روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله اي، آورده است: بارزاني با طناب پوسيده رژيم اشغالگر صهيونيستي به درون چاه رفت ولي نتوانست از آن خارج شود. با وجود هشدارها و حتي اخطارهاي شديد دولت عراق، همسايگان و ساير كشورهاي جهان، بارزاني با تكيه بر حمايتها، تشويق و تحريك صهيونيستها اميدوار بود با برگزاري همه پرسي تجزيه عراق، به يك قهرمان تاريخ ساز تبديل بشود و همه در سراسر دنيا برايش كف بزنند ولي در ميدان عمل، اين فقط بنيامين نتانياهو نخستوزير رژيم صهيونيستي بود كه از تجزيه عراق استقبال كرد و يكبار ديگر انزواي مطلق و ماجراجوئي رژيم صهيونيستي در مقياس جهاني را به نمايش گذاشت.
سرنوشت بارزاني و پيامدهاي تصميمات و اقدامات بدفرجام اقليم كردستان ميتواند براي ديگران هم درس عبرتي باشد تا تخم مرغهاي خود را در سبد صهيونيستها نگذارند و به خوش باوريهاي خود پايان دهند و تصور نكنند كه رژيم صهيونيستي و لابي صهيونيستي «ايپك» ميتواند معجزهاي به نفع آنها انجام دهد و گامي در جهت دستيابي آنها به آرزوهايشان بردارد.
بارزاني با تكيه بر اطلاعات دريافتي از صهيونيستها و برخي شبكههاي جاسوسي غرب، خيلي بر روي ضعف و ناتواني ارتش و دولت عراق حساب كرده بود و هرگز تصور نميكرد كه ارتش عراق پس از سالها جنگ فرسايشي با داعش و ساير گروههاي تروريستي، بتواند نيروئي براي بازپس گيري كركوك و ساير متصرفات اقليم تدارك نمايد و مهمتر از آن، دولت عراق براي اتخاذ چنين تصميمي، شهامت و اراده لازم را داشته باشد.
عليرغم تمامي محاسبات و اطلاعات جعلي و دستكاري شده صهيونيستها و موج سواري بارزاني و همدستانش بر روي احساسات قومي در اقليم كردستان عراق، آنها بر روي يك نكته حساب نكرده بودند و آن پشتوانه عظيم مردمي ارتش عراق يعني «حشدالشعبي» بود كه اجماع نيروها، اراده لازم براي جلوگيري از تجزيه عراق و حمايت قاطع مرجعيت شيعه را فراهم ساخت و آرزوي مشتي وطن فروش را برباد داد. اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه حتي صهيونيستها هم به خاطر رضاي خدا از تجزيه اقليم كردستان عراق حمايت و جانبداري نميكردند بلكه به منابع نفت سرشار كركوك و سوءاستفاده از موقعيت راهبردي كردستان عراق چشم طمع دوخته بودند. دولت بغداد پس از دستيابي مجدد به كركوك و بررسي اجمالي اسناد و مدارك معاملات نفتي خودسرانه اقليم كردستان با كمال تعجب دريافته است كه دريافتكننده اصلي نفت كركوك، رژيم اشغالگر صهيونيستي بوده كه بيش از 75 درصد نفت خام عراق از منطقه كركوك را به غارت برده است.
درك اين مسائل پشت پرده طرح شوم تجزيه عراق به همگان كمك ميكند كه با چشم بازتري به عمق تحولات پرشتاب منطقه بنگرند و دستهاي ناپاك حاميان تجزيه كشورهاي اسلامي را به ويژه در قلب منطقه نفت خيز خاورميانه، بهتر از گذشته بشناسند.
اگرچه آمريكاي ترامپ در ظاهر ادعا ميكرد كه مخالف تجزيه عراق است و از تماميت ارضي و يكپارچگي عراق حمايت ميكند ولي تهاجم وقيحانه «ركس تيلرسون» وزير خارجه آمريكا عليه «حشدالشعبي» آشكار ساخت كه واشنگتن تا چه اندازه از رشادتها و نقش آفريني جدي نيروهاي مقاومت مردمي عراق عصباني است و حتي خشم و نگراني خود را پنهان نميكند. تيلرسون با عصبانيت خواستار بازگشت نيروهاي حشدالشعبي به خانه هايشان شد ولي اين موضع مداخله جويانه واشنگتن، نه تنها به خاطر شكست داعش بلكه به طور همزمان به خاطر شكست طرح شوم تجزيه عراق نيز هست.
فراموش نكنيم كه حتي آمريكاي اوباما هم خواستارتجزيه عراق بود و كنگره آمريكا اعطاي يك وام 700 ميليون دلاري به عراق را مشروط به پذيرش طرح تجزيه عراق از سوي بغداد كرد. در واقع واشنگتن اميدوار بود كه با تكروي بارزاني در عين حمايت آمريكا از يكپارچگي عراق، تجزيه عراق با كمترين هزينه صورت بگيرد و به اسم آمريكا تمام نشود كه البته اين آرزو را دولتمردان آمريكا و صهيونيستها به گور خواهند برد.
بارزاني تلاش كرد پاي مرجعيت شيعه را هم به ميان بكشد و پس از برگزاري همه پرسي تجزيه عراق، از آيتالله سيستاني استمداد كرد كه مانع برادركشي و خونريزي در مناطق كردنشين شود اما پس از رايزنيهاي مسئولانه از جانب تمامي دلسوزان كه باعث شد كركوك تقريباً بدون درگيري نظامي قابل ذكري در اختيار دولت بغداد قرار بگيرد، بارزاني در نامهاش خطاب به مجلس اقليم كردستان، مسائل كركوك را ناشي از خيانت ديگران ناميد و تصريح كرد كه موافق استقرار دولت بغداد در كركوك نبوده و نيست. درحالي كه اين عملكرد و تصميمات بارزاني و همدستانش بود كه بوي تند خيانت وي به ملت عراق و حتي كردها از آن هنوز هم قابل رديابي است.
ياس و سرخوردگي مردم و احزاب اقليم كردستان عراق در اين روزها به وضوح نشان ميدهد كه آنها با تلخكامي احساس ميكنند بارزاني و همدستانش با موج سواري و سوءاستفاده از احساسات قومي كردها، همه را به بن بست كشاندهاند و مسير هموار همزيستي با ساير مردم عراق و همسايگان را تعمداً به بيراهه تبديل كرده و اقليم كردستان را دچار خلا قدرت نمودهاند.
امروزه شايد ديگر چندان مهم نباشد كه سرنوشت بارزاني و همدستانش در پرتو خيانتي كه به ملت عراق و كردها كردهاند، به كجا منتهي شود، ولي كارنامه و سرانجام بارزاني ميتواند براي سايرين درس عبرتي باشد كه با اتكا به طناب پوسيده قدرتهاي خارجي و صهيونيستها به درون چاه نروند. چرا كه ممكن است همانند وي راه بازگشتي باقي نمانده باشد. اينكه در ذهن بارزاني و دستيارانش چه ميگذشت، اكنون ديگر موضوعيت ندارد، اما تاريخ و ملتهاي منطقه از او به عنوان يك خائن ياد خواهند كرد كه از پشت به همه خنجر زد و به خاطر خوشايند صهيونيستها، به هر صورت ممكن خوشرقصي كرد و امروزه در اقليم كردستان عراق تاوان خيانت وي را ميپردازند و شاهد پيامدهاي دردناك همدستي سران اقليم با صهيونيستها هستند.
*منبع:روزنامه جمهوري اسلامي،1396،8،9
**گروه اطلاع رساني**1893**9131**انتشاردهنده: شهربانو جمعه
تهران- ايرنا- مسعود بارزاني با ارسال نامهاي به مجلس اقليم كردستان از رياست بر اقليم كنارهگيري كرده است. اين بديهيترين نتيجه يكه تازيهاي وي و طبيعيترين پيامد برگزاري همه پرسي تجزيه عراق و جدائي اقليم كردستان از عراق محسوب ميشود.