در اين مطلب آمده است: دستكم روزي 720 ميليون تومان پول در خيابانهاي پايتخت ريخته است؛ شايد كثيف باشد و دلتان نگيرد ولي اين رقم، كف چرخهاي اقتصادي است از گردش مالي «طلاي كثيف» در تهران؛ سقفش را نميدانيم. به جز كارگر و وانت، كاميون و تريلر، كارگاههاي زيادي در حاشيه شهر هم در اين چرخه مشغولند كه باز به سبب غيررسميبودن، ابعاد و توانش را نميشناسيم. اين روزها كه تابستان از راه ميرسد، فصل اوج كار اين چرخه است. اوج توليد زباله توسط من و شما. هر كداممان روزي حدود يك كيلو زباله توليد ميكنيم. روزي 7ميليون و 500 هزار كيلو كه شهرداري بايد جمعآوري، تفكيك، بازيافت و دفن كند. اما اين همه ماجرا نيست؛ تا كارگران شهرداري بيايند و اين حجم از زباله را ببرند سيستمي هوشمندتر، سريعتر و چابكتر بخشهاي ارزشمند آن را جدا كرده و بردهاند؛ زبالههاي گرانقيمتتر را. همان بخشي كه كارگران كف خيابان اين چرخه، به كيلويي 300 تكتوماني آن را به دلالان بالادستشان ميفروشند. كاغذ و مقوا، آلومينيوم و پلاستيك. شايد كارگران كف خيابان اين چرخه را «زبالهگرد» بناميم و گهگاه عكسهايي از آنها منتشر و غرغر كنيم كه در سرزمين ثروتمند ايران چرا كسي سرش را در سطل زباله كرده است و تاسف بخوريم اما غفلتمان آنجاست كه ما خود اين چرخه را رقم زدهايم. بابت توليد زباله هيچ مالياتي نميپردازيم، به سبب عدم تفكيك آن هزينههاي جمعآوري و تفكيك توسط شهرداري را افزايش ميدهيم، از دست زبالهگردان حرص ميخوريم چون آنها كيسههاي زبالهاي كه ما بستهايم را پاره ميكنند و گاه داخل خيابان ميريزند، همين باعث ميشود ١٢٤كيلومترمربع سطح معبر تهران نازيبا به زباله شود. اما واقعيت اين است كه اين چرخه اقتصادي كه فقط يك تخمين از آن روزي 720ميليون تومان پول كف خيابان است در ميان اين نازيبايي ناشي از توليد زباله و زندگي مصرفگرايانه و مسرفانه ما در حال گردش خوبي است! در عين حال كه شهرداري پايتخت نيز فقط روزي يك ميليارد و 250 ميليون تومان پول بابت جمعآوري زباله صرف ميكند. اين به غير از پرداختهايي است كه دلالان زباله ميپردازند تا در يك منطقه بتوانند به جمعآوري پسماند مشغول شوند.
چرخه طلاي كثيف چقدر ميارزد؟
هيچكس به درستي نميداند از «طلاي كثيف» در پايتخت چقدر تومان و اسكناس استحصال ميشود. 3سال قبل «رحمتالله حافظي» در گفتوگويي با هفتهنامه «كليدملي» گفته بود: «از برخي خدمات كنوني مردم راضي نيستند. مثلا جمعآوري زباله كه نه مردم راضي هستند و نه از منظر سلامت و محيط زيست مورد تاييد است. زباله طلاي كثيف است و از محل تفكيك آن درآمد هنگفتي به دست ميآيد. با اين حساب شهرداري بهجاي اينكه جمعآوري زباله را به مزايده بگذارد آن را به مناقصه گذاشته و سالي 500 ميليارد تومان هم بابت جمعآوري زباله و رفت و روب به پيمانكار پرداخت ميكند. اين خيانت به مردم است. اين ظلم به مردم است.»
گرچه عدد مشخصي از ارزش «طلاي كثيف» در تهران در دسترس نيست اما ميتوان براي ملموس شدن اين ارزش تخمين زد. براساس آماري كه شهرداري تهران اعلام كرده است روزانه 7ميليون و 500 هزار كيلو پسماند شهري از سطح شهر جمعآوري ميشود. براساس اعلام سازمان مديريت پسماند شهرداري تهران، 61درصد پسماند شهري «تر» و 39درصد آن «خشك» است. از 39درصد پسماند «خشك» نيز 32درصد قابل بازيافت است. برهمين اساس اگر فرض كنيم 32درصد پسماند تهرانيها قابل بازيافت و داراي ارزش است ميتوانيم به حجمي معادل 2ميليون و 400هزاركيلو پسماند خشك براي تخمين برسيم. همچنين براساس گفتوگو با كارگراني كه زبالهها را جستوجو و تفكيك ميكنند و ما اصطلاحا به آنها «زبالهگرد» ميگوييم دلالان هركيلو زباله را 300 تومان از آنان ميخرند. اين قيمت خريد اوليه است و پس از تجميع قيمت بالاتري براي هر كيلو زبالهارزشمند پرداخت ميشود. با اين قيمت ميزان زباله قابل بازيافت در تهران روزي 720ميليون تومان تخمين زدهميشود. چيزي حدود 262 ميليارد و 800 ميليون تومان در 365 روز سال. همچنين شهرداري مدعي است كه از طريق زبالهتر اقدام به توليد كمپوست ميكند. كمپوست نيز خود قيمتي دارد.
گزارش عملكرد سازمان مديريت پسماند براي سال ١٣٩٥ عددي ديگر براي تخمين ميدهد؛ روزانه ٦ميليون و ٨٩٧ هزاركيلو پسماند جامد شهري از سطح تهران جمعآوري شده است. اين يعني روزي ٦٦٢ ميليون و ١١٢ هزار تومان تخميني كه از حمل پسماند قابل بازيافت از گزارش سال ٩٧ شهرداري به دست ميآيد.
اگر ميخواهيد بدانيد اين چرخه چقدر ارزشمند است بايد بدانيد كه علاوه بر آن دسته از كارگراني كه دست در زبالههاي محله من و شما دارند و خوبهايش را جدا ميكنند، افرادي هم هستند كه ماهانه اجارهاي در حدود 700هزارتومان ميپردازند تا بتوانند زبالههاي يك منطقه را جمع كنند. بعد همان فرد از 3تا 5 زبالهگرد كيسههايشان را بار ميزند و به محل يا كارگاه تفكيك غيررسمي ميبرد. در آنجا باز هم كساني مشغول به كارند. همين اندازه كه وزن كنند و تفكيك كنند و باربزنند. بنابراين چرخهاي از عوامل انساني و ماشينآلات درگير اين چرخه اقتصادي غيررسمي است. البته بايد توجه داشته باشيم كه مناطقي كه در آن رستورانهاي بيشتري فعال است و روزانه قوطي نوشابه، مقواي بستهبندي و انواع بطريهاي آب و نوشيدنيهاي ديگر به وفور در آن يافت ميشود، ارزش اجاره آن منطقه را افزايش ميدهد.
براي ملموس شدن بيشتر اين چرخه بايد به اين نكته توجه كنيم كه شهرداري تهران براي جمعآوري روزي 7ميليون و 500هزار كيلو پسماند شهري، 2هزار و 279 دستگاه خودرو فعال، 16هزار و 52 نفر نيروي انساني در قالب 63 شركت پيمانكار تحت نظر دارد. اما در سيستم غيررسمي جمعآوري و تفكيك «طلاي كثيف» اين عددها ميتواند خيلي بيشتر باشد زيرا نه از بيمه و مزايا خبري هست و نه از هيچ امتياز ديگري.
اگر باز هم ميخواهيد عدد و رقم اين عرصه را بيشتر در ذهنتان بازي دهيد كه چقدر ميارزد بايد به روزهاي مناظرههاي انتخابات رياستجمهوري دوره دوازدهم در ارديبهشت 1396 بازگرديم. آنجا كه «محمدباقر قاليباف» از سيستم توليد برق از محل پسماند گفت. البته مجتمعي كه قاليباف راهاندازي كرده بود فقط 3تا 6 وات برق توليد ميكرد ولي براي آن مجتمع و راهاندازياش 30 ميلياردتومان سرمايهگذاري شده بود. خط توليدي كه كارشناسان آن تاكيد كردند با 300 تن زباله در روز ميتواند 4 تا 5 مگاوات برق توليد كند.
كارگران چقدر دستمزدشان ميشود؟
«محمد» كارگري اهل ايران است كه در محدوده چهارراه وليعصر تهران زبالهها را تفكيك و جمعآوري ميكند. او ميگويد: روزي 3 تا كيسه را پر ميكنم. تقريبا هر كدام 30 كيلويي ميشود. بستگي دارد. ماهي يك ميليون و 300 تا يك ميليون و 500 تومان برايم درميآيد.
به جز كارگران ايراني، اتباع افغانستاني هم در اين چرخه مشغول هستند. قسمت ناخوشايند آن حضور كودكان در اين چرخه است. خاطره «احد» و «صمد» و مرگ آن دو هنوز ذهن ما را ميخراشد. «سوسن مازيارفر» از جمعيت امام علي(ع) كه پيمايشي در مورد كودكان كار در حوزه «طلاي كثيف» انجام داده گفته بود: «685 كودك ايراني، افغان و پاكستاني را شناسايي كردهايم كه زبالهگردي ميكنند و تقريبا روزي 60كيلو زباله جمع ميكنند. اين كودكان بين ١٠,٥ تا 20 ساعت كار ميكنند.»
با اين اطلاعات در اين بخش هم ميتوان تخميني زد. اگر هر كارگر به اصطلاح «زبالهگرد» به طور متوسط روزي 3 كيسه 30كيلويي زباله ارزشمند را جمع كند 90كيلو زبالهاش با قيمت پايه 300تومان براي هر كيلو ماهي 810هزارتومان برآورد ميشود.
اما «جمال» يكي از كارگران تفكيك زباله در محدوده سهراه طالقاني در تهران ميگويد كه روزي يك كيسه 30 كيلويي پر ميكند و در نهايت ماهي بيشتر از 600 هزارتومان نميتواند درآمد داشته باشد. اين افراد عمدتا فاقد هرگونه امكاناتي براي تفكيك و جمعآوري هستند. نه دستكش دارند و نه ابزاري.
يك بررسي نشان ميدهد حدود250 كارگاه در يافتآباد با حدود يك هزار و ٥٠٠ كارگزار زباله و كارگرانش مشغول كار هستند. اين به جز كارگاههاي «خلازيل» و «كهريزك» است.
دستمزد كارگران چقدر ميشود؟
«غلامحسين كرباسچي» وقتي شهردار پايتخت بود توانست فرهنگي را پايهريزي كند كه در آن ساعت 9 شب ساعت جمعآوري زباله تعريف شده بود و به اين كار نظم و ساماني داد. «محمدباقر قاليباف» در دوره طولاني مديريتش بر شهرداري تهران توانست همه جاي پايتخت را به سطلهاي زباله مجهز كند تا آنجا كه به طنز ميگفتند با كار او دعواي زن و شوهرها تقليل يافت زيرا ديگر نيازي نيست كه راس ساعت 9 شب زبالهها دم در باشد و هر ساعتي ميشد زبالههارا در سطل انداخت. همان سطلهاي گالوانيزه و پلاستيكي كه 1هزار و 100 ليتر گنجايششان است. همان سطلهايي كه به روايتي 43هزار عدد از آن در سطح شهر جايگذاري شده است و براساس گزارش سازمان مديريت پسماند شهرداري تهران 32هزار و ٦٣٣ عدد در مناطق 22 گانه تهران تعبيه شده است.
اما مساله اينجاست كه در ايران محدوديتي براي توليد زباله وجود ندارد. در مساله بازيافت با وجود مطرح بودن بحثش هيچ زيرساختي براي تفكيك زباله وجود ندارد. در محلهها همان سطلهاي 1هزار و 100 ليتري مستقر است. هيچكس زبالههايش را در تقسيمبندي كلي «تر» و «خشك» هم تفكيك نميكند. در حالي كه در كشوري نظير آلمان سطحهاي زباله در هر محل 5 يا 6 رنگ دارند كه هر يك معرف نوعي از پسماند است. «رضا قديمي» مديرعامل جديد سازمان خدمات اجتماعي شهرداري تاكيد دارد كه مردم براي تفكيك زباله به شهرداري كمك نميكنند.
بسياري از شهروندان نيز گلهمندند كه شهرداري به درستي عمل نميكند و زبالهگردها با پارهكردن كيسههاي پلاستيك زباله اقدام به آلوده كردن شهر و منطقهشان به محتويات آن كيسهها ميكنند.
اگر قرار باشد تغييري در وضعيت زباله تهران چه از منظر اقتصادي و چه از منظر محيطزيستي رقم بخورد بيش از هر چيز نيازمند اصلاح رفتار مردم و حركت به سوي روشهاي تفكيك زباله در مبدا هستيم و علاوه بر آن نيازمند سختافزاري كه به دقت زبالههاي تفكيكشده مردم را پذيرا باشد. آن وقت خيلي شاهد حضور افرادي كه دست در سطل زباله كردهاند، نخواهيم بود.
براساس اعلام سازمان مديريت پسماند شهرداري تهران، 61درصد پسماند شهري «تر» و 39درصد آن «خشك» است. از 39درصد پسماند «خشك» نيز 32درصد قابل بازيافت است. برهمين اساس اگر فرض كنيم 32درصد پسماند تهرانيها قابل بازيافت و داراي ارزش است ميتوانيم به حجمي معادل 2ميليون و 400هزاركيلو پسماند خشك براي تخمين برسيم.
روزانه ٦ميليون و ٨٩٧ هزاركيلو پسماند جامد شهري از سطح تهران جمعآوري شده است. اين يعني روزي ٦٦٢ ميليون و ١١٢ هزار تومان تخميني كه از حمل پسماند قابل بازيافت از گزارش سال ٩٧ شهرداري به دست ميآيد.
روزنامه اعتماد
تهرام/7245/
تهران-روزنامه اعتماد امروز-چهارشنبه-در گزارشي با عنوان «ثروتي كه كف خيابان ريخته» به موضوع چرخه اقتصادي و اجتماعي پديده زبالهگردي و بازيافت در پايتخت پرداخته است.