مصطفي داننده در يادداشتي در عصر ايران؛ آورده است: اين آزاده نامداري نيست؟ همون مجري چادري تلويزيون. عكس بيحجاب آزاده نامداري را ديديد؟ نديديد؟ من دارم الان ميفرستم. بچهها كسي عكس آزاده نامداري نداره بفرسته؟ همون كه ميگن بيحجابه.
اين جملات برايتان آشنا نيست. سوالهايي كه در ۲۴ ساعت گذشته فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي را در اختيار گرفته است. از گروههاي خانوادگي بگير تا كانالهاي اجتماعي همه و همه درگير وضعيت آزاده نامداري بودند و البته هنوز هستند.
در اين نوشتار نميخواهيم اصلا در مورد آزاده نامداري، حجابش و بيحجابيش سخن بگوييم.
هميشه زندگي و حريم خصوصي افراد معروف و مشهور مورد توجه و علاقه مردم عادي و رسانه هاست اما به لحاظ حرفه اي و اخلاقي براي رسانه ها محدوديت هاي زيادي در اين زمينه وجود دارد. شمار متعددي از رسانه ها به دليل انتشار عكس هاي خصوصي چهره هاي معروف مثل سياستمداران يا هنرمندان، مورد شكايت قرار گرفته اند و مجبور شده اند جريم هاي سنگيني را بپردازند. البته هميشه ميان حريم خصوصي و غيرخصوصي مرز ظريفي وجود دارد كه تشخيص آن معمولا به بحث و جدل هاي زيادي ميان كارشناسان رسانه و حقوقي تبديل مي شود.
در همه جاي دنيا اصلا خبرنگاراني هستند كه به دنبال شكار لحظاتي اين چنين هستند گرچه بعد از انتشار كار رسانه منتشر كننده عكس ها به دادگاه و شكايت بكشد. در اين ميان اما مسئلهاي كه ما نبايد از آن به سادگي بگذريم مسئله اخلاق است.
گاهي ما اخلاق را فراموش ميكنيم. بسياري از ما از اينكه عكس يكي از اعضاي خانوادهمان در فضاي مجازي دست به دست شود عصباني ميشويم و غيرتمان به جوش ميآيد. همين ما اما حاضريم عكس فرد مشهوري را دست به دست بچرخانيم و حتي به آنهايي كه آن را نديدهاند نشان بدهيم.
يادتان هست. همه مايي كه دم از اخلاق ميزنيم فيلم منتشر شده از يك بازيگر زن را ديدم. آنهم زماني كه فضاي مجازي قدرتمند نبود. اين فيلم از طريق سيدي دست به دست شد و بسياري در خلوت اتاق و يا در پستويي اين فيلم را ديدند و به دست آنهايي كه نديدند رساندند.
با ديدن آن فيلم آبروي آن بازيگر زن رفت و مجبور شد براي ادامه زندگي ترك وطن كند. اگر ما آن فيلم را نميديدم آن را نميخريديم. شايد زندگي آن بازيگر به گونه ديگري رقم ميخورد.
بسياري از ما از همه انتظار داريم. از حكومت، از دولت، از مردم اما وقتي نوبت به خود ما ميرسد حاضريم اخلاق را قرباني كنيم. ديگر تمام حرفهايمان تبديل به شعار ميشود و عكس آزاده نامداري را دست به دست ميچرخانيم.
آزاده نامداري در يك گوشه جهان كاري را انجام داده است. خوب يا بد. به اين فكر كنيد كه او قرار است بعد از سفر دوباره در ايران زندگي كند. فرزند و همسر او قرار است در اين جامعه نفس بكشند. همين ديدن اين عكس و دست به دست كردن آن شايد زندگي اين مجري تلويزيون را دچار مشكل كند. خودتان را جاي همسر يا خانواده آزاده نامداري بگذاريد. با ديدن اين عكسها و حرفها چه حسي به شما دست ميدهد.
ياد بگيريم زود قضاوت نكنيم. با ديدن يك عكس يا يك فيلم، سريع لباس قضاوت به تن نكنيم و حكم ندهيم. قضاوت نكردن افراد براي زندگي خودمان هم بهتر است. قضاوت نكردن باعث ميشود زندگي آرام تري داشته باشيم.
باور كنيم اين رفتار ميتواند زندگي بسياري از آدمها را تحت تاثير قرار دهد. اتفاقات روز گذشته كشف حجاب اخلاق بود نه آزاده نامداري.
عصرايران/3مرداد96
اول*انتشاردهنده:عليرضافرجي
تهران-ايرنا- عصر ايران در يادداشتي آورده است:بسياري از ما از همه انتظار داريم. از حكومت، از دولت، از مردم اما وقتي نوبت به خود ما ميرسد حاضريم اخلاق را قرباني كنيم. ديگر تمام حرفهايمان تبديل به شعار ميشود و عكس آزاده نامداري را دست به دست ميچرخانيم. ياد بگيريم زود قضاوت نكنيم. با ديدن يك عكس يا يك فيلم، سريع لباس قضاوت به تن نكنيم و حكم ندهيم.