پریسا صدایی آذر روز پنجشنبه در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا اظهار داشت: اكنون كه والدین به شدت درگیر امورات زندگی هستند اگر زمانی هر چند كوتاه بخواهند قصه تعریف كنند، شب و به هنگام خواب بچه هاست و تمایل دارند فرزندشان در اواسط قصه به خواب رود.
وی ادامه داد: این در حالیست كه بچه ها حتی اگر هنگام رفتن به رختخواب نیز قصه گوش كنند، حس كنجكاوی خود را دارند و اغلب بچه های باهوش داستان را تا پایان دنبال كرده و سوالات مختلفی از والدینشان می پرسند.
این قصه گو كه در بخش آزاد بیستمین جشنواره بین المللی قصه گویی شركت كرده است، اظهار داشت: در گذشته قصه گفتن و قصه شنیدن در بین مردم ما بسیار رواج داشت كه متاسفانه اكنون خیلی كمرنگ شده و دلایل زیادی دارد.
صدایی آذر افزود: گسترش رسانه های جمعی و فضای مجازی باعث شده بزرگسالان درگیر مسائل مختلف شوند و فرصت قصه شنیدن و البته قصه گفتن برای فرزندان خود را نداشته باشند.
وی با بیان اینكه والدین در شرایط كنونی به قدری درگیر موضوعات زندگی شده اند كه فرصت ندارند برای بچه هایشان قصه تعریف كنند، ادامه داد: كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان با برگزاری جشنواره بین المللی قصه گویی توانسته تا حدود زیادی این خلا را پر كند تا قصه و قصه گویی به فراموشی سپرده نشود.
این قصه گوی راه یافته به مرحله بین المللی جشنواره قصه گویی تصریح كرد: از آنجا كه بسیاری از رفتارها و مسائل تربیتی درست را می توان از طریق قصه به بچه ها آموخت شایسته است تا آموزش و پرورش نیز در كنار كانون پرورش فكری قرار گرفته و قصه و قصه گویی وارد مدارس شود.
صدایی آذر افزود: از آنجا كه همه دانش آموزان عضو كانون پرورش فكری نیستند تا بتوانند از هنر قصه و قصه گویی بهره مند شوند بنابراین لازم است در مدارس بیشتر به این موضوع پرداخته شود چرا كه بچه ها و حتی بزرگترها می توانند با شخصیت های داستان ها همزاد پنداری كرده و خود را جای او بگذارند و برای مشكلاتی كه شخصیت های داستان دست به گریبان هستند، در ذهن خود به دنبال راه چاره باشند.
این قصه گو درباره قصه خود با نام دوز (نمك) و پادشاه كه در مرحله پایانی داوری است نیز گفت: این قصه یكی از افسانه های آذربایجان است كه نام اصلی آن دوز و پادشاه است و قصه از آنجا شروع می شود كه یك پادشاه سه دختر دارد و به آنها می گوید من را چقدر دوست دارید؟ دختر اول می گوید: من تو را مثل خرما دوست دارم، دختر دوم می گوید: من تو را مثل عكس دوست دارم و دختر سوم می گوید: من تو را مثل نمك دوست دارم.
صدایی آذر تصریح كرد: این حرف دختر سوم به مذاق پادشاه خوش نمی آید و اتفاقاتی در ادامه می افتد تا اینكه آخر قصه، دختر سوم، پادشاه را به قصر خود دعوت می كند و برایش غذا می پزد و بعد از صرف غذا به پدر می گوید: غذا چطور بود؟ و پدر می گوید: خوب بود فقط نمكش كم بود آن موقع است كه دختر دلیل اینكه پدرش را همانند نمك دوست دارد را همین مساله می داند.
بیستمین جشنواره بین المللی قصه گویی كه از دوم بهمن ماه در مركز آفرینش های فرهنگی هنری كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان آغاز به كار كرده امروز پنجم بهمن ماه با معرفی برگزیدگان پایان می یابد.
فراهنگ**1883**1055
خبرنگار: مریم جلوداران**انتشار: زینب كارگر
تهران- ایرنا- قصه گوی راه یافته به مرحله پایانی بخش بین الملل بیستمین جشنواره قصه گویی گفت: قصه ها نه برای خوابیدن بلكه برای بیدار شدن هستند، حال آنكه اغلب والدین اگر فرصتی به دست آورند برای فرزندانشان قصه تعریف می كنند تا به خواب روند.