه اين يادداشت آمده است: واقعيت اين است كه عراق دوران صدام خود را يك دولت انقلابي و در خط مقدم مبارزه با اسراييل مي‌دانست و به همين دليل دولت‌هاي ارتجاعي عرب با اين كشور مشكل داشتند و خود را به ايران زمان شاه نزديك مي‌كردند تا عراق را در منطقه منزوي كنند. صدام در زمان شاه قادر به پيگيري زياده‌خواهي‌هاي خود در منطقه نبود چون نه سياست ابرقدرت‌هايي مانند آمريكا اجازه اين كار را مي‌داد و نه دولت‌هاي همسو با آمريكا از جمله عربستان و ايران زمان شاه موافق اين زياده‌خواهي‌هاي صدام بودند.

با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران هم سياست آمريكا در قبال جمهوري اسلامي به خصومت تبديل شد و هم كشورهاي ارتجاعي منطقه در مقابل ايران قرار گرفتند و اين بهترين فرصت براي صدام بود تا هدف‌هاي خود را پي بگيرد.

حسين شريعتمداري در يادداشتي در روزنامه «كيهان» عنوان «گزينه نظامي زير ميز است» را منتشر كرد و نوشت: امروز با سالگرد پذيرش قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل و پايان دفاع‌مقدس 8 ساله همزمان است. نيم‌نگاهي به شرايط ايران اسلامي در آغاز جنگ و هجوم همه‌جانبه تمامي قدرت‌هاي ريز و درشت دنيا به كشوري كه تازه از يك انقلاب پيروز بيرون آمده بود و عبور مقتدرانه از آن هنگامه پرمخاطره، كافي است تا با امام راحلمان رضوان‌الله‌تعالي‌عليه همصدا شوند كه «آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند.»

در ادامه اين يادداشت مي خوانيم: آن روزها كه آمريكا در اوج اقتدار جهاني و منطقه‌اي بود و تمام متحدان اروپايي و منطقه‌اي خود را نيز براي مقابله با ايران اسلامي كه سخت‌ترين و ضعيف‌ترين دوران حيات خود را سپري مي‌كرد، به كار گرفته بود، ناكام از آوردگاه جنگ بيرون آمد بنابراين امروزه با توجه به اقتدار مثال‌زدني جمهوري اسلامي ايران از يكسو و افول قدرت آمريكا و اروپا و متحدان منطقه‌اي آن از سوي ديگر، بديهي است كه ادعاي توسل به «گزينه‌ نظامي» فقط در حد و اندازه يك «لاف گزاف» قابل ارزيابي است.

روزنامه ابتكار در گفت و گويي با محسن رشيد، تاريخ‌پژوه و رييس پيشين مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با درج عنوان «دنيا نمي خواست ايران پيروز شود» در ارتباط باشرايط پذيرش قطعنامه 598، نوشت: شرايط گفت‌وگو با سه شاخص بيروني در جنگ يعني سه كشور عراق، شوروي و آمريكا را در سه دوره زماني (قبل از جنگ، جنگ تا رسيدن به مرزها و تعقيب متجاوز) بايد بررسي كرد. با ملاحظه اين شرايط در مي‌يابيم كه ايران هيچ فرصتي براي گفت‌وگو با لحاظ كردن سه شاخص مورد بحث نداشت.

در ادامه اين مطلب آمده است: البته قرار بود كربلاي 4، والفجر 10 ناميده شود و همچنان كه مسئولان كشور از آغاز سال 1365 وعده‌ سال سرنوشت را سرداده بودند و مردم نيز بدان پايبند بودند و مسلما در صورت موفقيت كربلاي 4 تمام شبه جزيره فاو آزاد مي‌شد شبه جزيره‌اي كه شكل يك مثلث داشت. يك ضلع آن اروندرود، يك ضلع آن خورعبدالله و ضلع ديگر آن حومه‌ بصره را (منطقه‌ ابوالخصيب) تشكيل مي‌داد و مسئولان سياسي كشور در نظر داشتند با در دست داشتن اين زمين، غرور تخريب‌كننده صدام حسين را در هم بشكنند و براي پايان جنگ اعلام آمادگي كنند. اما با لو رفتن كربلاي 4، چنين نشد و سال سرنوشت به گونه ديگري رقم خورد.

روزنامه «جمهوري اسلامي» در گزارشي با عنوان «نتيجه‌اي كه از عمليات رمضان حاصل شد» به مناسبت سالروز عمليات رمضان نوشت: عمليات رمضان كه تمام شد همه فهميدند جنگ وارد مرحله جديدي شده است. انقلاب اسلامي ايران حرف‌هاي جهاني داشت و آنها آمده بودند تا انقلاب را نابود كنند اما قدرت انقلاب دامن گيرشان شده بود. پس از عمليات رمضان جنگ صحنه نبرد رودرروي انقلاب اسلامي با غرب و شرق شد.

در ادامه گزارش مي خوانيم: 22 تيرماه سال 1361 عمليات رمضان با رمز «يا مهدي» آغاز شد. قرارگاه فتح به دليل قرار گرفتن در منطقه مناسبتر، موفق تر از بقيه قرارگاه‌هاي حاضر در عمليات عمل كرد. نيروهاي اين قرارگاه حدود 15 كيلومتر تا كانال ماهي جلو رفتند كه اين پيشروي آن هم در يك مرحله از بزرگ‌ترين پيشروي‌هاي تاريخ جنگ بود و بيشترين تلفات عراق هم روي كانال ماهي بود.

**رزمندگان اسلام راويان راه حق و حقيقت
عشق و تعصب به اسلام و استقلال و سرفرازي وطن در زواياي پنهان انديشه هاي مردم مسلمان ايران نقش بسته است، موضوعي كه سبب شد تا فرزندان دلاور اين مرزوبوم با رشادت و از خودگذشتگي به نقش آفريني در جبهه هاي حق عليه باطل بپردازند.

روزنامه «خراسان» در گفت وگويي با مرضيه جاويد رئوف همسر شهيد حسن ستوده، عنوان «ساعتي هم كلام با همسر و فرزند شهيد حسن ستوده» را منتشر كرد و آورد: سال1361 با هم ازدواج كرديم و حاصل اين ازدواج تولد دو فرزند به نام هاي زهرا و محمد است. بعد از سه يا چهار سال از ازدواجمان، همسرم در عمليات كربلاي 4 به شهادت رسيد اما از همان مدت كوتاه زندگي خاطرات شيريني در ذهنم مانده است كه هنوز سال هاست با اين خاطرات شيرين زندگي مي كنم.

روزنامه «جمهوري اسلامي» در گزارش با درج عنوان «فرماندهي كه با قرآن و اهل بيت(ع) مانوس و فعال و كارآمد و خستگي ناپذير بود»، آورد: شهيد حسن حق نگهدار در سال 1336 در شيراز متولد شد و دوران كودكي خود را در اين شهر و در جوار آستان منور احمدبن موسي(ع) گذراند و پس از طي مراحل تحصيل و در بحبوحه مبارزات ملي عليه رژيم ستم شاهي موفق به اخذ ديپلم طبيعي شد. شهيد حق نگهدار از عناصر فعال در برپايي تظاهرات و راهپيمايي‌هاي مردمي به شمار مي‌رفت و با دانشجويان مسلمان و انقلابي نيز فعاليت و همكاري مستمر داشت. پس از پيروزي انقلاب و در آستانه تشكيل نيروي خودجوش مردمي سپاه پاسداران، شهيد حق نگهدار جزء اولين كساني بود كه به خيل سبز پوشان جان بر كف و انقلابي سپاه پيوست.

در ادامه اين گزارش آمده است: شهيد حق نگهدار بارها از نواحي مختلف بدن مجروح شده بود و هربار تشته‌تر از پيش با تن مجروح خود در آستان وصال مي‌نشست.سرانجام آن جان نثار آئين حق، در منطقه شلمچه به سوي ميعادگاه ابدي عاشقانه بال گشود و به ديدار حضرت دوست شتافت. پيكر مطهر او آن سوي خط در گلستاني از اشك و آتش تنها ماند تا نام بلند او در دفتر سرخ شهادت براي هميشه جاودان و ماندگار بماند.

روزنامه جوان در گفت‌وگو با همسر شهيد احمد قنبري در گزارشي با عنوان «شيعه در مصيبت‌ها به اهل بيت نزديك‌تر مي‌شود»، نوشت: اول دي ماه 1385 مصادف با اول ذي‌الحجه سالروز ازدواج حضرت علي(ع) و حضرت زهرا(س) عقد كرديم. مرداد سال بعدش هم مصادف با شب ميلاد امام علي(ع) مراسم ازدواجمان برگزار شد و باقي مانده ميوه و شيريني مراسم را بين معتكفان مسجد جامع ابوذر پخش كرديم.

در ادامه اين گزارش مي خوانيم: ايشان (احمد قنبري) با سپاه و نيروي انتظامي به صورت مقطعي همكاري مي‌كرد. حتي بعد از شهادتش متوجه شدم به سيستان هم رفته و در شناسايي مقر گروهك ريگي با نيروي انتظامي همكاري كرده است. صبح 25 اسفند 89 همسرم براي آخرين بار از خانه خارج شد و ديگر بازنگشت. آن روز من با مادرم تلفني حرف مي‌زدم كه صداي زنگوله در را شنيدم و فهميدم كه احمد آقا از خانه خارج شده است. دويدم در را باز كردم و هرچه صدايش كردم برنگشت. رفت و همان روز چند دقيقه بعد از اذان ظهر هواپيمايش سقوط كرد و به شهادت رسيد. همكارانش مي‌گفتند تنها كلمه «يازهرا» را از پشت بي‌سيم شنيده‌اند و بعد هواپيما به زمين مي‌خورد و همسرم درحالي به شهادت مي‌رسد كه پيكرش كاملاً سوخته بود.

**آثار دفاع مقدس شاهدي بر ايثار شهيدان
بررسي دلنوشته ها، خاطرات و هر آنچه از شهيدان باقي مانده، شاهدي از اخلاص و مظلوميتي است كه تاريخ نيز در برابر آن سرتعظيم فرود آورد، هر يك از اين آثار روايتگر ايثار و از خودگذشتگي انسان هاي پاكدامني به شمار مي رود كه بي هيچ ادعايي پاي در مصاف دفاع نهادند و چه آسوده خاطر به ديدار معبود شتافتند.

روزنامه جوان در گفت وگو با نويسنده كتاب «جرعه آخر» به شرح تحول زندگي شهيد ندرلو پرداخته و در گزارشي با عنوان «لوطي مسلكي كه در زندان توبه كرد و در خيبر شهيد شد» نوشت: شهيد يدالها ندرلو همچون شاهرخ ضرغام يكي از خاص ترين شهداي دفاع مقدس است. شخصيتي لوطي مسلك كه با تحولش به رزمنده اي خالص و خاكي تبديل مي شود. شهيد ندرلو را افراد زيادي در زنجان مي شناسند. از لوطي هاي قديم گرفته تا رزمندگان و جانبازان جنگ نام يداله برايشان بسيار آشناست. زندگي پر فراز و فرودش بهترين تعبير براي تغيير آدم شده و مي توان فهميد مي شود متحول شد تا در خط مقدم جبهه عارفانه به شهادت رسيد.

در ادامه اين گزارش آمده است: مسعود بابازاده متولد 1339 شهر زنجان در كتاب «آخرين جرعه» به زندگي اين شهيد والامقام پرداخته و گوشه هايي از شخصيت و مرام او را روايت كرده است. بابازاده كه براي نگارش اين كتاب سختي هاي زيادي را متحمل شده با 65 نفر از كساني كه شهيد ندرلو را مي شناختند گفت وگو كرده است.

اين روزنامه در گزارش ديگري با عنوان «سكوت اين تصوير آرامش قبل از طوفان است»، نوشت: عكس‌ها و تصاوير برجاي مانده از دوران دفاع مقدس، خاطرات فراموش ناشدني هستند كه بي‌هيچ حرف و كلامي ماجراهاي شگفت‌انگيزي را روايت مي‌كنند.

در ادامه اين گزارش مي خوانيم: از رفاقت‌ها، شجاعت‌ها، تلخي‌ها و شيريني‌ها و شهادت‌ها و ... چند روز پيش كه ماجراي عكس يادگاري جانباز محمدرضا فاضلي دوست با سردار شهيد گنجي‌زاده را در صحفه ايثار و مقاومت منتشر كرديم، رزمنده ديگري با ما تماس گرفت و از تصويري گفت كه به تازگي برايش ارسال شده بود. عكسي كه به گفته وي آرامش قبل از طوفان است و چند ثانيه پس از آن، چهار نفر از افراد داخل اين تصوير به شهادت مي‌رسند.

اين روزنامه همچنين در گزارشي با عنوان «اولين كتاب مستند با قلم روايي از شهداي مدافع حرم»، آورد: «تمناي بي‌خزان» نام كتابي به قلم شيرين زارعپور است كه روايت‌هاي زهرا سليماني‌زاده از همسر شهيدش مهدي حسيني را به تصوير مي‌كشد. كتابي مملو از عاشقانه‌هاي زندگي مشترك اين شهيد مدافع حرم كه به تازگي توسط نشر 27 بعثت به چاپ رسيده است.

در قسمتي ديگر از اين گزارش آمده است: «تمناي بي‌خزان» علاوه بر اسطوره‌سازي و انتقال سبك زندگي زهرا و مهدي كه از جوانان نسل حاضر هستند، به خواننده، نشان مي‌دهد داشتن روحيه جهاد و ايثار و مقاومت، همچنان در بين جوانان اين مرزوبوم پررنگ بوده و خواهد ماند. كتاب با محوريت زهرا سليماني‌زاده همسر شهيد و با ثبت لحظات كودكي‌اش آغاز شده چراكه نويسنده بر اين باور است كه نقش همسران شهدا در ايجاد ظرفيت شهادت بسيار تأثيرگذار است.

روزنامه ايران در گزارشي با عنوان «گنجي كه به ثروت تبديل شد» نوشت: جشنواره كتاب سال دفاع مقدس با هدف شناسايي و معرفي آثار برتر با موضوع ادب و فرهنگ پايداري به همت بنياد حفظ آثار و ارزش‌هاي دفاع مقدس تقريباً به صورت سالانه برگزار مي‌شود. امسال محمد قاسم فروغي جهرمي عنوان دبيري هفدهمين دوره جايزه كتاب سال دفاع مقدس را برعهده دارد. يكي از ويژگي‌هاي اين دوره، تشكيل شوراي سياستگذاري، متشكل از دبيران دوره‌هاي قبل‌ و صاحبنظران ادبيات پايداري و دفاع مقدس است.

در ادامه اين گزارش درباره چگونگي برگزاري هفدهمين جايزه كتاب سال دفاع مقدس به نقل از محمد قاسم فروغي جهرمي كه سال‌ها در تدوين و نشر كتاب‌هاي دفاع مقدس و ارتباط با نويسندگان اين حوزه فعال بوده است، مي‌خوانيم: مقام معظم رهبري در سال‌قبل در ديدار با دست اندكاران راهيان نور(اسفند 95) برعبارت ثروت فرهنگي در ارتباط با فرهنگ دفاع مقدس اشاره داشتند. ايشان قبل از آن نيزاز اين فرهنگ با عنوان «گنج» ياد كرده بودند. اكنون كه واژه«گنج» به «ثروت» تبديل شده است معني آن اين است كه مجموعه تلاش‌ها در اين حوزه كارساز بوده و توانسته است معادن غني فرهنگي و ارزشي دفاع مقدس را مورد بهره‌برداري قرار دهد. حال بايد از اين «ثروت» پاسداري و حراست كرد و در جاي خود برغناي آن افزود تا همچون سرمايه‌اي ملي مورد استفاده قرار گيرد.

*گروه اطلاع رساني
خبرنگار: كامبيز رضايي**انتشاردهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**1699**2059**9131
۰ نفر