به گزارش ایرنا؛ صنایع دستی به مجموعه ای از هنرها و صنایع اطلاق می شود كه به طور عمده با استفاده از مواد اولیه و به كمك دست و ابزار دستی محصولاتی ساخته می شود كه در هر واحد آن ذوق هنری و خلاقیت فكری صنعتگر سازنده به نحوی تجلی یافته و همین عامل، وجه تمایز اصلی این گونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و كارخانه ای است.
صنایع دستی به عنوان مفهومی بالنده و اصیل دارای پیشینه و قدمت مختص به خود است به طوری كه هر منطقه جغرافیایی به تناسب تاریخ، فرهنگ و اندیشه مردمانش از هنرهای دستی خاص برخوردار بوده و هست.
كهن دیار فریدن نیز دست آفریده های منحصر به فردی از گذشته های دور به یادگار دارد.هنرهای نابی كه در كهنه آلبوم تاریخ فریدن به خاطره ها پیوسته اند.
فریدن به دلیل آنكه از گذشته های دور محل ییلاق بوده، هنرهای بومی اش با هنر عشایر در هم آمیخته و یك تبادل هنری در ادوار مختلف رخ داده است. نتیجه این تلفیق فرهنگ؛ خلق آثار زیبا، اصیل و پركابردی بوده است كه در ادامه به آن پرداخته می شود.
**بافته های داری
به جرات می توان گفت دار قالی و صدای تاپ تاپ آن؛ آشناترین خاطره مشترك مردمان فریدن است؛ آن زمان كه رقص دستان زنان خوش قریحه بر گیسوان تاریخ گره فرهنگ می نشاند و نقوش «لچك - ترنج»، «گل های رز»، «افشان با گلدان» و «مام میهن» »،« شاه عباسی»،« بته جقه یا بته سركج» بر گستره قالی های فریدن پدیدار می گشت.
نقشه هایی كه بیشتر توسط ارمنیان منطقه بافته می شده ، به «نقشه ارمنی» مشهور است؛ خرسك نام مشهورترین قالی بافته شده در این منطقه است كه طرح آن از چهار خانه های رنگارنگ تشكیل شده كه در قالی، تكرار می شوند و البته ویژگی قرینه گی را در بافت آن حفظ می كنند.
خرسك در ابتدا جنس تار و پودش هر دو از پشم بوده است، ولی بعد ها بیشتر از نخ های پنبه ای كه در اصطلاح محلی' فِردِشك' نام دارد در تار و پود آن استفاده می شود.دلیل این كه این قالی را 'خرسك' می خوانند این است كه كرك آن تقریباً 2 تا 2/5 سانتی متر بلندی دارد و كوتاه و پرداخت نمی شود و این موجب می گردد كه ضخامت و حالت پشمالویی پیدا كند كه موجب شده آن را به خرس تشبیه كنند.
**جاجیم
جاجیم نام خوش آوای یكی دیگر از بافته های كهن فریدن است؛ مواد اولیه جاجیم پشم است و بافت آن شبیه گلیم است، با این تفاوت كه جاجیم در چهار تخته بافته میشود و پس از بافتن به هم متصل و دوخته میشود.
در بافت جاجیم فریدن، از رنگ های سورمه ای و لاكی استفاده شده است. رنگ لاكی، رنگ غالب بوده و در واقع زمینه كار را تشكیل می داده است. طرح جاجیم 'راه راه' بوده كه پهنای هر راه در حدود 15 سانتی متر بوده است.
جاجیم به عنوان زیرانداز استفاده میشد و هنگام كوچ عشایر برای بستهبندی و جابهجایی اسباب و لوازم. گاهی نیز بهعنوان بالاپوش گرم مورد استفاده قرار میگرفت.جاجیم گاهی بهعنوان چشمروشنی و جهیزیه نوعروسان هدیه داده می شد.
**گلیم
گلیم زیرانداز و پوششی است كه از ابریشم، موی بز، پشم گوسفند یا دیگر چهارپایان اهلی بافته میشود. گلیم به شكل سنتیاش برای پوشاندن زمین، دیوار یا رواندازی برای حیوانات باربر استفاده میشد. در بافت گلیمها در گذشته از نخ رنگرزی شده با مواد رنگرزی طبیعی استفاده شدهاست.بافت گلیم در دو نوع ساده یا نقش دار و یا یك رو یا دو رو بوده كه در اندازه های مختلف و با استفاده از طرح ها و نقوش كاملا اصیل بافته می شده است.
**ماشته
ماشته یا ماشتا كه كاربری آن برای پوشش روی كرسی است، همانند جاجیم ولی ضخیم تر است و حدود 50 سانتی متر عرض دارد. آن را با طول زیاد می بافند، سپس قطعه قطعه كرده و در كنار هم می دوزند تا فرم مربع را پیدا كند. پس از آن لبه های بریده شده را با پشم می دوزند. برخی از ماشته ها نیز طرح «خشتی » دارند و از رنگ های قرمز، سفید و صورتی در آن ها استفاده می شود كه در برخی از ماشته ها در این خشت ها طرحی با رنگی متفاوت وتعدیل كننده رنگ خشت ها انداخته می شود ؛ به این ترتیب كه در قطر هر خشت، خطی ایجاد می كنند كه این خط از گوشه ی پایین تا گوشه ی بالا به تدریج ضخیم تر می شود و در نهایت هنگامی كه خشت ها در كنار هم دیده می شوند، طرحی لوزی مانند را خلق می كنند.
لحاف كرسی های قدیم كه در فریدن نیز متداول بوده است، آستری از كرباس و رویه ای از جاجیم دارد و داخل آن را با پشم یا پنبه پر می كنند؛ پس از این كه این لحاف، روی كرسی انداخته شد، ماشته را روی آن می اندازند تا كاملا گرمای لازم تامین شود.
ماشته به اندازه ای است كه حدود 50 سانتی متر از اطراف لحاف ، كوتاه تر باشد و در واقع نقش یك ملحفه ی گرم را ایفا می كند. طرح ماشته ها به صورت بافتی دانه دانه به نظر می رسد و این بافت به این دلیل است كه تار و پود آن از دو رنگ مشابه، ولی در دو تن مایه ی مختلف، هستند.رنگ ماشته ها اغلب، به رنگ قرمز پر رنگ كه به آن سرخ می گویند، است و بیشتر از رنگ های به اصطلاح، 'چرك تاب'، استفاده می كنند.
**چنته
چنته كوله مانندی است كه برای حمل آذوقه كشاورزان، كاربرد دارد و مثل جاجیم است و به طور تقریبی با جاجیم هم ضخامت هستند.چنته را نیز یك تكه می بافند و پس از بافت، اطراف آن را با نخ پشمی به هم می دوزند و بند بافته شده جداگانه ای نیز به آن متصل می كنند.
چنته دارای طرح های لوزی یا مربع یا راه راه است و از رنگ های تیره به ویژه قرمز پر رنگ، سورمه ای ، طوسی یا قهوه ای معروف به« قهوه ای عبایی» - كه با پوست انار رنگ می شود – در بافت آن استفاده می كنند.
**تاچه
اهالی منطقه عنوان می كنند كه تاچه های فریدن مشابه بافته ای به نام « حور» است كه بختیاری ها می بافند. تاچه مثل جوال است كه در وسط به هم دوخته شده و نسبت به جوال طرح های متنوع تری دارد.
در تاچه طرح غالب تاچه ها لوزی است .گاهی در این لوزی، بافتی شبیه قالی انجام می گیرد كه نقشی برجسته به لوزی می بخشد.دو پهلوی مجزای جوال و تاچه ، به صورت یك تكه بافته می شود و پس از بافت، دو طرف آن به هم دوخته می شود. برای اتصال دو تكه ی بافته، استخوان ها را در بندهای روبرویی وارد می كنند و می پیچانند تا باز نشوند. تاچه نیز پشم در پشم است و دار آن مانند دار قالی است.
**جوال
جوال نماد پیشه و معاش مردم فریدن در زمان های دور و از بافته های مربوط به دام است كه برای حمل كاه و مواد سبك و پرحجم روی حیوانات بار بر استفاده می شده است. جوال ها از تار و پود پشمی تشكیل شده اند. بافت آن به این صورت است كه دو طرفی كه باید دو پهلوی حیوان قرار گیرند، از هم جدا بافته می شود و آن ها را روی حیوان به هم می بندند. این كار به این دلیل است كه با توجه به حجم كاهی كه روی حیوان قرار می گیرد، قابل تنظیم باشد.جوال ها طرح نداشته و یا درنهایت یك حاشیه ی طوسی یا مشكی رنگ داشته اند.
**خورجین
خورجین معادل كوله پشتی امروزی است. مانند جوال و تاچه ولی كوچك تر است و برخلاف جوال و تاچه كه تكه های دو پهلوهای آن جداگانه بافته و پس از بافت به یكدیگر دوخته می شوند، خورجین به صورت یك تكه بافته می شود ولی بافت آن در قسمت وسط ، حاشیه ای ایجاد می كند كه بهتر روی كمر حیوان باقی بماند.طرح روی خورجین ها، طرح های كنگره ای یا به اصطلاح محلی«جیك جیكه ای» است واین اصطلاح به این دلیل به كار می رود كه این طرح را شبیه تكرار طرح نوك گنجشك می دانند.طرح های خورجین را به رنگ های سفید و قرمز، مشكی و قرمز یا طوسی و سفید به صورت یك در میان می بافند و گاهی طرح آن به این صورت است كه یك لوزی در وسط قرار می گیرد و دو خط مستقیم با رنگی متفاوت از زمینه در دو طرف به صورت حاشیه ایجاد می كنند. از خورجین برای حمل آذوقه و نان استفاده می شده است.
**پاپوش های پشمی
بافت میلی هم در فریدن در بافت جوراب، دستكش و لباس و پادری و روانداز اسباب خانه، كاربرد داشته و دارد. طرح روی جوراب های جوانان و كودكان، به این صورت است كه در ساق جوراب از طرح كنگره دار یا همان «جیك جیكه ای» و در روی پا از طرح هایی انتزاعی شبیه بز یا طرح هایی كه در زیر آورده می شود، استفاده می كنند جوراب های پشمی بافت این منطقه، اغلب ساده بوده و برای كودكان و جوانان به ویژه داماد، از رنگ های قرمزو سورمه ای، قرمز و آبی و صورتی و سفید استفاده می كنند.این رنگ ها با رنگ دهنده های طبیعی همچون پوست انار، پوست پیاز، و روناس و نیل ایجاد می شوند.
**كیسه
كیسه های حمام و لیف با طرح سفید و راه های مشكی و طوسی نیز در گذشته توسط زنان و دختران برای نظافت بدن به همراه روشور سنتی یا سفیداب دوخته و بافته می شده است. این كیسه ها در مواردی كه برای جهیزیه عروس، گذارده می شدند.این دستبافته ها به تعداد افراد نزدیك خانواده داماد و با توجه به سن آن ها طراحی می شدند؛ به این ترتیب كه برای جوانان، كیسه های راه راه رنگی و برای مسن ترها كیسه های به اصطلاح،« خود رنگ» كه از پشم رنگ نشده تهیه می شد، می بافتند. این كیسه ها به صورت نبریده در جهیزیه، قرار می گیرند و مادر داماد، وظیفه تقسیم آن را بین اعضای نزدیك خانواده به عهده داشت.
هنرهای دستی فریدن در گذشته های دور متعدد و بیشتر برای برآورده نمودن نیازهای بومی و محلی منطقه ای رواج داشته كه به مرور زمان و با گسترش تكنولوژی دچار تحول و دگرگونی شده است . از فرش بافی به شكل زمینی و دارهای قالی خانگی تا نخ ریسی و تهیه پارچه های دست باف و صنایع دستی در زمینه های نجاری و آهنگری، شالبافی و گیوه دوزی و نمدمالی، همه براساس شرایط جغرافیایی و اقلیمی شهرستان تهیه و مورد استفاده قرار می گرفته است .
با وجود چنین پیشینه فاخر؛ امروز گرد فراموشی بر هنرهای بومی فریدن نشسته و گنجینه ارزشمندی از هویت و فرهنگ این دیار پهناور و متمدن در پستوی خاطره ها به دست فراموشی سپرده شده است.
محمود سلیمی مسئول نمایندگی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان فریدن در گفت و گو با ایرنا با اشاره به این كه رد پای هنر و خلاقیت در مطالعات مردم شناسی و تاریخی این منطقه به چشم می خورد، افزود: به دلیل گذشت سالیان دراز، احیای هنرهای بومی فریدن فرایندی زمان بر است كه نیاز به مطالعات تخصصی و برنامه ریزی های بلند مدت دارد.
وی گفت: هم اینك كنكاش برای بهره مندی از تجربیات زنان سالخورده ساكن روستاهای این دیار و نیز جذب بودجه برای برگزاری دوره های آموزشی آغاز شده است تا دستبافته هایی چون گلیم و جاجیم بار دیگر احیا و زمینه برای رونق این سرمایه فرهنگی فراهم شود.
زهرا گرامی كارشناس صنایع دستی نمایندگی میراث فرهنگی فریدن نیز به ایرنا گفت: زمانی می توانیم بگوئیم یك هنر بومی احیا شده است كه حداقل یك صد نفر در حال بازتولید آن هنر خاص باشند.
وی اضافه كرد: با توجه به ظرفیت غنی منطقه در این بخش؛ سعی داریم با جذب بودجه های حمایتی و ترویجی هنرمندان را به سوی فراگیری و احیای هنرهای دستی قدیمی ترغیب كنیم.
هنر با تمام پویایی و خلاقیت نهفته در آن؛ همواره نماد اصالت، تاریخ و تمدن بوده است.
از آن هنگام كه در سخت ترین شرایط زندگی و با كمترین امكانات؛ دستان ماهر زنان و مردان خوش ذوق بر تار و پود تخیل؛ نقشی نو پدید می آورد تا به امروز كه در گوشه و كنار هر خانه ای، نشانی از یك هویت هنری كهن پیدا می شود؛ این هنر است كه هنوز پاینده و شگفتی آفرین است.
خلق آثار هنری با دست؛ كه امروزه از آن با عنوان صنایع دستی یاد می شود همچون میراثی مرموز و گرانبها می ماند كه هنوز ناشناخته های بسیار دارد.
موشكافی و كندوكاو هنرهای دستی قدیم؛ دریچه ذهن را به دنیای پر رمز و راز گذشتگان می گشاید؛ به طوری كه آدمی به ذوق و لطافت روح پیشینیان سرزمین خود می بالد.
شناسایی، معرفی و احیای این هنرها نیز به طور یقین تحول بزرگی در حوزه هنر و صنایع دستی پدید خواهد آورد.همچنین با تلفیق سنت و مدرنتیه می توان هنرهای دستی را به طور كاربردی و فراگیر وارد زندگی های امروز كرد.
این موضوع علاوه بر احیای تاریخ و فرهنگ؛ رونق اقتصاد، اشتغال و گردشگری را در پی خواهد داشت.
مطالعه، بازخوانی و احیای هنرهای كهن، مساله ای است كه به ویژه در طی چند سال اخیر بسیاری از مسئولان، كارشناسان و فعالان عرصه صنایع دستی بر آن تاكید می كنند. آنها معتقدند هنرهایی كه سال ها برای آن زحمت كشیده شده است و هر یك به اندازه چند كتاب بار فرهنگی و تاریخی دارد، نباید به راحتی به دست فراموشی سپرده شود.
تا كنون 170 پروانه فعالیت انفرادی برای هنرمندان صنایع دستی شهرستان فریدن صادر شده است و پنج كارگاه صنایع دستی در زمینه چرم دوزی، معرق، منبت، سرمه دوزی - ملیله دوزی و نگارگری در این شهرستان فعالیت می كنند. همچنین حدود یك سال است كه بازارچه دائمی صنایع دستی به وسعت 300 مترمربع با 11غرفه در حال فعالیت و حمایت از صنایع دستی این منطقه است.
فریدن با جمعیت بیش از 49 هزار نفر در 140 كیلومتری غرب استان واقع است.
گزارش از: فاطمه زمانی
9861/ 6022
اصفهان-ایرنا- خطه كهن فریدن با هفت هزارسال پیشینه ، از هنرهایی برخوردار است كه در گذر زمان به دست فراموشی سپرده شده است.