داریوش شایگان، فیلسوف معاصر ایران امروز پنجشنبه (دوم فرودین 1397) ، قلم را زمین گذاشت و رفت. وی متولد سال 1314 تهران، دانش آموخته دانشگاه «سوربن» فرانسه، استاد فلسفه ادیان هند و زبان سانسكریت بود. بسیاری آثار او به زبان فرانسه منتشر شد. آشنایی او با چند زبان اروپایی از او فردی ساخت «جهان وطنی» و آماده شنیدن و پذیرفتن. او از بزرگانی چون علامه طباطبایی فیلسوف و عارف و «هانری كربن» اسلام شناس و شیعه شناس فرانسوی بسیار آموخت. شایگان از حاضران اصلی نشست های «حلقه اصحاب تأویل» بود كه علامه طباطبایی و كربن، دو محور اصلی آن را در مباحثات فلسفی و اسلامی تشكیل می دادند.
شایگان در كتاب «زیر آسمان های جهان» كه در فرانسه منتشر شده، در مورد علامه طباطبایی چنین میگوید: من از محضر چهار تن فیض بردهام، كه هریك از آنها برایم ارزش خاص خود را دارد. بیتردید، علامه طباطبایی را بیش از همه ستوده و دوست داشتهام. به او احساس ارادت و احترامی سرشار از عشق و تفاهم داشتم. سوای احاطه وسیع او بر تمامی گستره فرهنگ اسلامی... آن خصلتِ او كه مرا سخت تكان داد، گشادگی و آمادگی او برای پذیرش بود. به همه حرفی گوش میداد، كنجكاو بود و نسبت به جهانهای دیگرِ معرفت، حساسیت و هشیاری بسیار داشت. من از محضر او به نهایت توشه برداشتم.
شایگان معتقد بود كه هانری كربن، شهاب الدین سهروردی معروف به «شیخ اشراق» (فیلسوف ایرانی قرن ششم هجری) را به غرب معرفی كرد. به اعتقاد او، كربن بسیار تلاش كرد تا نقش ایران را در رشد و شكوفایی جهان اسلام نشان داده و نقش ایران را در تمدن اسلامی برجسته كند.
همین رویكرد كربن مشوق شایگان برای مطالعه فرهنگ و مذاهب شرقی و هندی شد. وی با تسلط به زبان سانسكریت و مطالعه ادیان شرقی دو اثر «ادیان و مكتبهای فلسفی هند» در 2 جلد و «تصوف و هندوئیسم» را نگاشت.
شایگان را می توان از چهره های متفكر مبارزه با غرب زدگی دانست. او در كتاب «آسیا در برابر غرب» تلاش كرد چالش فلسفی و فرهنگی مقابله با غرب را پذیرفته و مفهوم غرب زدگی جلال آل احمد را گسترش دهد. او در این اثر فهمی عمیق از مسائلی را ارائه كرد كه مواجهه انسانهای جهان سوم با برتری جویی فرهنگ غربی را در بر میگرفت. او تلاش كرده بود تا انسان و هویت شرقی را بشناسد و در وانفسای مدرنیته و تحول پست مدرن دنیای امروز جایگاه او را نشان دهد.
او تعریف دقیقی از انسان شرقی ارائه كرد و معتقد بود: «شیوه ای از هستی اند كه از نظر انسان شناختی غنای بسیار دارد، دست كم در سطح روابط انسانی، بسیار گرم [یا] در همدلی و توجه داشتن به دیگران و [همچنین] در سپردن خویش به دست سرنوشت....». «[نیز كیفیتی از] پرداختن به شادی های لحظه ای یا ایجاد پیوندهای واقعاً عمیق دوستی. [و سرانجام] خدمت بی مزد و منّت، كرامت و بخشندگی [تا] همدلی بی چشم داشت».
فیلسوف معاصر ایرانی علاوه بر سال ها تحقیق و تتبع در مطالعات مقایسه ای به ویژه عرفان تطبیقی، مطالعه گسترده ای در مورد شعر فارسی و شعر و رمان فرانسوی را نیز در كارنامه خود دارد كه اثر خواندنی و تأمل برانگیز «جنون هشیاری» بحثی درباره اندیشه و هنر «شارل بودلر» از آن جمله است.
مصطفی ملكیان فیلسوف ایرانی در تازه ترین نوشتار خود در مورد داریوش شایگان (فصلنامه «نگاه نو» بهمن 96)، وی را «عالم و محقق، بیش و پیش از هر چیز دیگر پژوهشگر و نظریه پرداز فرهنگ» نامید و نوشت: شایگان، به گمان من، روشنفكری معنوی، و نه دینی، و نه لائیك است. روشنفكر، به اعتبار این كه عقلانیت، و به خصوص عقلانیت نقادانه را به جد پاس می دارد، و معنوی (spiritual)، به این اعتبار كه سهم روح (spirit) را سرسختانه مطالبه می كند. شاید بتوان گفت معنویت گرایی او در حد آرمان و نظر متوقف مانده و به حد عمل و ارائه طریق های كاربستی نرسیده است؛ با این همه، اگر این گفته راست باشد، باز مانع از این نیست كه شایگان را بزرگترین روشنفكر معنوی قلمداد كنیم كه از زمان پدیده روشنفكری در ساحت فرهنگ ایرانی، تاكنون پا به عرصه وجود نهاده است.
همچنین وی به توصیف زیاد از وجود فرهنگی جامعه جهانی و ایرانی در آثار شایگان توجه می كند و می افزاید، بهاء الدین خرمشاهی (نویسنده و مترجم معاصر) شایگان را به همین دلیل فیلسوف فرهنگ می نامد كه از توجه شایگان به فرهنگ حكایت دارد.
----------------------------------------------------------------------------------------
خبرنگار ایرنا
صبح امروز متفكری دیده از جهان فرو بست كه تا ماه های پایانی عمرش لحظه ای از تفكر و پژوهش غافل نماند. اما 5 بهمن سكته مغزی قلم را از دست مردی گرفت كه بخش اعظم عمر 83 ساله اش را در مسیر آگاه شدن خود و آگاه كردن دیگران صرف كرد و تا آنجا كه توانست در كار علاج گری و شفابخشی درد و رنج های اجتماعی و فرهنگی اهتمام ورزید.