۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۵:۰۵
کد خبر: 82788436
T T
۰ نفر
انزواي آمريكا در شوراي امنيت ثمره سياستهاي دولت تدبير و اميد * محمد مهدي مظاهري

در جلسه جمعه شب كه بنا به درخواست نيكي هيلي نماينده آمريكا در سازمان ملل به بهانه حوادث اخير در ايران برگزار شد، آمريكا بار ديگر در صحنه جهاني در انزوا قرار گرفت و اكثر اعضاي شوراي امنيت تاكيد كردند كه مسائل داخلي ايران هيچ ارتباطي با حوزه كاري شوراي امنيت سازمان ملل ندارد.

بدين لحاظ ورود شوراي امنيت به بحث نا آراميهاي ايران و البته نتيجه اين نشست از ابعاد مختلفي داراي اهميت و قابل تحليل است.
در درجه نخست، موافقت شوراي امنيت با درخواست آمريكا براي مداخله در امور داخلي يك كشور مستقل عضو سازمان ملل، حركتي خطرناك و برخلاف اصول منشور سازمان ملل است كه حق حاكميت ملي ايران را خدشه دار مي كند و دستگاه ديپلماسي ايران بايد تدابيري را اتخاذ كند تا اين امر به يك رويه ثابت و سنگ بناي ساير اقدامات سازمان ملل تبديل نشود.
با اين وجود از اين زنگ هشدار كه بگذريم، مهمترين زاويه اين جلسه كه آن را به نشستي تاريخي تبديل مي كند، اين است كه براي نخستين بار در طول تاريخ انقلاب اسلامي، جلسه اي در شوراي امنيت تشكيل شده كه ايران و آمريكا موضوعات اصلي آن بوده اند، جلسه به درخواست آمريكا و براي محكوم كردن عملكرد ايران در برابر اعتراضات داخلي تشكيل شد؛ اما بر خلاف هميشه نتيجه آن محكوميت رويكرد آمريكا بود نه عملكرد ايران!
دونالد ترامپ كه در روزهاي اخير به واسطه اشك تمساح هايي كه در توئيترش براي ملت ايران ريخته، به مضحكه و موضوع انتقاد رسانه هاي آمريكا و جهان تبديل شده، حال با تدارك اين نشست در شوراي امنيت، به گفته وزير امور خارجه كشورمان، «افتضاحي ديگر در سياست خارجي ايالات متحده امريكا» را رقم زد و انزوا و تنهايي كشورش را بيش از پيش در عرصه جهاني به نمايش گذاشت.
رد درخواست آمريكا در شوراي امنيت و تخفيف وجهه و اعتبار اين كشور تنها نكته برجسته نشست شوراي امنيت نبود؛ بر خلاف گذشته كه در برخي مقاطع كشورهاي اروپايي و روسيه در مقابل آمريكا به ايران نزديك مي شدند؛ اما در بزنگاههاي مهم از جمله جلسات شوراي امنيت به ايران پشت مي كردند و به ضرر كشورمان رأي مي دادند، اين جلسه شوراي امنيت يك استثناي بزرگ و قابل تأمل بود كه در آن كشورهاي اروپايي و روسيه و چين نه تنها با درخواست آمريكا براي مداخله در امور داخلي ايران مخالفت كردند، بلكه به حمايت تمام قد از كشورمان و توافق هسته اي برخاستند و تلاش آمريكا براي مداخله در امور داخلي يك كشور داراي حاكميت و بهانه تراشي آن براي نقض برجام را تقبيح كردند.
انگليس و فرانسه برجام را غير قابل نقض دانستند و بر لزوم پايبندي به آن تأكيد كردند، چين و روسيه هم حوادث اخير ايران را يك مساله داخلي دانستند كه تهديد كننده امنيت بين المللي نيست و نمي بايست در شوراي امنيت مطرح مي شد.
باز هم برخلاف اكثر مواقع، اينبار نماينده روسيه در شوراي امنيت در لباس يك حامي و متحدايران ظاهر شد و با اشاره به مداخلات آمريكا در خاورميانه كه به آشوب در اين منطقه منجر شده، به اين كشور طعنه زد كه «طبق منطق آمريكا ما هم بايد بعد از حوادث فرگوسن، ميسوري يا بعد از تظاهرات جنبش اشغال وال‌استريت، درخواست برگزاري نشست اضطراري در شوراي امنيت مي‌داديم!»
اين كشورهامداخله جويي آمريكا و دشمني آن با برجام و ايران را زير سؤال بردند و تاكيدكردندكه محور و تمركز شوراي امنيت بايد بر موضوعات مهمي از جمله مبارزه با تروريسم،صلح خاورميانه،حل بحران سوريه و غيره باشد.
بدين ترتيب هر چند در اعتراضات و ناآراميهاي اخيردر كشور، برخي گروهها و افراد تلاش كردند تا نوك پيكان اعتراضات را متوجه دولت و ناكارامدي آن كنند؛ اما به نظر مي رسد تلاشهاي دولت تدبير و اميد در عرصه بين المللي در حال ثمر دادن است؛ بواسطه اين سياستها، جو خصومت آميز و بازدارنده بين المللي عليه ايران، به سمت تعامل، همكاري و حتي دفاع و جانبداري قدرتهاي آسيايي و اروپايي از كشورمان در حال تغيير است از سوي ديگر با سياستهاي همگرايانه، تعاملگرا و تنش زداي دولتهاي يازدهم و دوازدهم، دشمن ديرينه كشورمان در انزوا قرار گرفته و ساير قدرتهاي جهاني ديگر حاضر به همراهي با آن براي ضربه زدن به ايران نيستند و فضاي بازيگري جمهوري اسلامي در عرصه بين المللي به سمت مطلوب و مورد نظر يعني انزواي دشمن و استقبال از همكاريهاي اقتصادي و تجاري با كشورمان پيش رفته است.
چنين گشايشي در عرصه بين المللي بي شك دستاوردي عظيم براي جمهوري اسلامي ايران است و اين ضرورت را ايجاد مي كند كه هم گروههاي مخالف كه در نااميد كردن مردم از دولت، از هيچ تلاشي فروگذار نمي كنند و هم بخشهايي از جامعه كه مطالباتي به حق دارند، اندكي صبورتر باشند.بايداين قضيه را مد نظر قرار دهيم كه ضايعاتي كه در دولت پيشين بر كشور وارد شده، همچون آن مثل قديمي كه مي گويد «مرض، كوه به كوه مي آيد و مو به مو مي رود»، به يكباره گريبان كشور را گرفته و اقتصاد و اشتغال كشور را دچار ركود مزمن كرده است؛ اما تنها با اصلاح تدريجي ساختارها و گذر زمان قابل اصلاح و بهبودي است.
بايد صبور بود، منافع بلند مدت كشور را در نظر گرفت و دستاوردهايي كه با سختي حاصل شده را با بخشي نگري و حركتهاي جناحي نابود نكرد.
از سوي ديگر از اين قضيه هم نبايد غفلت كرد كه صرف طرح چنين درخواستي از سوي ايالات متحده آمريكا براي تشكيل جلسه شوراي امنيت بر عليه ايران، نشان از آن دارد كه مقابله دولت ترامپ با ايران يك حركت ايزايي و زودگذر نيست، بلكه يك استراتژي ثابت و دنباله دار در دولت جديد ايالات متحده آمريكا است تا از يكسو حلقه فشار و تحريم ايران را تنگ تر كند و از سوي ديگر، با خارج كردن مسأله فلسطين از مركزيت مسائل خاورميانه، ايران را به مركز توجه و فشار جامعه بين المللي تبديل كند. در چنين شرايطي لازم است تا جامعه ايراني با اتحاد و همدلي و دستگاه سياست خارجي كشور با هوشياري، برنامه ريزي و گسترش تعاملات ديپلماتيك، جلوي اجرايي شدن سياستهاي خصمانه آمريكا در قبال كشورمان را بگيرند.

* استاد دانشگاه
پژوهشم ** 1546