گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری یرنا، در راستای تنویر افكار عمومی سلسله گفت و گوهایی را با چهره های اصلاح طلب انجام داده و می دهد. البته اصولگرایان نیز از این قاعده استثنا نمی مانند چرا كه آنان نیز صحبت از نواصولگرایی كرده اند.
تا كنون رحمت اله بیگدلی عضو شورای مركزی حزب اصلاح طلب اعتماد ملی و ناصرایمانی تحلیلگر اصولگرا دعوت ایرنا را اجابت كرده و به پرسش هایش پاسخ داده اند.این بار اسماعیل گرامی مقدم دربرابر خبرنگار ایرنا قرار گرفته است . عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحات، عضو شورای مركزی حزب اعتماد ملی و همچنین سخنگوی این حزب.
گرامی مقدم نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی و دارای دكتری اقتصاد است. وی تاكید می كند كه به عنوان سخنگوی حزب اعتماد ملی صحبت نمی كند و ممكن است نظر سایر اعضا متفاوت باشد. گفت و گوی ایرنا با ایشان در پی می آید.
ایرنا: این روزها انتقاداتی به رییس جمهور وارد می شود. برخی ایشان را به روی برگرداندن از مطالبات رای دهندگان متهم كرده اند. ارزیابی شما چیست؟
گرامی مقدم: برداشت غلطی است. خاستگاه روحانی از ابتدا جناح راست بوده است ولی راست معتدل. از سال 92 هم در مسیر اصلاح طلبی حركت كرده است.
این اعتدال روحانی با مشی اصلاح طلبی نقاط مشترك فراوانی دارد.
معتقدم ایشان در بسیاری از مواضع دیپلماتیك، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی گاهی از خود ما اصلاح طلبان هم اصلاح طلب تر بوده است.
رییس جمهور از تاكتیك های متفاوتی برای برآورده كردن مطالبات مردم استفاده می كند كه معنایش پشت كردن به رای دهندگان به خود نیست.
** حواس رییس جمهور به برخی باشد
ایرنا: اما برخی انتقادات از ایشان مطرح شده است ؟
گرامی مقدم: ما اصلاح طلبان به عهدی كه با روحانی بسته ایم وفاداریم. هر چند برای اینكه بین طرفداران اصلاحات سرخوردگی ایجاد نشود هر جا ضرورتی ببینیم نقدهای منصفانه و منطقی خود را نسبت به عملكرد ایشان و دولتش مطرح می كنیم.
مثلا یكی از نقدهای ما این است كه روحانی حواسش به برخی جریانات اطراف خود باشد.
ایرنا: كدام جریانات؟
گرامی مقدم: آنهایی كه سعی دارند رای مردم و حتی خود شخص روحانی را مصادره به مطلوب كنند و در دولت دوازدهم سهم حداكثری داشته باشند. این جریانات راه اشتباهی در پیش گرفته اند و در حال تیشه زدن به ریشه ائتلاف هستند.
ایرنا: واضح تر صحبت می كنید؟
گرامی مقدم: خیر. صلاح نمی دانم. ولی دو حزب هستند كه نگاهی انحصار طلبانه به دولت دوازدهم دارند كه روحانی باید آنها را مدیریت كند.
** ادغام احزاب اصلاح طلب؛ فعلا ناممكن
ایرنا: از این بحث خارج شویم. به تازگی بهزاد نبوی انتقاداتی را نسب به كثرت احزاب اصلاح طلب مطرح و پیشنهاد داده است در صورت امكان احزاب سرشناس اصلاح طلب در یكدیگر ادغام شده و یك حزب واحد ولی قوی را تشكیل دهند. مدتی قبل هم عبداله نوری از تعدد احزاب گله مند بود و از ضرورت بازسازی در جریان اصلاحات صحبت كرده بود. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
گرامی مقدم: بازسازی تشكیلات و ساختار اصلاح طلبان نه تنها لازم بلكه ضروری است.
اما نمی توان گفت چون احزاب مطرحی چون اعتماد ملی، كارگزاران سازندگی و اتحاد ملت اشتراكات زیادی در محتوا دارند به یكباره در هم ادغام شوند.
ببینید، ازسال 88 به این سو و به ویژه سال 92 اصلاح طلبان گام های مثبتی را به تدریج برای وحدت میان خود برداشتند.
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات با وجود همه نقدهایی كه به آن وارد است موفق شد در سالهای92 ، 94و96 همه اصلاح طلبان را دور یك میز جمع و راهبرد مشتركی را اتخاذ كند و به اجرا بگذارد. پیروزی های شگفت انگیز در انتخابات برگزار شده طی 4 سال اخیر، همه به یمن این اتحاد بین اصلاح طلبان بود.
نباید همه مشكلات را به اصلاح طلبان و شورایعالی سیاستگذاری مرتبط دانست. بلكه محدودیت های شدیدی كه برای ورود دوباره اصلاح طلبان به حاكمیت ایجاد شد دست ما در چیدمان نامزدهای مورد نظر بسته بود. برای نمونه اگر رد صلاحیت های گسترده سال 94 نبود اكنون حتما افراد دیگری در مجلس نشسته بودند.
از بحث دور نشویم. اگر بپرسیم آیا سه حزب بزرگ اصلاح طلب به طور بالقوه توان تشكیل حزبی واحد را دارند پاسخ مثبت است. زیرا حداقل در هویت خود مشتركات بسیاری دارند كه همان اعتقاد وافر به اندیشه های اصلاح طلبی خط امامی است.
اما اینكه بخواهیم تفاوت ها را كمرنگ جلوه و به قولی خاكروبه ها را زیر فرش مخفی كنیم خطاست چرا كه بعدها دچار مشكل می شویم.
** اعتماد ملی، كارگزاران و اتحاد سرگروه شوند
ایرنا: پس چاره چیست؟
گرامی مقدم: احزاب باید حداقل مولفه های لازم یك حزب را داشته باشند. از حزب خودم بگویم. شورای مركزی حزب اعتماد ملی 55 عضو دارد كه 22 نفر آن نمایندگان دوره های قبلی مجلسند. مابقی هم مناصبی چون وزارت و معاون وزیری را داشته اند. دفاتر اعتماد ملی هم در سراسر كشور از سالها پیش فعال بوده و همچنان هست.
حزب كارگزاران هم فعالیت وسیعی در سطح كشور دارد و اتحاد ملت ایران هم پایگاه اجتماعی مناسبی دارد.
از این 3 حزب كه عبور كنیم یكمرتبه وزن دیگر احزاب اصلاح طلب افت شدیدی می كند. تشكیلات و پایگاه اجتماعی این احزاب قابل قیاس با سه حزب نامبرده شده نیست. حتی بعضی دفاتر فعال هم ندارند.
پیشنهاد این است كه سه حزب اصلی سرشاخه یا سرگروه 24 حزب اصلاح طلب موجود شوند. مانند مسابقات فوتبال كه تیم هایی مثل ایران و ژاپن، سرگروه و بقیه تیم های آسیایی در ذیل گروه آنها تقسیم می شوند. بعد از آن به تدریج می توان به ادغام این زیرشاخه ها در حزب اصلی پرداخت. این موضوع درباره جریان اصولگرا هم با شدتی بیشتر صادق است.
اما اگر آهسته آهسته به سمت تشكیل سه جریان قوی اصلاح طلب، اصولگرا و مستقل برویم اولا مردم از سردرگمی سیاسی بیرون می آیند در ثانی احزاب و جریانات سیاسی پاسخگو خواهند شد و ثالثا رقابت درست و گسترده ای بین این طیف ها به وجود می آید كه به سود منافع ملی است.
** اصولگرایان گسسته ترند
ایرنا: پراكندگی اصولگرایان را بیشتر دانستید. چرا؟
گرامی مقدم: آرایش سیاسی جبهه اصولگرایی بسیار پیچیده است. همین باعث شده حتی در جریان انتخابات هم نتوانند یكپارچه عمل نكنند. اختلافاتی مانند آنچه بین احمدی نژاد و طیف معتدل اصولگرا وجود دارد و افشاگری هایی این دو به ویژه در مجلس نهم علیه یكدیگر انجام دادند كتمان كردنی نیست.
برخلاف ما اصلاح طلبان كه حداقل هویت یكپارچه و ناگسسته ای داریم اصولگرایان حتی در هویت خود نیز دچار سردرگمی شده اند. آنها در اهداف و آرمانها و هم برنامه های رسیدن به آن دیدگاههای بسیار متفاوتی دارند. مثلا شكاف بین اصولگرایان تند و معتدل بر سر مساله برجام بسیار عمیق است.
** تكثر احزاب بی علت نیست
ایرنا: ادغام احزاب اصلاح طلب و همچنین اصولگرا در یكدیگر تا چه حد شدنی است؟
گرامی مقدم: حدود دویست تا سیصد حزب وجود دارد كه همه هم مدعی پرچمداری جریان اصلاحات و اصولگرایی هستند. این جز اتلاف منابع انسانی و مالی عایدی دیگری ندارد و باید تعدادشان خیلی كمتر شود.
از طرفی هم نباید از این غفلت كرد كه این تكثر یك شبه به وجود نیامده است. بلكه پوشش ندادن مطالبات افراد و جامعه توسط احزابی كه در قدرت بوده اند موجب این فراوانی شده است.
وقتی سایر احزاب جناحین در تصمیم گیری ها شركت داده نمی شوند و تنها عده قلیلی در هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا تصمیم می گیرند طبعا اشخاص و گروههای نادیده گرفته شده به سمت تشكیل احزاب جدید می روند.
وقتی حزبی به قدرت رسید باید به گونه ای عمل كند كه مابقی احزاب آن طیف فكری هم احساس خودی بودن كنند، نه اینكه ابتدا همه چیز را متعلق به خود بداند و بعد هم شعار وحدت سر دهد.
** حاكمیت با اصلاح طلبان آشتی كرده
ایرنا: سراغ جوانگرایی در جبهه اصلاحات برویم. عدم كادر سازی یكی از دل نگرانی های طرفداران اصلاحات است. آنها از میانسال و پیرسالاری در این جریان گله مند هستند. به نظر می رسد 8 سالی كه اصلاح طلبان تقریبا به طور كل از حاكمیت دور بودند مجال كادرسازی و جوانگرایی را از آنها سلب كرد؟
گرامی مقدم: بله. اما حاكمیت خواسته یا ناخواسته آشتی با اصلاح طلبان را آغاز كرده است. اصلاح طلبان هم علایم مثبتی را فرستاده اند. به نظر دامنه این تجدید همكاری و دوستی روز به روز گسترده تر خواهد شد كه اثر بسیار سازنده ای بر تامین منافع ملی مان خواهد گذاشت.
ولی اصلاح طلبان در 8 سالی كه روی كار بودند كادرسازی خوبی كردند. اصلاح طلبان جوان زیادی به مجلس، استانداری، شهرداری و بدنه اجرایی كشور راه یافتند. بعد از 84 این روند كاملا منقطع شد و اصلاح طلبان حداقل 8 سال از قدرت دور بودند.
اما در این سالها و به محض ورود مجدد به حاكمیت دوباره به جوانان و همین طور زنان میدان دادند. سهمیه 30 درصدی كه توسط شورایعالی اصلاحات برای زنان و جوانان در نظر گرفته شد در همین مسیر تعریف شد. این تصمیم اگر چه موجب گله هایی از سوی بعضی دوستان شد ولی تا حدی موجب ورود مجدد جوانان به ساختار حاكمیت شد.
ورود زنان و جوانان به عرصه حاكمیت در هر نهادی كه اصلاح طلبان در آن به قدرت برسند حتما جزو برنامه های راهبردی اصلاح طلبان است.
** نجفی در تصمیم گیری ها با شورای شهر مشورت كند
ایرنا: سری هم به شهرداری تهران بزنیم. از انتخابات ریاست جمهوری سال 1380 به این سو، اصلاح طلبان فقط موفق به در دست گرفتن كامل یك نهاد شده اند كه آن شورای شهر برخی كلان شهرها از جمله پایتخت است. انتصابات اخیر آقای نجفی اما صدای برخی از اصلاح طلبان و هواخواهان را درآورده است. برخی درباره به كارگیری جوانان و زنان در شهرداری نیز ناخرسند هستند. ارزیابی تان چیست؟
گرامی مقدم: برای قضاوت درباره شهرداری اولا نباید عجله كرد در ثانی قضاوتمان باید همراه با درك محدودیت های شهردار تهران باشد.
نجفی را از سالها قبل می شناسم. مطمئنم وی قطعا به فكر تربیت كادر از طریق مشاركت جوانان و زنان است.
اما وی محدودیت هایی هم دارد. یكی از بزرگترین آنها 60 هزار نیروی مازادی است كه از شهردار قبلی بر دوش وی آوار شده است. اخلاقی هم نیست كه این 60 هزار نفر بیكار شوند.
محدودیت دیگر هم به نوع مدیریت در شهرداری برمی گردد. شهرداری ارگانی است كه یك كم كاری یا سومدیریت آن به سرعت خود را نشان می دهد. اگر آسفالت كف خیابان مشكل داشته باشد صدای همه در می آید و در ابعاد كلان تر خطوط مترو و اتوبوس های شركت واحد. یقینا همه هم آن را از چشم شخص شهردار می بینند.
برای همین نمی توان یك جوان را معاون شهردار كرد تا تجربه كسب كند. حتما باید این مسوولیت به افراد خبره و كاركشته سپرده شود تا نارضایتی مردم را در پی نداشته باشد.
به رغم دو محدودیتی كه گفتم به نجفی توصیه می كنم به عهد خود با اصلاح طلبان پایبند باشد. من عضو شورایی بودم كه ابتدا 42 و سپس 21 نامزد نهایی فهرست امید برای انتخابات شورای شهر تهران برگزید. نجفی خود به خود شهردار نشد. او با رای 21 نفری كه مردم به آنها رای دادند انتخاب شد. مردم هم انتظارات و خواسته های مشروعی از شهرداری دارند. از سویی این اعضای شورای شهر هستند كه باید به طور مستقیم به مردم پاسخگو باشند. این 21 عضو شورای تهران وامدار رای مردم هستند، اما دین نجفی به مردم تهران از شورایی ها هم بیشتر است.
هر گونه ضعف احتمالی شهرداری تهران در 4 سال آینده قطعا به پای اصلاح طلبان نوشته می شود. بنابراین حتما شهردار و شورای شهر با انسجام و مشورت یكدیگر كارنامه ای موفق در پایتخت به جای بگذارند تا آبرو و اعتبار اصلاح طلبان حفظ شود و افزایش یابد.به عبارتی نجفی در انتصابات و تصمیم گیری های با شورای شهر مشورت كند.
ایرنا پژوهش، كانالی برای انعكاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید
پژوهشم **3081**خبرنگار: ناصر غضنفری
تهران- ایرنا- ضرورت تجدید نظر در جبهه اصلاح طلبان حرفی است كه به ویژه بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری از سوی برخی چهره های اصلاح طلب به میان آمده است. از بهزاد نبوی گرفته تا عبداله نوری. محمد رضا تاجیك هم مدتی است انتقاداتی را نسبت به برخی رفتارهای اصلاح طلبان مطرح می كند، البته از زاویه ای دیگر.