اگر از ديدگاه ديگر شاعران به شعرهاي قيصر نگاه كنيم و نقدهاي آنها را مورد خوانش قرار دهيم قيصر را شاعري آگاه به زمانه خويش درمييابيم شاعري كه تاريخ را به تناسب زمان ميسرود و حلقه وصل ميان جريانهاي مستقل با جريانهاي ارزشي بود.
به گفته بسياري از اساتيد ادب پارسي قيصر شاعر تاريخ است ، شاعري كه هيچ گاه به تاريخ دروغ نگفت بلكه حرفهاي خودش را با تاريخ درميان گذاشت، تصوير آفريني و اعتدال در عناصر شعري را از ويژگيهاي اين شاعر خوزستاني ميدانند او براي تصاوير شعري بيشتر از رهگذر استعاره بهره ميجست.
امينپور به دنبال راهي براي خروج از هزار توي معضلات انسان امروزي بود و به سان ديگر شاعران در جستجوي حقيقت در جهان مكاشفه ميكرد كه همين موجب مي شد تا در خط سير تحول شعريش فراز و فرودهايي ديده شود اما اين كه در چه زمانهايي اين شاعر انقلابي در آرمانگرايي در شعر به اوج مي رسيد و كي دراين عرصه به گوشهاي از انزوا ميرفت جاي بررسي بيشتري دارد.
***شاعري كه عاقبت بخير شد
يك شاعر خوزستاني با اشاره به شعرهاي قيصر و ماندگاري شعر او به خبرنگار ايرنا گفت: قيصر امينپور متعلق به جريان روزآمد ادبيات انقلاب است؛ جرياني كه پيش از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در شرف شكل گيري بود و با انقلاب به عنوان يك جريان ادبي خودش را نشان داد.
ارمغان بهداروند افزود : قيصر به عنوان يكي از نمايندگان اين جريان عمده محبوبيت و افزايش مخاطبانش براساس سادگي و طبيعت روان كلامش بود؛ وي زبان سالم ادبي داشت كه همين سلامت زباني عامل موفقيت او در جذب مخاطب به شمار مي رود.
وي گفت: آنچه كه امروزه از آن با عنوان زبان گفتار در ادبيات نام برده ميشود در شعر قيصر با استفاده از لحن، لهجه مردم روزگار خودش و ساده كردن ادبيات فاخري كه پيش از آن حاكم بود ، وجود داشت.
اين شاعر تاكيد كرد: زبان صميمانه شعرهاي او موجب كم شدن فاصله مخاطب شعر قيصر با شاعر شده بود.
وي با بيان اين كه قيصر هوشمندانه از قالبهاي ادبيات فارسي سود برد اظهار كرد: در زمانه اي مثل دوران انقلاب اسلامي و هشت سال دفاع مقدس كه نياز به توصيف و گزارش فضايهاي جنگي و همچنين نياز به هيجان آفريني داشتيم او از قالبهاي كوتاهي چون رباعي و دوبيتي استفاده كرد.
بهداروند بيان كرد: در ادامه جنگ و پس از آن كه شاعران بنا به دلايل مختلفي به رويكردهاي اعتراضي، انتقادي و سكوت روي آورده بودند قيصر از قالب نيمايي استفاده كرد كه ميتوانست بيانگر اتفاقات و رويدادهاي دروني و بيرونياش باشد.
وي افزود: امين پور پس از دهه 60 با انتشار كتاب 'آيينههاي ناگهان' خودش را به عنوان يكي از شاعران جدي و شاعراني كه در حافظه تاريخي ما ماندگار است معرفي كرد.
اين شاعر با اشاره به دلايل ماندگاري شعر قيصر امين پور يادآور شد: مهمترين تم اشعار قيصر عشق است و عشق موضوعي است كه همواره مورد نظر مخاطبان حرفه اي و غيرحرفه اي ادبيات فارسي بوده است.
وي با بيان اين كه در سه مجموعه 'آيينههاي ناگهان'، 'گلها همه آفتابگردانند' و 'دستور زبان عشق' محيط عمومي آثار شاعر عشق است تصريح كرد: از عشق گفتن در كنار استفاده درست از زبان ادبي كه به مردم نزديك است در زمانه اي كه مردم خسته از ادبيات پيچيده و معماگونه دهه 70 و 80 بودند باعث موفقيت شعر قيصر شد كه امروزه اين موفقيت چنان در زبان عوام تسري پيدا كرد است كه بسياري از سطرهاي شعرهاي او به عنوان ضرب المثل از آنها استفاده مي شود و همه ما شعر «ناگهان چقدر زود دير ميشود...!» را به عنوان يك ضرب المثل عام در زبان فارسي استفاده ميكنيم در واقع اين اتفاق سود رساني شعر قيصر به ادبيات بوده كه موجب ماندگاري وي در ادبيات فارسي شده است.
بهداروند بيان كرد: هر شاعري يك سير تحول و تغيير در روح و روان و در شخصيت اجتماعي خودش دارد و قيصر نيز مانند ديگر انسان ها از اين مساله مستثني نبود.
وي يادآور شد: آغاز شاعرانگي وي مصادف با انقلاب بود، قيصر زماني در شهر گتوند به عنوان يك خرده مبارز و يك خرده ايدئولوگ در روستاي خودش فعاليت مي كرد و بعدها در تسخير لانه جاسوسي به عنوان بيانيه نويس و كساني كه به دنبال انقلاب فرهنگي در دانشگاه بودند حضور يافت و بعد به عنوان يك رزمنده از جنگ و اتفاقات جنگ گفت و پس از آن به عنوان كسي كه انتقادات و ايرادات به ايام پس از جنگ داشت مطرح بود.
اين شاعر درباره اين كه آيا ميتوان قيصر امين پور را در زمره شاعران دولتي دانست توضيح داد: اين كه از شاعران با نام دولتي و غيردولتي ياد كنيم تقسيم بندي درستي نيست اما به طور كلي بايد به اين نكته واقف باشيم كه قيصر سير تحولي داشته كه او را عاقبت به خير كرد.
وي اظهار كرد: قيصر از شاعران آرمانگرايي بود كه در دهههاي 50 و 60 با اميدها و آرزوها به جريان انقلاب اسلامي ايران پيوستند و پس از يك دهه وقتي آرمانهايشان به تمامي محقق نشد به نوعي شاهد تغير در ديدگاه در وي شديم كه اين وضعيت را ميتوان در شعرهاي اعتراضي، انتقادي و حتي سكوت و بيتوجهي نسبت به آرمانها را در شعرش ديد.
بهداروند با تاكيد بر اين كه قيصر تلاش كرد به آرمانهاي خودش وفادار بماند ادامه داد: تغيير شديد جريانات اجتماعي به ويژه جريانهاي حكومتي باعث خروج برخي شاعران مثل خروج قيصر و همكارانش از حوزه هنري شد؛ وي در حقيقت به خاطر تغيير مواضع و سياست هاي فرهنگي از اين مركز هنري خارج شد و به دنبال آرمان هاي خودش در ديگر موقعيت هاي ادبي و شغلي تلاش كرد.
اين شاعر بيان كرد: اعتقاد به آرمان انقلابي از ابتدا در شعر و انديشه قيصر وجود داشت و وقتي آخرين شعرهاي او يا حتي شعرهاي كودكانه او را بخوانيد اين آرمانها همچنان وجود دارد اما شكل تحول به گونه اي است كه اين آرمان، گاه به صورت كاملا برجسته و پيدايي در شعرهاي دهه 60 است و گاه به شكل لعاب كمرنگي در شعر هاي دهه 80 او خود را نشان ميدهد.
وي افزود: وقتي كه در جايي ميگويد «پنجرهها روزه سكوت گرفتهاند...» درواقع روزه سكوت را كسي گرفته است كه به آرماني معتقد بوده در حالي كه جامعه از آن آرمان عدول كرده است.
***قيصر هميشه در شعر متعهد ماند!
سعيد سروش راد، ديگر شاعر خوزستاني نيز اظهار كرد: به گمانم تحول در شعر قيصر امينپور، داراي ريشههاي معرفتي و فكريي است كه براي نسلي از شاعران كه به شعر متعهد دولتي منسوب هستند، به مرور زمان، حاصل شده است.
وي افزود: مرحوم امينپور از آن دست جوانان شهرستاني بود كه زماني به تهران عزيمت كردد تا حوزه هنري را تشكيل و هنر انقلابي را ارايه دهند سيدحسن حسيني، سلمان هراتي، محسن مخملباف و چند نفر شهرستاني ديگر از هم قطاران او بودند كه بعدها هر كدام راه جداگانهاي در پيش گرفتند.
اين شاعر ادامه داد: البته حوزه هنري آن روزها، هنوز دستگاه بروكراسي امروز را نداشت و به كسي حقوق نميدادند و فعالان آن جا پست سازماني نداشتند، درهر حال اولين فعاليت جدي امين پور حضور در حوزه هنري است كه خط فكري او را به وضوح نشان ميدهد.
وي گفت: اگرچه يكي از عناصر مهم و سازنده شعر، انديشه است اما مساله اين جاست كه هنر و در اين جا به صورت ويژه ـ شعر ـ به صورت ماهوي فربه تر از ايدئولوژي است و ايدئولوژي نوعي خاص از يك تفكر را در يك قالب ارايه ميدهد كه ميتواند مذهبي يا غيرمذهبي باشد.
سروش راد با تاكيد بر اين كه هنر بسيار گستردهتر از ايدئولوژي است اظهار كرد: امينپور در كتاب هاي اوليه اش و در دوره جواني، در شعرش نوعي تفكر انقلابي و مذهبي را ارايه ميدهد كه به مرور زمان از آن فاصله ميگيرد در واقع نقطه تحول در شعر امينپور همين مساله است.
وي توضيح داد: پس از جنگ هشت ساله و در سالهاي اوليه دهه هفتاد، اولين زمزمههاي پست مدرنيسم فلسفي در جامعه روشنفكري ايراني به گوش ميرسد، مشخصه بارز اين جريان عدم قطعيت، شكستن ايدئولوژيهاي غالب جهان و عبور از وعدههاي كلان رستگاري است اين ها در شرايطي است كه امينپور در ميانسالي خود به سر ميبرد و از شور و هياهوي جواني و انقلابي خودش هم تا حدي فاصله گرفته است.
اين شاعر افزود: علاوه بر اين او به تجربه ميبيند كه آنچه او در سال هاي جواني دنبال مي كرده محقق نشده به اين معنا به نظر ميرسد امينپور در اواسط عمر دچار بازنگري در چارچوب فكري- فلسفي خودش مي شود براي همين شعرهاي او برخلاف جواني كه روزهاي روشن را نشان ميداد پس از ميانسالي رنگي تلخ به خود مي گيرد او كم كم نظام فكري اش را تغيير مي دهد و اين مساله قهري بسياري از همكيشان اوست. هرچند برخي از هم قطاران او در همان دوره اوليه باقي مي مانند و تمايلي به تغيير ندارند. اما برآيند غالب با تغيير يافتگان است لذا به گمانم انشقاق در حوزه هنري و دفتر شعر جوان هم برنامه از پيش تعيين شده اي نبود بلكه حاصل همين تغييرات تدريجي برخي و عدم تغيير برخي ديگر بود.
وي بيان كرد: اگر چه مرحوم امينپور هيچگاه شاعري آوانگارد و پست مدرن نبود اما به هر حال آنچه مبرهن است از اوايل دهه 70 شعر امين پور به جريان روشنفكري نزديك و از نظريات جديد متاثر مي شود البته تاثير حضور او در دانشگاه و ادامه تحصيلات تكميلي او تا مقطع دكتري و مراوده با استاد شفيعي كدكني در تحول فكري اش را نمي توان ناديده گرفت باري در همين سال ها به لحاظ فني ، شعر قيصر امين پور به اوج مي رسد كه در كتاب 'گلها همه آفتابگردانند' به خوبي نمود آن را مي بينيم .
سروش راد ادامه داد: حتي در كتاب 'سنت و نوآوري در شعر معاصر' كه پايان نامه اوست به كرات ديده ميشود كه او از نظريات و آراء فلاسفه پست مدرن سخن به ميان ميآورد هر چند قيصر تلاش ميكند در حد يك ناظر بيطرف باقي بماند اما تاثير اين مطالعات در آثار هنري او به صورت زيرپوستي خودش را نشان مي دهد.
وي با بيان اين كه شعر قيصر را ميتوان در سه دوره فكري تقسيم بندي كرد اظهار كرد: دوره اول دوره جواني است كه بيشتر كارهاي او در قالب مثنوي و رباعي هستند و مولف بيش از آن كه در پي شعر باشد در پي شعار است دوره بعدي ميانسالي است كه نماينده شاخص شعري آن مجموعه 'گلها همه آفتابگردانند' هست و اوج كار شعري اوست و قالب شعرها اكثرا نيمايي است همچين تاليف اثر ارزشمند تحقيقي او يعني 'سنت و نوآوري در شعر معاصر' در همين دوره است.
اين شاعر با اشاره به دوره سوم فكري شعر قيصر امين پور اظهار كرد: در اين دوره كه اواخر عمر او است شاعر تمايل زيادي به سنت ادبي و شعركلاسيك پيدا ميكند و حاصل آن مجموعه شعر 'دستور زبان عشق' است كه به جز يك يا 2 شعر، بقيه مجموعه نشانگر عقب گرد ادبي( و نه فكري) او است.
وي تاكيد كرد: مرحوم امين پور تا انتها به عنوان شاعري متعهد باقي ماند با اين تبصره كه تعهد او در انتها به شكل ديگري خودش را نشان ميدهد كه با ابتداي كار او متفاوت است ، در مراحل انتهايي او به گونه اي فارغ از رنگ و مسلك اعتقادي، بيشتر به جامعه اش و دردهاي مردم نزديك مي شود تا به آرمان هاي فكري اش.
قيصر امينپور در 2 ارديبهشت 1338 درشهر گتوند در استان خوزستان به دنيا آمد وي از جمله شاعراني بود كه در شكلگيري و استمرار فعاليتهاي واحد شعر حوزه هنري تا سال 1366 تأثير گذار بود. وي طي اين دوران مسئوليت صفحه شعرِ هفتهنامه سروش را بر عهده داشت و اولين مجموعه شعر خود را در سال 1363 منتشر كرد. اولين مجموعه او «در كوچه آفتاب» دفتري از رباعي و دوبيتي بود و به دنبال آن «تنفس صبح» را منتشر كرد كه تعدادي از غزلها و حدود بيست شعر نيمايي را در بر ميگرفت ، اين كتاب از سوي انتشارات حوزه هنري وابسته به سازمان تبليغات اسلامي به چاپ رسيد.
قيصر امينپور در سال 1368 موفق به كسب جايزه نيما يوشيج، موسوم به مرغ آمين بلورين شد و در سال 1382 بهعنوان عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي برگزيده شد . وي در سال 1386 بر اثر بيماري كليه و قلب دار فاني را وداع گفت.
'طوفان در پرانتز'(نثر ادبي،1365)، 'منظومه ظهر روز دهم' (شعر نوجوان، 1365)، 'مثل چشمه، مثل رود' (شعر نوجوان، 1368)، 'بيبال پريدن' (نثر ادبي، 1370)، مجموعه شعر 'آينههاي ناگهان' (1372)، 'به قول پرستو' (شعر نوجوان، 1375)، گزينه اشعار (1378، نشرمرواريد)، مجموعه شعر 'گلها همه آفتابگردانند' (1380، نشرمرواريد) و 'دستور زبان عشق' (1386، نشرمرواريد) از جمله آثار به چاپ رسيده اين شاعر هستند.
7164/6002
خبرنگار: عاطفه جوادي**انتشار: كبري آقازري
اهواز - ايرنا - هشتم آبان سالروز درگذشت شاعر 'در كوچه آفتاب' قيصر امينپور است، شاعري كه روح عاشقانه در اشعارش دميد و تاريخ را عاشقانه سرود.